"حریم آدمی"

(از دفتر چکامه های عارفانه)

سروده احمد خاتون آبادی
🍏🍏
هر گز این دانی که مار و موش و شیر
هر یکی دارد حریمی ای دلیر؟
مار سمی کی زند نیشی به مار؟
کی کند ماری دگر ماران شکار؟
هر ددی بنشسته اندر جای خود
کی نهد در جای دیگر پای خود
در حریم‌ امن خویش اند این ددان
عبرتی باشد برای بخردان
این به کار خویش و آن در کار خویش
هر که‌ غمخوار خود و دلدار خویش
گربه در سوراخ خرگوشی نرفت
اردکی در لانه موشی نرفت
آدمی در چنگ آدم شد اسیر
کس ندیده روبهی در غار شیر
آدمی درنده تر از شیر نر
می درد هم نوع خود در یک نظر
مکر آدم‌ از برای آدم‌ است
با فریب و کینه یکسر همدم است
شیر غران گر شکاری کرد و خورد
کی شکار دیگری، در خانه برد؟
پنجه های تیز گرگ خیره سر
کس ندیده بر سر گرگی دگر؟
آدمی باید بیاموزد ز گرگ
تا شود با خصلت حیوان بزرگ!!
اینچنین گر خوی حیوان دیده بود
او کجا خوار و پریشان گشته بود
چون حریم امن خود را ناشناخت
پس قمار عاشقی آسان بباخت
گر دلی را بشکنی، آتش زنی
شعله بر دامان آن مهوش زنی
آه او گر بر سر و جانت نشست
هستی و جان تو را در هم شکست
این همه کین و حسد در جان ما
جملگی سوزانده هر ایمان ما
کینه چون از ذهن آدم گم شود
آدمی حاشا اگر کژدم شود
آدمی، خود بین و تنها رفته است
شوکت انسان به یغما رفته است
لیک اگر او مهربانی می شناخت
کی‌دگر هر دم به سوئی می شتافت؟!
جمله جان ها را، به نیکی می نواخت
ّساز شادی بهر هر یک می نواخت
نور ایزد دم به دم در دیده داشت
عشق یزدانی درون سینه داشت
کس نمی گوید ز خود باید گسست
بلکه با عشق و خرد باید نشست
گر خرد بر جان شیدایی وزید
طعم نیک همدلی ها را چشید
همدلی رمز محبت کردن است
شهپر پرواز این جان و تن است
گر دمی از ذهن خود بیرون شوی
عاشق لیلی چو آن مجنون شوی
قطره ها در چشم تو سیلی شوند
مردمان هریک، تورا لیلی شوند
عاشقی کن تا که چالاکی کنی
در مصاف کینه بی باکی کنی
#چکامه_عرفانی
#احمد_خاتون_آبادی

🍏https://t.me/joinchat/AAAAAEIGb1sAbwDHNpEl-w

۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۰
خبرآنلاین گزارش می‌دهد؛
بحران آب در اصفهان
استاندار از توقف برخی پروژه‌ها می‌گوید، نمایندگان مجلس از کندی روند!

بحران آب در اصفهان به مرحله‌ای بحرانی رسیده است. درحالی‌که استاندار اصفهان از توقف پروژه‌ آبی بهشت آباد خبر می‌دهد، مهدی طغیانی، نماینده مجلس، معتقد است که این پروژه‌ها متوقف نشده‌اند، بلکه به دلیل مشکلات مالی و نبود حمایت دولت، با کندی پیش می‌روند.

خبرآنلاین اصفهان -عاطفه علیان: اصفهان در بحران غوطه‌ور است؛ آمار سد زاینده‌رود می‌گوید که حجم ذخیره آب آن به ۱۴۷ میلیون مترمکعب رسیده، درحالی‌که سال گذشته در همین تاریخ ۲۶۹ میلیون مترمکعب بود. این یعنی در عرض یک سال، ذخایر آبی استان تقریباً به نصف کاهش یافته است. ورودی سد ۹ مترمکعب بر ثانیه و خروجی آن ۱۳.۵ مترمکعب بر ثانیه است، رقمی که نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته و به برداشت‌های گسترده در پایین‌دست و بالادست حوضه اشاره دارد.

همین دیروز بود که مهدی جمالی‌نژاد، استاندار اصفهان، در نشست خود با فعالان اقتصادی، وضعیت اصفهان را بسیار دردناک توصیف کرد و گفت: اصفهان همواره در شرایط سخت پیش‌گام بوده، اما در ازای آن بی‌مهری دیده است. امروز آثار تمدنی این استان به دلیل فرونشست زمین در معرض نابودی است و کسی توجهی نمی‌کند. پروژه‌های آبی، از جمله بهشت‌آباد، متوقف شده‌اند و بحران آب به نقطه‌ای رسیده که ادامه این روند می‌تواند حیات اقتصادی و اجتماعی اصفهان را تهدید کند.

پیگیر صحبت‌های استاندار اصفهان درباره توقف پروژه‌های آبی استان شدم و به سراغ مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس رفتم. او بر این باور است که پروژه‌های آبی اصفهان متوقف نشده است بلکه با روند کندی روبه‌رو شده‌اند.

از ابتدا هم پروژه بهشت‌آباد مسکوت بود اما آنچه فعلا به چالش تبدیل شده است این است که معاون سازمان محیط زیست کشور تاکید دارد که اصفهان یا ماندگان را انتخاب کند یا بهشت‌آباد را؟! از سوی دیگر پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان درگیر مسائل تامین اعتبار شده و روند آن کند گردیده است

او در گفت‌وگو با خبرآنلاین این گونه موضوع را ادامه داد که از ابتدا هم پروژه بهشت‌آباد مسکوت بود اما آنچه فعلا به چالش تبدیل شده است این است که معاون سازمان محیط زیست کشور تاکید دارد که اصفهان یا ماندگان را انتخاب کند یا بهشت‌آباد را؟!

طغیانی می گوید: از سوی دیگر پروژه انتقال آب از دریای عمان به اصفهان درگیر مسائل تامین اعتبار شده و روند آن کند شده است؛ بهشت‌آباد همه مجوزهای زیست‌محیطی را دارد، اما به ما گفته‌اند که یا باید این پروژه اجرا شود، یا ماندگان! چرا نباید هر دو پیش بروند؟ مشکل ما این است که دولت عملاً هیچ‌کدام را جدی پیگیری نمی‌کند.

برداشت‌های بی‌رویه؛ عامل اصلی بحران آب در اصفهان

یکی از مشکلات اساسی زاینده‌رود، برداشت‌های گسترده در بالادست حوضه است. آمارها نشان می‌دهد که در سه دهه اخیر، بیش از ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب از سرشاخه‌های زاینده‌رود به مصارف دیگر اختصاص یافته است که عبارت است از ۵۲۰ میلیون مترمکعب در چهارمحال و بختیاری ،۲۰۰ میلیون مترمکعب در سرشاخه‌های پلاسجان (استان اصفهان)،۶۰ میلیون مترمکعب برای انتقال به یزدو همچنین ۲۰ میلیون مترمکعب برای کاشان، دلیجان.

آنچه که مشخص است اینکه بحران آب در اصفهان بیش از آنکه نیازمند پروژه‌های جدید باشد، نیازمند مدیریت منابع موجود است. اگر برداشت‌های بی‌رویه کنترل نشود، نه ماندگان و نه بهشت‌آباد، هیچ‌کدام قادر نخواهند بود اصفهان را از این بحران نجات دهند

رضا عباسی، کارشناس مسائل مربوط به آب در این مورد به خبرآنلاین می‌گوید: مشکل اصلی ما این است که تخصیص‌های اضافی در بالادست زاینده‌رود، باعث خشک شدن این رودخانه شده است؛ تا زمانی که این برداشت‌ها متوقف نشود، حتی انتقال آب هم کمکی به اصفهان نخواهد کرد.

بارگذاری غیرضروری و غیرقانونی بر حوضه زاینده رود متوقف شود

وی ادامه می دهد: اول باید این بارگذاری‌های غیرضروری را حذف کنیم؛ اگر دولت و مسئولان استانی واقعاً به فکر نجات زاینده‌رود و اصفهان هستند، باید تلاش کنند که برداشت‌های غیرقانونی متوقف شود، سپس پروژه‌های آبی را به‌طور هم‌زمان اجرا کنند. انتخاب بین ماندگان و بهشت‌آباد، وقتی اصل مشکل حل نشده، فایده‌ای ندارد.

آنچه که مشخص است اینکه بحران آب در اصفهان بیش از آنکه نیازمند پروژه‌های جدید باشد، نیازمند مدیریت منابع موجود است. اگر برداشت‌های بی‌رویه کنترل نشود، نه ماندگان و نه بهشت‌آباد، هیچ‌کدام قادر نخواهند بود اصفهان را از این بحران نجات دهند

🟢 جزایر مرجانی خلیج‌فارس؛ گنجی که هنوز در وزارت نیرو به سادگی نابود می‌شود! 🟢
چطور ممکن است هر کیلومترمربع از جزایر مرجانی تا ۱.۲ میلیون دلار به اقتصاد کشور کمک کند 💰، اما برخی هنوز نمی‌فهمند که این منابع ارزشمند در حال نابودی است؟ 😡 در خلیج‌فارس، ۱۷ جزیره مرجانی با ۵۷ گونه مرجان وجود دارد 🐠🌊 که اکوسیستم دریا و زندگی میلیون‌ها انسان را به‌خطر انداخته‌اند. مرجان‌ها آب را تصفیه می‌کنند و به اکسیژن‌سازی دریا کمک می‌کنند 🌱💨، اما وزارت نیرو به اشتباه آب‌های خروجی از سدها را «هدر» می‌داند! 🚫 این آزمندی نابخردانه، آینده مرجان‌ها و حتی سواحل کشور را در معرض تهدید قرار داده است.
اگر مسئولان ندانند که آب شیرین برای بقای مرجان‌ها ضروری است 💧، تا کی باید شاهد بی‌توجهی و تصمیم‌گیری‌های غلط باشیم؟

انجمن علمی - دانشجویی محیط زیست دانشکده منابع طبیعی| دانشگاه تهران

نویسنده: ستاره موصده
منبع عکس: پایگاه خبری تابناک

جایگاه آلودگی هوا در "سیاست زیست محیطی"*

✍ دکتر سید احمد خاتون آبادی

در اخبار رسمی آمده بود که امروز ۲۳ آذر ماه ۱۴۰۳ شاخص آلودگی هوای تهران از مرز ۲۰۵ و یا اصفهان از **۱۷۶ عبور کرد و تهران آلوده ترین شهر در جهان شناخته شد.

ان چه که به طور عمومی ذکر می شود: در تهران عمده‌ترین دلیل آلودگی، بنزین و گازوییل ماشین ها، بوده است.   معلوم نیست سایر عوامل چقدر موثر بوده اند؟ همینطور سوخت نیروگاهی.

نابودی سرزمینی** اصطلاحی است که زیست_بوم شناسان (اکولوژیست ها) برای تخریب منابع حیاتی مانند هوا و آب و خاک (بیوسفر) به کار می برند. هنگامی که قلمرو زیستی یا سرزمینی (بیوسفر) از شدت تخریب به سمت عدم تعادل حرکت می کند در این هنگام توانائی خود پالائی یا خود_اصلاحی (که ویژگی سیستم های طبیعی می باشد) را از دست می دهد و بدون اقدام های اصلاحی سریع و مداخله مسئولانه انسان، روند تخریب زیست_بوم ادامه خواهد یافت.

پس در این مرحله نمی توان انتظار داشت که خود طبیعت با باد و بارانی ناگهانی به جنگ آلودگی هوا بشتابد و مارا از گازهائی متراکم و بسیار آلوده نجات دهد. نجات یا احیای سرزمینی Environmental restoration، در مواجهه با تخریب سرزمینی، نیازمند سیاست های زیست محیطی مناسب، موثر و انعطاف پذیر است.

کاملا مشخص نیست که آیا ستاد های بحران و سازمان حفاظت محیط زیست از "سیاست زیست محیطی"* به عنوان یک علم بهره می گیرند؟ و آیا برای میان مدت و بلند مدت سیاستگزاری هوشمندانه و ساختاری فرا روی خود دارند؟ آیا در سیاست ها و برنامه های توسعه هرگز به شرایط اقلیمی و جغرافیایی و ظرفیت تحمل زیست _بومی مناطق دقت و توجهی شده است؟ و آیا سازوکار و ساختاری ماندگار برای سیاستگزاری جهت اقدام در شرایط گوناگون وجود دارد یا نه؟ و اگر هست چرا چرخه آلودکی هوا پایان نمی گیرد؟ اقدام اضطراری فقط تعطیل کردن نیست، بلکه باید به طور همزمان به اقدامات محدود کننده فوری و پایش لازم و قانون مند در بخش انرژی های فسیلی بپردازند و الزام آوری فوری در فعال سازی سامانه های تصفیه هوا در صنایع و نیروگاه های حرارتی (در به کارگیری ۲۴ ساعته فیلتر) صورت گیرد.

مواردی که در "سیاست زیست محیطی" اهمیتی شایان دارد باید اولویت بندی علمی شوند. مانند:
ماشینهای غیراستاندارد، عدم قابلیت مدیریت ترافیک، بنزین غیراستاندارد، عدم قابلیت متناسب ساختار حمل و نقل عمومی، نیروگاه‌ها و صنایع آلوده کننده، مجوز های بلندمرتبه سازی که عمود بر جریان باد بوده و مانع حرکت بادهای موسمی می باشند، الگوی مصرف انرژی و نیز منطق تعیین بهای انرژی در بخش های گوناگون و ..

وجود همه این موارد ذکر شده در بالا نشانه وجود نگاه یکسویه خطی (غیر سیستمی) در برنامه های توسعه اقتصادی است که به جز خط تولید به چیز دیگری نمی اندیشند و تمرکزی بر سایر عوامل مانند سلامت انسان ها ندارند.

تکرار چرخه آلودگی متراکم هوا در کلان شهر هائی مانند تهران و اصفهان نشان گر آن است که سلامت عمومی در ساختار اقتصاد کشور در اولویت قرار ندارد و تولید صنعتی محور توجه اصلی است. نشان گر آن است که بارگزاری جمعیتی و صنعتی در این مناطق به هیچ وجه منطبق با ظرفیت تحمل زیست بومی در این مناطق نمی باشد.
*(Environmental Policy)

#احمد_خاتون_آبادی
#آلودگی_هوا
#زیست_بوم
#تعادل_اکولوژیک
۲۳ آذر ۱۴۰۳

https://t.me/joinchat/AAAAAEIGb1sAbwDHNpEl-w

"زاغ و بلبل"
از دفتر چکامه های عارفانه

سروده احمد خاتون آبادی
??
زاغکی با بلبلی، هم خانه شد
از صدای بلبل او، دیوانه شد
زاغ و گفتش: کاین صدا از بی غمی است
غم صفای عاشقان، در هر دمی است
غم، به جانت گر نشیند، آن خوش است
بلبل غمگین، درونش سر خوش است
این غزل خوانی، تو را رسوا کند
مشت تو در جمع مرغان، وا کند
نغمه و آوای تو از بهر چیست؟!
رو! به کنجی در نشین،کاین زیرکی است!
چون حسود تیره دل، یاری نیافت
سینه پر کینه خود را شکافت
با صدای زار خود بلوا گرفت
ره به سوی وادی صحرا گرفت
بلبلی گر بر سر شاخی نشست
شهپر رنگین او را بر شکست
زاغک از نیرنگ خود، سودی ندید
با سیه روزی، به هر سوئی دوید
بلبل، از آن لانه، پروازی گرفت
در درون سینه آوازی گرفت
از تباهی های زاغک، چون رهید
نغمه شیدایی خود را شنید
ذهن پر نیرنگ تو، زاغ تو است
عشق جانان، بلبل باغ تو است
بال زاغ ذهن خود را بر شکن
نغمه بر خوان همچو بلبل در چمن
بلبل از آن زاغک غم  وا رهید
جام شادی را به یک جا سر کشید
جان و دل با بلبلان هم خانه کن
زاغکان آواره از این لانه کن

#چکامه_عرفانی
احمد خاتون آبادی

ترجمه:

Here's a poetic translation of the poem:

"The Crow and the Nightingale" (Zāgh o Bolbol)
by Ahmad Khatoon Abadi

A small crow lived with a nightingale, in the same nest,
The crow was driven mad by the nightingale's song, and said:
"This voice is born of carefree joy,
But the sorrow of lovers is pure and true, in every moment."

The crow said, "If sorrow settles in your heart, that's bliss,
The nightingale's sorrow is a happy, inner state."
"This singing of yours will bring you shame,
Your melody will scatter the assembly of birds."

The crow asked, "What's the purpose of your song and voice?!
Go, sit in a corner, and be quiet, that's wisdom!"
But the crow, with a heart full of malice, found no helper,
And so, it ripped open its chest, revealing its envy.

With its mournful cry, the crow raised a ruckus,
And took to the road, fleeing to the desert.
But the nightingale, perched on a branch, spread its colorful wings,
And the crow's cunning brought it no benefit.

The nightingale took flight from its nest,
And sang a song of joy, free from sorrow.
The nightingale's melody was heard, pure and clear,
As it escaped the crow's wickedness.

شرح و تفسیر:
The poem highlights the contrast between the crow's malice and the nightingale's beauty and joy. The crow represents the ego and negativity, while the nightingale symbolizes the soul and positivity.

_Major Themes_

1. _Spiritual Growth_: The poem explores the idea of spiritual growth and the importance of letting go of negativity and ego.
2. _The Power of Positivity_: The poem highlights the transformative power of positivity and joy, as embodied by the nightingale.
3. _The Dangers of Malice_: The poem warns against the dangers of malice and negativity, as represented by the crow.

https://t.me/joinchat/AAAAAEIGb1sAbwDHNpEl-w

همسفر

شعر نیمائی

سروده احمد خاتون آبادی

بارها در گذر از شام سیاه:
- راه سختی که در آن
هیچ کسی جز تو نبود -
نام زیبای تو آمد در یاد
همره راه من آن جا،
صدف یاد تو بود
دست پنهان تو آمد با باد

بارها دست تو را -
در کف خود داشته ام
و در آن تنهائی،
دل من مست تو بود
و نمی دانستم:
دست ها، دست تو بود

در شبی تار و سیاه
چو از آن دره تنهائی خویش
بگذرم بار دگر،
چون تو بر بال منی!
به سحر بال گشایم.
و در آن شیدائی
با نگاهی که دگر هیچ ندارد اندوه
به افق های پر از نور،
سفر خواهم کرد

#احمد_خاتون_آبادی
#شعر_نیمائی
۲۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱ دسامبر ۲۰۲۴

ترجمه:
Here's a poetic translation of the poem:

"Fellow Traveler" (Hamsafar)
by Ahmad Khatoon Abadi

Many times, while passing through the dark night,
On a difficult path where no one else was present,
Your beautiful name came to mind,
My companion on that journey, the memory of you was my guiding light.

Your hidden hand came with the wind,
Many times, I held your hand in mine,
And in that solitude, my heart was intoxicated with you,
And I didn't know: the hands that guided me were yours.

On a dark and stormy night, if I were to leave that valley of solitude,
You would be with me once again, like a winged companion!
At dawn, I would spread my wings and take flight.
And in that ecstasy, with a gaze that sees nothing else,
I would journey to the horizons filled with light, free from sorrow.

شرح و تفسیر:
This poem is an expression of the deep connection and companionship between two souls. It's a celebration of the love and guidance that one receives from their beloved, even in the darkest and most challenging moments.

Here are the highlights and major points of the poem:

_Major Themes_

1. _Spiritual Companionship_: The poem explores the deep spiritual connection and companionship between the speaker and their beloved.
2. _Love and Guidance_: The poem highlights the love and guidance that the speaker receives from their beloved, even in the darkest and most challenging moments.
3. _Inner Strength and Resilience_: The poem suggests that the speaker's beloved provides them with the inner strength and resilience to navigate life's challenges.

_Key Points_

1. _The Beloved's Presence_: The speaker's beloved is present throughout the poem, guiding and supporting them on their journey.
2. _Solitude and Darkness_: The poem describes the speaker's journey through solitude and darkness, but with the beloved's presence, they are not alone.
3. _Intoxication with Love_: The speaker's heart is intoxicated with love for their beloved, giving them the strength and courage to face life's challenges.
4. _Freedom and Ecstasy_: The poem suggests that the speaker's love for their beloved brings them freedom and ecstasy, allowing them to soar to new heights.

_Poetic Devices_

1. _Metaphor_: The poem uses metaphors, such as comparing the beloved's presence to a guiding light and a winged companion.
2. _Imagery_: The poem employs vivid imagery, such as describing the dark night, the wind, and the dawn.
3. _Symbolism_: The poem uses symbols, such as the beloved's hand and the winged companion, to convey the speaker's deep connection with their beloved.

https://t.me/joinchat/AAAAAEIGb1sAbwDHNpEl-w

I

گفتگو با دوست

احمد خاتون آبادی

گفتگو کردی تو با من ای حبیب
برده ای از من قرار و هم شکیب
گفتگو های تو در دل ماندنی است
ور به روی کاغذ آید خواندنی است
می نشینی روی ایوان دلم
می بری من  را برون از محفلم
با تو در خلوت دگر تنها نی ام
من اسیر این من و من ها نی ام
چون‌که آن چشمه درونم جاری است
کی دگر چشمم به حال زاری است؟
کهکشان در کنج دل  آورده ای
باغ و بستان را به جان پرورده ای
ای اهورائی که دل در دست توست
عشق و شیدائی همه پا بست توست
می روم با تو به بالای زمان
کس نبینم جز تو در کل جهان
شاهد و شمع شبستانم توئی
غنچه و گل گشت و بستانم توئی
در درونم شور و غوغائی به پاست
شادی من از نگاری با وفاست
در پناهت ریگ صحرا دلکش است
در نگاهت موج دریا سرکش است
شعله ای از  آتشت در جان ماست
خرمن پر بار تو  در خوان ماست
چنگ تو آهنگ دیگر می زند
نغمه ای جانانه در سر می زند
چون که یار آشنا همراه ماست
از غریبی ناله دیگر بر نخاست
جنگ اگر داری سلاحت پنبه است
حاصل رزم تو با ما خنده است
مهرت افزون می شود هر ماه و سال
تا رسد ایام نیکوی وصال
بی گمان هر لحظه با یادت خوشیم
سینه چاک و دل نواز و سرخوشیم

#احمد_خاتون_آبادی
۱۵ آذر۱۴۰۳
5 Dec. 2024
ترجمه:
You spoke with me, dear friend, and stole my heart,
Taking with you my patience and my every thought.
Your words remain in my heart, a lasting memory,
And on paper, they become a treasured melody.

You sit with me on the porch of my heart,
And take me on a journey, far from my worries and fears.
In your presence, I am not alone,
For I am free from the chains of ego and self.

The fountain of love within me flows freely,
And my eyes, once filled with tears, now shine brightly.
You have brought a galaxy of stars to my heart,
And nurtured a garden of love, where flowers bloom and never part.

You are the Ahura of my heart, the one who holds my soul,
The embodiment of love and passion, my guiding light and goal.
I journey with you through time, and see only you,
My witness, my companion, my shining star, my heart anew.

In your presence, the desert sand becomes a haven,
And the waves of the ocean, a gentle, soothing cradle.
A spark of your fire burns within me,
And your abundance fills my table, a feast for my soul to see.

Your music plays a different melody,
A heartfelt tune that echoes within me.
With you by my side, I am no longer alone,
And the cries of loneliness are silenced, forever gone.

Your love grows stronger with each passing day,
Until the day of our union, when our hearts will be at play.
Every moment, I am filled with joy, thinking of you,
My heart, aflutter, my soul, anew.

تفسیر:
This poem is a expression of the love and connection between two souls. It's a celebration of the joy and freedom that comes from being with someone who truly understands and loves us.

Poem's Hghlights and major points:

Major Themes

1. Spiritual Connection: The poem explores the deep spiritual connection between the speaker and their beloved.
2. Love and Devotion: The poem is a beautiful expression of love and devotion, with the speaker's heart and soul belonging to their beloved.
3. Freedom and Joy: The poem conveys a sense of freedom and joy that comes from being with someone who truly understands and loves us.

Key Points

1. The Beloved's Presence: The speaker's beloved is present throughout the poem, guiding and nurturing their heart and soul.
2. Inner Transformation: The poem describes the speaker's inner transformation, with their heart and soul being filled with love and light.
3. Union with the Beloved: The poem expresses the speaker's longing for union with their beloved, with their hearts beating as one.
4. Spiritual Growth: The poem suggests that the speaker's spiritual growth and development are facilitated by their beloved's presence and guidance.

Poetic Devices

1. Metaphor: The poem uses metaphors, such as comparing the beloved's presence to a galaxy of stars and a garden of love.
2. Imagery: The poem employs vivid imagery, such as describing the desert sand as a haven and the waves of the ocean as a gentle cradle.
3. Symbolism: The poem uses symbols, such as the Ahura (a symbol of divine love and wisdom), to convey the speaker's spiritual connection with their beloved.

بار ها پرسیده میشود که:

عرفان و محیط زیست چه ارتباطی با هم دارند؟
در پاسخ به یک بیت از حکیم و عارفی دلسوخته بسنده می کنم:

هرکجا عشق آید و ساکن شود
هر چه ناممکن بود، ممکن شود

@AhmadKhatoonAbadi