𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
فرشاد مؤمنی:
لکه ننگ فساد، با تکیه بر علم از دامان جمهوری اسلامی پاک میشود
?در سال ۱۳۹۷، سهم رانتهای ایجاد شده از کانال سیاستگذاریهای ضدتوسعه ای، از سهم رانت نفت در بودجه پیشی گرفته است.
?در صوت تداوم بیاعتناییها، خسارات غیرقابل جبرانی به نظام ملی ما وارد میشود.
?در عصر دانایی و در عصر شتاب تاریخ، نظام تدبیر و تخصیص منابع ما، یعنی قوای مقننه و مجریه، هیچ التزامی به کاربست علم در تصمیمگیریها و قاعدهگذاریهای خود ندارند.
?اگر نظام تدبیر ما خود را ملزم به استفاده از ابزار علم بداند، در صورت تدوین یک برنامه ملی ضدفساد و با یک برنامهریزی دقیق، میتوان لکه ننگ فساد را از دامان جمهوری اسلامی پاک کرد. Karayionline.com @karayi_online
با افتخار اعلام میدارد وب سايت جديد كارايي به ادرس
karayionline.com
در دسترس میباشد.
? یادداشتی از پدرام سلطانی
"شکست را بپذیریم!"
دو سال پیش مهمان تلفنی یک گفتگوی بعد از خبر تلویزیون درباره خصوصی سازی بودم. در آن برنامه مهمانانی از دولت و مجلس حضور داشتند. من پس از اقامه دلائل و شواهدی از کارنامه ٨ ساله خصوصی سازی، اظهار کردم: "خصوصی سازی در ایران شکست خورده است". مجری برنامه در رابطه با این گزاره از مهمانان مجلسی و دولتی خود نظرخواهی کرد و همه ایشان ابراز داشتند که موافق این نظر نیستند و خصوصی سازی شکست نخورده است. اکنون دو سال از آن تاریخ و بیش از ١٠ سال از شروع واگذاری ها (بخوانیم خصوصی سازی) می گذرد و اقتصاد کشور بیش از پیش در این باتلاق فرو رفته است و هنوز همان آش و همان کاسه.
آن مناظره شروعی شد بر این که من در مورد شکست كنكاش بیشتری بنمایم. گوشهایم به این واژه حساستر شدند و از کف جامعه تا سطوح بالا به دنبال شنیدن اعتراف به شکست می گشتم. اما هرچه بیشتر جستم کمتر یافتم. در دروس مدرسه و دانشگاه به دنبال درسهایی درباره شکست گشتم و ندیدم مطلبی که شکست را توضیح و پذیرش شکست را یاد داده باشد. سعی کردم کتابهایی در این باره بیابم، به جز چند ترجمه معدود هیچ تولید وطنی در این باره نیافتم. تعجبی نداشت که با جستجو در کتب خارجی به تعداد زیادی کتاب در این رابطه بر خورد کردم.
برای چه درباره شکست می نویسم؟ برای اینکه دریافتم ما ملتی هستیم که نیازمند درک مفهوم شکست هستیم و نیازمند شجاعت قبول شکست. آنچه که در رابطه با شکست در فرهنگ و ادب ما وجود دارد بیشتر از مفهوم مجسم شکست نیست، یعنی شکست در یک جنگ یا یک نبرد و دست آخر یک مسابقه. چون از این مفهوم گریزانیم، بازه قضاوت ما در خصوص اعمالمان از بیشینه "پیروزی مطلق" شروع می شود و تا کمینه "اشتباه" کشیده می شود و در آنجا پایان می یابد. یعنی ما یا کاملاٌ پیروزیم، یا نسبتاٌ پیروزیم یا توهم پیروزی داریم و یا، در حد نهایت شجاعت و صداقت خود، اشتباهی مرتکب شده ایم. از این نکته نگذرم که در قضاوت کردن شکست دیگران بسیار مهارت داریم.
برای اینکه اهمیت درک و قبول شکست را آشکارتر کنم لازم است بدانیم که شکست در ورای خود حداقل سه پله دیگر دارد، تخریب، ویرانی و نابودی. وقتی شکست را بپذیریم در آن نقطه می ایستیم و سپس باز می گردیم. ولی اگر شکست را نپذیریم، سلسله اشتباهات خود را ورای آن ادامه می دهیم و تا نابودی هم می توانیم پیش برویم.
