𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago
و مورد قبول آل احمد و کانون پرورش فکری کودکان فرح پهلوی و کانون نویسندگان ترکستیز و قرون وسطایی قرار گرفتند ...
ساعدی، براهنی، خویی و ... همه جزو این طبقه اشرافیت فرهنگی قرون وسطایی در عین حال تو خالی هستند ...
همین الان هم با همین اشرافیت توخالی و خود برتر بین طبقه روشنفکران، هنرمندان، استادان و ... روبرو هستیم که با کبر خود می خواهند خود را تقدیس کنند و درست مثل شاهنامه ها مردم آنها را عبادت کنند ....
دکتر جواد طباطبایی آیا از این افراد توخالی نبود؟؟؟ که تنها هنراش ایرانشهری گری قرون وسطایی و ترکستیزی بود و هیچ خبری از دنیای معاصر و آزادی های اش نداشت
"شاهنامه قرون وسطایی، زرتشتی گری و ایرانشهری گری" منشاء "بی محتوایی، نادانی و کبر اشراف فرهنگی قرون وسطایی" یعنی همان "کاست- قشر روشنفکران ایرانی"
ریشه "اشراف فرهنگی قرون وسطایی" یعنی "کاست روشنفکران ایرانی" در "شاهنامه قرون وسطایی"، "شعوبیه گرایی و نو زرتشتی گری"، " ایرانشهری گری ، نژادپرستی آریامحور و باستان گرایی" است
*** کاست روشنفکران ایرانی، مرتجع، نادان، غیر علمی قرون وسطایی و نژادپرست، ترک ستیز است.
شاهنامه ها از دقیقی گرفته تا فردوسی و بقیه ... برای تقدس بخشیدن به نوعی رابطه بردگی کشاورزان در مقابل مالکان شکل می گیرد ...
بعد از اینکه اسلام در شبه قاره هند گسترش می یابد. حاکمان مسلمان نوع رابطه برده وار بین ماهاراجاها، راجاها، ارباب و رعیت هند را بسیار بی دردسر می بینند. و چون این رابطه مالک و کشاورز در بین ترکان غزنوی بسیار عادلانه تر بوده و اکثرا هم با شورش های مردمی همراه بود لذا سعی می کنند با ترویج شاهنامه ها و بخصوص به برحذر داشتن ایلات تورک از طوره و سنت ضد بردگی خود و آرام و مطیع کردن آنها می پردازند. علت ترکستیزی شاهنامه برای این است که طوره ترکی ضد برده گی پذیری را تضعیف کند...
در حالیکه در زرتشتی گری فرزند ذکور ۱۵ ساله به موبد تحویل داده می شد که تا ابد مطیع فرمایشات موبد باشد تا دینداری کامل گردد... در طوره آلپ ار ها یا جنگجویان ترک فرزند ذکور در ۱۵ سالگی باید بعد از اینکه جنگجو بودن خود را اثبات می کرد یک " آد: نام یا لقب" جدید از طرف دده یا اوزان می گرفت شخصیتی مستقل می شد و باید یک چادر دورتر از خانواده می زد و آماده تشکیل خانواده می شد ... پادشاه یا خاقان جدید بعد از جنگ بین روسای جنگی قویترین آنها می شد و برعکس هند و ساسانیان زیاد به ارثی بودن آن اهمیت داده نمی شد...
در بین هندیان قدیم کشاورز رعیت باید ارباب را عبادت می کرد چون مطابق دین طبقاتی هندو و زرتشتی، رعیت و فقرا و طبقات پایین جامعه چون در زندگی گذشته خود گناهانی انجام داده بودند پس به این سرنوشت بد و فقر به عنوان جزای آن گرفتار شده بودند و برای اینکه به رستگاری و آرامش در زندگی بعدی خود در بعد از مرگ برسند باید به مالکان و راجاها به عنوان عبادت باید اطاعت می کردند ... مالکان و راجاها هم چون در زندگی قبلی خود انسانهای خوبی بوده اند پس به این درجه ثروت و تقدس طبقاتی رسیده بودند...
کل فلسفه شاهنامه ها و سیاستنامه ها برای ترویج تقدس این نوع بردگی ارباب و رعیتی بود ...
شاهنامه ها و ایرانشهری گری عامل اصلی افول جهان اسلام علمی اوایل به قرون وسطا شدند و دوران علوم در اسلام پایان یافت
این نوع شاهنامه های ناعادلانه قرون وسطایی و این نوع رابطه غیر انسانی ناعادلانه اشرافیت و ارباب رعیتی به سرعت برق در بین جوامع اسلامی رایج شد و تا امارات اسلامی اسپانیا و ایتالیا و غرب آفریقا رایج شده و یک به یک آنها را نابود کرد...
از ۱۵۰ سال قبل ما شاهد ظهور طبقه جدیدی به نام روشنفکر ایرانشهری چپ و راست شدیم که خود را مقدس تر از طبقات "گوروهای هندو"، " راجاهای هندوستان"، " موبد های زرتشتی" و اشرافی تر و دست نیافتنی تر از طبقات اشراف ساسانی و خسروان می دانند...
*** افراد طبقه روشنفکر ایرانی حتی خود خاستگاهشان خانواده های فقیر و شهرستانی و یا جزو ایلات و ملت های غیر دری زبان باشد وقتی خود را جزو روشنفکر محسوب می کنند دیگر خود را از جنس بالاترین بالاهای جامعه آریایی می پندارند و با لعن تورک بودن هرچه بیشتر فاصله خود را از جامعه ترکان دور نگه می دارد... چون روشنفکر ایرانی ترک را نژاد پایین و دشمن می پندارد...
این نوع رفتار مازوکیستی روشنفکران تورک ایرانی حتی به تعدادی از افراد فرهنگی، هنری و ورزشی هم سرایت کرده است (رفتار ترکستیزانه علی دایی و بعضی از هنرمندان و سینماگران تورک)
روشنفکران ترکستیز ایرانشهری ظهور خود را با مشروطیت اعلام کردند
*** واقعیت این است که روشنفکر متکبر و توخالی ایرانی نه سواد لازم را دارد و هوشمندی لازم را که خود را با زمان وقف داده و از قرون وسطایی بودن نجات دهد
*** در حالی که شهریار در تهران با وساطت ملک شعرای بهار به دایره این طبقه برگزیدگان و اشراف فرهنگی روشنفکران ایرانی راه یافته بود به ناگهان وجدان اش بیدار شد و به این محفل کبر پشت پا زد و به تورک بودن، اخلاص و تبریزی بودن خود بازگشت... و تنها نبود سهند و ساحر هم در کناراش بودند
*** ولی صمد بهرنگی و دوستان اش که خیلی دوست داشتند وارد این طبقه روشنفکران شاهنامه زده متکبر وخود برتربین ایرانی شوند . برای مورد قبول واقع شدن در این محفل و طبقه روشنفکران متکبر قرون وسطایی به حمله نامردان و تحقیر شهریار و همفکران اش و به هرچه تورک بود از موسیقی تا شعر پرداختند...
راجع به لغت ترکی بار، پار، پارلا= درخشیدن، نور، آتش و چطور این لغت ترکی اتروسکی در لاتینی و یونانی و زبانهای اروپایی ظاهر می شود...
قبلا راجع به بودن این لغت در زبان همریشه ترکی یعنی سومری قبلا نوشته ام ولی الان می پردازیم به حضور آن در اتروسکی و وارد شدن آن در زبانهای اروپایی:
در نوشتار ترکی اتروسکی مثل الفبای اورخون همان الفبا استفاده می شود پس معمولا حروفی مثل آ ، اوُ ، اِ، اَ و ... گاهی وقتها بدون نوشته شدن خوانده می شوند ... در خیلی جاها به این مسئله برخورد می کنیم ولی اینجا یک لغت اتروسکی لاتینی بریللار brillare = پارلاماق، پارئلداماق: درخشیدن و حضور آن در لغات منشعب اتروسکی- لاتینی pr..
:
precu "brilliant, vibrant" [az96]
priumne "brilliant, sparkling, glittering, Príamos" [az96]
از لغات پارلاماق اتروسکی فرونیا : درخشان: آهن است که بصورت ferro: آهن در زبانهای لاتینی وارد می شود
feronia Etruscan goddess of fire and fertility [smoe, EM]
ferrum "iron" Latin of Etruscan origin [rc 19]
و باز از اتروسکی و یونانی ما لغات مرتبط با پارلاماق(مبارک) داریم:
frontac, frnthac "fulguriator (lightning augur)" [am91, az96, pa, dep]
related to town of Ferento? [mp68]
see Greek brontê [g/lb83]
و باز لغات ترکی اتروسکی پارلاماق:
fulumxva "splendor" > "famous (man)" [az96]
fuluve-, hvuluve, pulumxva, vhulve, vhuluena "splendid, shining
کودک که بودم کتابی خریده بودم به نام" کلاغ و باغ گردو" که به بچه ها از بدی های غازان خان قصه ای تعریف می کرد و شعری بی محتوا را مرتب تکرار می کرد:
غازان خان دیوونه... دُمش بیرونه...
بعد ها که تاریخ خواندم، فهمیدم همانها که تاریخ ما تورکان را تحریف کرده و وارونه نوشتند و زمان غازان خان جسارت نگاه کردن به او را نداشتند دم در آورده اند..
@tarixbil
Nail writing tablet: administrative account for the distribution of barley and buckets, Sumer CA. 3100–2900 BC.
Among the many legacies left by ancient civilizations in Southern Mesopotamia, the invention of writing is the most important. 4th BC at the end of the millennium, the writing language in the region developed first as illustrated writings, then it transformed into abstract forms called nail writing. Pictures like the ones on this tablet are called proto-nail writing and are drawn on clay with a pointy tip tool. The circular prints next to the pictographs represented numerical symbols. The nail writing (meaning nail-shaped) is written by a reed pen or a pen that is shaped like a tip of a nail pen is printed on a clay tablet. The clay created a nice surface for writing when dried to a little hardened and when cooked the slabs became permanent. The first article was primarily used to save and store economic information. This tablet most likely documents the delivery and distribution of grains like barley and buckwheat, but the absence of verbs in the initial texts makes it difficult to interpret them accurately. -The Met Museum . New York-
👆👆👆👆👆Rock art of the Okunev people. The Okunev culture, a south Siberian archaeological culture of pastoralists from the early Bronze Age, flourished from the late 3rd millennium BC to the early 2nd millennium BC. Its people inhabited the territories in the Minusinsk Basin on the middle and upper Yenisei, emerging from the local Neolithic Siberian forest cultures. These people utilized stone boxes made of stone slabs or sandstone tiles placed vertically in the ground for burying their dead. The slab covering the burial sometimes featured carvings, interpreted as monstrous anthropomorphic depictions of the Okunev god(s), also linked to Moon cycles and transformations between different worlds.
(National Museum of the Republic of Khakassia, Russia)
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago