?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 5 Monate her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 Monat her
🔷امروزه بسیاری از کودکان از تجربه مثبت مکرر دنیای طبیعی محروم اند. پژوهشگران و متخصصین رشد کودک به مطالعه علل و پی آمد های این وضع پرداخته اند. ریچارد لو در کتاب " آخرین کودک جنگل : نجات کودک خود از عارضه کمبود طبیعت" اصطلاح طبیعت زدایی از کودکی را مطرح و پی آمدهای احتمالی گسترده آنرا مورد بحث قرا میدهد.
🔸بسیاری از والدین گرفتار عارضه " وقتت را تلف نکن " شده اند. اینان عقیده دارند که برای اینکه کودک جلو بیافتد بایستی زندگیش با دقت برنامه ریزی شود. در این فرهنگِ جلو بیافت ، "فقط بازی کردن" به عنوان تلف کردن وقت با ارزش محسوب میشود.
مفهوم " تفریح " اغلب جایگزین بازی خلاقانه و آزاد میشود و در تماشای تلویزیون ، بازی های کامپیوتری و یا مراکز تفریحی تجاری خود را نمایان میکند.
❇️ کودک به خود طبیعت نیاز دارد. نه چیزی که مطالعه اش کند یا ببیندش.بلکه طبیعت چیزی است برای آمیختن در آن. و آن طور که لو میگوید : تجربه طبیعت به شیوه ای معنا دار نیازمند وقت آزاد و برنامه ریزی نشده برای رویاپردازی است.
👈🏻 برای ورود به کانال " باغ کودک شبنم " روی لینک زیر کلیک کنید:
@Shabnam_n_s
🎯 «بازیهای مخاطرهآمیز» نقش مهمی در توسعۀ مهارتهای کودکان دارد
🔴 بعضی از بازیها برای والدین ترسناک و برای کودکان هیجانانگیز هستند: بالا رفتن از سطوح شیبدار، پریدن از ارتفاع یا کاوش در گوشهوکنار پارک بدون نظارت مستقیم والدین. اگرچه این لحظات گاهی برای والدین اضطرابآورند، اما مطالعات علمی نشان دادهاند که «بازیهای مخاطرهآمیز» به کودکان امکان ماجراجویی میدهند و نقش مهمی در توسعۀ مهارتهای شناختی، احساسی و اجتماعی آنها دارند. «بازیهای مخاطرهآمیز» به فعالیتهایی گفته میشود که همراه با هیجان و عدم قطعیت هستند و ممکن است به آسیبهای جسمی کوچک یا گمشدن منجر بشوند.
🔴 مطالعاتی که طی دو دهه گذشته انجام شده، نشان میدهند که بازیهای مخاطرهآمیز، بهویژه در فضاهای باز، نه تنها استرس و اضطراب کودکان را کاهش میدهند، بلکه مهارتهای مدیریت هیجانات را نیز تقویت میکنند. دکتر هلن داد از دانشگاه اکستر انگلستان معتقد است که چنین فعالیتهایی کودکان را با واکنشهای جسمی مانند ترشح آدرنالین آشنا میکند و کودکان یاد میگیرند که چگونه با احساساتی چون ضربان قلب بالا و هیجان شدید کنار بیایند و آن را مدیریت کنند.
🔴 سابقۀ پژوهش دربارۀ بازیهای پرریسک به ۱۹۹۶ بازمیگردد، زمانی که نروژ قانونی را در زمینۀ ایمنی زمینهای بازی تصویب کرد. این قانون الزام میکرد که تجهیزاتی مانند دستگیرهها و وسایلی که خطر آسیبدیدگی را به حداقل میرسانند، به زمینهای بازی اضافه شوند. چند سال بعد، الن سندستر روانشناس، متوجه شد که تجهیزات زمینهای بازی دارند حذف میشوند و امکان بازیهای مخاطرهآمیز کمتر و کمتر میشود. این موضوع از نظر او نگرانکننده بود. چرا که مطالعاتش نشان میداد کودکانی که فرصت ماجراجویی دارند، در آینده کمتر به رفتارهای پرخطر روی میآورند.
🔴 فواید بازیهای مخاطرهآمیز حتی برای سازمانهای ایمنی نیز قابل چشمپوشی نیست. پملا فوسلی، رئیس یک سازمان پیشگیری از آسیب در کانادا، دربارۀ این نوع بازیها میگوید: مزایای اجتماعی، جسمی و روانی این بازیها بهقدری گسترده است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. با این حال، نگرشها نسبت به ریسک در کشورهای مختلف متفاوت است. در اسکاندیناوی، فرهنگ عمومی و نظام سلامت همگانی، به والدین اجازه میدهد به کودکان فرصت تجربههای بیشتری بدهند. اما در کشورهایی مانند انگلستان یا کانادا، نگرانیهای حقوقی و بیمهای مانعی جدی برای این موضوع است.
🔴 در حالی که بسیاری از متخصصان بر اهمیت بازیهای مخاطرهآمیز تأکید میکنند، دنیای مدرن اغلب ایمنی را به حداکثر میرساند و فرصتهای ریسککردن را از کودکان میگیرد. قوانین سختگیرانه، طراحیهای بیشازحد ایمن در زمینهای بازی و نگرانیهای والدین، امکان ماجراجوییهای طبیعی را محدود کرده است. محققان، از جمله ماریانا بروسونی از دانشگاه بریتیش کلمبیا، معتقدند که تغییرات شهری، طراحی زمینهای بازی و آموزش والدین میتوانند نقش کلیدی در بازگشت به بازیهای آزاد و ماجراجویانه داشته باشند.
🔴 طرفداران ماجراجویی وبازیهای مخاطرهآمیز شعارشان این است: «کودکان باید به اندازۀ لازم ایمن باشند، نه به اندازۀ ممکن». این به معنای فراهم کردن محیطهایی است که کودکان بتوانند مرزهای تواناییهای خود را کشف کنند. دکتر سندستر، که فرزندش پس از سه سال تمرین، سرانجام به بالای یک درخت بلند رسید، میگوید: این حس شادیآور و شجاعانه، نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان نیز ضروری است.
📌 برگرفته از مطلب «Why kids need to take more risks: science reveals the benefits of wild, free play» که در تاریخ ۸ ژانویۀ ۲۰۲۵ در وبسایت نیچر منتشر شده است.
برگرفته از کانال ترجمان
@tarjomaanweb
👈🏻 برای ورود به کانال " باغ کودک شبنم " روی لینک زیر کلیک کنید:
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۹۰۲۸۶۲۱۳۰۹ تماس بگیرید.
?به اطلاع علاقهمندان به کتاب و محیط زیست میرسانیم انجمن علمی دانشجویی محیط زیست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران برگزار میکند:
جلسه کتابخوانی با رویکرد به اشتراکگذاری آموزههای کتاب «در جستجوی طبیعت-غریزه زیست گرایی» اثر ادوارد ویلسون
با حضور:
? آقای کاوه فیض اللهی، مترجم کتاب
? آقای دکتر دانه کار، استاد دانشگاه تهران
⏰️ساعت: ۱۸ الی ۲۰
?تاریخ: سه شنبه / ۲۲ آبان ۱۴۰۳
✅شرکت برای عموم آزاد و رایگان است.
?وبینار بصورت آنلاین در بستر ادوبی کانکت برگزار میشود.
این جلسه فرصتی مناسب برای علاقهمندان به ادبیات و محیط زیست است تا با هم به گفتگو و تبادل نظر بپردازند و از تجربیات و دانش مهمانان گرانقدر بهرهمند شوند ازین رو شما را به حضور در این رویداد ارزشمند دعوت میکنیم تا با هم به کشف زیبایی و آموزههای این کتاب بپردازیم.??
در صورت هر گونه سوال با آیدی زیر در ارتباط باشید: @Environment_ut
?ایمیل:
[email protected]
? Telegram: @ESSUTI
? Instagram: https://www.instagram.com/environment_ut?igsh=MzNlNGNkZWQ4Mg==
«استوارت براون» روانپزشک و محقق برجستهی آمریکایی در حوزه بازی و بنیانگذار موسسه ملی بازی معتقد است بازی تمرینی برای مهارتهایِ ضروری آینده است و بچهها با بازی اطرافشان را میشناسند، همکاری را یاد میگیرند و میفهمند در صورتی که اشتباه کردند، چگونه آن را تصحیح کنند. بازی در واقع نوعی حجّاری روی مغز است و ما انسانها در جریان بازی با شبیهسازی زندگی میتوانیم موقعیتهایی را تصور و تجربه کنیم که هرگز با آن مواجه نشدهایم.
از جمله تجربیات ماندگار کودکی نحوۀ ارتباط با طبیعت است؛ سنگ و خاک و آب و گِل، حیوان و گیاه، تجربۀ بازی زیر باران و برف، بودن در محیطهای باز و بسیاری از همکنشیهای دیگر با عناصر طبیعت، بهتنهایی یا با دیگر همبازیان، چیزی است که در شکلگیری این تجربه نقش بازی میکند. برخورداری یا محرومیت از این تجربه برای ما، این گونۀ موجود زنده که چندمیلیون سال بدین شیوه زیسته و تجربیاتش در همۀ عمر متأثر از آن بوده، جایگاه تعیینکنندهای در کیفیت زندگی و سلامت روح و جسم ما دارد. به همین دلیل است که تجربه کردن طبیعت در کودکی را میباید یک حق مسلم مادرزاد دانست، همچون حق برخورداری از والدین، سرپناه، آب و غذای سالم، چرا که عیناً مانند آنها تأثیرِ بود و نبودش بر زندگی دیرپا است و کمبودش را در بزرگسالی بهدشواری، آن هم ناقص، شاید بتوان جبران کرد.
— قسمتی از پیشگفتار مترجم کتاب «حق مادرزاد»
[۵]بیانیهای علیه «تربیت فرزند»
درواقع، هدف اصلیِ تعهد، تربیت و فرهنگ این است: ممکنساختنِ تغییر، خطر و نوآوری. حتی اگر میتوانستیم بچههایمان را دقیقاً به فرد مدنظرمان در بزرگسالی تبدیل کنیم، این کار هدف تکاملیِ دوران کودکی را از بین میبرد.
ما بهدنبال شهودمان میرویم، تقلا میکنیم و امیدِ بهترینها را داریم.
شاید بهترین استعاره برای درک رابطۀ خاص ما با فرزندان، استعارهای قدیمی باشد. مراقبت از فرزندان مثل مراقبت از باغ است و پدر/مادربودن مانند باغبانی است. وقتی باغبانی میکنیم، درواقع کار میکنیم، عرق میریزیم و معمولاً ناخوشایندیهای زیادی را تحمل میکنیم. این کار را میکنیم تا فضایی حفاظتشده و پرورنده برای شکوفایی گیاهان خلق نماییم.
باغبانان همه میدانند که هیچچیز، آنطور که نقشه کشیده بودیم، از آب درنمیآید. بزرگترین لذتها و پیروزیها و البته مصیبتها غیرمنتظرهاند. دلیلی عمیقتر در پشت این امر نهفته است.
باغهای خوب مانند هر اکوسیستم خوبی، پویا، متغیر و منعطفاند. شکوه مرغزارها به درهمبرهمبودن آنهاست: علفها و گلهای مختلف ممکن است با تغییر شرایط رشد کنند یا از بین بروند و هیچ تضمینی وجود ندارد که گیاهی خاص، بلندترین یا زیباترین یا پرگلترین گیاه شود. باغبان خوب سعی میکند خاکی حاصلخیز فراهم کند که بتواند اکوسیستم کاملی از گیاهان مختلف را با قوتها و زیباییهای خاص و با ضعفها و دشواریهای خاص حفظ کند.
یک باغ خوب، برخلاف یک صندلی خوب، همواره در حال تغییر است؛ چون با تغییرات شرایط جوی و فصلها سازگار میشود. در بلندمدت، این نوع سیستمِ متنوع، منعطف، پیچیده و پویا، قویتر خواهد بود و نسبتبه مراقبتشدهترین شکوفۀ گلخانهای، سازگاریپذیری بیشتری خواهد داشت.
وظیفۀ ما بهعنوان والدین و بهعنوان جامعه این نیست که ذهنِ فرزندانمان را شکل دهیم؛ بلکه وظیفهمان این است که به این ذهنها اجازه دهیم تا تمام احتمالات موجود در دنیا را کاوش کنند. کار ما تولید نوعی خاص از کودک نیست؛ بلکه فراهمکردن محیطی حفاظتشده و پر از عشق، امنیت و ثبات است که در آن بچههای مختلف و غیرقابلپیشبینی شکوفا شوند.
امروزه، بهخصوص در امریکا پدر/مادربودن آسان نیست و نیازمند زمان، انرژی و پولی است که حمایت و تربیت موردنیاز کودکان را فراهم میکند. ما در جوامع کوچک تکامل یافتیم، جایی که گروهی گسترده از سرپرستان میتوانستند بهطور همزمان برای بچههایی که دوست داشتند، منابع فراهم کنند. در دنیای بزرگ و پساصنعتیِ امروز، اکثر فعالیتهای انسان را طوری در نظر میگیریم که گویی نوعی تولید یا نوعی مصرف هستند، بهطوریکه پرورش فرزند را نوعی کار کمدرآمد یا نوعی تجملات بسیار پرهزینه میدانیم.
اما صنعت «تربیت فرزند» راه چاره نیست؛ بلکه باید راهی بیابیم تا به والدین کمک کنیم که پدر/مادر باشند و عشق و مراقبتی را که کودکان مستحق آناند، برایشان فراهم نمایند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
[۴]بیانیهای علیه «تربیت فرزند»
اما ملاک من برای ارزیابی موفقیت ازدواجم این نیست که آیا شخصیت شوهرم از زمان ازدواجمان تغییر کرده یا نه. کیفیت رفاقتی قدیمی را هم نمیتوان با این سنجید که آیا دوستم از زمان اولین دیدارمان، شادتر یا موفقتر است یا نه. اما معیار نانوشتۀ «تربیت فرزند» چنین چیزی است: اینکه صلاحیت شما در مقام والدین میتواند با بچهای که خلق میکنید سنجیده شود و میشود.
مهمترین پاداشهای پدر/مادربودن، نمرات و جوایز فرزندان یا فارغالتحصیلی و ازدواج آنها نیست. این پاداش همان لذت جسمانی و روانشناختی لحظهبهلحظۀ حضور در کنار این فرزند و لذت لحظهبهلحظۀ فرزند از بودنِ با شماست.
بهجای ارزشنهادن بر «تربیت فرزند»، باید «پدر/مادربودن» را ارج نهیم. بهجای اینکه مراقبت از فرزندان را نوعی کار بدانیم که هدف آن تولید بزرگسالانی باهوش یا شاد یا موفق است، باید آن را نوعی عشق به شمار آوریم. عشقْ هدف، واحد سنجش یا طرح اولیه ندارد؛ اما مقصود دارد. مقصود عشق، شکلدهیِ سرنوشت فرزند عزیزمان نیست؛ بلکه کمک به اوست تا خودش این سرنوشت را شکل دهد.
والدین باید چهکار کنند؟ یافتههای علمی با آنچه از پیش میدانیم همخوانی دارد؛ هرچند که دانستن، آن را آسانتر نمیکند: ما بیدریغ خود را وقف عشق و مراقبت از فرزند میکنیم. ما درحالی چنین میکنیم که تمام بچهها متفاوتاند، تمام والدین متفاوتاند و بههیچوجه نمیدانیم که فرزندمان در آینده چطور فردی خواهد شد. سعی میکنیم به فرزندانمان حس ایمنی و ثبات کاملی دهیم. ما درحالی چنین میکنیم که هدف کلیِ آن پایگاه امن این است که فرزندان را به خطرکردن و ماجراجویی ترغیب کند. سعی میکنیم دانش، حکمت و ارزشهایمان را به فرزندانمان انتقال دهیم؛ درحالیکه میدانیم آنها دانشمان را اصلاح میکنند، حکمتمان را به چالش میکشند و ارزشهایمان را از نو شکل میدهند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
[۳]بیانیهای علیه «تربیت فرزند»
یکی از راههای سازگاری انسان با این تغییرات، پرورش تعداد زیادی بچه با خلقوخوها و تواناییهای کاملاً متفاوت بود. این امر ضامن این بود که بالاخره یکی در نسل جدید، مهارت لازم جهت رویارویی با محیطهای غیرقابلپیشبینیِ پیشِرو را داشته باشد.
یادگیری انسان نیز باعث گوناگونی بیشتر فرزندانمان میشود. زحمات و تعهد ما در مقام والدین، به هر نسل این فرصت را میدهد که دربارۀ نحوۀ عملکرد دنیا و چگونگی بهبودبخشیدن به آن، فکرهای جدیدی بکند. کودکی دورهای است با فرصتهای تغییرپذیری و احتمالات، کاوش و نوآوری، و یادگیری و خیال.
بسیاری از حیوانات ذهنهایی دارند که به دقت با محیطی خاص سازگار میشود. ذهن ما میتواند تغییراتی غیرقابلپیشبینی داشته باشد تا با محیطهای غیرقابلپیشبینی سازگار شود؛ اما این راهبردْ ایرادی هم دارد: نمیتوان بهطور همزمان هم دربارۀ محیطی جدید آموخت و هم این آموختهها را عملی ساخت. قطعاً دوست ندارید هنگامی که ماموتی دارد به شما حمله میکند، به این فکر فرو روید که با آن چهکار کنید.
راهحلی تکاملی برای این نقطهضعف، درنظرگرفتن محافظانی برای انسان است، افرادی که تضمین میکنند انسانها قبل از اینکه واقعاً مجبور به دفاع از خودشان شوند، فرصت شکوفایی، یادگیری و خیال را داشته باشند. این محافظان همچنین دانشی را که نسلهای قبل اندوختهاند، به نسل بعد منتقل میکنند.
اگر «تربیت بچه» الگوی نادرست است، پس الگوی درست چیست؟ خوب است به یاد آوریم که «تربیت» درواقع نه فعل است و نه نوعی کار. چیزی که باید از آن حرف بزنیم «پدر/مادربودن» است، یعنی مراقبت از فرزند. پدر/مادربودن بخشی از رابطهای عمیق و منحصراً انسانی است، یعنی داشتن نوعی خاص از عشق، نه انجام کاری خاص.
مثلاً همسربودن بهمعنای انجام «همسرداری» نیست، دوستبودن بهمعنای انجام «دوستی» نیست، حتی در فیسبوک، یا مثلاً ما برای مادر و پدرمان «بچگی» نمیکنیم. اما این روابط نقشی محوری در کیستی ما دارند. هر انسانی که زندگی شادی دارد، غرق در این روابط اجتماعی است.
صحبت از عشق بهخصوص عشق والدین به فرزندانشان شاید فوقاحساسی و ساده و بدیهی به نظر برسد؛ اما عشق ما به فرزندان نیز، مانند تمام روابط انسانی، بخشی از تاروپود زندگی روزمرهمان است و کاملاً پیچیده، متنوع و حتی متناقض است.
میتوانیم تلاش کنیم بهتر دوست داشتهباشیم، بدون اینکه عشق را «کار» در نظر بگیریم. میتوانیم بگوییم که سخت تلاش میکنیم همسر یا شوهر خوبی باشیم یا اینکه برایمان مهم است که دوستی خوب یا فرزندی بهتر باشیم.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 5 Monate her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 Monat her