آمل فردا ( با لطف الله آجدانی )

Description
کانال تحلیلی آمل فردا ؛ دریچه ای به سوی اندیشه و نقد و نظر در باره ی اهم موضوعات فرهنگی و اجتماعی . انتشار دیدگاه های صاحبان آثار در این کانال ، لزوما به معنای تایید آن آثار نیست.
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago

7 months, 2 weeks ago

■**آمل: فرماندار بومی یا غیر بومی؟!

● لطف الله آجدانی**
قصه پر غصه ، انتصاب فرماندار برای آمل به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای استان مازندران با دیرینگی تاریخی، فرهنگی و تمدنی شگرفی که در سپهر تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران زمین دارد، قصه تازه ای نیست. مکرر شاهد اختلاف نظر در این باره بوده و هستیم.‌گروهی بر این باورند که به دلایل وجود چهره های شاخص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و مدیریتی در آمل ، چرا نباید یک فرماندار بومی بر روی صندلی فرمانداری آمل بنشیند؟! و البته با این فرض که فرمانداری بومی شایسته و توانا بر مسند نشیند، دفاع از انتصاب یک فرماندار شایسته و بومی، اولویت و سخن درستی است.اما اگر قرار باشد که شایستگی و توانایی مدیریتی را قربانی بومی بودن کرد، و قرار باشد یک بومی ناکارآمد بر این مسند نشیند، البته که در چنان صورتی، حضور یک فرماندار غیر بومی توانا بر یک فرماندار بومی ناتوان یا فرماندار غیر بومی ضعیف، مرجح است. چنین نیست؟!

از برابر این واقعیت نباید فرار کرد که به رغم وجود بعضی چهره های بومی توانمند و شایسته برای تصدی مسوولیت فرمانداری آمل، اما گاه شاهد حضور بعضی چهره های بومی ضعیف و کم توان بر روی این صندلی در آمل بوده ایم. نبوده ایم؟! بومی بودن فرماندار آمل، یک اولویت است،اما این اولویت امر مطلق نیست . زمانی و در شرایطی یک اولویت است که فرماندار بومی از میان چهره های بومی توانمند برگزیده و منصوب شود؛ اگر چنین نگردد، البته که حضور یک فرماندار غیر بومی اما توانا، بر حضور یک فرماندار بومی اما ناتوان مرجح است. چنین نیست؟!

مطلق اندیشی و جزمیت و تصلب در طلب بومی بودن یک فرماندار، یک آفت مدیریتی عقلانیت ستیز است. آفتی که راه را بر استفاده از ظرفیت های مدیریتی غیر بومی مسدود خواهد کرد؛ مطلق گرایی در بومی بودن یک فرماندار، شمشیر دو لبه ای است که به شیوه ای خطا آمیز و در تنگنای جغرافیای محلی، استفاده از یک مدیر توانمند را در سایر جغرافیای مدیریتی ،ممنوع می سازد. در حالی که در هر شهری می توان چهره های مدیریتی و اجرایی توانمندی را یافت که در شهرهای دیگر بر روی صندلی فرمانداری نشسته اند و بسیار هم به شایستگی و توانایی نشسته اند؛ از این جمله اند دکتر یحیی یوسف پور و دکتر حسین منفردی از مدیران آملی با دانش و توانمند و با اخلاق و دارای تجربه و کارنامه درخشان در مسوولیت فرمانداری دیگر شهرها؛ چنین نیست؟!

آیا مطلق اندیشی و جزمیت و تصلب در مطلق انگاشتن بومی بودن فرماندار آمل، یک افراطی گری در محروم ساختن دیگر شهرها از ظرفیت های مدیریتی چهره های آملی نخواهد شد؟ تاکید می کنم، بی هیچ تردیدی بر این اندیشه ام که اولویت بومی بودن فرماندار آمل، با فرض شایستگی و توانایی و در شرایط یکسان ،امری موجه و مطلوب است؛ اما در قیاس حضور یک فرماندار بومی ضعیف و ناتوان با یک فرماندار غیر بومی شایسته و توانا ، البته که به حکم خرد سیاسی و منافع عمومی مترتب بر آن برای آمل، اصرار بر بومی بودن فرماندار ، وجاهتی نخواهد داشت.

جان سخن این است که آمل نیازمند یک فرماندار بومی شایسته و توانا است، اما اگر به هر دلیلی، بنا به حضور یک فرماندار بومی شایسته و توانا در آمل نباشد، و از حضور یک فرماندار غیر بومی ، گریزی نباشد، به حکم عقلانیت و اعتدال باید کوشید و امید بست تا فرماندار غیر بومی شایسته و توانایی بر صندلی فرمانداری آمل بنشیند نه فرماندار غیر بومی ضعیف و ناکارآمد. چنین نیست؟!

چنین شنیده شده است که استاندار مازندران با مطالبات و دغدغه های نخبگان و فعالان سیاسی و مدنی هواخواه حضور یک فرماندار بومی در آمل ، چندان هم رای و هم دست و هم داستان نبوده و سخن از چند نامزد احتمالی غیر بومی برای فرمانداری آمل ، به میان آمده است. در میان گزینه های متعدد غیر بومی شنیده شده، با نام دکتر مهدی قاسمی، بیگانه نیستم. سالها از نزدیک با عقبه و بنیان های فکری و فعالیت ها و عملکرد مدیریتی و اجرایی وی آشنا هستم. از چهره های شاخص ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی در مازندران بوده و در عقبه و پیشینه فکری و سیاسی خود اعتدالگرایی عقلانیت محور را در کارنامه خود دارد. در خط و مشی مدیریتی و اجرایی نیز ، به رغم جوانی، اما پر انرژی، معتدل ، توانا، با اخلاق و با تعامل ظاهر شده و در مسوولیت های مختلف و پیشین خود از جمله مدیرکلی در استانداری مازندران، در انجام مسوولیت های محوله، بسیار پرتلاش و موفق نشان داده است.
اگر بنا به حضور یک فرماندار غیر بومی در آمل باشد، باید امیدوار بود که مهدی قاسمی به مدد تجربه مدیریتی و روحیه اعتدالگرایی خود و با تکیه بر ضرورت پایبندی وی به تعامل سازنده با احزاب و تشکل های صنفی و مدنی و سازمان های مردم نهاد و به ویژه مشورت با نخبگان و بزرگان آمل، بتواند نوید بخش خدمت به مردم آمل و پیشرفت و توسعه ی آمل باشد.
(۱۷ دیماه ۱۴۰۳)
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 2 weeks ago

■ **استاندار مازندران بخواند:

یک استاندار "بد"، به چه استانداری گفته می شود؟!
● لطف الله آجدانی**

یک استاندار بد ؛ از دانش و توانایی مدیریتی و دانش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کافی و کارآمد برای شناخت و نقد وضعیت موجود : محدودیت ها، موانع ، فرصت ها و تهدیدهای موجود و علل و عوامل محرک و پیشران ابعاد مختلف توسعه در حوزه های گوناگون و ارایه راهکارهای مدیریتی هر چند تابع سیاست های ملی دولت متبوع، اما خلاقانه و شجاعانه و عالمانه متناسب با مقتصیات محلی استان تحت مدیریت خود محروم یا کم بهره و کم برخوردار است . در مقام نظر ،کم دانش و در مقام عمل ،کم توان ، اما بسیار پر ادعاست . هنوز یاد نگرفته است که گرچه درست است که یک استاندار مجبور و ملزم نیست در سپهر تخصصی بودن حوزه های مختلف، به تنهایی بر همه دانش ها و توانایی های مدیریتی، اشراف تخصصی داشته باشد ، اما باید خود را ملزم بداند که با صاحب نظران در حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مشورت کند. آن قدر کند ذهن و یا خود بزرگ بین و متوهم نباشد که خود را از مشورت با نخبگان و صاحب نظران و متخصصان در امور و حوزه های مختلف بی نیاز بداند. آن قدر هم پوپولیست نباشد که بخواهد عوام فریبانه اتاق فکر و مجمع مشاوران نمایشی را پدید آورد که بخش عمده بازیگران آن نمایش، محدود به حلقه ای از دوستان و همراهان سفارشی غالبا کم سواد و بی صلاحیت باشد . کم سوادان بی صلاحیتی که خود در ابتدایی ترین تصمیم گیری هایشان، به اخذ مشورت ازصاحب نظران، نیازمندترینند. مشاورانی که انبار و انبانشان خالی از هر سرمایه و صلاحیت و توانایی کافی برای ارایه مشاوره های علمی و تخصصی معطوف به منافع عمومی، اما پر از توانایی کافی برای لابی گری ها و بیزینس های سیاسی و اقتصادی پیدا و نهان متضمن کسب و گسترش منافع نامشروع شخصی و باندی برای خود است.

یک استاندار بد ؛ استانداری است که مکرر و بسیار از پیشرفت و رشد و توسعه استان سخن می گوید اما به سبب فقر دانشی خود حتی حداقل فهم علمی از ابتدایی ترین تعاریف آن مفاهیم و تفاوت های هر یک از آنها و ابعاد مختلف آنها و قدرت کارآمد برای سیاست گذاری های هرچند تابع سیاست های کلان دولت متبوع خود اما متناسب با مقتضیات محلی را در اختیار ندارد. در حالی که فهم چندانی از تعریف و مولفه ها و شاخص های قابل اندازه گیری کمی و کیفی برنامه ها و پایش و ویرایش آنها ندارد ، و در اوج بی برنامگی ، بر طبل برنامه محور بودن خود می کوبد ، بی آن که برنامه های شفاف و مدونی را از آغاز تا پایان دوران مسوولیت خود ارایه و در معرض نقد و نظر نخبگان دانشگاهی و صاحب نظران تشکل های صنفی و مدنی و رسانه ها و افکار عمومی قرار دهد.
یک استاندار بد ؛ استانداری است که با نادیده گرفتن اصل تفکیک و استقلال قوا، در زیر سایه سنگین محافظه کاری و سازشکاری زائد ، با خم کردن کمر خود در برابر فشارهای غیر قانونی و فراقانونی این و آن ، فضیلت و عزت ضرورت تعامل با سایر قوا در قلمرو حکمرانی خود را که باید معطوف به هم افزایی در راه همکاری عقلانیت محور و متعادل و قانونمند و اثربخش با سایر قوا باشد را پای رذیلت معامله گری و داد و ستد و بده بستان های معطوف به حفظ صندلی و منافع شخصی و باندی خود ، بدون توجه به منافع عمومی ، قربانی می کند.

یک استاندار بد ، استانداری است که غالب عزل و نصب هایش نیز "بد"و به دور از خرد و عقلانیت و اعتدال مدیریتی و بیگانه با شایسته سالاری و کارآمدی و آلوده به مثلث زر و زور و تزویر است. استاندار بد، مدیران و فرمانداران نحیف و بی رمق و کم رمق و کوتاه قدی را بر روی صندلی های بلندی می نشاند که صلاحیت و توانایی اداره یک مغازه را ندارند ؛ مدیران و فرماندارانی که در فهم خود از مبانی مدیریت علمی در یک حکمرانی خوب ، فقیر و از توانایی کافی برای تعامل سازنده با احزاب و طیف ها و جناح های مختلف سیاسی؛ تشکلهای صنفی ؛ سازمان های مردم نهاد ؛ رسانه ها ؛ و نخبگان علمی و دانشگاهی ، محروم هستند.

بی تعارف ؛ در شرایطی که ایران به سبب ، انباشتی از نارضایتی های عمومی ناشی از عملکرد "بد" پاره ای از مسوولین "بد" و بی مسوولیت ، با بحران های جدی برآمده از ایجاد گسل های گسترده میان حاکمیت و ملت روبرو است ؛ برای قوه عاقله حاکمیت، توجه کافی به حقوق و مطالبات مردم و جلب اعتماد عمومی آنان به مثابه بالاترین سرمایه اجتماعی مشروعیت و مقبولیت برای هر حکومتی، یک ضرورت است.
بی دقتی هر حکومتی در انتصاب مسوولین ضعیف و ناکارآمد، از جمله عواملی است که بر تشدید بحران های پیش روی آن حکومت ، خواهد افزود.‌ هر حاکمیت و حکمرانی خوب و خادم ملت، نیازمند حکمرانان و مدیران خوب ، در سطوح مختلف خود است. ایران و مازندران نیز از این قاعده مستثنی نیست.

(۱۶ دی ماه ۱۴۰۳ ؛ ایران، مازندران، آمل)
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 2 weeks ago

■**سخنی با استاندار مازندران :
"گسست های اجتماعی ابرتهدید دولت چهاردهم"

● دکترحسین منفردی**
نظریه های روانشناسی، اجتماعی و مدیریتی از جمله نظریه تناسب شغل و شاغل، نظریه صفات، نظریه تیپ شناسی جان هالند و نظریه شایستگی، به اتفاق بر این دیدگاه تاکید دارند که شرط موفقیت، کارآمدی و رضایتمندی به این بستگی دارد که تناسبی معقول بین دانش، مهارت و توانایی فرد با شغل حاکم وجود داشته باشد. هر چقدر قلمرو فعالیت فرد یا مدیر گسترده و یا اجتماعی باشد این امر ضروری تر خواهد بود. به دیگر سخن اینکه با اجتماعی شدن مسئولیت، اگر شرایط فوق جاری نباشد، آسیب زایی فرد بیشتر و آسیب پذیری جامعه نیز سخت تر خواهد بود.
از آنجایی که بزرگ ترین تهدید داخلی کشور از جمله مازندران گسست های متعدد از جمله گسست نسلی، گسست ملت و دولت، گسست خانوادگی و ... است، یکی از کارهای اساسی و بنیادی استاندار باید فراهم کردن ارتباط کارآمد با اقشار مختلف جامعه از جمله کسانی که به هر دلیلی در انتخابات شرکت نکرده و یا آنهایی که مشارکت اعتراضی داشتند؛ باشد. تحقق این امر مستلزم انتصاب مدیرانی است که :
۱- نگاه علمی ـ اجرایی به موضوع داشته باشند. هم اهل پژوهش و هم از تجربیات ارزنده اجرایی به ویژه در مسائل اجتماعی برخوردار باشند.
۲- دارای ارتباط کارآمد با جامعه علمی و صاحب نظران اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی استان وتعامل با اهل خرد و اندیشه باشند.
۳- با تمام وجود به فعالیت های مدنی و نقش کارساز سازمان های مردم نهاد در حوزه اجتماعی باور داشته و به همکاری و بهره گیری از آنان ملتزم باشند.
۴- رویکرد گفتمانی صلح محور از اولویت های اول آنها در برقراری ارتباطات و حل مسایل و معضلات اجتماعی باشد.
پیش بینی می شود اگر چنین نشود:
۱- گسست اجتماعی از جمله بین دولت و ملت، خانواده ها و ... شدیدتر و عمیق تر خواهد شد.
۲- فعالیت ها و تلاش های سیاسی خنثی و مشارکت مردم در انتخابات های آتی کاهش و به عبارتی دستاوردهای دولت چهاردهم را کم اثر و تضعیف می نماید.
۳- مسائل اقتصادی که جنبه ملی و بین المللی دارد، نقش کاتالیزور را در مسایل اجتماعی داشته و آسیب ها و گسست ها را دو چندان خواهد کرد.
۴- اگر مسائل اجتماعی خردمندان حل نشود، به سرعت وارد حوزه انتظامی ‌و امنیتی شده و مدیریت استان را دچار مشکل کرده و دولت چهاردهم را از تحقق اهداف معطوف به جلب رضایت و اعتماد عمومی نحبگان و توده مردم، ‌دور خواهد کرد.

(۱۴ دیماه ۱۴۰۳)
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 2 weeks ago

■**نامه سرگشاده لطف الله آجدانی به مهدی یونسی استاندار مازندران؛

●آقای دکتر یونسی، استانداری ، ریاست دانشگاه علوم پزشکی نیست!**
جناب آقای دکتر یونسی، استاندار محترم مازندران ، با احترام؛

جنابعالی مکرر و بسیار بر طبل ضرورت  توسعه در مازندران و برنامه محور بودن و مشورت گرا بودن خود می کوبید؛ که البته صدای خوشی است ؛ اما حتما با من هم رای و همراه هستید که برای آنکه چنین پنداشته نشود این صدای خوش ،اما از یک طبل تو خالی است ، خوب است کمی هم از فهم خود از سرشت و مبانی و مولفه ها و فرصت ها و تهدیدها و محدودیت ها و موانع و نیز منابع و الزامات محرک و پیشران تسهیل و تسریع تحقق ضرورت توسعه در مازندران و برنامه های خود و اتاق فکرتان در بهره گیری از خرد جمعی، ساز و آواز کنید؛ تا دانسته آید مقصود و مقصد شما چیست و کجاست؟ بسیارند کسانی که داد از توسعه و برنامه می دهند اما از آنرو که الفبای توسعه و برنامه را نمی دانند ، در عمل سو و رو به بی داد و بیراه دارند. امیدوارم در زمره آنانی نباشید که انبان ساز و آوازشان برای توسعه خواهی و برنامه محوری، تهی از سرمایه های توسعه ای و پر از شعارهای پوچ و توخالی است.

جناب آقای یونسی، اگر به قرار دادن صندلی خود در پشت شیشه های شفاف سازی معتقد و ملتزم هستید، از آنرو که مکرر از روحیه مشورت گرایی خود در تصمیم گیری ها و ریل گذاری سیاست های در چارچوب صلاحیت و اختیارات قانونی و اجرایی خود در حوزه های تحت مسوولیت ، از جمله عزل و نصب فرمانداران و مدیران ستادی و نیز مدیران دستگاههای اجرایی، سخن گفته اید و می گویید، خوب است  اتاق فکر و مشاوران اصلی خود را به نام و رسم به رسانه ها و مردم معرفی کنید تا وزن و سطح تخصصی و میزان صلاحیت و توانایی هر یک از آنان ، بر مردم و اهالی نقد و نظر، پنهان نماند .

جناب آقای یونسی ، با احترام اما بی تعارف نباید از شما پنهان کنم که گرچه هرگونه عزل و نصب ها در چارچوب صلاحیت و اختیارات تفویضی هیئت دولت حق شما است، اما این حق شما مانع از وظیفه ی شما برای عزل و نصب های هر چه سنجیده تر و کارآمدتر و کم خطاتر ، نیست؛اما به نظر و حداقل در پاره ای از موارد، انتخاب و انتصاب بعضی از فرمانداران و نیز بعضی از مدیران ستادی و اجرایی تاکنون انجام شده در استان، چندان با ادعاهای بهره گیری جنابعالی از خرد جمعی و عقلانیت مدیریتی و تمایلات توسعه خواهی و برنامه محوری و عملگرایی معطوف به شایسته سالاری و کارآمدی، هم آوایی و همخوانی ندارد. بی هیچ تعارفی ، نمی توان این شگفتی و تاسف را پنهان کرد که با مشاوره چه کسانی ، شاهد چنین انتخاب ها و انتصاب های ضعیفی هستیم؛ در حالی که نمی توان انکار کرد که با مدیران ضعیف و نحیف و کوتاه قد نمی توان به عرصه ی تحقق اهداف بلند در راه تعمیق تحول کارآمد مدیریتی قدم نهاد.

جناب آقای یونسی ،شنیده ام که در زمان مدیریت عالی جنابعالی در مسند ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندران، کارنامه درخشانی از خود بر جای نهاده اید، چه خوب ؛ اما نه استان مازندران همان دانشگاه علوم پزشکی است و نه استاندار همان رییس دانشگاه علوم پزشکی ؛ استاندار ملزم و موظف به بهره گیری از خرد جمعی و جامع نگری و تعمیق و توسع و غنای فکری در تولید تصمیم سازی ها، تصمیم گیری ها ، برنامه ریزی ها و اجرا و نظارت و پایش برای مدیریت عالی استان است؛ از اینرو و بی تعارف مراقب باشید در هنگام راه رفتن ، پاهایتان را بر روی زمینی قرار دهید که سفت باشد و نه باتلاقی؛ در عزل و نصب هایتان بیشتر مراقب باشید.  حواستان به انتخاب مدیران و نیز مشاوران اصلح باشد؛ کم نیستند جماعتی که می کوشند با زد و بند و معامله گری و داد و ستد و تن دادن به هر دریوزگی و نوکر صفتی و چاپلوسی، ردای مدیر و مشاور بر تن خود بپوشند ؛ در حالی که حتی توانایی آن را ندارند که آب دماغشان را بالا بکشند، تا چه رسد به صلاحیت و توان حمل بار سنگین مسوولیت مدیریت و  مشارکت و مشاورت برای انتظام امور ملک و ملت را .
همین و دیگر هیچ!

(۱۳ دیماه ۱۴۰۳ ؛ لطف الله آجدانی ؛ ایران، مازندران، آمل)
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 2 weeks ago

■ربات های کشاورز وارد بازار شد!

https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 3 weeks ago

■**نفی جمهوریت، در بیان و بنان دکتر کریمی پور!

● دکتر محمد منصورنژاد**
دکتر «یدالله کریمی پور» از ژئوپلیتیسین های بسیار شاخص ایران است و از معدود استادانی که در فضای مجازی یادداشت مناسبتی می نویسد و در موارد زیادی پیش بینی های درستی از اوضاع منطقه نیز داشته اند. به جهت صداقت، سلامت، داده های وسیع ژئوپلتیکی و دقت نظر در بحث،  این استاد خوب ایرانی، طرفداران زیادی دارد.
اما در هفته جاری، در گفتگویی مجازی با آقای «مهدئی نصیری»، از جمله مدعا نموده است که در ایران، «جمهوریت»، نه بوده است و نه هم اکنون هست و نه خواهد بود. زیرا بسترهای ژئوپلتیکی ایران چنین ظرفیتی را ندارد! توضیحات او در این گفتگو کافی نیست؛ اما پیشتر در کانالش یادداشتی تحت عنوان «ایران و جمهوریت» (چون یادداشت هایش تاریخ نمی خورند، دقیق معلوم نیست که چه زمانی و تنها بر اساس تاریخی که تلگرام زده است 18 نوامبر نمی دانم کدام سال؟) منتشر نموده است که ایده اش را شرح کرده است. خلاصه سخنش در آن نوشته آن است که: سرشت پازل جغرافیایی ایران، برای حفظ یکپارچکی با توجه به تکثر بالا بر اساس جمهوریت، استمرار نمی یابد؛ چون یک: ایجاد چسب اجتماعی نیاز به نمادی کاریزماتیک است، دو: توسعه ایران بدون تمرکز زدایی ساختاری ناممکن است، سه: با توجه به ویژگی های ایران، استقرار امنیت دراز مدت حیاتی است که تنها بر اساس نظام و نماد کاریزماتیک ممکن است و در نهایت مجموعه ویژگی های ایران می طلبد تا از خود تعریف تازه نموده و دگرگونی نظام سیاسی می طلبد، که چنین اهدافی در جمهوریت محض کمتر تضمین شدنی است!

و اما چند نکته انتقادی، در باب دیدگاه استاد:

1.به نظرم نکاتی که در استدلال دکتر آمد با هم ناسازگار و بلکه پارادکسیکالند! مثلا از یک طرف نماد کاریزماتیک را مطرح می کند و از طرفی در ست نقطه مقابلش، تمرکززدایی ساختاری و یا ضرورت دگرگونی نظام سیاسی! حال آنکه برای تمرکز زدایی، باید از هر نوع کاریزمایی که میل به تمرکز دارد، گریخت و نیز نظام کاریزماتیک (در قیاس با نظام عقلایی برخواسته از مردم) بیش از تغییر، به تثبیت نگاه سیستم توجه دارد.
2. او جمهوریت را با تمرکز زدایی ناسازگار می بیند، حال آنکه جمهوریت نظام واحد سیاسی و یک مدل حکومتی ندارد. در دنیای کنونی از نظام های فدرال جمهوری داریم (که درست تمرکز زداست)، تا جمهوری سوسیال و البته جمهوری های استبدادی که میل به تمرکز دارند. پس اینگونه نیست که جمهوریت مساوی با نظام های الیگارشیک! بلکه ذات جمهوریت توجه به خواست مردم است که اگر مردم متنوعند، جمهوری نیز غیرمتمرکز و تکثرگرا خواهد شد، اگر نظام جمهوری، در عمل پیاده شود.
3.این چه منطقی است که چون تا کنون جمهوری نداشتیم، پس نخواهیم داشت و تحقق جمهوریت ناممکن است؟ مگر قرار است ملت ایران درجا بزند؟  جز این است که ایشان می گوید که تغییر در نظام سیاسی، لازم است؟ پس تغییر از شرایط غیرجمهوری به جمهوریت، یک مدل خیلی طبیعی ( با توجه به تاریخ سیاسی کشورمان) و مطلوب برای ملت ایران است، که اتفاقا اگر جمهوریت محض باشد، آنگاه  به خواسته های همه اقوام و نژادها و زبان ها بیشتر توجه می شود تا در یک رژیم غیرجمهوری، همانگونه که تا کنون، به جهت فقدان جمهوریت حقوق اقوام و پیروان ادیان و مذاهب و... تضییع شد!
4. بدلیل اینکه گذشته استبدادی طولانی در پرونده داریم و هر یک به محض کسب قدرت، (بدون نظارت و حقوق مردم که در نظام کاریزماتیک زیاد رخ می دهد)، بلافاصله لباس خشونت و سختگیری بر مردم را بر تن می پوشیم، تنها راه آن است که با گذشته خویش خداحافظی کنیم و به تعبیر خودشان، طرحی نو دراندازیم.
5.ایشان در این گفتگو به «روح زمانه» خیلی توجه داشتند. اتفاقا این ایده او با لحاظ روح زمانه هم سازگار نیست (چون روح زمانه تحقق نظام های مردمسالار است که به نوعی ترجمه جمهوریت است) و هم با غایتی که او می گوید یعنی لحاظ تنوع قومی و زبانی، نه تنها جمهوریت تعارضی ندارد، بلکه با مدل هایی از آن کاملا سازگار است.
6.اگر از روح زمانه درک درست داشتیم می دانستیم که نسل جدید دیگر نسل من و دکتر کریمی پور گرامی نیست، که دنبال این رهبر و آن رهبر کاریزماتیک بگردد! فکر می کنم جناب دکتر خوب است قدری از خاک، آب و هوا و .. (که لاز مه مطالعات ژئوپلیتیک است) باید فاصله گرفته و به میان مردم بیایند و حال و هوای نسل جدید و مطالباتشان را رصد کنند، آنگاه قطعا در ایده خودشان تجدید نظر می فرمایند.
7.در نهایت، ما همچنان می خواهیم که پیش بینی های استاد بزرگوارمان قرین به صحت باشد و دست کم در مورد مطالبات مردم ایران، دچار خطای استراتژیک در برآورد نشوند.

7 دی ماه 1403

https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

7 months, 4 weeks ago

■ **تو را رحمی نبود!

● مجید اسدی " راوش "**
فقط،
با چشمی،
که لحظه ای در چشمان تو خیره شد،
باید به هرکجا نگاه کرد.
تا سیاره پاک شود،
مثل تابش آفتاب تابستان،
بر لبه ی تشت روی سر دخترک روستایی،
در مرز برنج زاران،
وقتی برای پدرش صبحانه می برد.
فقط،
با پلکی شور
که لحظه ای لبخند تورا تماشا کرد،
باید به هر کجا  نگاه کرد،
تا سیاره پاک شود،
فساد ناپذیر،
مثل اقیانوس ها.
فقط،
با دستانی که دهه هاست،
منتظر دست تواند،
باید،
چشمه های بیشتر خشکیده ی جهان را پاک کرد،
تا بهار،
مثل باغ های معلق بابل،
میان زمین و آسمان بروید.
آه،
کجایید،
ای خواب های استوایی من،
که نامادری ام زمین،
با جنازه اش بر دوش،
با پیشانی غروب روزهای بارانی،
دور و برم گیج می زند،
چه می دانستم،
نباید چشم هایم را باز کنم
چه می دانستم،
آن که بر گونه ی سرخ سیب مرداد می رقصد،
شیطان است نه خورشید،
چه می دانستم،
جهنم،
با باغ انجیر تنها یک قدم فاصله داشت،
من در این جهنم  یک دفعه سوختم،
تنها،
دستی از من باقی مانده است،
که سال ها،
در انتظار دستان تو بوده است!
دیدی!
خدای جهنم رحم داشت،
اما تو را رحمی نبود.
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

8 months ago

وفاق ملی با مخالفان دموکراسی در ترازوی نقد صادق زیبا کلام!
● گزیده‌ای از اظهارات «صادق زیباکلام» پیرامون حقیقت نداشتن پدیده‌ای سیاسی به نام وفاق ملی، در پنل نخست همایش «چیستی، امکان و موانع وفاق ملی در ایران امروز»:

?️صادق زیباکلام: «درست است که همگی به یک‌سری مشترکات باور داریم، اما از این کلیات که بگذریم، من هر قدر که فکر می‌کنم، می‌بینم نمی‌توام با آقای دکتر سعید جلیلی، حجت‌الاسلام حمید رسایی، حجت‌الاسلام نبویان، مرحوم آیت‌الله مصباح و... وفاقی داشته باشم. مگر این‌که یک شرایط بحرانی مثل جنگ به‌وجود بیاید. فی‌المثل، من به دمکراسی اعتقاد دارم، اما خیلی از آن‌هایی که آقای پزشکیان می‌خواهند با آنان وفاق کنند، یک پول سیاه هم به دمکراسی ارزشی قائل نیستند و یک جهان‌بینی و ایدئولوژی‌ای دارند که معتقدند آن درست است و به قول استالین: هر که با ما نیست، بر ماست».
https://t.me/joinchat/09L4N7f8UzsyYjFk

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago