ی ادیت مشترک دیگمون نشه¿

باشه هر وق وقت کردم درس میکنم:)))))??

#جنده_من Yigit kochak???? میدونستم برم بیرون جنگ میشه پس تفنگ و شمشیر برداشتم رفتم بیرون و بابای لیزگه گفت حمله نکنن و به پام افتادم بابای لیزی(من نمیدونم چرا یادم میره اسمشون): توروخدا لیزگم رو ول کن هرچی بخای بت میدم منم کنارش نشستم ییعت:ببین واقا میخام…

ما هم مثل شما طرفدار بیشتر سریالای ترکی هستیم ??و گفتیم خب چه خوب میشه یه چنل بزنیم که دور هم باشیم ، با هم کلی حرف بزنیم ، از اخبار و توییت ها و …با خبر بشیم و در کنارش کلی هم غیبت کنیم
خلاصه که اگر دوست داری از اخبار سریال ها و بازیگرا چه تو دنیای شخصی و چه دنیای سینمایی با خبر بشی و ادیت ها و عکس و فیلم ها و استوری و پستاشون و ببینی و کلی راجبشون حرف بزنی ??
میتونی عضوی از خانواده ما بشی و دور هم باشیم (خیلی صمیمی ??)
یه کیلو تخمه هم ورودی بهتون هدیه داده میشه ???
خلاصه که خوش اومدین ???

https://t.me/+M2TMfDSKDcBlZDk0 ??

ببین چی میبینممممممممممممم 100تا شدیمممممممم?

جا داره ی تبریکیم بگم برم ??
خانوادمون بزرگ شدههه???واقا مرسی از کسایی که موندن لف ندادن بعد مدت ها ۹۰ رو تونستیم امیدوارم به راحتی به ۱۰۰ هم برسیم
بمونین برام واقا دوستون دارم ???

چنلاشون وایب خوبی میده عضو شین????

▻▸ #مورفین_عشق◂◅
?ᴺᵒᵛᵉˡ????ℎ??? ?? ???? ๋+

کاراکتر‌های اصلی:اونور سیت یاران،سوبورجو یازگی جوشکون

خلاصه‌ی داستان:پسری که پلیس مخفیه دختر یه مافیا و این پسر پرونده ی بابای این دختر زیر دستشه برای اینکه مدرک جمع کنه وارد باندشون میشه و دست راست بابای این دختر میشه اوایل از هم متنفرن ولی بعد عاشق هم میشن

به قلم:شادی??

@onyaz_land_osy