نپذیرفتن شکست علاوه بر این، پیامدهای دیگری هم دارد. فردی که شکست را نمی پذیرد به تدریج در خصوص توانمندیهای خود دچار توهم می شود و آنها را بیش از واقع می پندارد و به تصور خود از عهده اصلاح انبوه اشتباهات بر می آید و لذا اشتباه از پس اشتباه. اگر او در جایگاه بالاتری باشد، مانند یک مدیر یا یک مسئول، این رفتار موجب بروز و تقویت بی اعتمادی ذینفعان به او می شود و مجموعه تحت امر او دچار تشویش و پریشانی می شود.
نگاهی به وضعیت بنگاههای اقتصادیمان بیاندازیم! از آنجا که شکست را، در این معنا ورشکستگی، حاضر نیستیم بپذیریم، بنگاههای خصوصی و دولتی فراوانی داریم که هر روز بدهکارتر، غیربهره ور تر و فرسوده تر از روز قبل می شوند و به مراحل تخریب و ویرانی وارد شده اند و بسیاری حتی به ورطه نابودی افتاده اند.
وضعیت خانواده ها را نگاه کنیم! ازدواجهای ناموفق شکست، در این معنا طلاق، را نمی پذیرند. زوجین سالها با بی مهری، بغض، کینه و نفرت ادامه می دهند و روح روان یکدیگر را به مرز نابودی می کشانند.
وقتی به کارنامه كشورى خود نگاه می کنیم مصادیق زیادی پیدا می کنیم که جای پذیرش شکست در آنها خالی است. از خصوصی سازی گفتم. در حوزه اقتصادی از این شکستهای نپذیرفته کم نداریم؛ یارانه ها، سیاست ارزی، طرحهای نیمه تمام، سیاستهای اشتغال، سهام عدالت، توسعه صادرات، قاچاق کالا، سرمایه گذاری خارجی، بهره وری و...
به حوزه های دیگر نگاه کنیم! آب و محیط زیست کشور، محرومیت زدایی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مهاجرت مغزها و سرمایه ها، قانونگذاری، سلامت اداری، سیاستهای فرهنگی، توسعه روابط با همسایگان و...
در همه موارد بالا کار ما این بوده است که نهایتاٌ در صدد اصلاح اشتباهات باشیم و چینی شکسته را مرتباٌ بند بزنیم، حال آنکه با پذیرش شکست می توانستیم جلوی بدتر شدن وضع را بگیریم. بجای انحراف دائم به چپ یا راست، و به خیال خود اصلاح اشتباه، باید بر می گشتیم و از صفر شروع می کردیم.
کار ما این شده است که مرتباٌ از شکست دیگران بگوییم و از پیروزی خود. خاکروبه های ناکامی هایمان را زیر فرش پنهان می کنیم و به خودمان مدال افتخار می دهیم. ما سالهاست که از خودمان داریم شکست می خوریم، انگشت اتهام را به سوی دیگران نگیریم و تا به نقطه بی بازگشت نرسیده ایم شکستهایمان را بپذیریم. با پذیرفتن شکست داشته های اندکمان را از نابودی نجات می دهیم.
Telegram
دفتر يادداشت - پدرام سلطانى
درگاه خبر و نظر "پدرام سلطانى" نشانى وب سايت: www.soltani.ir
رقابت با دوپینگی ها
نشانههای فساد در بخش هایی از نظام اداری چنان بر همگان روشن شده که دیگر جای هیچگونه پردهپوشی و پنهانکاری وجود ندارد. وقتی خواندم رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته« کار سالم اقتصادی در کشور سخت شده است» خوشحال شدم که بازوی نظارتی قوه قضائیه به این عارضه نگرانکننده اشراف پیدا کردهاست.
مدتهاست در گفتارها و نوشتارهایم روی این موضوع متمرکز شدهام که متاسفانه فضای سیاسی و اقتصادی کشور به گونهای است که انجام فعالیتهای اقتصادی از مسیر صحیح، تقریباً غیرممکن شده است.
یک فعال اقتصادی را به مثابه دوندهای در نظر بگیرید که باید در میدان مسابقه ظاهر شود. دوندگانی پا به رقابت در این میدان بزرگ گذاشتهاند که بیشتر آنها دوپینگ کردهاند. در این شرایط، دونده سالم چگونه میتواند با دوپینگیها رقابت کند؟
به منظور درک بهتر موضوع، خود را در جایگاه یک فعال اقتصادی تصور کنید؛ در این شرایط شما به دریافت برخی مجوزها، استفاده از تسهیلات، و طی کردن برخی رویههای اداری نیاز دارید. حال اگر بخواهید در مسیرهای قانونی و متعارف حرکت کنید، ممکن است با وجود صرف زمان طولانی، هزینههای قابل توجهی نیز به شما تحمیل شود. در این شرایط اگر سیگنالی دریافت کنید که بر اساس آن بتوانید با هزینه و زمان کمتر کار خود را پیش ببرید،چه خواهید کرد؟ اگر مقاومت کنید و به انجام امور اداری از طریق رویههای قانونی اصرار داشته باشید، عملاً از دور رقابت حذف میشوید. چراکه توان ادامه کار را نخواهید داشت و این در حالی است که سایرین به سرعت پیش میروند. به این ترتیب افراد سالم عملاً از میدان خارج میشوند؛ افرادی که به گفته رئیس سازمان بازرسی کل کشور، دیگر نمیتوانند به طور سالم امور خود را به پیش برانند و حتی ترجیح میدهند، فضای اقتصادی کشور را ترک کنند. در این فضا اگر کسی بخواهد در میدان رقابت باقی بماند، چارهای جز تن دادن به این شرایط ندارد و عملاً باید همرنگ دیگران باشد. به عبارت دیگر، وجود رقابت ناسالم یا سبب حذف افراد سالم میشود یا آنها را نیز آلوده میکند.
بخشی از فعالان اقتصادی که نسبت به فعالیت سالم اقتصادی اصرار داشتند و سالها مقاومت کردند، متاسفانه از فضای اقتصادی کشور کنار رفتهاند. در سال های اخیر و از زمانی که فضای رقابتی ناسالم و غیرمنصفانه بر اقتصاد حاکم شده، بخش خصوصی سالم و درستکار از عرصه فعالیت خارج شده و آنچه در فضای امروز مشاهده میشود عملاً بخشی است که خواسته یا ناخواسته، اختیاری یا اجباری، خود را تا حدود زیادی هم سو با رانت های موجود کرده است. بخشی از بخش خصوصی ما ذی نفع ادامه وضع موجود است.
بنابراین اعتراض و تقاضا برای مبارزه با فساد محلی از اعراب ندارد و بخش خصوصی خود، آلوده به این فضا شده است. متاسفانه ظرف پنج دهه گذشته، رویکرد دولتمردان و سیاستگذاران به گونهای بوده که سرمایه نسلهای گذشته و آینده مورد تعرض قرار گرفته و این امر در حالی صورت گرفته که نسلهای آینده اساساً در عرصه تصمیمسازی حضور ندارند تا از حق خود دفاع کنند.
از سوی دیگر طی نیم قرن اخیر، جریان حاکمیت و مجموعه دولتها، بخش خصوصی و مردم را نیز شریک این گرفتاری و استفاده نابجا از منابع کردهاند و این مساله به یک عادت تبدیل شده است. در واقع بخش خصوصی این شرایط را قبول کرده و در این فضا حرکت میکند. بنابراین امروز دیگر مطالبه چندانی ندارد.
☑️ محسن جلال پور
? سماجت و پافشاری جایگزین خوبی برای استعداد است.
@karayi
✅ زلزله و مساله کهن دولت حداقلی یا دولت حداکثری!
✍? جواد رنجبر درخشی لر
@karayi
▫️کمک به زلزله زدگان کرمانشاه وظیفه دولت است یا ملت؟
پاسخ این پرسش روشن و دقیق است: دولت.
▫️ اگر کمک به زلزله زدگان را از دولت بخواهیم آیا به سمت دولت حداکثری حرکت نمی کنیم؟
پاسخ این است: خیر.
...
زلزله در ابعاد مصیبت کرمانشاه، صرف نظر از اندوه بی پایان مرگ یا مجروحیت هموطنانمان، یک فاجعه ملی بزرگ نبود.
انتظار بسیار به جایی است که دولت که هشتاد درصد منابع اقتصادی کشور را در دست دارد، به کارمندان خود از محل بیت المال حقوق های نجومی می دهد و رشد بخش خصوصی و نهادهای مدنی را محدود می کند، بتواند یک فاجعه چند ده هزار نفری را بدون کشاندن مردم به میدان مدیریت کند.
حال اگر فاجعه در سطح بسیار بزرگ تر، مثلا در تهران یا تبریز یا اصفهان یا مشهد روی می داد، حضور مردم در سلسله مراتب سازماندهی امدادرسانان لازم و ضروری بود؛ چرا که بحران ابعاد ملی و حتی بین المللی می یافت.
حال چگونه ممکن است همه چیز را به دولت محول کنیم ولی انتظار دولت حداکثری نداشته باشیم؟
دولت های حداکثری با کمک رسانی به مردم مصیبت زده فربه تر نمی شوند بلکه خواستاری حضور فعال آن ها در بحران ها امکانات دولتی را به سمت مردم سوق می دهد و از کاهلی و رخوت دولت می کاهد.
حال مساله دیگری مطرح خواهد شد: اگر همه کارها را به دولت بسپاریم اخلاق و درد مشترک هم وطنی چه می شود؟
آیا دیگر خاطره ای همانند حضور حماسی و پهلوانی تختی بزرگ نخواهیم داشت؟
همه ما می دانیم که وقتی جهان پهلوان تختی برای کمک به زلزله زدگان طبس به میدان آمد ایران با یک فاجعه ملی رویارو بود و چون امروز امکان های ارتباطی و اجتماعی فراهم نبود. امروز به تناسب رشد کشور نیازی به حضور مستقل هنرمندان و ورزشکاران نیست.
امروزه کمک های انسان دوستانه باید نظام مند و عقلانی باشد و نه احساسی و توده ای. گاه احساس می شود که کمک به زلزله زدگان عزیز همزمان با تقویت سرمایه اجتماعی و همبستگی ملی به تقویت رفتارهای توده ای و ریاکارانه نیز می انجامد. پس به راحتی نمی توان کمک کننده های بزرگوار امروز را در ردیف جهان پهلوان تختی قرار داد. ماهیت مساله دگرگون شده است.
و مهم ترین مساله این است که تا دولت مدیریت فجایع کوچک و متوسط را یاد نگیرد، نمی تواند فجایع بزرگ احتمالی آینده را مدیریت کند. یک بار برای همیشه دولت باید سازمان ملی و پویا و روزآمد مدیریت بحران ها را بسازد. تاخیر در این سازمان دهی به قربانیان بیشتر در فجایع بعدی خواهد انجامید؛ حتی اگر ده ها هنرمند و ورزشکار و استاد دانشگاه هم خود را در کمک رسانی نشان داده باشند.
@karayi
? کنترل بروز زلزله در دست ما نيست؛ اما ...
✍? احمد عظیمی بلوریان
@karayi
کنترل بروز زلزله در دست ما نيست. اما زلزله بخشی از فرهنگ مردم يک سرزمين زلزلهخيز است و بايد باشد. در اين فرهنگ، هم مردم بايد تفاوت الگوهای سکونت را نسبت به سرزمينهای زلزلهناخيز بياموزند و بدانند و هم دولتها و نظاماتی که وظيفه آن ها رويارويی با چنين رويدادهايی است.
چرا در روستاهايی که صدها سال بلكه هزاران سال است ساخته شده و بافت آن ها جنبه تاريخی و ميراث فرهنگی به خود گرفته است، ساختوساز خانههای روستايی و کيفيت آن ها بازتابی از فقر تاريخی روستاست. روستايی آنقدر فقير بود که نمیتوانست خشت خامی را که در ساخت کلبه روستايی با دست خود میماليد، به کوره آجرپزي ببرد و آن را تبديل به آجر کند. خشت، دوام آجر را ندارد!
?سؤال اين است که چرا از آغاز انقلاب اسلامی در ٤٠ سال گذشته و افزايش توجه به رفاه روستايی، دولتها به فکر تقويت دوام همان خانههای سستبنياد و قديمی روستايی نيفتادند. با هر زلزله ضمن بيان دلسوزی و عرض تسليت به دهها هزار خانواده داغ دار، با اقدامات کوتاهمدت ترميمی باز هم هر کسی، ديگری را مقصر بشناسد؟
(متن کامل را در شماره 3013 روزنامه شرق بخوانید)
@karayi
? "ایران تک" را بیشتر بشناسیم
?
http://yon.ir/uxmNn
?
با نصر همراه باشيد?
? Nasrnews.ir
? @Nasrnews
راز خوشبختی، آزادی و راز آزادی، شجاعت است.
@karayi
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago