دروس استاد عرفانیان

Description
این کانال به‌منظور بازنشر دروس استاد عرفانیان تأسیس شده است:
@doroos_erfanian

ارتباط با ادمین:
@hzrad68
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago

4 months, 2 weeks ago

☝🏻

👑 پادشاه افغانستان پای صحبت‌های مرحوم راشد

محسن الویری از محمود مهدوی دامغانی نقل می‌کند:

• «آقای محمّد ذوالفقاری، سفیر ایران در افغانستان [از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ م]، یک بار در دفتر اسناد رسمی برادرم [روان‌شاد دکتر احمد مهدوی دامغانی] که من هم دبیر دوم آن بودم تعریف کرد که: وقتی افغان‌ها رود هیرمند را بستند، شاه شخصاً یک تلگرام رمز برای من فرستاد که به نزد محمّدظاهرشاه [حکومت: ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳ م] بروم و به او بگویم: صلاح نیست روابط حسنهٔ ما به خاطر این اقدام به هم بخورد.

من تا رمز را دریافت کنم و آن را بگشایم هوا تاریک شد و بلافاصله به دربار محمّدظاهرشاه رفتم تا پیام شاه را ابلاغ کنم. مسؤول دفترِ او مرا به گرمی تحویل گرفت، ولی به جای بردن به پیش محمّدظاهرشاه، مدام به پذیرایی از من با انواع خوراکی‌ها مشغول بود. من احساس کردم که مدّت این توقّف و پذیرایی بیش از حدّ متعارف شده است و به حالت اعتراض به او گفتم: معطّل کردن بیش از این شاید برای من هم مسأله‌ساز شود.

رییس دفترِ محمّدظاهرشاه گفت: پادشاه هر هفته مقیّد هستند که صحبت‌های آقای راشد را، که از رادیوی ایران پخش می‌شود، گوش کنند و دستور داده‌اند در حین گوش دادن به این صحبت‌ها هیچ تماس و دیداری نداشته باشند، ولو بلغ ما بلغ! و بلافاصله پس از پایان یافتن سخنرانی، من به حضور وی رفتم.»

#شیخ_حسینعلی_راشد

@cheraghe_motaleeh

4 months, 2 weeks ago

در فضایی که به سیمرغ ببالد مگسی/ ننگ پرواز مرا کشت، خدایا قفسی
👈وقتی فردوسی سروده‌های دقیقی را می‌بیند به مقتضای «ای ناکرده‌کار، تو را به این کار چه کار؟؟؟!!!» می‌نویسد:
نگه کردم این نظم سست آمدم/ بسی بیت ناتندرست آمدم
سخن چون بدین گونه بایدْت گفت/ مگو و مکن طبع با رنج جفت
چو بند روان بینی و رنج تن/ به کانی که گوهر نیابی مکن
چو طبعی نباشد چو آب روان/ مبر سوی این نامهٔ خسروان
دهن گر بماند ز خوردن تهی/ از آن به که ناساز خوانی نهی
👈برداشته نوشته:
🔹أخرجه ابن عقدة الكوفيّ في فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)، هامش ص...،
🔹أورده ... والحاكم الحسكانيّ في شواهد التنزيل ج ٢ هامش ص...،
🔹ترجم له الشيخ المفيد (رضوان اللّه تعالى عليه) في جوابات أهل الموصل: هامش ص...،
و ماشاءالله! هیچ تپۀ دیگری را هم سالم نگذاشته.
👈کی؟ مگر مهم است (آن قدر کشته فزون است کفن نتوان کرد)!!!
توضیح بیش‌تر؟ تأمل جیّدا حتّی تصیر سیّدا!

@doroos_erfanian

4 months, 2 weeks ago

👈محبّت فرموده‌اند که: استاد عرفانیان خراسانی «حفظه الله» (با موضوع ادبیّات عرب و تجزیه و ترکیب). اگر گوش ندهید از دستتان رفته است.
روز پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
👈چیز قابلی نیست، امّا اين فايل‌ها را براى دوستانى توی کانال می‌گذارم که به جناب آقای زمانی پیغام می‌دهند: بابت گذاشتن این صوت‌های ادبیّات عرب تطبیقی که از روی «بحار» می‌خوانید و متن خواتی است خیلی ممنووون، عااالی، لطفاً ادامه دهید، خیلی قابل استفاده، یا: اگه باقی این جلسات هم موجوده بفرستین.
👈به‌نظرم لابه‌لای توضیحات خطای فاحشی هم کرده‌ام (در توضیح «فإنّ» 2 مطلب درست گفته شده که هر کدام در جای خود درست‌اند، امّا ترکیبی سمّی درست کرده‌اند)، والعصمة لأهلها!

@doroos_erfanian

7 months ago

???در فقه نزاعى هست که آيا قضا تابع اداست يا محتاج به امر جديد؟ عدّه‏‌اى مى‌‏گويند: قضا تابع اداست و ديگر براى قضا امر جديد نمى‌‏خواهيم. اوّل ظهر که مى‌‏شود آيه مى‏‌گويد: ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ﴾ [سورۀ اسراء، آیۀ 8] (به‌مجرّد اين‌که خورشيد از نصف‏النهار به سمت مغرب ميل کرد بلند شويد نماز ظهر و عصر بخوانيد تا مغرب). خب، اين دليل ادايى است، ولی مغرب که شد همين مى‏‌گويد: بلند شويد نماز قضا بخوانيد، ولى عدّه‌‏اى قبول ندارند و مى‌‏گويند: آن ديگر تمام شد (مغرب که شد، ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ﴾ ديگر از کار مى‌‏افتد). اگر شما نماز نخوانده باشيد، فقط به‌خاطر مخالفت با آن آيه معصيت کرده‌ايد، امّا ديگر قضا لزومی ندارد. حالا دليل على‌‏حده داريم يا نه؟ بله، دليل داريم که اگر کسى اعمالش را در وقت انجام نداد بعد از خروج وقت آن عمل را بايد قضا کند، منتهى اين دليل‌ها (که دستور قضا مى‌‏دهد) 2 جور است: بعضى‏‌هايش رفته روى عنوان فوت (مى‏‌گويد: من فاتته الفريضة فليقضِها کما فات)، ولى بعضى از روايات وجوب قضا را برده روى عنوان ترک (کسى که ترک فريضه کرد بايد قضا کند) و اين دو خیلی با هم فرق دارند.
معنای فوت اين است که چيزى از دست آدم برود و جايش هم پر نشود، والّا اگر چيزى از دست شما رفت و بعد جايش پر شد به اين فوت نمى‏‌گويند (نسبت فوت و ترک عامّ و خاصّ مطلق و مثل انسان و حيوان است، فوت اخصّ از ترک است)؛ مثلاً زن حائض نباید نمازهای آن چند روز را قضا کند، امّا روزه‏‌ها را بايد قضا کند؛ براى اين‌که اين نمازهايش فوت نشده (فوت اين جا معنا ندارد)؛ چون به دستور پيغمبر ـ که فرموده: دعي الصلاة أيّام إقرائك ـ نمی‌خواند، لذا شارع مقدّس مصلحتى به او عنايت مى‌‏کند که جای تمام آن مصالح از دست رفته پر مى‌‏شود. مانحن‌فيه هم همين‏ طور است (اگر بعد از مغرب بفهميد که نماز ظهر واجب بوده، تمام شد و ديگر ظهر از دست شما رفت، امّا ـ چنان که گفتيم ـ مصلحتى در همين نماز جمعه هست که جای آن مصلحت ازدست‌رفتۀ ظهر را پر مى‌‏کند.
اگر سرى هم به صفحۀ 235 (چاپ رحلی، با حواشی مرحوم ملّا رجمت‌الله) بزنيد، همان اوّل صفحه ايشان مطالبى را که اين جا ‏فرموده‌اند آن آخرها يادشان مى‏‌رود.

@doroos_erfanian

7 months ago

???1️⃣ ماها مخطّئه هستيم و علماى عامه مصوّبه. ما معتقدیم: کسى که الآن من از او تقليد مى‌‏کنم و چند هزار مسأله در رساله‌اش نوشته، ممکن است همه‏‌اش خطا (خلاف حکم‌اللّه واقعى) باشد، در عين حالى که براى من حجّت است، ولى احتمالش را مى‌‏دهيم که تمامش خطا باشد. امّا مصوّبه مى‌‏گويند: مگر مى‌‏شود گفت: علما خطا مى‌‏کنند؟ هرچه مجتهد ما فتوا داد يا هر خبرى که ثقه داد صواب (مطابق با واقع) است.
مصوّبه هم در میان خودشان 2 طايفه شده‌اند:
اشاعره و معتزله. معتزله برخلاف اشعری‌ها که اختلافشان با ما خيلى زياد است يک قدم به ما نزديک‌ترند (لذا هر جا توی کتاب‌ها «عدليّه» ديديد، يعنى: اماميّه و معتزله از عامّه). مهم‌ترين ملّای اشاعره فخررازى و مهم‌ترين ملّاى معتزلى‏ها هم زمخشرى است.
با تشبيهاتى می‌توان گفت: اشعری‌ها معتقدند که قرآن دارد: ﴿الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى﴾ [سورۀ طه، آیۀ 5] و عرش هم يعنى منبر. خدا آن بالا روى منبرش نشسته و يک ميز هم جلوی او و يک خودکار در دستش و يک دفتر هم جلوی اوست. اين خدا نشسته ببيند مجتهد چه مى‏‌گويد تا توی دفترش وارد کند. اگر مجتهد گفت: نماز جمعه واجب است، خدا هم ياد مى‌‏گيرد و در دفترش نماز جمعه را واجب می‌کند. اگر فردا نظر مجتهد عوض شد و گفت: حرام است، ديروزى را پاک مى‌‏کند و جايش مى‌‏نويسد: نماز جمعه حرام است. على کلّ حال دورى از اهل‌بيت (علیهم السلام) همين مصيبت‌‏ها را دارد که معتقدند اصلاً لوح محفوظ کدام است؟ احکام کدام است؟ خداست و يک قلم و يک دفتر، ببيند مجتهدان چه مى‌‏گويند، هرچه آنها فتوا دادند در آن وارد کند.
امّا معتزله مى‌‏گويند: لوح محفوظى هست و خداى متعال قبل از اين‌که ما به دنيا بياييم و اصلاً قبل از اين‌که آسمان‌ها و زمين را خلق کند طبق مصالح و مفاسد احکامى جعل کرده بوده (تا اين جايش خوب است و ما هم همين را مى‏‌گوييم، که: إنّ للّه أحکامًا يشترك فيها العالم والجاهل)، امّا اگر مجتهد نظرى بر خلاف او داد، حکم عوض مى‏‌شود (معلوم مى‌‏شود مجتهد بهتر از خدا مى‌‏فهمد). تا اين جا که لوح محفوظى و احکامى هست با ما يکسان‌اند، امّا از اين جا از ما جدا مى‌‏شوند. ما مى‌‏گوييم: 1.000 مجتهد هم بگويند فلان چيز حرام است، اگر واقعاً حلال باشد حرام نمى‌‏شود و به‌عکس اگر 1.000 مجتهد بگويند: «فلان چيز حلال است» و حکم‌اللّه واقعى حرمت باشد اصلاً آن چيز حلال نمى‌‏شود.

?احتمالاً حالا دیگر نیازی به تکرار نیست که تمام اینها روی تصوّراتی است که این بزرگوارها از تخطئه و تصویب داشته‌اند و چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند! اهل سنّت راه به ترکستان می‌برند، قبول! ولی مدّعایشان در تصویب امر باطل دیگری است و ربطی به این حرف‌ها ندارد!

@doroos_erfanian

7 months ago

صلح لمعه/ جلسات 1 تا 15 (آخر کتاب صلح)/ عرفانیان
مباحث دیگری از کتاب شریف لمعه تقدیم به محضر مبارک دوستانی که این حرف‌ها را تعقیب می‌فرمایند. تمام کاستی‌های بحث‌ متوجّه این کمترین و هرچه حسن و زیبایی، از آنِ شهیدین است.
در تمام این مدّت به‌مناسبت واژۀ «صلح» این بیت از حافظ رهایم نمی‌کرد که:
شیوهٔ چَشمت فریبِ جنگ داشت/ ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم

@doroos_erfanian

10 months ago

???گفتم روز پنجشنبه‌ای یک منبر اخلاقی می‌روم و شب با دلی آرام و قلبی مطمئن سر بر بالین می‌گذارم، امّا خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم.
?دوست بزرگواری دربارۀ این‌که: «باید ملازمه‌ای داشته باشیم که هرکس ازدواج با او بر انسان حرام باشد نگاه کردن به او هم بلامانع است، که نداریم» برایم نوشتند: ای کاش به‌جای این‌که بفرمایید که نداریم، می‌فرمودید که پیدا نکردیم..‌. ملازمه وجود دارد، و پاسخ به اشکال خواهر زن: چون حرمت ازدواج با او مقیّده است موضوعاً خارج است.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُصَافَحَةِ الرَّجُلِ الْمَرْأَةَ قَالَ لَا یَحِلُّ لِلرَّجُلِ أَنْ یُصَافِحَ الْمَرْأَةَ إِلَّا امْرَأَةً یَحْرُمُ عَلَیْهِ أَنْ یَتَزَوَّجَهَا أُخْتٌ أَوْ بِنْتٌ أَوْ عَمَّةٌ أَوْ خَالَةٌ أَوْ بِنْتُ أُخْتٍ أَوْ نَحْوُهَا وَ أَمَّا الْمَرْأَةُ الَّتِی یَحِلُّ لَهُ أَنْ یَتَزَوَّجَهَا فَلَا یُصَافِحُهَا إِلَّا مِنْ وَرَاءِ الثَّوْبِ وَ لَا یَغْمِزُ کَفَّهَا.
?لازم نبود کلنجار زیادی بروم (خب، این حدیث که هست!!! و اگر مصافحه جایز باشد، نظر به طریق اولی جایز خواهد بود)، برایش نوشتم: بله، فعلا که حق با شماست. جاء الحقّ وزهق الباطل. با این وصف باید در مورد مادرزن هم تجدید نظر کرد. اما:
1) جرا مرحوم صدوق و شیخ طوسی نقل نفرموده‌ان؟!
2) چرا عده‌ای از اجلا به همان که عرض کردم معتقدن؟!
3) حالا دیگر رفیق شده بودیم. نوشتند: سوالی دیگر که باید بدان پاسخ داد: چرا عدّۀ کثیری [گمان کرده‌اند فقدان نص است و] از حیث سیرۀ متشرّعه قائل به محرمیّت شده‌اند!؟
4) و عدم توجّه به حدیثی که در «کافی» شریف آمده تعجب را دوچندان می‌کند!!!!
?با تعجّب سراغ گرفتم که: اصل مسئله را اكثريّت قريب به‌ اتّفاق نمى‌دانند. اين حرف‌ها را كجا ديده‌ايد؟؟؟!!! و ینکشف که: در مقدّمات اصول، به‌جای «الموجز» کتاب «الاساس» را خواندیم. این کتاب در هر بحثی از ابحاث اصول تطبیقاتی دارد که مساله را روشن‌تر می‌کند و مسایلی برای تحقیق... . در تطبیقات بحث سیرۀ متشرّعه همین مساله مطرح... و واقعا مساله شد، پیگیری کردم و نهایتاً به این حدیث رسیدم. قلبم آرام گرفت.
?و دعای پایانی من که: برّدت قلبي برّد الله قلبك. خب، خداوند متعال حجّت را بر همه تمام می‌کند و هنوز می‌توان به امید قبسی به حوزه آمد.

@doroos_erfanian

10 months ago

اسلام هم عجب دست و پای آدم را می‌بندد!
?برخلاف این کمترین رفقا تا دلتان بخواهد خوش‌ذوق و سلیم‌النفس‌اند. سرور بزرگواری دیروز با کمی فاصله نوشتند:
سلام
دربارۀ پست اخیر؛
البته در مثال مناقشه نیست؛ «المثال (یا التشبیه) یقرّب من وجه (یا من بعد) یُبعّد من وجوه(یا من ابعاد)». دوستی می گفت: حالا اگر یه نفر گفت: آواربرداری‌ش رو هم خودم گردن می گیرم، چه کنیم؟ یا اگر گفت: اصلا دوتایی آواربرداری می کنیم، چی بگیم؟
?و من ساده که همه را مثل خود می‌بینم نوشتم: سلام علیکم. فکر این جایش را نمی‌کردم. یاد آن افتادم که:
دزدی بوسه عجب دزدی پرمنفعتی است!/ که اگر باز ستانند دوچندان گردد
?حالا اینها که شوخی است و ان شاء الله باعث نخواهد شد اسلام دوباره در خطر بیفتد1️⃣، امّا این را چند بار این جا و آن جا خواندم که یکی از مرحوم پدر استاد حشمت‌پور پرسیده بود: راست است که تا به حال به عروس‌هایتان نگاه نکرده‌اید؟ فرموده بودند: بله. گفته بود: مگر خلاف شرع است؟ ایشان فرموده بودند: مگر بناست حالا هر کاری که مشروع بود انجام دهیم؟ الآن طلاق مشروع است، پس برویم زنانمان را طلاق دهیم؟؟؟!!!!2️⃣

1️⃣ این شعر زیبا را که یادتان هست:
هم روسری‌ات به پشت سر افتاده/ هم موی تو تا قوس کمر افتاده
لا حول و لا قوة إلّا بالله/ اسلام دوباره در خطر افتاده
2️⃣حالا اصل این نگاه کردن هم خیلی معلوم نیست روا باشد. آخر، اگر اشتباه نکنم حداکثر چیزی که در این باره داریم ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ... وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُم﴾ ([نكاح اينان] بر شما حرام شده است: ... و زنان پسرانتان [سورۀ نساء، آیۀ 23]) است که ازدواج با عروس انسان (همسر پسرش) را بر او حرام فرموده و برای جواز نظر و نگاه کردن مثلاً باید به تعبیر استاد بزرگوار حضرت آیت‌الله مددی (که چندبار این را دربارۀ مادرزن فرمودند): ملازمه‌ای داشته باشیم که هرکس ازدواج با او بر انسان حرام باشد نگاه کردن به او هم بلامانع است، که نداریم. ازدواج با خواهرزن (تا زمانی که خود خانم همسر اوست) حرام، ولی نگاه کردن به او هم حرام است.
3️⃣ حالا فعلاً بین مردم مطرح نفرمایید و خودتان عمل کنید تا ببینیم فردا چه می‌شود!
4️⃣ یعنی اسیر و ابیر رفقایی هستم که تعبّد به عرایض ندارند و... فرموده‌اند: درباره نگاه مرد به عروسش این آیه قابل استفاده است: ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَآئِهِنَّ ?أَوْ آبَآءِ بُعُولَتِهِنَّ? أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِيٓ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِيٓ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَآءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوٓا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ [نور - 31].
و پاسخ بنده: سلام علیکم و هزاران بار درود و تشکر. اون را هم باید با ملازمه ثابت کرد (که حالا که جایز است خانم این کار را بکند، برای پدرشوهر هم جایز است نگاه کند). این ملازمه از کجا؟!

@doroos_erfanian

10 months ago

??? عرض شود محضر شریفتان که: «عوام‌فریبی» تعبیر بنده نیست، بلکه با آوردن عکس مرحوم استاد خواستم شیرفهم شود که کلام ایشان را نقل کرده‌ام.1️⃣ دوستی هم سریع متذکر شدند که «للمصيب أجران، وللمخطئ أجرٌ واحد» را اهل سنت آورده‌اند و از اهل بیت نیست و... . خب، قربان دستتان روح مرحوم استاد را احضار فرموده و اعتراض اول را به ایشان بفرمایید و ایضاً روح مرحوم مجلسی را تا بفرمایند چرا «للمصيب...» را آورده‌اند. خب، آدرس را که نقل کرده‌ام.

1️⃣ ر.ک: فایل صوتی جلسۀ 50 آخرین دورۀ تدریس «رسائل» استاد بزرگوار، همان دقایق آخر.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago