Ketabkhoni_ba_ma

Description
کتاب دوست کتاب فروش 💛

پیج اینستاگرام:
https://instagram.com/ketabkhoni_ba_ma?igshid=YmMyMTA2M2Y=

برای پیگیری کد رهگیری و‌ سفارش کتاب به آیدی زیر پیام بدین ❤️
@ketabkhoni_ba_maaa

لینک چت ناشناس😍👇🏻

https://t.me/HarfinoBot?start=1082ff66368baee
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago

5 months, 1 week ago
5 months, 1 week ago

سلام بچه ها?
تو پیج لوازم تحریر از امروز تا ۳ روز آینده کمپین داریم??❤️
جا نمونید که خیلی خفنه?

5 months, 2 weeks ago

سفارش از طریق لینک زیر?
@ketabkhoni_ba_maaa

5 months, 2 weeks ago

این کتاب به خاطر داستان خیلی جذابش جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا شده… داستانی که با عشق و فداکاری شروع میشه ولی به جاهایی میرسه که باور کردنی نیست…

5 months, 2 weeks ago

**همیشه مطمئن بودم که تمام آینده‌ام مثل یک قصه‌ی از قبل نوشته‌شده است… می‌دونستم قراره با کی ازدواج می‌کنم، چه موقع قراره این اتفاق بیفته و تا اون موقع باید چه کارهایی بکنم.

آینده‌ام با دنی، عشق بزرگ زندگی‌ام، همیشه جلو چشمام بود. تصور می‌کردم که با هم کار می‌کنیم و زندگی‌ای که می‌خوایم رو می‌سازیم…

قرار بود یک روز خونه‌ی کوچیک و دنجی با حیاط پر از گل‌های رنگارنگ بخریم و زندگی‌مون پر از شادی و آرامش بشه…

دنی همیشه می‌گفت عاشق روزهای تعطیله؛ اون موقع‌هایی که می‌تونیم تو پارک قدم بزنیم یا کنار دریاچه بشینیم و از هوای تازه لذت ببریم… منم دست‌هام رو دور گردنش می‌انداختم و می‌گفتم که تا همیشه کنارش خواهم بود و بهترین لحظات زندگی‌مون رو با هم می‌سازیم.

همه چیز خیلی خوب پیش میرفت؛ تا اینکه جنگ جهانی دوم شروع شد. هیچکس فکر نمیکرد جنگ بشه! مردم آمادگی همچین وحشت بزرگی رو نداشتن…

وقتی جنگ شروع شد، همه چیز به هم ریخت. مردها به جبهه رفتن و از همه جا خبرهای بد می‌اومد. دنی هم باید میرفت… مثل بقیه‌ی مردها باید میرفت و حتی اگر نمی‌خواست بره، دولت اون رو به زور می‌برد…

خیلی نگرانش بودم ولی کاری از دستم برنمیومد… باید با این قضیه کنار میومدم… تا اینکه یک روز خبر رسید که دنی تو آلمان زخمی شده!! اون لحظه‌ای که این خبرو شنیدم حس میکردم دنیا روی سرم خراب شده…

نمی‌تونستم تو بوستون بمونم، دست رو دست بذارم… داشتم از فکر دنی و اینکه الان چه حالی داره و چه بلایی سرش اومده دیوونه میشدم…

باید میرفتم پیشش و کمکش میکردم… همون موقع تصمیم گرفتم داوطلبانه به صلیب سرخ بپیوندم و برم اونجا. نمی‌تونستم بی‌تفاوت باشم. با خودم گفتم باید هر جوری شده کمک کنم، نه فقط به دنی، اگر بتونم به آدم‌های دیگه هم کمک میکنم…

این تصمیم نه فقط یه وظیفه بود، بلکه یه نیاز قلبی بود. باید دنی رو می‌دیدم، باید کنارش باشم و بهش ثابت کنم که عشق و نزدیکی‌مون هر زخمی رو درمان می‌کنه.

من رفتم اونجا تا دنی رو نجات بدم… اما خودم توی دام افتادم :)) من نمیدونستم چه اتفاقاتی در انتظارمه…**

7 months, 3 weeks ago

**”چرا حتی بهترین آدم ها همیشه چیزی را پنهان می کنند؟ چرا حرف چیزهایی که در دل دارند با هم نمی زنند؟ جایی که می دانند حرف هاشان با باد هوا هدر نمی رود چرا چیزهای را که در دل دارند بر زبان نمی آورند؟ چرا ظاهر همه طوری است که انگاری تلخ اندیش تر از آنند که به راستی هستند، طوری که انگاری می ترسند اگر آنچه در دل دارند به صراحت بگویند احساسات خود را لگدمال کرده باشند؟“

? شب های روشن
✍?** #داستایوفسکی

7 months, 3 weeks ago

فقط نذارید اخر شب پیام بدیدا?
کل موجودیش ۵۰ جلده ?

7 months, 3 weeks ago

برای سفارش به این آیدی پیام بدید
@ketabkhoni_ba_maaa

9 months, 4 weeks ago

تازه کتابش تو همین جعبه ی جذاب ارسال میشه?

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago