𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад
🔰 راز آشفتگی جهانی بازارها✍ دکتر نیما فاضلی
در هفتهای که گذشت، بازارهای مالی جهانی دچار نوسانات شدیدی شدند. ترکیب دادههای اقتصادی، تغییرات در سیاستهای پولی و بازنگری در استراتژیهای مدیریت دارایی، سرمایهگذاران را در وضعیتی متزلزل قرار داد.
نقطه شروع تلاطم، انتشار برخی دادههای اقتصادی آمریکا بود که نشان از کاهش تورم و سرد شدن بازار کار داشت.
گزارشها نشان داد که چند شرکت برتر فناوری ممکن است در برآورده کردن انتظارات بالای سرمایهگذاران مشکل داشته باشند.
خبر رسید برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway)، شرکت سرمایهگذاری وارن بافت، نیمی از داراییهای عظیم خود در اپل (Apple) را فروخته است.
این اقدام شوکهایی به بازار وارد کرد و تردیدها در مورد پایداری ارزشگذاریهای فناوری را تقویت کرد و به کاهش گسترده بازار دامن زد.
عامل اصلی آشفتگی جهانی بازارها از منبعی غیرمنتظره یعنی ژاپن ناشی شد. ین ژاپن که برای سالها در برابر ارزهای اصلی کاهش یافته بود، ناگهان قدرت جدیدی پیدا کرد.
در دوسال گذشته، سرمایهگذاران ژاپنی حدود یکتریلیون دلار در بازارهای مالی آمریکا و اروپا سرمایهگذاری کردند.
این استراتژی مبتنی بر تفاوت نرخ بهره میان ژاپن و کشورهای دیگر و نرخ برابری ین در برابر ارزهای دیگر است.
از آنجا که در کوتاهمدت، تغییر در نرخ بهره عامل اصلی تغییر در نرخ ارز نیز است، افزایش نرخ بهره در ژاپن و کاهش آن در آمریکا پاشنهآشیل این استراتژی است و این دقیقا اتفاقی است که در هفته گذشته رخ داد: در تصمیمی تاریخی، بانک مرکزی ژاپن نرخ بهره را به میزان ۰.۲۵درصد افزایش داد و به طور قاطع از سیاست نرخ بهره صفر خود فاصله گرفت.
با تقویت ین و عمیقتر شدن انتظارات کاهش نرخ بهره در ایالاتمتحده، محاسبات ریسک و بازده استراتژی Carry trade بهشدت تغییر کرد.
سرمایهگذاران درگیر در این معامله با دو تهدید مواجه شدند: ۱.بازپرداخت وامهایشان به بانکهای ژاپنی در حالی که ین در سه هفته گذشته حدود ۱۰درصد رشد داشته است و ۲.احتمال کاهش بازده در داراییهای دلاریشان بهخاطر احتمال رکود در آمریکا.
این چشمانداز باعث شد که فعالان بازار با فروش داراییهای دلاریشان از پوزیشن carryخارج شده و ریسک خود را کاهش دهند یعنی فروش همزمان و گسترده داراییهای مالی را رقم زد.
بازارهای دیگر از جمله بازار طلا نیز به دلیل تلاش سبدگردانها برای نقد کردن داراییهایشان به هر قیمتی، تحتتاثیر قرار گرفت.
اثرات جانبی این نوسانات در سراسر بازارهای جهانی احساس شد.
انتظار میرود که در کوتاهمدت نوسانات همچنان بالا بماند.
شاخص نوسانپذیری CBOE (VIX)که اغلب بهعنوان «شاخص ترس» (Fear Gauge) بازار شناخته میشود، به بیش از ۶۵ رسیده است.
هنوز امکان خروج سرمایهای در حدود ۳۰۰میلیارد دلار از آمریکا و بازگشت آن به ژاپن وجود دارد.
📊 کانال تخصصی اقتصاد
┏━━━━━
🔻 @ECONOMY7
┗━━━━━━━━━━━
? کره شمالی یا کره جنوبی؟
▪️کره شمالی و کره جنوبی رسما یک کشور بودند که بعد از جنگ جهانی دوم به دو کشور تبدیل شدند. بعد از جنگ جهانی دوم هم تا اوایل دهه ۱۹۷۰ درآمد سرانه هر دو کشور مساوی بود. اما امروز بعد از گذشت نیم قرن، کره جنوبی جزو اقتصادهای برتر دنیاست و حتی درآمد سرانهاش از بسیاری از کشورهای اروپایی بیشتر است ولی در کره شمالی داستان کاملا متفاوت است و اقتصاد در این کشور اصلا حال خوبی ندارد تا حدی که مردمش در فقر به سر میبرند و رفاه خوبی هم ندارند.
▪️توجه داشته باشید که کره شمالی و کره جنوبی از یک قومیت و فرهنگ هستند. یک جغرافیا، یک آب و هوا و حتی یک مختصات فیزیکی دارند ولی تنها علتی که داستان و سرنوشت این دو کره را از هم جدا کرد یک چیز بود: "کیفیت حکمرانی"
اولویت کره شمالی ایدئولوژی بود و اولویت کره جنوبی اقتصاد!
▪️نقطه شروع تفاوت دو کشور از جایی شروع شد که کره شمالی با الگو گرفتن از نظام کمونیستی شوروی، با شعارما میتوانیم سیاست خودکفایی را در پیش گرفت، اما کره جنوبی به سراغ تجارت و تعامل با دنیا رفت (حتی با کشورهایی مثل چین و ژاپن که در گذشته با آنها جنگ و تنش شدیدی داشت) به طور کلی کره شمالی، سعی کرد سیاست و ایدئولوژی کمونیستی را محور کار خود قرار دهد ولی کره جنوبی به اصول اقتصادی درست احترام گذاشت و نتیجه آن چیزی شد که باید میشد.
▪️حتی بد نیست بدانید که تا پیش از دهه ۱۹۷۰ کره شمالی از لحاظ نظامی و اقتصادی وحتی منابع طبیعی، وضعیتی بسیار مطلوبتر از کره جنوبی داشت. مثلا کره شمالی بزرگترین کارخانه سیمان دنیا را داشت یا مثلا در آن زمان مترو داشت چیزی که اصلا در کره جنوبی وجود نداشت.
▪️اما چرا سرنوشت دو کره اینقدر متفاوت شد؟
کره شمالی به دنبال این بود که حتی یک دلار تجارت با آمریکا یا هیچ کشور دیگری نداشته باشد و تمام نیازهایش را در داخل مرزهای خودش برطرف کند و خودکفا باشد ولی کره جنوبی از تجارت با هر کشوری استقبال میکرد حتی در یک بازهای پیش قدم شد تا بتواند تجارت را با کره شمالی را هم شروع کند که البته کره شمالی استقبال نکرد.
▪️کره شمالی بیش از حد به منابع طبیعی و ثروت خدادادی اتکا میکرد و معتقد بود که ما معادن طبیعی، سنگ آهن و زغال سنگ و مس و روی داریم و با همین منابع دیگر هیچ نیازی به کشورهای دیگر نخواهیم داشت.
اما کره جنوبی اتکا به منابع طبیعی را کمرنگ کرد و روی منابع انسانی سرمایهگذاری کرد و از نیروهای متخصص کمک گرفت و نیروی متخصص پرورش داد
▪️در اوخر دهه ۱۹۷۰ که قیمت موادمعدنی سقوط شدیدی داشت کره شمالی لطمه جدی خورد به طوری که درآمدش کم شد و نمی توانست بدهی های خارجی خود را بپردازد و برای رفع این بحران اقدام عجیبی کرد آنهم اینکه رسما اعلام کرد بدهی خارجی خود را به هیچ کشوری، نخواهیم پرداخت.
▪️استدلال رهبران کره شمالی هم این بود که ما خودکفا هستیم پس نیازی به برقراری روابط اقتصادی با سایر کشورها نداریم.
بد نیست بدانید در طی نیم قرن گذشته رهبران کره شمالی با کمتر از بیست مقام بلند پایه در دنیا ملاقات داشتهاند و این درحالی است که کره جنوبی تمام تلاش خود را میکند تا با هر کشوری(حتی کشورهایی که در زمانهای گذشته با انها جنگ داشت) وارد فاز مذاکره و تعامل اقتصادی شود!
▪️کره شمالی هیچ اعتقادی به بخش خصوصی نداشت و سعی میکرد همه چیز را دولتی کند، یعنی معتقد بود هر کسب و کار خوبی یا باید دولتی باشد یا دولتی شود. پس اگر بخش خصوصی هم در بیزنسی موفق است راهی به جز مصادره برای آن نیست که این هم برگرفته از تفکرات کمونیستی است.
▪️در صورتیکه کره جنوبی از بخش خصوصی حمایت ویژهای کرد و نتیجه آن به وجود آمدن کمپانیهای بزرگی مثل هیوندای و کیا و سامسونگ و... بود!
▪️نکته قابل تامل در بررسی سرنوشت دو کره کیفیت حکمرانی و سطح دغدغه سیاست مداران است.
کره شمالی بعد از پنجاه سال اشتباه هنوز هم بیشترین میزان بودجه را برای جاسوسی و امنیت و تسلیحات نظامی صرف میکند و به ایدئولوژی کمونیستی خود پایبند است و نتیجه آن فقر شدید مردم و نبود رفاه و کیفیت پایین زندگی است. داستانی که در کره جنوبی کاملا متفاوت است و مردم این کشور کیفیت زندگی در حد کشورهای خوب اروپایی دارند.
? کانال تخصصی اقتصاد
┏━━━━━
? @ECONOMY7
┗━━━━━━━━━━━
?آیا «نسل زد» پیشران کالای قاچاق است؟
✍️ محمد طاهری
▪️سهم برندهای ایرانی از بازار 150 هزار میلیارد تومانی «نسل زد» تقریبا هیچ است. «دهه هشتادیها» همچنین در تصمیمگیری خانوادهها برای خرید کالا بیشترین اثر را دارند که احتمالا بازار آن از 800 هزار میلیارد تومان بیشتر است. با این حال کالای مورد علاقه این نسل در ایران تولید نمیشود.
برخی معتقدند؛ اقتصاد آشفته ایران مقهور سلیقه جهانی نسل Z شده است. این استدلال به جهاتی درست است چون آمارها نشان میدهد نسل جوان دلبستگی زیادی به برندهای ایرانی ندارد، چنانکه برخی پژوهشها نشان میدهند در بین 20 انتخاب این نسل، هیچ برند ایرانی جا ندارد و میان 50 برند مورد علاقه این نسل، فقط سه برند ایرانی(آیسی مانکی، چیتوز و بلوبانک) دیده میشود.
▪️نسل قدیم کارآفرینان ایرانی از زمانه خود جلوتر بودند. «محسن خلیلیعراقی» خیلی زودتر از آنکه جامعه احساس نیاز کند و دولت پی به ارزش اقتصادی گاز ببرد، شرکت «بوتان» را تأسیس کرد در حالی که شرکت ملی گاز، بیش از یک دهه بعد راهاندازی شد. مرحوم «شاهرخ ظهیری» هم وقتی به اروپا و آمریکا سفر کرد، تصمیم گرفت خط تولید سس را در ایران راهاندازی کند. او با راهاندازی شرکت «مهرام»، خیلی زودتر از آنکه جامعه احساس نیاز کند، انواع سس را تولید و روانه بازار کرد.
آن روزها هر کس میتوانست همه نیازهای خود را از بنگاههای ایرانی تامین کند.
▪️اتومبیلش را از «ایرانناسیونال» متعلق به خانواده خیامی میگرفت، مواد غذاییاش را از شرکتهای خانواده لاجوردی، دارو و مواد شویندهاش را از شرکتهای خانواده خسروشاهی، لوازم خانگیاش را از خانواده برخوردار و کفش مورد نیازش را از خانواده ایروانی تهیه میکرد.
▪️امروز اما کمتر نشانی از این شرکتها باقی مانده و نسل جوان ایرانی ترجیح میدهد کالای مورد علاقهاش تولید ایران نباشد.
چند دلیل برای این واگرایی میتوان بر شمرد:
▪️نخست اینکه جامعهشناسان میان «برند ملی» و برندهای تجاری کشورها ارتباط معنیدار میبینند. هرچه برند ملی و اعتبار داخلی ساختار سیاسی یک کشور محبوبتر باشد، احتمال اینکه جوانان به کالای داخلی آن کشور گرایش پیدا کنند، بیشتر است. این نگاه معتقد است، رویگردانی از برند ایرانی، با رویگردانی از «برند ایران» ارتباط مستقیم دارد.
▪️دوم اینکه ارتباط بنگاههای ایرانی با بازارهای جهانی قطع شده و به خاطر تحریمهای اقتصادی و بسیاری محدودیتهای داخلی، شرکتهای ایرانی از تکنولوژیهای جدید و محصولات تازه عقب افتادهاند.
▪️سومین عامل را میتوان در موانع تبلیغ کالای داخلی در رسانههای مرجع نسل جوان جستوجو کرد. واقعیت این است که فیلترینگ به زیان تولید ملی تمام شده به این دلیل که نسل جوان برخلاف نسل قبل که از رسانههای مکتوب و تلویزیون بهره میبرد، از رسانههایی استفاده میکند که فیلتر شدهاند. به این ترتیب برای نسلی که نیازهایش را در شبکههای آنلاین دنبال میکند، خرید کالای خارجی که اغلب با تبلیغات حرفهای همراه است، در اولویت قرار میگیرد.
▪️نسل جوان در کشور ما فقط مشاهدهگر تحولات جهانی نیست، قطعاً دوست دارد در این تحولات نقش داشته باشد. متولدین این نسل با همتاهای خود در دیگر کشورها، در خیلی زمینهها اشتراک نظر دارند. شبیه هم لباس میپوشند، شبیه هم موسیقی گوش میکنند و مثل هم خوش میگذرانند. سرعت این نسل بسیار سریع است، به گونهای که سیاستمداران و تصمیمگیران ما از این سرعت جا ماندهاند. کارآفرینان ما هم به خاطر تحریمهای خارجی و بسیاری از محدودیتهای داخلی، ترجیح میدهند این بازار بزرگ و متنوع را نادیده بگیرند. بنابراین کالای مورد نیاز نسل جوان در اقتصاد ایران یا تولید نمیشود، یا اجازه تبلیغ نمیگیرد.
▪️نسل موسوم به «دهه هشتادیها» آنقدر نسل اثرگذاری هستند که مطلوبیتهایشان، باعث رونق برخی کسبوکارها شده و برخی کسبوکارها را از رونق انداخته است. به طور مثال این نسل که کمتر کتاب و نشریه میخواند، صنعت نشر را از رونق انداخته اما باعث رونق کافهها و فستفودها شده است.
▪️آنچه درباره این نسل باید بدانیم این است که به هر شکل ممکن، نیازهای خود را تامین میکند. در تلگرام دنبال کفش و کتانی خود میگردد، در اینستاگرام پوشاک مورد نیاز خود را تهیه میکند و نیازهای فرهنگی خود را در یوتیوب میبیند. اگر سیاستگذار به درک درستی از نیازها و مطلوبیتهای این نسل نرسد و متناسب با آن سیاستگذاری نکند، بازار قاچاق را رونق میبخشد و اقتصاد غیررسمی را بزرگ میکند.
? کانال تخصصی اقتصاد
┏━━━━━
? @ECONOMY7
┗━━━━━━━━━━━
#یادداشت_بورسی
#شاخص کل
✅ وقوع سناریو دوم:
▪️در صورتی که شاخص زیر ۲ میلیون واحد نرود میتوان به صعود آن تا حوالی ۲.۴۵۰.۰۰۰ امیدوار بود.
▪️زمان ورود به بازار بر اساس توضیحات پست قبل میباشد.
? کانال تخصصی اقتصاد
┏━━━━━
? @ECONOMY7
┗━━━━━━━━━━━
? آیا اقتصادیها نق میزنند؟
✍️دکتر محمدرضا منجذب
طی سال های اخیر با پدیده ای روبرو هستیم و آن اینکه اساتید و تحلیلگران اقتصادی نسبت به سیاست های اقتصادی دولت و سیاستگذار بیشتر واکنش نشان می دهند و آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهند. به همین دلیل این شبهه مطرح می شود که آیا اقتصادی ها کاری به جز نق زدن هم بلد هستند؟
در پاسخ به سوال مزبور نکات زیر قابل طرح است:
1️⃣ دلسوزی و روحیه ملی: بیشتر اساتید و تحلیلگران اقتصادی چون دغدغه اقتصاد کشورشان را دارند در مواجه با سیاستهای اعلامی و یا اعمال شده واکنش نشان داده و با نقد و بررسیهای ارایه شده تلاش دارند تا سیاستگذار را از اشتباهات احتمالی متنبه کنند. لذا بعضا در این مسیر توصیه های اصلاحی هم ارایه می کنند.
2️⃣ تحلیل و نقد کلاسیک: در این راستا می توان به گرایش های مکتب اقتصادی تحلیلگران و اساتید اقتصاد اشاره کرد. بعنوان نمونه عده ای طرفدار دخالت دولت هستند (ناظر بر دیدگاه سوسیالیستی و یا کینزی و ...) و عده ای طرفدار اقتصاد بازار (ناظر بر دیدگاه کلاسیکی) هستند. این مکاتب اقتصادی که نشات گرفته از عقاید اقتصادی هست با دلایلی که اقامه می کنند، ادعا دارند که مسیر بهتر را معرفی می کنند.
3️⃣ گرایش های سیاسی: در خارج ایران بیشتر گرایش های حزبی مطرح هست ولیکن داخل ایران در حال حاضر به شکل های اصلاح طلب، اصول گرا و ... مطرح است. هرچند ممکن است گرایش های سیاسی در ایران موثر بر تحلیل اقتصادی باشد، اما به نظر می رسد این موضوع در مورد اساتید اقتصادی کمتر مصداق دارد. به همین دلیل ملاحظه می شود که اساتید از طیف های مختلف تحلیلهای متفاوتی را ارایه میکنند. بعضا اساتیدی از یک طیف خاص نیز تحلیل های متفاوتی ارایه کرده اند.
4️⃣ تحلیل نهادگرایان: این طیف از اساتید اقتصادی معتقدند برای اصلاحات و سیاستهای اقتصادی باید مسیر توسعه بلندمدتی تدوین گردد و نهادهای مورد نیاز برای آن تعریف گردد. سیاستهای اقتصادی کوتاه و بلندمدت در این راستا قابل تبیین است. لذا انتقادات و تحلیل های آنان نیز در این چارچوب ارایه می گردد.
5️⃣ فرا گرایشی: برخی از اساتید و تحلیلگران اقتصادی در ایران فارغ از هرگونه دسته بندیهای فوق به ارایه تحلیل، نقد و بررسی سیاستهای اقتصادی می پردازند. لذا این گروه از تحلیلگران بطور آزادی از مبانی تحلیلی طیف های مختلف اقتصادی بهره مند هستند.
6️⃣ اپوزوسیون: برخی از تحلیلگران اقتصادی همیشه در جهت مخالف سیاستهای اقتصادی تحلیل ارایه میکنند. هر چند تعداد اینها کمتر از بقیه باشد، ولی موج سواری در مسیر اپوزیت میتواند شهرت فرد را موجب شود. برخی از اینها حتی در برهه ای خود دستی بر آتش داشته و الان آن سیاستها را نقد می کنند.
در جمع بندی می توان گفت بیشتر اساتید و تحلیلگران اقتصادی از سر دلسوزی (هرچند در چارچوب مبانی فکری و مکتب اقتصادی خود) و با روحیه ملی دوست دارند مشکلات اقتصادی کشور و مشکلات معیشتی مردم به حداقل رسیده و ایران مسیر توسعه اقتصادی خود را سریعتر طی نماید. در اینصورت میتوان گفت اکثر آنها نق نمی زنند.
? کانال تخصصی اقتصاد
┏━━━━━
?@ECONOMY7
┗━━━━━━━━━━━
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 месяц, 2 недели назад
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 месяца назад
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 дня, 2 часа назад