اخیرا کتابی به‌نام Biocentrism از دکتر رابرت‌ لانزا منتشر شده که می‌گوید آگاهی با مرگ پایان نمی‌یابد؛ بلکه از جهانی به جهانی دیگر منتقل می‌شود. دکتر رابرت‌ لانزا ازنظر نیویورک‌تایمز سومین دانشمند برجسته‌ی زنده‌ی جهان است.
تمرکز اصلی کتاب روی تئوری مرکز بیولوژیکی است. به‌گفته‌ی دکتر لانزا که در شبیه‌سازی حیوانات نیز چهره‌ای شناخته‌شده است، Biocentrism زندگی را به معادله می‌افزاید و روی فیزیک کوانتوم استوار است. هسته‌ی اصلی آن Biocentrism ادعا می‌کند که پارادایم درک ما از عمیق‌ترین حقیقت جهان، از فیزیک به زیست‌شناسی باید تغییر کند. لانزا در این کتاب ادعا می‌کند این آگاهی است که جهان هستی را ایجاد می‌کند و نه چیز دیگری.
او معتقد است مرگ آگاهی اساساً غیرممکن است. او این ادعا را این‌گونه به‌تصویر می‌کشد که اگر بدن مانند جعبه‌ی کابلی باشد، آگاهی سیگنال‌های رادیویی است که بدن دریافت می‌کند؛ زیرا تخریب جعبه‌ی کابلی، سیگنال‌ها را از بین نمی‌برد. همان‌طورکه او طرفدار نظریه‌ی چندبعدی است و این‌گونه استدلال می‌کند که بدن فرد می‌تواند در جهان مرده باشد؛ اما در جهان دیگری زنده است. درنتیجه، سیگنال‌ها را در جهان موازی بدن فرد دریافت می‌کند.

http://t.me/Hermetica7

درود بر دوستان گرامی
تمام سعی بنده بر این امر متمرکز شده که کتاب بالا رو تا پیش از شروع تعطیلات خدمت عزیزان عرضه کنم.
این کتاب همراه بسیار خوب و ارزشمندی برای مشتاقان مطالعه طی تعطیلات پیش رو خواهد بود.
سپاس از شما
🔹هرمس

در اسپانیا در قرن سیزدهم، رامون لولی یک راهب و عارف فرانسیسکن بود. او به طور گسترده در مورد موضوعات علمی می نوشت و مشتاقانه به دنبال سنگ فلاسفه بود - ماده ای که فلزات اساسی را به طلا تبدیل می کرد. او مشاور فنی پاپ جان بیست و یکم شد و سپس چند ماه را در آزمایشگاهی در برج لندن گذراند، جایی که گفته شد جیوه را برای پادشاه ادوارد به مقدار شش میلیون کرون به طلا تبدیل نمود. لولی گفت: "اگر جیوه کافی وجود داشت، می‌توانستم اقیانوس‌ها را به طلا تبدیل کنم".

منبع: مجله Atlantis Rising شماره 59
نوشته: پیتر کینگ
ترجمه هرمس
http://t.me/Hermetica7

سفارش کتاب ها با جلد گالیگور هم امکان پذیر هست.

?لیست کتاب های ترجمه شده تا به الان:
1- باستانشناسی ممنوعه جلد اول
2- باستانشناسی ممنوعه جلد دوم
3- باستانشناسی ممنوعه جلد سوم
4- حکمرانی مخفی
5- دستنوشته اسرارآمیز ووینیچ
6- غده پینه آل و چشم سوم
7- آتلانتیس اهرام و سیل ها 
8- پایه گذاران روشنگری
9- آناتومی غیبی انسان
10- هنر عرفانی
11- مراکز معنوی در انسان
12- نژاد گمشده غول ها
13- اهرام مونتاک
14- کتاب مقدس و بشقاب پرنده ها جدید❗️

?مستندها:
1- کدهای مخفی داوینچی
2- نمادهای اسرارآمیز باستانی
3- آنوناکی
4- شواهد علمی زندگی پس از مرگ

@Hermetica7

به همین جهت است که شناخت و مطالعه تمدن مینوسی می تواند گره از اسرار تمدن آتلانتیس باز کند. این دو تمدن شباهت بسیاری با یکدیگر دارند. در کتاب "1177 قبل از میلاد، سال فروپاشی تمدن ها" به کرات از تمدن مینوسی ذکر شده.

قسمت دوم
از زمان فراست، شماری از کارشناسان در زمینه عصر مفرغ یونان به همین نتیجه رسیده اند و بیشتر دانشمندان متخصص در زمینه یونان باستان در حال حاضر پذیرفته اند که آتلانتیس افلاطون خاطره تحریف شده ای از تمدن مینوسی کرت، ترا و جزایر نزدیک آنها بوده است. آنها به مشابهت های قابل ملاحظه میان آتلانتیسی ها و مینوسی ها اشاره می کنند. علاوه بر این حقیقت که هر دو جنگی با آتن کردند و شکست خوردند، هم کرت مینوسی و هم آتلانتیس دارای یک دشت حاصلخیز بزرگ محصور در میان کوه ها بودند. همچنین هر دو خدای پوسیدون (به وضوح خدایی یونانی) را پرستش می کردند؛ دارای معبد پیچیده بزرگی بودند که در آنجا گاوهای نر مورد پرستش قرار می گرفتند و ترکیبات یکسانی از چوب دستی ها و کمندها را برای شکار گاوهای نر به کار می بردند. سرانجام، هر آتلانتیس و هم کرت دچار یک مصیبت طبیعی عظیم شدند و هم آتلانتیس و هم کرت ظرف یک روز در دریا غرق شدند. بنابراین، در یک چرخش شگفت انگیز سرنوشت، به نظر می رسد که تمدن مدت ها گمشده مینوسی ها، توسط یونانیان سده های پنجم و چهارم ق.م و سایر اقوام، در طول اعصار، فقط با نامی متفاوت، به خاطر آورده شده است.
@Hermetica7

از کتاب "مینوسی ها" اثر دان ناردو
قسمت اول
کرت مینوسی و آتلانتیس گمشده:
به نظر می رسد که افلاطون فیلسوف آتنی سده چهارم قبل از میلاد، خاطره عمده ای از مصیبت عصر مفرغ (نابودی مینوسی ها در اثر فوران آتشفشان ترا) را انتقال داده است.
او در دو تا از گفتگوهای بسیارش، تیمائوس و کریتیاس، افسانه پادشاهی جزیره گمشده آتلانتیس را نقل کرده است. او گفته که آتلانتیسی ها با آتنی ها جنگیده بودند و آتنی ها در جنگ پیروز شده بودند. پس از آن، آتلانتیس در یک مصیبت طبیعی عظیم در دریا غرق شد. به مدت بیش از دو هزار سال، افسانه آتلانتیس مردم سرتاسر جهان را مجذوب خود ساخته و شمار فراوانی نوشته را پدیده آورده که در بسیاری از آنها تلاش گردیده است تا مکان جزیره گمشده شناسایی گردد. مکان هایی از اقیانوس اطلس و جزایر کارائیب، تا شمال آفریقا، اسکاندیناوی و جنوبگان مورد اشاره قرار گرفته اند. (در جلد ۲ کتاب باستان شناسی ممنوعه به احتمال وجود آتلانتیس در قطب جنوب اشاره و بررسی شده است.)
در ۱۹۰۹ ک. ت. فراست دانشمند متخصص در زمینه یونان سده های پنجم و چهارم ق.م یافته های اخیر در کرت را مورد بررسی قرار داد و مشابهت های نزدیکی را میان مینوسی ها و آتلانتیسی های افلاطون مشاهده کرد. او در مقاله ای برای روزنامه تایمز لندن چنین نوشت: "اگر شرح آتلانتیس را بتوان با تاریخ کرت و ارتباط آن جا با یونان و مصر مقایسه کرد، تقریبا مسلم به نظر می رسد که در اینجا انعکاسی از مینوسی ها وجود دارد ... . کل توصیف آتلانتیس در تیمئوس و کریتیاس ارائه شده، مینوسی ها را چنان به طور کامل نشان داده که حتی افلاطون نمی توانسته آنهمه حقایق تردیدناپذیر را جعل کرده باشد."
@Hermetica7