?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
The difference between circular letters and the presidential memorandum?
تفاوت بخشنامه و یادداشت ریاست جمهوری
اصولا از منظر حقوقی، مرجع صدور بخشنامه circular letter وزرا، کمیسیون های متشکل از وزرا و ادارات کل و سایر ادارات هستند و مخاطب بخشنامه ها کلیه کارکنان یک یا تمامی وزارت خانه ها هستند.
اما یادداشت ریاست جمهوری presidential memorandum یادداشتی هست که به جمع معدودی از وزرا و تیم ریاست جمهوری ابلاغ میشود. لذا یادداشت ترامپ در خصوص از سر گیری فشار حداکثری مخاطبینش تیم چند نفری رئیس جمهور هستند نه کلیه کارکنان فدرال.
Circulars are sent to a large number of people within an organization or a specific group, while memorandums are sent to a limited number of recipients who are part of the same team, department, or organization.
علت اینکه قانونگذاری در حوزه نهاد خانواده و تداوم ازدواج و پیشگیری از فروپاشی خانواده ها موفق نبوده است؛ به این علت است که قانونگذاری نوعی شیوه اعلام سیاست عمومی است و اغلب در حوزه عمومی پرکاربرد است. لذا دولت ها عموماً در حیطه خصوصی افراد جامعه قادر به قانون گذاری موفق نیستند.
اصولاً در دولت های مدرن، قانونگذاری تنها شیوه عمده اعلام سیاست عمومی است و حتی در دولت های دینی نیز که شهروندان در چارچوب مدرنیته اصول و ارزش های زندگی را تعریف و تبیین می کنند؛ قانونگذاری در حوزه های خصوصی شهروندان تجربیات موفقی نبوده است.
چرا در بحث از منشأ و ماهیت دولت، بیش از هر چیز باید بر منشأ طبیعی دولت تاکید و اصرار نمود؟
✍ عباس ترابی، حقوقدان و دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گرایش سیاست و امنیت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
در بحث از منشأ و ماهیت 'دولت'، اگر دولت را نمونه پیچیده تری از خانواده و جامعه مدنی تلقی کنیم؛ دولت، پدیده ای طبیعی خواهد بود. متعاقباً نظام بین الملل در منطق واقعگرایی و یا جامعه بین الملل در رویکرد لیبرال نیز شکل پیچیده تری از خانواده و جامعه مدنی خواهند بود و همچنان که خانواده و جامعه مدنی با پدیده های طبیعی چون ولادت، بیماری، رشد و نمو کودکان، جوانی، میانسالی، پیری و مرگ اعضای خود روبرو است و در جامعه مدنی نیز شاهد ظهور رهبران محلی و ملی، شکوفایی و زوال اتحادها و ائتلاف ها هستیم؛ لذا مختصات دولت و جامعه (نظام) بین الملل همجنس مختصات خانواده و جامعه مدنی است و از همان منطق پیروی خواهد کرد.
حال در عین اذعان به طبیعی بودن پدیده دولت، دولت می تواند پدیده ای تأسیسی و پسینی و همچنین حاصل توافق و قرارداد افراد جامعه با همدیگر باشد. در این صورت نیز همچون پدیده های توافقی چون عقد نکاح و ازدواج، عقد بیع و دیگر عقود که بر اساس توافق طرفین منعقد می شوند؛ می توان دولت را حاصل توافق و قرارداد فی مابین افراد جامعه مبنی بر اعطای اختیارات حکومت به تعدادی از مبعوثان تلقی کرد.
حال اگر دولت را ضمن اینکه پدیده ای طبیعی و تأسیسی فرض می کنیم، آن را حاصل اجبار بخش قدرتمند جامعه بر بخش های دیگر قلمداد کنیم؛ در این صورت، ضمن اینکه دولت پدیده ای طبیعی و تأسیسی است، پدیده ای اجبار آمیز نیز بشمار خواهد آمد. چنانکه خانواده، جامعه مدنی و نظام بین الملل نیز خالی از اجبار نیست. سلطه زوج بر زوجه، تصرف عدوانی، غصب مال و جنگ ها و هجوم دولت ها به سرزمین های دیگر مصادیقی از وجوه اجبار در روابط فی مابین اعضاء جامعه است.
آیا ادعای جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر الزام آور بودن حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو صحت دارد؟
✍ عباس ترابی، حقوقدان و دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گرایش سیاست و امنیت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
مطابق مکتب حقوقی اراده گرایی در حقوق بینالملل، تنها اراده يک دولت - و یا نهادی مثل اتحاديه اروپا - به تنهايی برای الزام آور بودن احکام دیوان کیفری بین المللی كافی نيست، بلكه اراده مشترک دولتها ضمانت اجرای احکام این دیوان است. لذا توافق دول بین الملل بر سر موضوع حکم است که منجر به شکل گیری اراده مشترک می گردد. در حقیقت، اين اراده مشترک دولتهاست كه منجر به ضمانت اجرایی احکام دیوان کیفری بین المللی می شود.
بنابراین، تنها با اراده جوزف بورل و با استناد به حکم دیوان نمی توان نخست وزیر رژیم صهیونیستی را بازداشت کرد و تا زمانی که کشورهای قدرتمندی چون ایالاتمتحده، بریتانیا، آلمان، کانادا و فرانسه از این حکم استقبال نکنند، این حکم ضمانت اجرایی نخواهد اشت.
تحلیل ماهیت و جایگاه دین مدنی در ایالات متحده بعد از پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری
✍ عباس ترابی، حقوقدان و دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گرایش سیاست و امنیت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات روز پنجم نوامبر ۲۰۲۴ به نظر می رسد رأی دهندگان مذهبی در جامعه آمریکا نسبت به گذشته بیشتر امیدوار شده اند و خواهان اخلاقی تر شدن جامعه آمریکا هستند. اما برای درک نقش دین در ایالات متحده باید به آمریکای قرن هفدهم و تحولات مرتبط با عصر روشنگری The Age of Enlightenment که از انقلاب باشکوه The Glorious Revolution در سال ۱۶۸۸ در بریتانیا آغاز و در نهایت با انقلاب فرانسه The French Revolution در سال ۱۷۸۹ در فرانسه به اوج خود رسید، مراجعه کرد. در فاصله بین دو انقلاب بود که اندیشه غربی با گذر از پروتستانتیسم و با کنار گذاشتن مصلحان مذهبی چون مارتین لوتر، جان کالوین، اولریش زوینگلی و جان ناکس به اومانیسم لیبرال رسیدند و فلاسفه ای چون توماس پین، آدام اسمیت، دیوید هیوم، ژان ژاک روسو، ولتر و ... بعنوان مصلحان جدید رهبری جامعه را بر عهده گرفتند.
بدین ترتیب، با انقلاب فرانسه و بعد از کنار گذاشتن کلیسا و دین خدا محور (Theism) که به پیشنهاد ژان ژاک روسو دین مدنی (civic religion) civil religion مبتنی بر Deism جایگزین دین الهی شد؛ در آمریکا نیز به تبع تحولات بریتانیا و فرانسه به تدریج دین به یک امر مدنی بدل شد. اما دین مدنی چیست و بر چه پایه ای استوار است؟
دین مدنی منبعث از دئیسم، دینی است سکولار که اگرچه به وجود خداوند قائل است اما خداوند را در امور بندگان و جهان طبیعت قادر و متعال نمی داند. در حالیکه دین الهی، معتقد است خداوند قادر و متعال است و لحظه ای از امورات جهان و مخلوقات فارغ نیست. ناگفته نماند که ژان ژاک روسو اصطلاح دین مدنی را در فصل هشتم از کتاب "قرارداد اجتماعی" خویش به سال ۱۷۶۲ یعنی در دوره غلیان عصر روشنگری ابداع کرد تا بعد از حذف دین الهی، با جایگزینی دین مدنی و به کمک آن یک زیربنای اخلاقی و معنوی که برای هر جامعه مدرن ضروری است، ایجاد کند.
روسو معتقداست که مذهب مدنی سکولار صرفاً به مثابه نوعی ماده انسجام بخش اجتماعی در نظر گرفته می شود که منجر به اتحاد ملت و ایجاد نوعی اقتدار مقدس برای دولت می گردد. مورخ ایتالیایی امیلیو جنتیله، متخصص فرهنگ فاشیسم در ایتالیا با الهام از روسو به بررسی ریشه ها و توسعه مفهوم ابداعی روسو یعنی "دین مدنی" پرداخته و تقسیم بندی جدیدی از دو نوع ادیان بشری را پیشنهاد کرده است: دین مدنی (civic religion) و دین سیاسی (political religion)، لذا جنتیله معتقد است که فاشیسم ایتالیا نوعی دین سیاسی بود. او در سال ۲۰۰۶ در مقاله ای تحت عنوان "سیاست در جامه مذهب" (Politics as Religion) با مطالعه جامعه آمریکا بعد ازحملات یازده سپتامبر در سال ۲۰۰۱ به این نتیجه رسیده است که مقدس سازی سیاست در ایالات متحده بعد از حملات یازده سپتامبر، سیاست را نیز به امر قدسی و دینی بدل کرده است.
دو سده بعد از روسو در سال ۱۹۶۰ جامعه شناس آمریکایی Robert Neelly Bellah متخصص جامعه شناسی دین نیز برای توصیف دینداری ایالات متحده از اصطلاح civic religion استفاده کرد و در سال ۱۹۷۵ در کتاب "میثاق شکسته: دین مدنی آمریکا در بوته آزمایش" The Broken Covenant: American Civil Religion in Time of Trial گفت دین مدنی و سکولار در ایالات متحده مبتنی بر اهمیت تاریخی و اسطورهای کتاب های عهد عتیق و عهد جدید و همچنین مفهوم عهد و میثاق بنا شده است.
بنابراین، دین مدنی و سکولار در غرب، نه بر اساس یک رابطه تکوینی میان انسان و خداوند بگونه ای که انسان در هستی خود قائم به ارتباط با پروردگار باشد و اطاعت مومنانه از دستورات خداوند قادر و متعال را تکلیف خود بداند؛ بلکه همچنانکه ژان ژاک روسو می گوید بیشتر مبتنی بر نظریه قرارداد اجتماعی و بر اساس میثاق میان ملت و خداوندی است که بر اساس باور آتئیستی در کار مخلوقات دخالتی نمی کند. لذا دین از منظر آمریکایی ها میثاقی است بین ملت و ساختار اسطوره مانند دین که به کمک جمهوری خواهی دموکراتیک هویت آمریکایی را می سازد.
رابرت بلا، اما معتقد است که مذهب مدنی و سکولار آمریکایی با معضلاتی چون غرور و رقابت ویرانگر، تبعیض نژادی و جداسازی، خودخواهی شرورانه و چیرگی فزاینده عقل ابزاری بر آمریکا تا حدی که به پرستش عقل منجر شده است؛ در نهایت همه این معضلات جامعه آمریکایی را در گرداب هلاکت افکنده است. به این ترتیب رابرت بلا می گوید اگر ما نتوانیم چشم اندازی برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی پیدا کنیم، وضعیت جامعه آمریکا از این هم بدتر و تاریک تر خواهد شد. به همین سبب، جمهوری خواهان طرفدار ترامپ به این جهت به او رأی داده اند تا آمریکا را از انحطاط اخلاقی رها کند.
America and the return to God.
چهار دانشمند بزرگ در غربِ جهان اسلام که اندیشه های آنها همچون اندیشه متفکران ایرانی یعنی خوارزمی، ابن سینا، فارابی، رازی، خیام، غزالی، خواجه نظام الملک، خواجه نصیر، ابوریحان، ابن هیثم، و ... در دنیا معروف شد:
ابن باجه (Avempace)، فقیه، سیاستمدار، منجم، ریاضیدان، منطقدان، فیلسوف، فیزیکدان، طبیب، روانشناس، گیاهشناس، شاعر و دانشمند بزرگ اندلسی جهان اسلام
ابن طفیل، فقیه، فیلسوف، منجم، شاعر اندلسی که رمان فلسفی (حی بن یقظان) را با الهام از ابن سینا نوشته و ابن طفیل اولین کسی است که در دنیا اولین رمان فلسفی را نوشته است.
ابن رشد (Averroes)، فقیه، متکلم، قاضی، طبیب، ریاضی دان و منجم اندلسی که کتاب های فلسفی او در اروپا تدریس شده و کتاب "فصل المقال فیمابین الحکمة و الشریعة من الاتصال" در فقه که تفسیری منحصر به فرد از قرآن است. ابن رشد، در کتابی تحت عنوان "تهافت التهافت" به اتهاماتی که از سوی امام محمد غزالی -- در کتاب پر آوازه اش "تهافت الفلاسفه" و به شیوه ای فلسفی و نقادانه (فلسفه نقادی) به آرای ارسطویی مشربانی چون ابن سینا خرده گرفته بود -- پاسخ داد.
ابن خلدون، فقیه، سیاستمدار، مورخ، فیلسوف و جامعه شناس بزرگ مراکشی که نظریه انحطاط تمدن ها، نظریه نسلها، و نظریه حرکت ادواری و چرخشی جوامع بشری از اوست و الگوی جامعه شناسان، مورخین و سیاستمداران غرب بخصوص آمریکایی ها واقع شده است. ابن خلدون معتقد است دولتها در طول چهار نسل (نسل بنیانگذار، نسل مباشر، نسل مقلد و نسل منهدم کننده) منقرض می شوند. وی طول دوره هر نسل را ۴۰ سال در نظر می گیرد. ویلیام استراوس William Strauss و نیل هاو Neil Howe به تأسی و بر اساس نظریه نسل های ابن خلدون، نظریه نسل های جدیدی مطرح کردند که طول دوره هر نسل را ۲۱ سال در نظر می گیرند و معتقدند که در هر بیست و یک سال یک بحران در جامعه آمریکا بروز می کند و بعد از چهار نسل، یعنی حدود ۸۵ سال که عمر یک انسان است و این دو آن را saeculum نام نهاده اند یک تغییر بنیادین در جامعه آمریکا حادث می شود.
A saeculum is a length of time roughly equal to the potential lifetime of a person or, equivalently, the complete renewal of a human population.
دانش عمومی، در هر نقطه ای از جهان راههای شناخت مخصوص به خود را دارد که با دیگر نقاط جهان متفاوت است. در واقع دانش عمومی، نوعی دانش بومی وابسته به مکان است. اما دانش علمی، گستره جهانی دارد و راههای شناخت آن در اقصی نقاط عالم یکسان و قابل تکرار و آزمایش است.
دانش عمومی، در برابر ابطال پذیری مجدانه مقاومت می کند و نسبت به ادعاهایش و خصوصا نسبت به طرق شناخت و اشخاص و قهرمان هایش به شدت متعصب است. درحالیکه، دانش علمی بی طرف است و در برابر ابطال پذیری، هیچ مقاومت و تعصبی از خود نشان نمی دهد، در خصوص نظریه پردازانش هیچ تعصبی ندارد، به روش تجربی قابل اثبات و یا قابل ابطال است، و مدام در حال گسترش است.
دانش عمومی، به شدت گسترده، کلی نگر و پراکنده است؛ به همین جهت بجای شاگرد پروری، مرید پرور است و امکان تولید انبوه را ندارد و بجای پیش بینی، تنها به "پیشگوئی" بسنده می کند. اما دانش علمی، جزئی نگر، شاگرد پرور، و امکان تولید انبوه را داراست و می تواند بر اساس آمار و ارقام دست به "پیش بینی" بزند.
در پایان باید گفت، دانش عمومی، پروسه محور
process-oriented approach
و حاصل تمدن و زندگی یک قوم در طول هزاران سال است اما دانش علمی پروژه محور
project-oriented approach
و در نهایت در بازه زمانی عمر یک محقق و پژوهشگر به نتیجه می رسد؛ لذا می توان گفت دانش علمی در کوتاه مدت حاصل می شود.
کاربست نظریه لیبرالِ ابطال پذیری کارل پوپر و معیار تمایز دانش علمی از دانش عمومی
✍ عباس ترابی، حقوقدان و دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گرایش سیاست و امنیت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
در اندیشه مدرنیته لیبرال، بهترین معیار در تمایز میان حکمت (Wisdom) بعنوان بخشی از دانش عمومی (Knowledge) و دانش علمی (Science)، بکارگیری نظریه ابطال پذیری (Falsifiability) کارل پوپر است که می تواند در این زمینه بسیار راهگشا باشد.
بر اساس نظریه ابطال پذیری کارل پوپر، که ریشه در مدرنیته دارد؛ ابطال ناپذیری بعنوان مشخصه و وجه تمایز دانش عمومی است. دین در رویکرد لیبرال، بعنوان بخش بزرگی از ماوراء الطبیعه محسوب میشود که قابلیت اثبات و ابطال ندارد. برای مثال روح باوری، تاثیر چشم زخم، دعا و نیایش، دود کردن اسفند، عطسه قبل از سفر، قربانی کردن حیوانات، شکسته شدن اشیا و رفع بلا و ... بعنوان بخشی از دانش عمومی هستند که قابلیت رد و یا اثبات به شیوه آکادمیک ندارند. سِر ادوارد بارنت تایلور Sir Edward Burnett Taylor، بنیانگذار انسان شناسی فرهنگی، نخستین مردمشناسی است که بهطور علمی به تحقیق در زمینه آیین قربانی پرداخته و معتقد است که قربانی، هدیهای به موجودات ماوراء طبیعی محسوب می شود، تا علاقه آنها به قربانی کنندگان جلب شده و و بدین طریق دشمنی و خشم موجودات فرا طبیعی نسبت به قربانی کننده کاهش یابد.
قربانی کردن از منظر تایلور، در حقیقت نوعی ادای دینی است در قبال خدایان و شکرانهای است به سبب آنچه ما از خداوند دریافت کردهایم. همچنین قربانی کردن به منظور پوزش و فرونشاندن خشم خدایان نیز انجام می شود تا گناهانی که یک قوم مرتکب آنها شدهاند با ریخته شدن خون قربانی، سبب صیانت قربانی کنندگان شود و در پایان به پاس پذیرش قربانی و قبول توبه جشنی ترتیب داده می شد تا گوشت قربانی برای جاودانگی و نامیرایی و برکت افزایی میل شود. در مجموع بررسی متون و آثار برجای مانده از ادیان مختلف و دوران کهن حکایت از آن دارد که مراسم قربانی با اهداف مختلفی همچون فروکاستن از خشم خدایان، طلب باران، باروری زمین، کسب موفقیت در جنگ یا رفع بیماریهای واگیر و کشنده صورت میگرفتهاست.
گزنفون نیز در کوروشنامه بارها از قربانیهای کوروش نام بردهاست. او می گوید در نخستین روزی که کوروش، شاهنشاهی خود را آغاز کرد و به کاخ شاهی قدم گذاشت و در حین ورود به درگاه قصر، برای (هستیا) خدای اجاق خانوادگی و اهورامزدا، پروردگار عالم و دیگر خدایان که مغها اسم برده بودند قربانی نمود. در هنگام پادشاهی نیز، کوروش هر روز سحر به گاهِ عبادت، رسم قربانی را نیز به جای میآورد. گزنفون در کوروش نامه همچنین اشاره می کند که رسم قربانی کردن در دستگاه پادشاه ایران معمول بوده و پارسیان از شهریاران خود مجدانه پیروی مینمودند و میپنداشتند که هر چه در کار عبادت کوشاتر باشند، نیکبختی ایشان بیشتر خواهد شد. کوروش همه مال و ثروت خود را صرف خیرات و قربانی میکرد و همچنین پس از پیروزیهایش در صدد قربانی برمیآمد.
اگر بدنبال مصداقی برای دانش عمومی باشیم، بهترین نمونه آن حوزه های علمیه است. اما مصداق بارز دانش علمی مدارس و دانشگاه هاست. در کنار حوزه های علمیه بعنوان مکان تدریس دین بعنوان بخشی از دانش عمومی، باید از آموزشگاهها و آموزشکده ها هم یاد کرد که در آنها Knowledge (دانش عمومی) همچون آشپزی، هیپنوتیزم، موسیقی، هنر، ادبیات، فلسفه و ... تدریس می شود لکن دانشگاهها و دانشکده ها محل تدریس Science (دانش علمی) است. پس تفاوت آموزشگاه و دانشگاه در تفاوت میان دانش عمومی و دانش علمی نهفته است و استفاده از لغت "آموزشگاه" بجای School که محل تدریس Science می باشد، یک رویه اشتباهی است که باید در کاربست واژه های مدرسه و دبستان و دبیرستان اهتمام جدی داشت.
در بیان تفاوت های دیگر میان دانش عمومی از دانش علمی باید گفت؛ دانش عمومی شامل مجموعه گسترده ای از حکمت، پند و اندرز، ضرب المثل ها، دین، افسانه ها و اسطوره هاست. در حقیقت، بخش اعظم دانش عمومی را جهان ماوراء الطبیعه تشکیل داده و دین نیز قسمت بزرگی از ماورا الطبیعه را به خود اختصاص داده است.
از دیگر ویژگی های دانش عمومی در رویکرد لیبرال، استفاده از تمامی طرق شناخت، خصوصا شناخت مبتنی بر کشف و شهود، الهام و وحی است. در حالیکه، دانش علمی مبتنی بر مشاهده، تجربه، آزمایش و تکرار است که اصول ثابتی دارد. لذا دانش علمی واجد چهار ویژگی مهم است که اولین آن مشاهده پذیری Observability است. ویژگی دوم دانش علمی را می توان ابطال پذیری Falsifiability نامید. ویژگی سوم تکرار پذیری Replicability، و در نهایت خصیصه چهارم آن نیز آزمایش پذیری Testability است.
تارنمای علي ميرفطروس » Blog Archive ایران یک حافظهء جمعیِ بسیار عمیق دارد:دکترعبّاس امانت - تارنمای علي ميرفطروس
https://mirfetros.com/fa/?p=23078
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago