?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated hace 4 meses, 3 semanas
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated hace 7 meses, 1 semana
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated hace 3 meses, 1 semana
چه حسرتها که من در عشق تو ای مهجبین خوردم
بجای جام می ، خون دل از قلب حزین خوردم
جهان لبریز از عاشق معاشان است و عاشق کش
من اینجا زخم از معشوقههای دلنشین خوردم
پر از سوک است این دنیای ویرانساز و وارونه
چه غمهایی که از دست تو با قلب غمین خوردم
من از چشم پر از حیله ، نگاه تلخ و نیرنگین
در این دنیای ننگین ، تیرهای آتشین خوردم
نه از گرگم نه از میشام ، نه دارم کینهای در دل
نمیدانم چه هستم کاینقدر از آن و این خوردم
میان مردمانی که از عشق پاک بگریزند
تمام عمر ، سنگ از عابران در کمین خوردم
نمیدانم خدایا اینکه طعم آسمانت چیست
در این دنیای وانفسای تو از بس زمین خوردم
کاش دنیا عشق من را در دلت جا میگذاشت
سرنوشتم را در این عالم ، به تو وا میگذاشت
کاشکی غمها فراری میشدند از قلب من
یا مرا با تو میان شهر ، تنها میگذاشت
بیم بسیار از غم آینده دارم در دلم
کاش دل را یک شبی بی فکر فردا میگذاشت
دلهره ، آتش کشیده بر دلم از دست تو
بس که بر روی لبت در عشق اما میگذاشت
روزگار بچگی و حال خوش ، یادش بخیر
آن زمانها بذر شادی در دل ما میگذاشت
کاش دستانت خدایا بین این دلخستگی
یک شبی من را میان کودکیها میگذاشت
نبینم یه وقت حال تو بد باشه
نبینم شبی که دل آشوب شی
بگو تا بریزم به پات دنیارو
بگو تا چه کاری کنم خوب شی
حریص لبای پر از خندهتم
یه آهنگی که عمری تو گوشمی
خیالم فقط وقتی آرومه که
ببینم که تو ، توی آغوشمی
خرابم نکن من دارم آب میشم
توی هرم داغ غم اون چشات
بخند و منو اینجور اتیش نزن
نذار دق کنم تو تب غصههات
حریق چشات هستی مو دود کرد
بدون تو من مثل باد هوام
نشستم بیای و درو وا کنم
ببینم که تو ، زل زدی تو چشام
عشقت آباد کند عالم ویرانی را
جز تو با کس ندهم شرح پریشانی را
به خدا نیک بدانم که به غیر از تو یکی
کس ندادهست خدا اینهمه رعنایی را
برِ هر کوی و گذر ماهرخان بسیارند
دل ندادم بخدا یار خیابانی را
سر بازار پر از دلبر بازاری و من
چشم دارم که بیابم ، مهِ کنعانی را
دل سپردن به کسی جز تو بود کار عبث
غیر تو کیست بداند غم شیدایی را؟
دل دیوانه پر از حسرت دیدار شده
تو بیا بنگرم آن ماه تماشایی را
موی افشان کن و بر باد بده جان مرا
تا به بیدار ببینم شب یلدایی را
به یغما میبرد دست خزان گلزار زیبا را
زند آتش غمت با بیوفاییها دل ما را
غمانگیز است پاییزی که بعد از عشق میآید
که میپیچد به تیغ غصهها طومار شبها را
همیشه عاشقان پیوندشان با شام و اندوه است
غم مجنون ربوده خوابهای چشم لیلا را
یکی بدرود میگوید یکی با رنج میمیرد
خدایا این میانه کِی کنی حل این معما را
من از عشقش گرفتم زندگی ، با رفتنش مُردم
رسان با گوشهی چشمی دم نای مسیحا را
دگر دنیا بسان روز اول نیست ، ویران است
خداوندا بساز از نو ، خراب آباد دنیا را
کل دنیای منی با اینکه رفتی
تو منو با غصهها تنها گذاشتی
همه چیز من تویی و نیستی پیشم
منو پیش خاطراتت جا گذاشتی
دل من تنگه واسه روزای رفته
اون شب و روزا دیگه نمیشه تکرار
حالا من موندم و کلی درد و غصه
عشق من رفتی ، ولی خدا نگهدار
غیر تو هیچکسی توی قلب من نیست
تو یه عشقی که تا زندهام باهامی
تو گذاشتی رفتی اما میدونستی
توی این دنیا همه دلخوشیهامی
دیگه بی تو دل من آروم نمیشه
این دل دیوونه با تو همسفر بود
زنده بود کنار اون چشمای نازت
واسه تو همیشه تو فکر خطر بود
رفتنت یه دردِ که آروم نمیشه
عشق تو هیچ موقع از یادم نمیره
کاشکی امروز برسی به داد قلبم
ترسم اینه یه روزی بیای که دیره
دلم چو مرغ شباهنگ گشته بیتابش
نمیبرد دلم از یاد ، بوسهی نابش
منم که روز و شبان خیره گشتهام بر او
چه جلوهگر شده در دل فروغ مهتابش
مباد حافظهام از خیال او خالی
دلم بدون خیالش نمیبرد خوابش
اسیر دست ستمکار روزگار شدم
پس از تو زار و گرفتارِ بند سردابش
دلم به غیر تو دیگر کسی نمیخواهد
قسم به جان خودت کَس نمیشود بابش
بیا و زنده بکن این سرای ویران را
بیا بتاب به شبها تو باش مهتابش
نیست در ذات شماها بزدلان یک ذره غیرت
مویی از فهمیده یا که اندکی از شور همت
یا به کار اختلاس و یا به حال حرف مفتید
حاصل از کار شماها چیست غیر از درد و ذلت
جاهلان عرصهی علمید و ترسو در دل جنگ
از دل ناپاکتان ایران شده بی نور و عزت
در میان اینهمه تاریخ لبریز از بزرگی
بردهاید ایران و ایرانی به سمت رنج و خفت
هر هیاهوی شما بر گِرد لاشه همچو کفتار
ای اسیران دروغ و فسق و بیماران شهوت
چون رسیده دست دشمن تا رگ گردن ، شماها
تا گلوتان غرق گشته در لجنزاران نکبت
ای که بستی تیغ را از رو برای کودکانت
مرد حمام زنانه ، هی ، تو لات کوچه خلوت
عمرتان پایان رسیده ، تلخ فرجام است در ره
میرود از در برون تلخی ، رسد از راه لذت
از دل سنگ شما دردی گران بر دل نشسته
شسته میگردد به خون جملهتان این درد و نخوت
آن روز ویژه در خیابان ، وقتی که از میدان گذشتیم
وقتی که دست هم گرفتیم ، با هم از این بحران گذشتیم
چهل سال دردی خانمانسوز ، گردیده دردی مشترک و
ما در کنار موج مردم ، رفتیم و هم از جان گذشتیم
دردی که پایانی ندارد ، زخم عمیقی گشته دیگر
باید که داغش میزدیم و از فکر هر درمان گذشتیم
آبان چه خونین بود و پر درد ، وقتی گلوله از خودی بود
حجت تمام است ای برادر در راه از عصیان گذشتیم
راهی که پیش رویمان هست یک لحظه برگشتی ندارد
رو سوی آزادی نهادیم ما دیگر از آبان گذشتیم
غیر از ضرر ما را چه مانده؟ اینجا گذرگاه رهایی است
باید که باور کرد این بار ما از غم خسران گذشتیم
کشتند و کشتند و پس از آن ، بخشش ندارد این نشستن
معنای ساکت ماندن این است از خون این یاران گذشتیم
گمان کنم که نفهمیدهای چه ها کردی
تویی که عشق شدی و مرا رها کردی
همیشه واژه به واژه درون شعر منی
میان سینه نشستی ، ولی خطا کردی
دلم اسیر فریب نگاه پاک تو شد
به چشم هم زدنی رفتی و جفا کردی
بگو چگونه شرنگ شد شراب قصهی عشق؟
چرا گذشتی از این عشق و ترک ما کردی
دلم مگر به هوای کسی بغیر تو بود؟
که اینچنین دل خود بندهی هوا کردی
گذشت از من و رفت ، این نبود رسم وفا
تویی که در همه جا دعوی وفا کردی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated hace 4 meses, 3 semanas
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated hace 7 meses, 1 semana
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated hace 3 meses, 1 semana