محمد مساعد

Description
کانال تلگرام محمد مساعد، روزنامه‌نگار

حساب توییتر: https://twitter.com/mohammadmosaed

پیام خصوصی: @mohamadmosaed
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago

5 years, 2 months ago

سلام. از ساعت ۱۴:۳۷ دیروز (چهارشنبه) دسترسی‌ام به تمامی ابزارهای ارتباط با اینترنت که نیم‌بند کار می‌کردند قطع شد. به نظر می‌رسد در حال مسدود کردن معدود مسیرهای باقیمانده، حتی به قیمت از کار افتادن بخشی از سایت‌های داخلی هستند. بعد از ساعت‌ها جدال، بالاخره تنها دسترسی به تلگرام پیدا کرده‌ام. اینجا کاملاً خلوت است و به نظر می‌رسد در مسدود کردن مسیرها موفق بوده‌اند. حتی نمی‌دانم می‌توانم این پیام را ارسال کنم یا نه و نمی‌دانم چند نفرتان آن را خواهید خواند اما اگر صدایم را می‌شنوید امیدوارم حالتان خوب باشد.

5 years, 2 months ago
***?*** سهم تیتر و مطالب انتقادی …

? سهم تیتر و مطالب انتقادی درباره افزایش قیمت #بنزین در صفحه اول ۲۵روزنامه سراسری کشور

میزان بازتاب صدای بخش بزرگی از جامعه در رسانه‌هایی که همگی یارانه کاغذ، سهمیه آگهی دولتی، طرح ترافیک و دهها حمایت مستقیم و غیرمستقیم دیگر از «جیب مردم» می‌گیرند گویای بسیاری چیزهاست...

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? وقتی همه خواب بودیم

? از آنجا که می‌دانم طبق معمول مدیران رسانه‌های داخلی درباره عدم واکنش منفی نسبت به افزایش نرخ بنزین «توجیه» شده‌اند نوشتن این مطلب را ضروری دیدم و فعلاً در سه بند به آن پرداخته‌ام.

⚀ مسئله اول درباره این افزایش قیمت، نه خود افزایش، بلکه شیوه تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی درباره آن است. این افزایش قیمت نه مصوبه نمایندگان مجلس است نه مصوبه هیات دولت، بلکه در جلسه‌ای با عنوان «شورای عالی هماهنگی سران قوا» درباره‌اش تصمیم گرفته شده است. شورایی که رد پایی در قانون اساسی ندارد و بنابراین حق قانونگذاری هم ندارد اما به همین سادگی همه نهادهای قانونی را دور زده است. چند نفر تصمیمی گرفته‌اند و حتی همین ظواهر معمول و نمایشی را رعایت نکرده و با مصوبه‌ای قیمت اساسی‌ترین کالای اقتصاد ایران را سه برابر کرده و ناگهان در نیمه‌شب، به اطلاع عموم مردم رساند‌ه‌اند. همین نحوه تصمیم‌گیری و ابلاغ آن به جامعه کافی است تا فاتحه‌ای برای شهدای مشروطه بخوانیم و آرزو کنیم روزی به اندازه آنان به ارزش «حق ملت» پی ببریم و در مسیر به دست آوردن آن حرکت کنیم.

⚁ مسئله دوم درباره افزایش نرخ بنزین، چرایی انجام آن است. می‌دانیم که علیرغم همه ادعاها درباره غیرممکن بودن تحریم نفتی ایران (که پیوسته «به‌فرموده» در همه رسانه‌های داخلی به شکل خبر، گزارش، مصاحبه و تحلیل تکرار می‌شد) در حال حاضر دولت امکان صادرات نفت ندارد و تحت فشار اقتصادی است. از سوی دیگر دولت قصد ندارد ردیف بودجه‌های خواص را حذف یا دیگر هزینه‌های خود را عاقلانه کند و همزمان کنترل سیاست خارجی را نیز در اختیار ندارد تا تغییری در آن ایجاد کند و درآمدهای نفتی خود را بازیابد بنابراین باید سراغ بخش دیگری برای کسب درآمد برود که معمولاً وسوسه‌برانگیزترین‌شان دستکاری نرخ سوخت است حتی اگر به دروغ اعلام کند که درآمد آن را صرف طبقات فقیر خواهد کرد. رک می‌گویم: تمامی دلایل دیگر برای افزایش نرخ سوخت صرفاً بهانه‌ها و پوششی برای این انگیزه اصلی هستند. کسانی که نرخ بنزین را با قیمت جهانی مقایسه می‌کنند اما حاضر نیستند در بخش‌های دیگر مانند دستمزد کارگران، رفاه عمومی جامعه، سرانه آموزشی، آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و... چنین مقایسه‌ای انجام دهند خود بیش از دیگران آگاهند که صرفاً در حال بهانه‌سازی هستند و جالب آنکه می‌توان ردپای رانت‌خواران، چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی فاسد و وابستگان به قدرت را در این گروه به راحتی مشاهده کرد. این جماعت برای توجیه چنین سیاست‌هایی اغلب سراغ نظریات اندیشمندان و اقتصاددانان لیبرال می‌روند و از آنان نقل قول می‌کنند اما از آنجا که اجرای کامل آن سیاست‌ها و توصیه‌ها، منافع این گروه را نیز به شدت تهدید خواهد کرد مراقب هستند که تمامی آن سیاست‌ها اجرا نشود. این جماعت که مراقب هستند آزادسازی قیمت به عنوان توصیه اقتصاددانان پیوسته از همه تریبون‌ها تکرار شود اما برای مثال آزادی تشکل کارگران برای افزایش قدرت چانه‌زنی مزدبگیران یا وظایف دولت‌ها در قبال جامعه و اقتصاد که در همان کتاب‌ها هم مفصل بحث شده به گوش مردم نرسد. این جماعت همان‌ها هستند که هر صبح آرزوی «اقتصاد بدون حضور دولت» می‌کنند اما ظهر برای سرکوب کارگران معترض، همان دولت را به کمک می‌خواهند. گمان می‌کنم در طول تاریخ معاصر جهان، کمتر کشوری جولان بلامنازع چنین گروه «هار»ی را تجربه کرده باشد و صرفاً می‌توانم امیدوار باشم افراد بیشتری در جامعه متوجه شوند این جماعت، مهمترین خطر امروز و آینده برای موجودیت ایران هستند. شاید آن روز شانسی برای نجات باشد.

⚂ نکته سوم درباره افزایش نرخ سوخت، شیوه اجرای آن است. حتی اگر بپذیریم چاره‌ای جز افزایش نرخ بنزین برای دولت وجود نداشته شیوه اجرای کنونی آن بدترین شیوه اجرای ممکن است. دولت در این شیوه همزمان با تحمیل یک شوک تورمی به اقتصاد، هیچ دستاورد پایداری برای خود یا جامعه ایجاد نمی‌کند درحالیکه شوک قیمتی آن و تعمیق رکود تورمی پس از آن، نقداً به جامعه تحمیل شده و در کنار همه این ضررها، بنزین باز هم دو نرخی شده است! درحالیکه طرح‌های متعدد و قابل بررسی دیگری مانند بازار متشکل سوخت یا حتی فراتر از آن، بازار متشکل انرژی وجود داشت و نسبت به شیوه فعلی بسیار عادلانه‌تر بود و یک بار برای همیشه مسئله نحوه توزیع یارانه انرژی را حل می‌کرد تصمیم به اجرای شیوه فعلی افزایش نرخ بنزین نشان می‌دهد چشم و دل سیاستمداران از این چشمه ثروت سیر نشده و در ادامه این بازی تکراری باید شاهد شوک‌های بعدی در دولت‌های آتی بمانیم. صداوسیما اصرار دارد که هیچ‌کس حق افزایش قیمت‌ها را ندارد و از همین حالا «گران‌فروشان» را تهدید می‌کند اما می‌دانیم که سرنوشت این نمایش هم چیست و چنین تهدیدهایی چقدر موفق خواهند بود. دیگر هیچ‌چیز تازه‌ای در این شبیخون تکراری وجود ندارد جز دردش که هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود.

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago
***?*** داماد پزشکیان!

? داماد پزشکیان!

? یکی از دوستان که از نتیجه بازی ایران و عراق ناراحت است پرسیده چرا وزیر ورزش و افرادش که در امور تیم ملی فوتبال دخالت می‌کردند و قول «طلوع» و جذب مربیانی مانند «زیدان» را می‌دادند حالا پس از باخت به عراق پیدایشان نیست و جوابگوی تصمیماتشان نیستند؟

یادم هست پارسال مطلبی درباره عملکرد سلطانی‌فر (وزیر فعلی ورزش) در دوران استانداری‌اش نوشته بودم، مازیار ناظمی (روابط‌عمومی وزارت ورزش) به یکی از همکاران خبرنگار زنگ زده بود و گفته بود «این مساعد اگر داماد مسعود پزشکیان (نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی) نبود می‌کشاندیمش دادگاه!»
حال این سوال که نقد من بر دوران استانداری سلطا‌نی‌فر چه ربطی به وزارت ورزش داشت که کارمندش تهدید به شکایت می‌کرد به کنار؛ شاید این نکته که در زندگی‌ام حتی یک بار هم پزشکیان را از نزدیک ندیده‌ام کمک کند درک کنید چه جور آدم‌هایی با چه کیفیت و توانایی‌هایی در حال اداره ورزش ایران هستند!

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? رکورد!

? ‏بعد از سالها «سوءاستفاده‌» از سرویس «‎وس» که در مدت کوتاهی عده معدودی را به شکلی غیرقابل‌باور مولتی‌میلیاردر کرد وزارت ارتباطات هفته پیش یک سامانه معرفی کرد و حالا مشخص شده ظرف چند روز مردم ایران بیش از «یک میلیون و ۲۰۰هزار شکایت» در این سامانه ثبت کرده‌اند. حالا «وزیر جوان» در توییتر و تلگرام و اینستاگرام جشن گرفته که مردم ایران «رکورد گینس شکایت» را شکسته‌اند!

من هم مثل اغلب شما بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم دیگر با تمامی ابعاد آشکار و پنهان مسئولان این کشور آشنا شده‌ام و امکان ندارد از رفتار و گفتارشان متعجب شوم اما هربار مسئولان گرامی برگ آس تازه‌ای رو می‌کنند و شگفت‌زده می‌شوم. تصور کنید در روز روشن (بهتر بگویم چندین سال!) تعداد معدودی گروه و شرکت شناخته‌شده و وابسته به قدرت به شکل سازمان‌یافته اموال مردم را یک تومان یک تومان غارت کرده‌اند و جیب بعضی از آنها (متاسفانه اغلب هم از بین افراد سالمند و بازنشستگان ناآشنا با فن‌آوری) را در حد چند میلیون تومان زده‌اند و حجم غارت‌شان به هزاران میلیارد تومان رسیده؛ بعد تازه سر دعوایی که به نظر می‌رسد بیشتر رنگ و بوی انتخاباتی دارد دولت (و نه حتی قوه‌قضاییه) یک سامانه ساخته و یک میلیون ایرانی گزارش داده‌اند که ما غارت شده‌ایم، آن‌وقت وزیر دولت جشن گرفته که ما در ثبت شکایت رکورد زدیم! آن هم در شرایطی که هنوز معلوم نیست بازگشت پول به مالباختگان و مجازات کلاهبرداران در کار باشد. واقعاً که شگفت‌انگیز است!

یکی هم نیست به این مهندس جوان بگوید حاجی! این آمار که اعلام کردی نشان‌دهنده عمق ناکارآمدی و گستردگی غارت دم و دستگاه شماست که عده‌ای بتوانند با کمال آرامش چنین کلاهبرداری عظیمی انجام بدهند و هیچ راهی هم برای دادخواهی میلیون‌ها شهروند بی‌پناه نباشد. اسم این ‎«رسوایی» است نه «رکورد»!

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? آگهی

? شاید مطلع باشید که در یک سال اخیر در هیچ کدام از رسانه‌های رسمی کشور کار نمی‌کنم و بنا به دلایلی که پیش از این در توییتر کمابیش توضیح داده‌ام پیشنهادهای کاری این رسانه‌ها و همچنین رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور را نپذیرفته‌ام. در این مدت کمابیش یادداشت‌ها، مقالات و اخباری که نوشته‌ام را در توییتر و این کانال منتشر کرده‌ام که در دیگر رسانه‌ها، با اجازه یا بی‌اجازه منتشر و خوانده شده‌اند. از سوی دیگر به نظر نمی‌رسد فرصت تاسیس رسانه‌ای رسمی به هزار و یک دلیل (که خودتان بهتر می‌دانید) برایم فراهم باشد، بنابراین تنها گزینه پیش‌رویم استفاده از ظرفیت تلگرام و توییتر است.

البته در این زمینه ناشکر نیستم و باید بگویم این فضا نه تنها از نظر آزادی بیان، بسیار آزادتر از رسانه‌های رسمی است بلکه مخاطب بیشتری نیز نسبت به آنها دارد. با این حال یک مشکل همچنان پابرجاست و آن اینکه در چنین فضایی برای کسب درآمد و گذران زندگی باید به فعالیت‌های ناسالمی مانند شرکت در جنگ‌های روانی، توییت‌فروشی، تبلیغ و ضدتبلیغ پنهان و... تن داد یا برای جذب مخاطب بیشتر، سراغ تولید محتوای غیرجدی و عامه‌پسند رفت که اهل هیچ یک از این دو نیستم.

بنابراین تصمیم گرفتم اینجا یک آگهی بگذارم و از افراد یا کسب‌وکارهایی که دوست دارند اسپانسر فعالیت این کانال باشند و به استقلال و ادامه فعالیت آن کمک کنند بخواهم به من از طریق @mohamadmosaed پیام بدهند و امکان ادامه فعالیت بیشتر و کم‌دغدغه‌تر این کانال و اکانت توییترم را فراهم کنند. از اینکه این آگهی را با کسانی که تصور می‌کنید مخاطب آن هستند همرسان می‌کنید سپاسگزارم.

@MohammadMosaed | محمد مساعد

5 years, 2 months ago
***?*** از کی طلبکاری؟!

? از کی طلبکاری؟!

? امروز دوستی توییت خانم پروانه مافی، عضو فراکسیون امید و نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی را برایم فرستاد. این توییت با تغییر دو سه کلمه در واقع کپی بی‌اجازه‌ای از توییت چند روز پیشم بود. کاری که این نماینده مجلس انجام داده در واقع نوعی سرقت است و در بسیاری از کشورها می‌تواند به رسوایی تبدیل شود.

البته باید بگویم درباره چیزهایی که می‌نویسم حس مالکیت ندارم و اگر بپرسند ترجیح می‌دهی صدهزار نفر نوشته‌ای را با نامت بخوانند یا یک میلیون نفر بی‌ذکر نامت، بی‌درنگ و قطعاً ترجیح می‌دهم هموطنان بیشتری اصل سخن را بشنوند بی‌ذکر نام نویسنده چرا که هدفم از نوشتن، شنیده شدن سخنی ناگفته و تلنگر به جامعه است.

با این حال این سرقت خانم نماینده ناراحتم کرد چرا که این توییت در واقع فریادی بر سر قانون‌گذاران این مملکت بود. آن‌وقت کسی که چهار سال است در مجلس نماینده است و فرصت تغییر این قوانین ناعادلانه را داشته چهار ماه مانده به انتخابات طلبکارانه همان اعتراض را تکرار کرده و مجبورمان می‌کند بگوییم حاج خانم! شما از کی طلبکاری؟!

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? قوانینی برای ریشخند عدالت

? گاهی اوقات تنها نگاهی به قوانین یک کشور می‌تواند نشان بدهد قانون‌گذار به کدام قشر از جامعه تعلق دارد و مشغول تامین منافع چه گروه‌هایی است. در همین سوژهِ داغِ مدارس غیرانتفاعی خانواده حدادعادل هم می‌توانیم رد پای قوانینی از این دست را ببینیم.

‏آن معلم حق‌التدریسی که در حالت خوشبینانه با دستمزد دو سه میلیون تومانی زیر خط فقر است طبق قوانین کشور باید ‎مالیات بر درآمدش را بپردازد اما صاحبان مدارس غیرانتفاعی که سالانه صدها میلیون و گاه میلیاردها تومان درآمد دارند به استناد ماده۱۳۴ قانون مالیات‌های مستقیم از پرداخت مالیات معاف هستند.

هیچ سخن اضافه‌ای برای توضیح خاستگاه و منافع نمایندگان مجلس و دولت‌هایی که در تمام این سالها چنین قانونی را نوشته و اجرا کرده‌اند لازم است؟ فکر نمی‌کنم.

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? نمایشِ قدرت صاحبانِ آیندهِ ما

? حکایتِ مدارسی که «مدیران آینده» کشور را می‌سازند حکایتِ تازه‌ای نیست. خصوصاً در کشور ما که سیاست همواره میل به شخصی شدن دارد و تحصیلات مناسب در کنار نسبت فامیلی می‌تواند مسیر رشد فرزندان خواص را تضمین کند این مدارس اهمیت بیشتری نیز پیدا می‌کنند.

همزمان، گروه‌های سیاسی کشور نیز همواره مایل بوده‌اند قدرت خود را با تربیت نیروهایی «وفادار» و «مرغوب»، مستحکم‌تر کنند. از مدارسی مانند «مدرسه حقانی» که در دهه سی شکل گرفتند و دانش‌آموختگانش از دو دهه بعد تا همین امروز قدرت سیاسی-امنیتی اول کشور مانده‌اند تا مدارس متعلق به گروه‌های سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب که مشغول تربیت مدیران آینده کشور هستند، همگی بر همین اصل شکل گرفته‌اند.

این روزها در پی مصاحبه همسر غلامعلی حدادعادل درباره مدارس غیرانتفاعی متعلق به این خانواده، موجی از اعتراض عمومی و رسانه‌ای به این مدارس شکل گرفته است. مدارسی که زمین‌های گران‌قیمت‌شان یا مصادره‌ای هستند یا با ارقامی ناچیز از اموال عمومی خریداری شده‌اند. دانش‌آموزان این مدارس که از طبقه مرفه و متعهد هستند در این مدارس از امکانات آموزشی بهتری برخوردارند و از همان آغاز، آینده شغلی و سیاسی خود را در ارتباط با همکلاسی‌ها و صاحبان مدرسه و گروه‌های سیاسی مورد حمایت‌شان شکل می‌دهند. هر خانواده‌ای نیز بسته به توان خود تلاش می‌کند شانس تحصیل در مدارسی را که به کانون‌های قدرت و ثروت نزدیک‌تر هستند برای آقازاده دلبند خود فراهم کنند.

در این بین اما مسئله اصلی نه زمین‌های مفت و مجانی مدارس این خانواده است نه رانتی که برخوردار بوده‌اند. به اعتقاد من مسئله اصلی در این بین سازوکاری است که آشکارا نابرابری در آموزش، فرصت‌ها و قدرت را بازتولید می‌کند و ترسی از نمایش آن هم ندارد. در شرایطی که امکانات آموزشی در کشور وضعیت دردناکی دارند و کتاب‌های درسی مدارس نیز روز به روز خالی از محتوا می‌شوند مدارسی که امثال حدادعادل بنا کرده‌اند همین امروز مشغول تربیت سروران و صاحبانِ آینده ما هستند. سرورانی که روابط، تحصیلات و ثروت بیشتری نسبت به ما «عوام» دارند و در آینده توجیه برتری‌شان بر فرزندان ما چندان سخت نیست!

@MohammadMosaed

5 years, 2 months ago

? اسماعیل بخشی ساعتی قبل با قرار وثیقه موقتاً آزاد شد. حتی یک روز زندان هم برای او ناعادلانه بود و هست. وقتی بازداشت شد هم مدت‌ها طول کشید تا بازداشت‌کنندگان بتوانند برای او جرمی بیابند و در نهایت نیز مشورت با یک فعال سابق کارگری در اروپا مهمترین اتهام قابل‌ذکر او شد! خلاصه کنم؛ تنها جرمی که او مرتکب شده نمایندگی کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه، تن ندادن به حرف زور مسئولان و مدیران شرکت و عدم پذیرش پیشنهادات مالی مختلف برای رها کردن مطالبات کارگران است. و خب، در زمانه ما، این‌ها جرایم کوچکی نیستند.

@MohammadMosaed

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago