?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
روز پنجم.
چون به کتابخونه عادت کردم توی خونه درس خوندن برام خیلی سخت شده. بخاطر همین امروز روهم رفته شاید فقط چهار ساعت درس خوندم. عصر هم یک ساعت و نیم خوابیدم. به معنای واقعی عشقی درس خوندم.
چند ساعت پیش هم زیر انداز و خوراکی برداشتیم و رفتیم پارک جنگلی. پارک جنگلی خاطره انگیز ترین و محبوب ترین جای دنیا شده برام. نشسته بودیم توی پارک که آهنگ به چی زل میزنی پخش شد و اقای یاسینی خوند: این شهر منو یاد تو میندازه و روی لبِ من یه لبخند خوشگل ناشی از خوشحالی اومد.
بعدش رفتیم بستنی قیفی خوردیم و با ماشین توی شهر دور زدیم و الانم دارم برای خودم و اهل بیت نسکافه درست میکنم و منتظرم رهایم کن دانلود بشه تا ببینیم.
دارم تلف میشم از استرس.
از لحظه ای که رسیدیم خونه و گوشیمو برداشتم و رفتم توی گروه های کنکوری پر از حس ترس شدم. حس نشدن و نرسیدن و نتونستن. به اصطلاح دیگه همون استرسِ آشنا. اصلا وقتی به درس و کنکور فکر میکنم حس نا کافی بودن میاد سراغم.
سر یه سرسره تک نفره ۲۲۰ متری هم کلی از این و اون پرسیدیم که این چجوریه اما کسی نرفته بود. سرسره اش خیلی طولانی و پیچ در پیچ بود و علاه بر این فضا کاملا بسته و تاریک بود. یه جا کامل حس کردم نمیتونم نفس بکشم. فقط هر چند ثانیه میگفتم نترس تو جرعت به خرج دادی. نترس الان تموم میشه. نترس تاریکی ترس نداره. وقتی تموم شد توی حالت کُما بودم و مامانم و اون دوتا دوستمون دستمُ گرفتن و تا گفتن رسیدی رسیدی تمومه به خودم اومدم. یعنی قیافه ی هرکی میرسید پایین دیدنی بود.
ماهم خوش خیال فکر میکردیم چون ترس نداره و تک نفریه صف اش خلوته.
آقای قربانی شما خودت نمیدونی با این آهنگا چه بلایی به سر دل ما میاری.
«زلف یک خاطره در باد پریشان می رفت
دل دیوانه پی اش دست به دامان می رفت
می روم گریه کنم باز دمی را در خود
می روم غرق کنم کوه غمی را در خود
می روم باز میان همه ی رفتن ها
باز هم می روم از شهر تو اما تنها»
دختر خانم اِستِیسی بهم گفت بعدازظهر بیا خونمون و منم بهش گفتم باشه و کلی ذوق کرد.
ریحانه زیر پستی که نوشته بودن کسی که چشمای زیبایی داره رو تگ کنید تگم کرد. این دختر به معنای واقعی دستش یه ظرف اکلیل گرفته و هِی میپاشه رو قلبم.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago