𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 16 hours ago
اگر ژول ورن را «کارد» فرض کنیم، «پنیر» حتما ولز است. دلیلش هم این بود که (نقل به مضمون از قول ورن): «من وقتی از سفر به ماه حرف میزنم این کار را با استفاده از باروت و توپ (گیرم قدری بزرگتر از حد معمول) انجام میدهم؛ اما آن آقا [=ولز] با چیز موهومی با نام «فلز ضد جاذبه». این فلز کجاست؟ یک تکهاش را به من نشان بدهید.»
این دو، سلسله جنبان های دو فرقه در ادبیات علمی تخیلی بودند که الان به آنها میگویند: «علمی تخیلی سخت» و «علمی تخیلی نرم.» علمی تخیلی سخت مملو از جزئیات فنی است و علمی تخیلی نرم، یا مسائلی را چنان متمایز از تکنولوژی مد نظر قرار میدهد که نیازی به پرداخت جزئیات فنی در داستان نمیبیند و یا قرار است صرفا سرگرم کننده باشد و مجددا نیازی در داستان نمیبیند موقع سرگرم کردن خواننده، صحبت از مسائل فنی کند.
از کتاب «علمی تخیلی برای آنها که علمی تخیلی دوست ندارند» به تدوین حسین شهرابی
She walks in beauty, like the night
Of cloudless climes and starry skies;
And all that’s best of dark and bright
Meet in her aspect and her eyes;
Thus mellowed to that tender light
Which heaven to gaudy day denies.
One shade the more, one ray the less,
Had half impaired the nameless grace
Which waves in every raven tress,
Or softly lightens o’er her face;
Where thoughts serenely sweet express,
How pure, how dear their dwelling-place.
And on that cheek, and o’er that brow,
So soft, so calm, yet eloquent,
The smiles that win, the tints that glow,
But tell of days in goodness spent,
A mind at peace with all below,
A heart whose love is innocent!
به طور معمول افراد عادت دارند مدام ناکامیهایشان را جمع بزنند. این همان جایی است که افسردگی یا نِوْروز آغاز میشود، هنگامی که شروع به جمعزدن میکنیم: «آه این مشکل، آه آن مشکل». اسپینوزا عکس چنین چیزی را پیشنهاد میدهد: به جای جمعزدن غمهایمان، یکی از شادیهایمان را که برای ما واقعاً اهمیت دارد، به عنوان عزیمتگاه موضعی قلمداد کنیم. بدینترتیب، میتوان مفهوم مشترک را شکل داد؛ میتوان به فتحی موضعی دست یافت و شادی را گسترش داد. ... در واقع وقتی افراد با خودشان موافقند کمتر حال شما را به هم میزنند. اسپینوزا بهطرز تحسینآمیزی گفته، آنچه در زندگی بیش از همه باید از آن ترسید افرادیاند که با خود در توافق نیستند. زهر نِوْروز همین است! همهگیر شدن نِوْروز. من شرّ خودم را به تو منتقل میکنم، وحشتناک است، وحشتناک، بیش از همه کسانی که با خود در توافق نیستند. اینها خونآشامند. ... این وجه از وجود داشتن بد است. اگر کاری را انجام میدهید، طوری انجامش دهید که گویی میلیونها بار دیگر باید انجامش دهید. اگر قادر به خواستن چنین تکراری نیستید، پس کار دیگری کنید.
ژیل دلوز
جهان اسپینوزا
۷ آبان روز بزرگداشت کوروش گرامی باد
Gabriel : Think, think of the blasphemer—dead, and down there!—beware of the blasphemer’s end!
Moby Dick
Herman Melville
No more walls, at what cost ?
آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند
بر جایِ بدکاری چو من، یک دَم نکوکاری کند
اول به بانگِ نای و نی، آرد به دل پیغامِ وی
وانگه به یک پیمانه مِی، با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او، کامِ دلم نَگْشود از او
نومید نتْوان بود از او، باشد که دلداری کند
گفتم گره نَگْشودهام، زان طُرِّه تا من بودهام
گفتا مَنَش فرمودهام، تا با تو طَرّاری کند
پشمینهپوشِ تندخو، از عشق نشنیدهاست بو
از مَستیَش رمزی بگو، تا تَرکِ هشیاری کند
چون من گدایِ بینشان، مشکل بُوَد یاری چُنان
سلطان کجا عیشِ نهان، با رندِ بازاری کند؟
زان طُرِّهٔ پُرپیچ و خَم، سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم، هر کس که عیّاری کند؟
شد لشکرِ غم بی عدد، از بخت میخواهم مدد
تا فخرِ دین عَبدُالصَّمَد، باشد که غمخواری کند
با چشمِ پُرنیرنگِ او، حافظ مکن آهنگِ او
کان طُرِّهٔ شبرنگِ او، بسیار طَرّاری کند
حافظ
#شعر
این تفکرات ایهب ناخدای کشتی پس از به آتش کشیدن قلب ملوانانش در پی سخنرانی خود و کوبیدن سکه طلایی بر تیرک کشتی است. ایهب برای خدمه خود رو میکند که سفر ایشان نه برای شکار و بدست آوردن روغن و عنبر، بلکه برای انتقام است، انتقام از وال سفیدی که منجر به قطع شدن…
این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟
با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟!
عبدالجبار کاکایی
بولشویسم از موسی تا لنین بخش دوم : صهیونیسم در فصلی با جریان «صهیونیسم» آشنا میشویم که چطور «تئودور هرتسل» خود را با شکوه و پیشوا میدانست. یهودیی که رساله ای با نام «کشور یهود» منتشر کرد که در آن اعلام میداشت یهودیان به کشوری مستقل نیاز دارند، اما خاخام…
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 16 hours ago