شارنامه| صلاح الدین خدیو

Description
ارتباط با من
@Salahkhadiw

اینستاگرام:

https://www.instagram.com/salah.khadiw
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

2 months, 1 week ago

?حزب الله زیر آتش!

در حالی که همگان ناظر حذف هدفمند و یک به یک گارد قدیمی تشکیل دهندەی شاخەی نـظامی حزب الله هستند، کسی به یک ضایعەی مهم تر توجە نمی کند؛
از دست رفتن هالەی پویای موفڤی کە این جنبش از سال 2000 تاکنون حفظ کرده است.
در واقع اسطورەی شکست ناپذیری و توانایی آن در ضربه زدن به اسرائیل در هر شرایط. آن هم  بر اثر یک رخنەی امنیتی مرگبار از سوی موساد و شکست اطلاعاتی در برابر آن.

درخشش حزب الله در سیاست لبنان و خاورمیانه از آن سال با خروج نیروهای اسرائیل از جنوب لبنان آغاز شد و با ایستادگی بی سابقه در جنگ 33 روزەی 2006 به اوج رسید.
علیرغم ویرانی گستردەی حومەی جنوبی بیروت کە اصطلاح دکترین ضاحیه - به معنای پاسخ عظیم و نامتقارن اسرائیل به هر منبع تهدید - از پی آن سر بر آورد، حزب الله سالم و پابرجا ماند و به مرور قوی تر و مسلح تر گردید.
سرمایەی معنوی ناشی از جنگ 2006 سال ها به کار این حزب آمد و دستکم به صورت موقت روی یک نقیصەی بزرگ سرپوش گذاشت:
حل نسبی و موقت بحران راهبرد مناسب در قبال اسرائیل!
در این زمینه این حزب قسمی راهبرد جایگزین نسبتا موفق پس از دو شکست تحقیرآمیز به شماز می رود:

شکست مبارزەی چریکی علیه اسرائیل و اخراج تمام سازمان های فلسطینی از لبنان در سال 1982 و نیز شکست مسیر دیپلماتیک ساف و به بن بست رسیدن روند اسلو.
راهبردی که اصطلاح محور مقاومت از دل آن بیرون آمد و حزب الله هم عملا قلب تپندەی ائتلاف نیمه رسمی مزبور شد.
استراتژی اقناع ساز حزب الله عملا از سوی حماس، جهاد اسلامی، حشد شعبی و انصارالله الگوبرداری شد.
به گونەای کە مناطق و اقلیم های غیر رسمی اما موثر و عملا موجود، به متغیرهایی مهم و پذیرفته شده در سیاست منطقه تبدیل شدند و دستکم مدتی این تصور پدید آمد که اسرائیل از هر سو محاصره شده است.

اکنون به نظر می رسد موازنەی فرضی محصول جنگ 33 روزه با اسرائیل در حال از دست رفتن است.
تل آویو که با نفوذ اطلاعاتی بی نظیرش توانسته ضربات مرگباری به چهره های ارشد این سازمان بزند، به طمع از بین بردن زرادخانەی موشکی بزرگ آن بدون تن دادن به جنگی بزرگ مقیاس افتاده است.
تهدیدی بزرگ علیه اسرائیل که سالها منطقەی ‌شمالی آن زیر سایەی آن زیسته است.

اگر حزب الله نتواند به نحوی از طریق چشاندن طعم تلخ تلفات بالا به دشمن، ورق را برگرداند، تبعات ضربات اخیر به صورت آبشاری ادامه می یابد.
از جمله ضایعەی خلاء گفتمان و بحران راهبرد جایگزین که پر کردن آن آسان نخواهد بود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

2 months, 1 week ago

*?لبنان بر روی آتشفشان*

پس از پیجرها، امروز بی سیمها هم منفجر شدند و ظاهرا هر وسیلەی الکترونیک و باطری دار در لبنان به سلاحی انفجاری تبدیل شده است.
75 سال قبل محمد حسنین هیکل روزنامەنگار نام آور عرب برای پوشش رویدادهای سیاسی ایران در بحبوحەی نهضت ملی مصدق به ایران آمد.
ماحصل گزلرشات و مشاهدات او در سال 1330 در کتابی بنام ایران بر روی آتشفشان منتشر شد.
عنوانی که امروز کاملا زیبندەی لبنان است!

یک فناوری پیشرفتەی نفوذ و خرابکاری که منحصرا در اختیار چند کشور محدود است، از عروس سابق خاورمیانه کوهی آتشفشانی ساخته که گدازەهای آن هر دم به جایی سرازیر می شود!
آیا این مقدمەی جنگ گستردەی حزب الله و اسرائیل است؟
آیا اسرائیل با هدف قرار دادن شبکەی ارتباطات حزب الله از راه های نامتعارف و فن آوری های نوین، حملەی پیش دستانەای را آغاز کرده است؟
اگر این فرضیه بیراه نباشد، به معنای تغییر کلی قواعد جنگ در هر دو سطح تاکتیک و استراتژی از جانب تل آویو است.

در تاریخ منازعەی 75 سالەی اعراب و اسرائیل، حزب الله تنها گروهی است که به مدد ارتقای توانایی های نرم افزاری و سخت افزاری و بهره گیری از تاکتیک جنگ نامتقارن، قسمی توازن ناقص با اسرائیل برقرار کرده است.
با اتفاقات اخیر اما ورق در حال برگشتن است و هر چیزی که مربوط به فناوری دیجیتال و ابزارهای ارتباطی مدرن است، ظاهرا دارد به پاشنه آشیل حزب الله تبدیل می شود.

فراموش نکنیم که برخلاف تصور عمومی که جنگ آزادی  کویت در سال 1991 را لحظەی تاریخی آغاز انقلاب دیجیتال در عرصەی فناوری نظامی می داند، این تحول اساسا از لبنان آغاز شد.
مقصود جنگ ژوئن 1982 است که اسرائیل از رهگذر کاربرد فناوری ای پیشرفتەی دیجیتال که کشورهای بلوک شوروی تا آن زمان از آن بی بهره بودند، توانست شکستی خرد کننده به سوریه و ساف تحمیل کند.
در حالی که نه سال قبل از آن در جریان جنگ اکتبر 1973 دهها فروند جنگندەی اسرائیلی قربانی آتش موشک های سام 6 ساخت شوروی شدند، اسرائیل در جنگ 82 حتی یک هواپیما هم از دست نداد!
از طریق ابزارهای جنگ الکترونیک، سیستم دفاع هوایی سوریه در درەی بقاع خنثی شد و دهها هواپیمای سوری هم در جریان جنگ های هوایی از بین رفتند.

می توان گفت عقب ماندگی شوروی از انقلاب دیجیتال به علت رکود اقتصادی و ماهیت ارتباط محور این تکنولوژی ها که با انسداد و استبداد سیاسی متناقض بود، از عوامل اصلی فروپاشی آن به شمار می رود.
امری که باعث افزایش شکاف عظیم نظامی و اقتصادی کشورهای عرب با اسرائیل شد و آنها را به سمت سازش و به رسمیت ساختن آن سوق داد.

اگر از این منظر شباهتی میان لبنان 2024 و 1982 وجود داشته باشد، باید منتظر زوال توازن قدیمی میان حزب الله و اسرائیل ماند.
صد البته این به معنای پیروزی نهایی اسرائیل و رهایی آن از چالش مقاومت نیست.
تجربه نشان داده برتری هایی که با زور اسلحه و از رهگذر ارعاب بدست می آید، ماهیتا ناپایدار و زوال پذیرند.

هویت هایی سیاسی  که به صورت طبیعی در قبال آن شکل می گیرد، مقاومت بیش تر و سرسختانه تری از خود به نمایش می گذارند.
نابودی و تبعید ساف در سال 1982 به پیدایش حزب الله انجامید که به مراتب از آن خطرناک تر بود.
همچنان که اخراج های مکرر سازمان های مقاومت فلسطین از اردن و لبنان و تبعید آنها به شاخ آفریقا، مبارزه را به درون سرزمین های فلسطینی کشاند.
امری که هویت ملی فلسطین را احیا و پرچم مقاومت را در اختیار جناح های رادیکال و سازش ناپذیرتر مانند حماس گذاشت.
پیروزی تکنولوژیک اسرائیل بر حزب الله هر قدر قاطع و تحقیر کننده باشد، خارج از قاعدەی کلی بالا نیست.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

2 months, 1 week ago

?از لانچرها تا پیجرها؛ روز طوفانی لبنان
حملەی امروز اسرائیل به سیستم ارتباطی حزب الله، بار دیگر دست برتر آن را در نبرد اطلاعاتی نشان داد.
حزب الله به دلیل هراس از هک مدتهاست که استفاده از تلفن های هوشمند را برای اعضای خود ممنوع کرده است.
این حزب بجای آن از سیستم قدیمی پیجر استفاده می کند که تا قبل از اختراع تلفن های هوشمند رواج بسیار داشت.
در حملات امروز، هزاران دستگاه پیجر از دره بقاع تا ضاحیەی جنوبی بیروت منفجر شدند.
دامنەی انفجارها به سوریه هم رسید و افراد مرتبط با حزب الله را در مغازه ها، خانه ها، خودروها و آرایشگاه ها و اماکن ورزشی هدف قرار داد.

این حملەی بی سابقه و بزرگ مقیاس چیزی جز اعلان جنگ تمام عیار به حزب الله نیست.
امری که این سازمان به شدت از آن اجتناب می کند و مایل به ادامەی جنگ فرسایشی موجود در یک محدودەی معین بە قصد کمک به حماس است.
در حالی که به نظر می رسد، طرف اسرائیلی به دلایل سیاسی و استراتژیک خواهان فرا رفتن از قاعدەی فعلی و گشودن جبهەی شمالی است.
از نقطه نظر راهبردی، اسرائیل در ماه های گذشته مرحله به مرحله از خطوط قرمز حزب الله عبور کرده و با واکنشی بازدارنده مواجه نشده است.
این امر باعث شده که هر بار اندکی نسبت به قبل پیش روی کند.
پس از یک سلسله ترور هدفمند فرماندهان کلیدی، هنگامی که نوبت به فواد شکر مهم ترین چهرەی نظامی حزب الله رسید، پاسخ آن کوتاه، تلگرافی و محدود بود و عملا بازدارندگی لازم را ایجاد ننمود.
این روند و پیامدهای آن استراتژیست های اسرائیلی را به این نتیجه رسانده که ضاحیه بیش تر از تل آویو نگران گسترش نامحدود جنگ است.

از منظری دیگر، دولت کنونی اسرائیل و نخست وزیر آن که به لحاظ سیاسی مرده محسوب می شوند، محتاج جنگی دیگر به منظور نجات خود هستند.
آتش بس در غزه و مبادلەی اسیران با حماس، معنایی جز جان بدر بردن این جنبش و پیروزی نمادین آن نخواهد داشت.
همچنین تداوم بن بست فعلی و باقیماندن گروگان ها در غزه هم مطلوب دولت نتانیاهو نیست و چه بسا غیر ممکن هم هست.
فشارهای داخلی و بین المللی هم به اوج خود رسیده و چیزی از اعتبار سیاسی و اخلاقی اسرائیل باقی نگذاشته است.
از این رو تل آویو به جنگ لبنان به عنوان مفری برای نجات خود و ادامەی جنگ در غزه می نگرد.
گسترش درگیری البته مطلوب دولت آمریکا و تیم کامالا هریس نیست.

اما معلوم نیست که نوعی هدیەی تبلیغاتی ارزشمند برای تیم ترامپ محسوب نشود و آتش بس در غزه هم عملا تا نوامبر و پس از آن به تعویق بیفتد.
دشوارەی اصلی اما واکنش حزب الله است و این آچمز استراتژیک که بعد از حملەی بزرگ مقیاس امروز، چگونه می خواهد از پاسخ دادن اجتناب کند؟!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

2 months, 2 weeks ago

?تاملی دربارەی مولودی خوانی نیچیروان بارزانی
وایرال شدن ویدئویی قدیمی از مولودی خوانی نیچیروان بارزانی باب تاملاتی تازه دربارەی سیاست مذهبی حکومت اقلیم کردستان و احزاب حاکم بر آن را می گشاید.
به ویژه با این ملاحظه که فیلم مزبور در آستانەی انتخابات پارلمانی و با هدف جلب نظر رای دهندگان از آرشیوهای حزبی بیرون آمده است.
همزمان با این رخداد، در سلیمانیه پایتخت اتحادیەی میهنی کردستان یک همایش بین المللی قرائت قرآن با مشارکت مقامات عالی این حزب در حال برگزاری است.
علاوه بر آن در روزها و هفته های اخیر مقامات دو   حزب عمده به طور مکرر با روحانیان و علمای دینی کرد دیدار و جلسه داشته اند.

به طور مثال در دیداری که دهها نفر از علمای اربیل در روز 31 اوت با مسعود بارزانی داشتند، یکی از حضار با ستایش از عملیات مشترک حزب دمکرات و ارتش عراق در اوت 1996 و اخراج اتحادیەی میهنی از اربیل خطاب به بارزانی گفت؛
این رخداد مصداق دفع افسد - اتحادیه - بدست فاسد - صدام - بود و اگر اتفاق نمی افتاد، اربیل امروز مملو از حسینیه و اماکن مذهبی شیعه می شد!
اشارەی این ماموستا به وجود حسینیەی سلیمانیه است که نمادی از نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران  به شمار می رود.
اشارەای کە از یک زمینەی تبلیغاتی و گفتمانی معین می آید؛ حزب دمکرات کردستان در سال های اخیر بر خلاف اتحادیەی میهنی کە روابط نزدیکی با جریانات شیعی عراق و ایران داشته، عمدتا به کشورهای سنی نظیر ترکیه، عربستان و امارات و دستجات سنی داخل عراق متکی بوده است.
پویایی حاصل از این دو اردوکشی متفاوت آن را قادر می سازد تا نزد کردهای غالبا سنی مذهب، خود را مدافع راست آیینی و پاسدار هویت سیاسی غالبا سنی محور کردی بنمایاند.

با این اوصاف عوامل و دلایل برجسته شدن هویت و عناصر دینی در گفتمان سیاسی دو حزب اصلی، پرسشی پراهمیت است،
حزب دمکرات از دیرباز به علت خاستگاه اجتماعی و عقبەی روحانی خانوادەی بارزانی، بیش تر از اتحادیەی میهنی به جلب رای و نظر اقشار سنتی و محافظه کار جامعه توجه داشته است.
حزب مزبور همیشه در بیان خود از دو گفتمان به موارات هم بهره می برد:
گفتاری سکولار، ملی گرا و معطوف به نوسازی برای خطاب قرار دادن اقشار میانی و متوسط جامعه.
و گفتاری سنتی و آغشته به مفاهیم مذهبی که یادآور لحظات ابتدایی زایش ناسیونالیسم کرد در فضای روحانی و سرشار از معنویت آغاز سدەی گذشته است.
گفتمان دوم تا پس از قیام 1991 و رخ نمودن الزامات حکمرانی در زبان و ادبیات اتحادیەی میهنی غائب بود.
اکنون اما به نظر می رسد که اتحادیەی میهنی بر خلاف مرام سکولار و مشی ظاهرا سوسیال دمکرات خود به سرعت در حال جبران مافات است.
این حزب به منظور عقب نماندن از قافله در حال نردیک شدن به جماعات و دستجات مذهبی است و شعائر و عناصر اسلامی بیش از گذشته در ادبیات رسمی و بیان سران آن به چشم می خورد.

بر مبنای یک سیاست مشخص، هر دو حزب تلاش کردەاند، رویکردی رسمی و بروکراتیک را جایگزین رویه های شخصی و غیر رسمی سابق در تعامل با اشخاص و نهادهای مذهبی نمایند.
امری که در فضای عمدتا سنتی و عرفی نهاد مذهب در کردستان که چندان پذیرای رویه های دیوان سالاری نیست، خالی از چالش و تنش نبوده است.
فارغ از موارد پیش گفته، یک علت مهم دیگر، مذهبی شدن فزایندەی جامعەی کردستان، یحتمل بر اثر کژکارکردی احزاب حاکم و انسداد مفهوم سکولاریسم در سایەی عملکرد بد آنهاست.
بر خلاف ایران که به دلیلی مشابه، حرکت عمومی به سمت دین گریزی است، در اقلیم کردستان مطابق الگوی عمومی خاورمیانه، جامعەی ناراضی از سکولاریسم تحریف شده روز به روز بیش تر به سمت پناه گاههای دینی و معنوی می خزد.
در حقیقت بخشی از سیاست مذهبی جدید دولت اقلیم و احزاب حاکم، معلول این پویایی است.
آنها می خواهند قبل از آن که دیر شود و کسان و جریاناتی از بیرون سوار این موج شوند، خود فرمان آن را بدست گیرند.

با این وصف، اکنون پرسش این است؛ سیاست مذهب اقلیم کردستان چه اندازه به لحظەی تاریخی عربستان سعودی در سال 1979 نزدیک است.
زمانی که ریاض از هراس سرایت پیامدهای انقلاب اسلامی در ایران و حادثەی خونین اشغال مسجد الحرام توسط موعود گرایان، سیاست انفتاح و نوسازی فرهنگی و اجتماعی را رها کرد. و عملا چند دهه به دولتی اسلام گرا با رویکردی خشکه مقدس و محافظه کار تبدیل شد؟
این وقفه عملا تا سال 2016 و آغاز اصلاحات بن سلمان به طول انجامید.
هر چه باشد در سال های آتی باید منتظر صورت بندی جدیدی از سیاست مذهبی اقلیم کردستان بود. امری که بارقه های آن از اکنون دیده می شود.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

Telegram

attach 📎

2 months, 2 weeks ago

?شرق آلمان؛ ظهور فاشیسم بر ویرانەهای سوسیالیسم

افزایش محبوبیت راست افراطی در شرق آلمان، مصداقی از این ضرب المثل معروف فارسی است؛
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!
45 سال قبل احسان طبری نظریە پرداز مارکسیست ایرانی نشسته بر اسب زین کردەی امپراتوری شوروی این گونه در ستایش آلمان شرقی کمونیست می نوشت:

پیروزی نظام سوسیالیستی بر ویرانه های رایش هیتلری از معجزات تاریخ است.
کمونیست ها جهد بسیار کردند تا خودآگاهی انترناسیونالیستی را در دماغ آلمانی هایی فاشیستی فرو کنند که از زمان بیسمارک، با ترنم سرود؛ آلمان والاتر از هر چیز پرورده شدەاند.

طبری اگر امروز زنده باد با مشاهدەی پیروزی خیره کنندەی حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان در ایالت های شرقی و شکست خرد کنندەی حزب چپ آلمان - خلف حزب سوسیالیست متحدەی حاکم بر آلمان شرقی سابق -  یقینا سرخورده می شد!
رشد فزایندەی افراط گرایی راست در شرق آلمان که به طور معمول استانداردهای زندگی و درآمد خانوار پایین تر از غرب آنست،  معلول خشم انباشته از مسائلی چون مهاجرت و کمک های دولت فدرال به اوکراین است.

با وجود آنکه پس از اتحاد مجدد دو آلمان، تلاش بسیاری برای کاهش شکاف های اقتصادی و اجتماعی میان شرق و غرب کشور از طریق اعمال تبعیض مثبت و برنامەهای توانمند سازی صورت گرفته، هنوز سرزمین های آلمان شرقی سابق به نحوی محسوس از ایالت های غربی عقب مانده تر است.

با این وصف فاشیسم نوپدید در شرق آلمان، کاملا فرزند ناکس سرمایه داری و محصول بحران های ادواری بورژوازی نیست؛ آن گونه که چپ های ارتدکس خوش دارند بگویند!
برعکس یکی از پیامدهای درازدامن و دیرپای دولتی است که بنام سوسیالیسم چهل سال بر شرق آلمان حکمرانی کرد.
حکومتی که ارمغانی جز سرکوب سیاسی و رکود اقتصادی نداشت و سرانجام نیز مقهور اقتصاد نابسامان و نارضایتی های عمیق مردمی گردید که از هر لحظەای برای فرار به غرب و رهایی از جهنم سوسیالیستی سود می بردند.

هم رایش سوم هیتلر و هم سوسیالیسم اولبریشت و هونکر، بنا را بر این گذاشته بودند که دستکم هزار سال بمانند و لحظەی پایان تاریخ و آخر الزمان موعود را در آغوش بگیرند.
میل به جاودانگی به مثابەی اشتیاق عمومی و بی چون و چرای نظام های غیر دمکراتیک ریشه در روان شناسی ویژه و ترس ذاتی و مزمن از سقوط و تغییر اوضاع دارد.

آرزویی که البته چندان هم پربیراه نیست.
نظام های غیردموکراتیک به علت ناترازی های فزاینده و بهم خوردن ناگزیر تعادل های زیستی، همیشه طول عمر کمتری از نظام های دمکراتیک و توسعه گرا دارند.
درست مانند بیماری که از درک مشکل خود عاجز است و به توصیەی پزشکان وقعی نمی نهد.

بە یقین مرگ حق است و مانند انسان ها دامن نظام های سیاسی را هم می گیرد.
  مسالەی اصلی اما زندگی پس از مرگ آنها و قسمی بازگشت به عرصه در سایەی اشتباهات نظام های جانشین و برخی زمینه های عینی است که تغییرات در آنها آهسته، تدریجی و زمان بر است.
ظهور داعش چیزی نبود جز مرحلەی پس از مرگ رژیم سفاک صدام.
روسیەی پوتین، نسخەی به روز شده و قرن بیست و یکمی ترور استالینی و شوروی فروپاشیده است.
شرق آلمان هم که از گذشتەی نازیستی و فاشیستی خود کاملا رها نمی شود، دلیلی روشن برای این ادعاست.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

2 months, 2 weeks ago

?تحریم "ایران ایر " در میانەی جنگ بر سر دالانها

تحریم ایران ایر توسط چهار قدرت عمدەی غربی؛ آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان نشانەای جدید از وخامت روزافزون و خطرناک در روابط آنها با ایران می باشد.
با توجه به مقاصد محدود بین المللی خطوط هوایی ایران پس از انقلاب، بسته شدن حریم هوایی سه قدرت برتر اروپا بر روی هما، عملا به معنای انسداد یک کریدور هوایی مهم است.

این تحول در میانەی جنگ بر سر دالان ها و کریدورها معنایی بیش تر از نمادین دارد.
کشورهای غربی پس از متهم کردن ایران به ارسال  موشک های بالستیک به روسیه، دست به تحریم ایران ایر زدند.
با این اوصاف فارغ از صحت و سقم این دعاوی، ایران بهایی سنگین به خاطر هم سویی نسبی با سیاست روسیه در شرق اروپا پرداخته است.
روسیه ای که از قضا همین روزها به صراحت در مسالەی دالان زنگزور دغدغەها و خطوط قرمز ایران را نادیده گرفت و خاطرەی دستکم دویست سال بدعهدی و خنجر از پشت زدن را در حافظەی جمعی ایرانیان زنده کرد.

ترکیه و روسیه به عنوان دو قدرت نو امپریالیستی در پشت آذربایجان برای مطالبەی دالان فراسرزمینی زنگزور قرار دارند.
خواستەای کە در صورت تحقق لطمەای بزرگ به نظم وستفالیایی موجود و یک صد سال دوام و پایداری آن خواهد زد.
چه از رهگذر آن نقص تمامیت ارضی کشورها را از رهگذر جنگ های کوچک و برق آسا به رویەای عادی مبدل خواهد نمود.

به زحمت می توان تفاوتی میان دالان فراسرزمینی زنگزور و دالان زاپوریژژیای پوتین که کریمه را به متصرفات غیر قانونی روسیه در اوکراین متصل می کند،، قائل شد.
همچنین دالان چهارده کیلومنری فیلادلفیای غزه که اسرائیل بر خلاف قوانین بین المللی و مفاد قرارداد صلح کمپ دیوید با مصر، مصر است به کنترل آن ادامه دهد.
در همەی اینها یک منطق نو امپریالیستی وجود دارد که  مبنای یک سیاست واقعی و درکی جدید از نظم جهانی است که مرزهای بین المللی را عملا به رسمیت نمی شناسد.
نظرگاهی که در پی آمال تمدنی و فرهنگی و رمانتیسیسم تاریخی فراتر از هنجارهای وستفالیایی است.

سیاست خارجی ایران بدون سابقەی استعمار ملت های دیگر و بدون آمال امپریالیستی در گذشته و محکوم به قسمی تنهایی استراتژیک در روابط بین الملل، منطقا و اخلاقا می بایست در دفاع از مرزهای ملی و هنجارهای نظام دولت - ملت صریح و روشن باشد.
کشورگشایی پوتین در اوکراین نه تنها نباید این طمع را برانگیزد که دوران نظم غربی مسلط بر جهان به پایان رسیده، بلکه منطقا باید نگران کننده و هول انگیز باشد.
هم کابوس دالان زمینی زنگزور و هم بسته شدن کریدور هوایی به سمت اروپا، به نحوی ماحصل چرخش بیش از حد به سمت شرق و قرار دادن همەی تخم مرغ ها در سبد آنست.
حتی اگر روسیه جنگندەی سوخو 35 و سامانەی دفاعی S400 در اختیار ایران قرار دهد، که البته نمی دهد  باز در برابر هزینەهای ایجاد شده بی ارزش است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

5 months ago

?سعید جلیلی و مائوئیزم اسلامی!

هر روستا باید یک سلول جهش شود و روستاهای ایران در صنعت پوشاک قابلیت رقابت با چین را دارند.

اگر نام گوبندەی سخن بالا کە سعید جلیلی کاندیدای ریاست جمهوری است، از جلوی آن حذف شود، دور نیست که مخاطبان، آن را با اقوال مائو تسه تونگ در کتاب سرخ اشتباه بگیرند!

درونمایەی مائوئیستی این سخن صرفا به علت ارجاع به چین نیست، بلکه به دلیل صدر و ذیل و منطق پنهان آن است.
مائو رهبر جمهوری خلق چین در سال 1958 برنامەی جهش بزرگ به جلو را اعلام و مدعی شد، چین باید ظرف ده سال در تولید فولاد و غلات از آمریکا و شوروی پیشی بگیرد.
در این راستا، دستور داد در تمام روستاها و یا کلونی های روستایی، مردم کوره هایی ساده به شکل سماور بسازند و فلزات و ضایعات آهن را در آن بریزند تا گداخته و به فولاد تبدیل شود.
نتیجەی کار فاجعە آمیز بود. نه تنها فولاد مرغوب بدست نیامد، بلکه جنگل ها، درختان و مراتع هم  سوخت کورەهای هیزم سوز شده و از میان رفتند.

طرح سلول های روستایی جلیلی هم که امروز از آن رونمایی کرد، مشابه جوامع روستایی "صدر مائو" است که قرار بود موتور جهش بزرگ چین شوند.
مهم تر از اینها، اما اصل ایدەی توسعەی روستا محور جلیلی است.
"توسعەی روستا محور " که از بنیان ایدەای مائوئیستی است، با " توسعەی روستایی " متفاوت است.
مائوئیسم در زمان خود قسمی عمل گرایی برای تطبیق ایدئولوژی اروپایی مارکسیسم با جامعەی روستایی چین بود.
در غیاب طبقەی ‌کارگر صنعتی که در چین نیمەی اول قرن بیست وجود نداشت، دهقانان به سربازان انقلاب تبدیل شدند.
پس از پیروزی کمونیسم در سال 1949، در برابر وافعیت اکثریت هفتاد درصدی جمعیت روستانشین، مائو چارەای نداشت جز آن که برای توسعه نبز به این خیل عظیم تکیه نماید.
شکست سنگین این تجربه، مائو را از رو نینداحت و وی کارزار انقلاب فرهنگی را متعاقب آن به راه انداخت.
این بار می خواست شهرها را با پاک کردن از مظاهر فرهنگ منحط غربی و هنجارهای بورژوایی شبیه روستاها کند.

با مرگ مائو، پروژەی مرگبار انقلاب فرهنگی خاتمه یافت و بیلان آن با میلیونها کشته در کنار میلیون ها مقتول برنامەی جهش رو بە جلو در کتاب های تاریخ باقی ماند،
صد البته در آخرین ماه های حیاتش، رهروان او در کامبوج به قصد ساختن یک مدینەی فاضلەی روستایی، روی دست استاد در حال احتضار بلند شدند.
آنها میلیون ها نفر از اهالی شهرها را به روستاها تارانده و آنها را به بیگاری و کار یدی وادار کردند.
هدف حذف طبقەی متوسط و ساختن یک تودەی همگن روستانشین بود که مانند موم در دستان روشنفکران مائوئیست قرار گیرند.

طرفه اینکه " مائو بازی " پولپوت و رفقایش مصادف شد با رها کردن میراث مائو توسط رهبری جدید چین و گشودن کشور به روی سرمایەی غربی و ترجیح اقتصاد بر سیاست و ایدئولوژی.
با این اوصاف "مائوئیسم اسلامی " جلیلی در سال  2024 از این هم زمان پریشانه تر است.
قصه فقط تفاوت زمانە و امتحان پس دادن یک نظریەی منسوخ نیست، بلکه فقدان زمینەی اجتماعی در ایران امروز است که به اذعان جلیلی، جمعیت روستانشین آن به زحمت به 28 درصد می رسد.
شاید این به نمونەی افغانستان نزدیک تر باشد که طالبان اسلام روستایی را در کورەی ایدئولوژی دمیده و آن را به سرمشق حکومت داری تبدیل کردەاند.

در خود چین تا مائوئیسم به مثابەی تفسیر چینی از مارکسیسم به طور کامل رها نشد، اژدهای زرد از خواب چند صد سالەی توسعه نیافتگی بیدار نگردید.
ممکن است بگویند که چین هنوز در ید مقتدر حزب کمونیست است، سخن درستی است!
اما این کشور مدتهاست که با مارکسیسم و نسخەی چینی آن یعنی مائوئیسم خداحافظی کرده است.

در جدیدترین نسخەی اساسنامەی حزب حاکم، قید شده که مارکسیسم لنینیزم، مائوئیزم و اندیشه های دنگ شیائوپینگ، اصول اعتقادی آن را تشکیل می دهند.
اما واقعیت آن است که از میان این ایسم ها، صرفا لنینیزم، به معنای وجود یک حزب منضبط منطبق بر اصل سانترالیسم دمکراتیک باقی مانده است.
حزب کمونیست در اینجا نقش دیکتاتور مصلح و استبداد منور را در راهبری اصلاحات اقتصادی و مدرنیزاسیون کشور برعهده دارد و فاقد صبغەی ایدئولوژبک سابق است.
دنگ به عنوان معمار اصلاحات، درهای کشور را باز کرد و با ظرافت چین را وارد جریان اصلی اقتصاد جهانی و ادغام در سرمایەداری نمود.
یکی از پیامدهای ناگزیر مدرنیزاسیون و صنعتی سازی، شهری شدن اجتماع با نرخی بالاتر از گذشته است.

چین امروز با تعداد زیاد شهرها و ابرشهرها و آسمان خراش هایش شناخته می شود نه کانون های انقلابی در روستاهای متروک و منزوی باقی مانده از قرن نوزده که مائو از طریق آنها انقلاب کرد.
راه توسعه از شهر می گذرد نه روستا و شهرهای جهانی و جهان میهن مهد اصلی توسعه و ارزش های اقتصادی و فرهنگی آن هستند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

5 months, 1 week ago

?مشاعره دربارەی سیاست خارجی

مناظرەی امشب به سیاق دو برنامەی قبلی چیز خاصی برای گفتن نداشت.
شاید مهم ترین فرازش بازگویی این نکته بود که چگونه اختلافات عمیق داخلی و سیاست های اشتباه اقتصادی در نیم قرن گذشته، ظرفیت عظیم بالقوەی ایران را برای پیشرفت به محاق برده است.
ایران کشوری بزرگ و دارای منابع سرشار طبیعی و انسانی است. به جرات می توان گفت اگر دو عامل  پیشگفته نبود، اکنون در زمرەی اقتصادهای نوظهور و نسل جدید " ببرهای آسیایی " قرار داشت.

علیرغم تاکید چهار کاندیدای اصولگرا بر نقد نگاه غرب گرا در سیاست خارجی و ترجیح تعامل با شرق سیاسی، ایران 45 سال گذشته، بی استعداد ترین کشور جهان در طی " مشی چینی " توسعه بوده است.
به جرات می توان گفت، نگاه آنان به جهان سرشار از حس ترس و ناامنی بود. ترسی که منشا آن نه خارج مرزها، بلکه دقیقا در داخل است.

از لحاظ تاریخی برای کشاورزانی صبور و غالبا صلح جو که در طول تاریخ در هراس هجوم قبایل صحراگرد از شرق و غرب به سر بردەاند، قسمی ترس غریزی، نوعی وضعیت وجودی است.
در دورەی معاصر هم تصادم غرب پیشرفته و قدرتمند با ایران ضعیف و توسری خور، آتشگه این بیم کهنه را دستکم در دل نخبگان، روشن نگه داشته است.
هراس از محاصره شدن یک سیستم سیاسی متفاوت و منحصر به فرد و ناهمخوان با نظام جهانی در دریایی از دشمنان ستیزه جو و بد طینت که کمر به تضعیف آن بسته اند!
صد البته مردم ایران در این ترس با نخبگان شریک نیستند و شیفتەی ارتباط با جهان و حضور در اقتصاد و فرهنگ و مناسبات جهانی اند.

می گویند سیاست خارجی ادامەی سیاست داخلی است. طبعا اگر سیاست در  داخل نماینده و بیانگر ارادەی ملی و منافع جمهور مردم نباشد، سیاست خارجی نیز تنها تجلی ترجیحات، آمال و منافع نخبگان حاکم خواهد بود.
در گفتگوی امشب نامزدها بازتاب این سخن به روشنی هویدا بود.
سیاست خارجی گروگان دعواهای سیاسی داخلی است و برآیند آن باید همیشه به گونه ای باشد که مبادا فرادست شدن جریان رقیب از آن حاصل گردد.

بر اساس این رهیافت، سیاست خارجی ضامن حفظ اندک سالاری موجود و نگاه گزینشی و فاقد عنصر منافع ملی به جهان، بازتاب  حکومت اقلیت بر اکثریت در داخل است.
بدون شک کشورهای متعددی در جهان از جایگاه خود در نظام جهانی ناراضیند. اما کمتر کشوری را می توان یافت که مانند ایران و روسیه از طریق پرداخت هزینەهای هنگفت سیاسی و اقتصادی به صورت مستقیم در پی به چالش کشیدن آن باشد.
چین که در صدر قدرت های نوظهور قرار دارد و مشتاق بازنویسی نسخەی غرب نوشتەی نظام بین الملل است، فاقد بلندپروازی های " امپرتور مابانەی " ایران و ،روسیه است.

برای چین که ظاهرا سرمشق جهانی اصولگرایان آرمانخواه ایرانی است، ادغام در اقتصاد جهان و ابتکار جاده و کمربند، مهم تر علائق ایران و روسیه در تسلط بر مشرق عربی و اروپای شرقی است.
این نکته ای است که اصولگرایان ایرانی از درک آن عاجزند.
آنچه روسیه با تانک و ایران با " سخنرانی " انجام می دهد، چین با شیوەی کارامدتر از رهگذر اقتصاد در پی دست یابی به آن است.

صد البته چین مایل است در رقابت بر سر ژئوپولتیک و اقتصاد با غرب، ایران و روسیه را در  کنار خودش نگه دارد.
اما به هیچوجه مایل نیست، شرکای دردسرسازش،   خط مشی اقتصادی آن را به خطر بیندازند.
چین تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم نکرده، اما هرگز حاضر نیست با طناب پوتین در چاه آن برود و به دقت دامن خود را از آتش آن جنگ دور نگه داشته است.
یا با وجود ستایش های بی شائبەی تهران، هرگز حاضر نیست اتکای فزایندەی ایران را به سطح شراکتی راهبردی ارتقا دهد و به وقتش علیه تمامیت ارضی ایران موضع هم می گیرد.

این عدم تقارن در روابط چین و ایران بیشتر ناشی از انسداد سیاست خارجی ایران است.
سیاستی که با چند کشور مهم جهان فاقد رابطه و دارای مناسباتی سطح پایین با مهم ترین بلوک سیاسی و نظامی و اقتصادی جهان است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

5 months, 1 week ago

?ستاد جلیلی و مقایسەی حجاب و مواد مخدر!

امیر حسین ثابتی مشاور سعید جلیلی در تلویزیون گفته  که مبارزه با بی حجابی باید مانند مبارزه با مواد مخدر باشد، بی گذشت و بدون استثنا!
این نمایندەی مجلس افزوده در برخی کشورها مانند هلند و اوروگوئه هم مواد مخدر آزاد است، هم حجاب!
اینجا هم اگر قرار است اصل اسلامی حجاب رعایت نشود، سایر چیزها هم باید آزاد گردد!

این مقایسەی عجیب، پلمیکی مشابه را یادم آورد.
در دهەی شصت خورشیدی، منصور حکمت (ژوبین رازانی) نظریه پرداز و کنشگر کمونیست می گفت: موضع ما در برابر مذهب سازش ناپذیر و بدون گذشت است. ما اصل وجود مذهب در جامعه را غیر قابل قبول می دانیم. اینگونه نیست که صرفا آن را به حوزەی خصوصی انسانها رانده و دیواری ستبر میان حوزەی عمومی و خصوصی بکشیم.
بلکه همانطور که برای مبارزه با دخانیات کمیته و سازمان تشکیل می دهیم برای ازالەی مذهب هم همین کار را انجام می دهیم!

هدف حکمت که در آن زمان، معلم ایدئولوژیک یک حزب کرد بود، مرزبندی با سایر جریانات چپ نظیر حزب توده و چریک های فدایی بود که به زعم وی در این زمینه مماشات می کردند و چه بسا به باورهای مذهبی احترام می گذاشتند.

حکمت که در میان سایر جریانات چپ، مطرود و منزوی بود و جایگاه و سابقه و اعتبار چپ کلاسیک - توده - و چپ پیشگام - فدائیان - را نداشت، در تعلق به اولترا چپ و رادیکالیسم نظری موصوف، دنبال جای پایی برای ایستادن خود می گشت.
به عبارت دیگر تقلای دیده شدن یکی از عوامل پناه بردن وی و جریان متبوعش به رادیکالیسم بود.

به نظر می رسد این داستان دربارەی راست افراطی امروز هم صادق است.
افراط گرایی و افراطی نمایی، ابزاری برای کسب هژمونی در رقابت سیاسی بر سر قدرت و ثروت و  منزلت است 
مقایسەی بی حجابی با مواد مخدر ماهیتا تفاوتی با مقایسەی مذهب و دخانیات ندارد.
هر دو از یک مبنای انسان شناختی - فروکاستن انسان به پای عقیده و ایدئولوژی و زایل کردن اصل کرامت ذاتی وی - سرچشمه می گیرد.
ظاهرا در این زمینه میان چپ افراطی و راست افراطی خویشاوندی فکری برقرار است.
گویی نمودار سیاست متعارف راست و چپ نه یک پارەخط، بلکه شکلی کروی است که چپ و راست در منتهی الیه خود بهم می رسند.
صد البته در خورجبن فکری راست افراطی مذهبی هر قماشی هست از محافظه کاری گرفته تا چپ گرایی و از مدرنیت ایدئولوژی تا واپس گرایی، اما اثری از "نان و مسکن و آزادی" نیست!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

5 months, 1 week ago

?در لزوم پرهیز از یکی گرفتن "مسالەی کرد" و "مسالەی ترک"
توصیف درست، شرط تجویز درست و ارائەی راە حل مناسب است.
تاکید پزشکیان بر وجود قسمی بی عدالتی محض در زمینەی مشارکت قومیت ها در ادارەی کشور، شایان ستایش است، اما فاقد دقت مفهومی و بصیرت لازم است.
قرار دادن ترکها، کردها، بلوچها و عربها و ...در یک " بستەی سیاسی " و نامیدن پویش های اعتراضی آنان ذیل عنوان " پان " دقیق نیست.

