خودت را بساز تا آدم امنی شوی
برای
روزهایی که نمی‌شود به کسی پناه برد.
-هُبوط

کاش بهت میگفتم . سرخط
-هُبوط

من استاد آنم که نفهمند چه چیز مرا خرد کرده است..

_هُبوط

آشفته ام ز بی سر و سامانیِ خیال
-هُبوط

‌یک صبر برایمان مانده و همه‌ دنیا می‌خواهند آن را امتحان کنند...
‌-هُبوط

وَ...

تو را به جای همه‌ی کسانی که دوست نداشته‌ام،
دوست می‌دارم..
-هُبوط

ساعتی میزان اینی،ساعتی میزان آن. یک نفس میزان خود شو،تا شوی موزون خویش
-هُبوط

جُرمم این دان که زِ جان دوست‌ترت می‌دارم ...
-هُبوط

او نگفت دوستت دارم
اما نامه‌اش را اینگونه تمام کرد :
بالِ تو را میبوسم پرنده‌ی قلبم . . .?
-هُبوط

میپرسی شب هایم چگونه میگذرد؟
به تصور رویایی که هرگز در آن نخواهم زیست.
-هُبوط