امروز داره تموم میشه
خوشحالم که تا اینجای راه طاقت آوردم
احساس میکنم واقعا توی مسیرم جا افتادم
با اینکه هنوز راه درازی مونده و چیز های نادانسته زیادی وجود داره ولی حس میکنم خوب قدم برداشتم
از خودم ممنونم که هیچ جا کم نیاوردم و جا نزدم
احساس میکنم بزرگ شدم
دیروز داشتم برای ریحانه یه درسی رو توضیح میدادم و یادداشت مینوشتم براش یهو بهم گفت که خطم هم مثل دکتر ها شده (خرچنگ قورباغه)
نمیدونم تعریف حساب میشه یا تخریب
ولی من دارم حس میکنم که شبیه دکترا دارم میشم
از این روند پیشرفت خودم واقعا خوشحالم!

همش منتظرم
در انتظار
حتی منتظرم که انتظارم تموم بشه.

هر بار این چاه عمیق تر و نور کمرنگ تر میشه.

موسیقی تَراز نیاز دارم.

ریحانه امروز فرستاد
بهش گفتم: دقیقا زمان مناسب جای مناسب!
برای همین چیزهاست که دوستام رو اینقدر زیاد دوست دارم.