مساله خیلی ساده و عبارت است از میزان تلفیق اقوام در جامعەی سیاسی کە نامش ملت است.
مثلا ترکها خیلی بیشتر از کردها در جامعەی ملی ادغام و مطالبات آنها نوعا با کردها متفاوت است. کردهای سنی ابتدا به ساکن، پشت درهای بستەی جامعەی سیاسی مانده و دغدغەی آنها بازتوزیع قدرت و بازتعریف هویت سیاسی به گونه ای است  که آنها را هم در برگیرد.

در حالیکه ترکها، از دوران صفویه - تاسیس دوبارەی دولت ایرانی - سهمی شایسته از کیک قدرت داشته و خواستەی اصلی شان، بازشناسایی به عنوان یک جامعەی فرهنگی و قومی متمایز است.

ترکها نه خواهان امتناع از تلفیق، بلکه خواستار بازنگری در شرایط آن هستند.
آنها خواهان دیده شدن بیشتر در سپهر سیاسی مطابق تصویر دلخواه خود هستند نه تصویری که چارچوب های رسمی فرهنگی و سیاسی صد سال اخیر و هنجارهای زیباشناختی اش از آنها بازنمایی می کنند.

در حالی که خواستەی کردها در ابتدا، باز شدن درهای قلعەی هویت سیاسی مسلط است. آنها می خواهند که به حقوق شهروندی برابر، بدون پرداخت بهای گزافی چون دست کشیدن از ویژگی های قومی و مذهبی شان برسند.

پیوستار پیشگفته، نمودی از میزان توسعەی سیاسی ایران و پویایی های گوناگون آن بر اثر تجارب تاریخی و روندهای سیاسی و اقتصادی کلان است.
فرض کنید در انتهای پروسەی توسعەی سیاسی،  سیاست از مذهب و قومیت جدا و اصل کرامت ذاتی انسان مبنا قرار می گیرد.
کرامت انسانی، مبنای "حقوق بشر" است. تعلق به یک جامعەی سیاسی بنام ملت هم اساس "حقوق شهروندی" و یا حقوق سیاسی است.
مشکل امروز ما " کمبود حقوق " در هر دو حوزه است.
اما مشکل کردها، بلوچ ها و عرب ها و سنی ها و دیگر اقلیت های مذهبی  به عنوان فرودستان اصلی در یک دولت دینی، در هر دو ساحت مضاعف است.
به فرض مثال صبغەی دینی هویت سیاسی مسلط، به صورت خودبخودی برای کردها بازدارنده و ستم ساز است.
از این رو آنان در آرزوی شل شدن چارچوب های دینی هویت مسلط و باز شدن آن به قصد مشارکت در حیات اجتماعی و سیاسی هستند.
اما برای ترکهای هویت طلب که به علت همسانی مذهبی از این تبعیض مصونند، مساله به شکل دیگری است.
آنان در پی تضعیف درونمایە و محتوای فرهنگی و " فارسی محور "  هویت سیاسی برای بیشتر نمایان شدن خود هستند.

این دو خواسته یکسان نیست و همانگونه که گفته شد بیانگر یک ناترازی بزرگ در روند توسعه ی سیاسی است.
ترکها می گویند: ما هستیم، در قدرت هم حضور داریم، می توانیم وزیر و امیر و سردار و رهبر و رئیس جمهور هم شویم، از ابتدای صفویه تاکنون هم بودەایم و در مقاطعی نقشی ایران ساز هم بر عهده داشته ایم، فقط لطفا از این به بعد ما را مثل خودمان - ترک و دارای عقبه ای از برادران در ترکیه و آذربایجان - ببینید، نه آنطور که شما دلتان می خواهد!
در حالی که کردها می گویند ما از ابتدا به هر دلیل در این ضیافت نبودەایم، لطفا راه را باز کنید تا ما نیز حضور پیدا کنیم.

اگر مثالی روشن تر بزنم باید بگویم غایت این دو راه متفاوت است.
اولی به چیزی مانند سازش اتریش - مجاری  امپراتوری هاپسبورگ در سال 1867 می اندیشد که به ارتقای موقعیت مجارها، به بهای نادیده گرفتن سایر اجزای امپراتوری انجامید.

در حالی که دومی در آرزوی فرجام چیزی مشابه جنبش حقوق مدنی سیاهان در آمریکای دهەی شصت است که از پس آن برخی نابرابری های ساختاری برچیده شد.

با این اوصاف، ضرورت توصیف درست مساله روشن می شود. در نبود بصیرت های پیشگفته، راه برای تله های سیاست گذاری غلط باز می شود و مثلا مسالەی خاص استان آذربایجان غربی قربانی کوررنگی های معرفت شناسانه می گردد

تجربەی گذشته نشان داده، نگاه انتخاباتی به مساله که عمدتا از دریچەی ستادی بنام " اقوام و مذاهب " پیگیری می شود، بیش از آنکه حلال مشکل باشد، مخل آنست.
برای روشن شدن بیشتر قضیه به مثال آذربایجان غربی باز می گردم.
کردها به دلیل امتناع ساختاری موجود که مانع مشارکت آنها در مدیریت می شود، مایلند مرکز کشور به صورت مستقیم مداخله و نوعی مدیریت فراقومی در آن حاکم نماید.
در حالیکه نگاه خالی از بصیرت و یکسان انگار ستاد کذایی اقوام و مذاهب غالبا مشکل را پیچیده تر می سازد.
در ادوار اخیر که این مساله در انتخابات ها باب شده، نهایت گشاده دستی این بوده که فرضا استاندار یک مشاور کرد بی اختبار بنام مشاور اقوام نصب نماید.
در حالیکه مشاور برای جایی است که یک اقلیت چند دهم درصدی وجود دارد نه یک جمعیت حداقل 50 درصدی!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago