کارگاه دیالکتیک

Description
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود.

درباره ی ما:
https://kaargaah.net/?page_id=2

نشانی تماس کارگاه:
[email protected]

ارتباط با ادمین:
@Nimmous
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

1 week, 1 day ago

مبارزه‌ای که سر ایستادن ندارد: درباره‌ی قدرت جنبش دادخواهی – و شکنندگی‌اش | امین حصوری

مقدمه: مقصود این نوشتار برجسته‌کردن جایگاه و اهمیت تاریخی جنبش دادخواهی‌ و نیز آسیب‌ها و خطراتی‌ست که در مقطع کنونی آن را تهدید می‌کنند. ایستادگی/پیکار دلاورانه‌ی مادران و خانواده‌های دادخواه از دیرباز یکی از حماسی‌ترین نمودهای مبارزات ستمدیدگان در سپهر سیاسی ایران را رقم زده‌ است. طی قیام ژینا – بنا به‌ مجموع شرایط انضمامی – پیکار حول دادخواهیْ با انکشاف چشم‌گیر پتانسیل‌های تاریخی‌اش مقارن بوده است. به‌همین دلیل، از سرآغاز افول اعتراضات خیابانی تاکنون مادران و خانواده‌های دادخواه به‌طور فزآینده‌ای آماج شدیدترین سرکوب‌های حاکمیت بوده‌اند، که مصداقِ عینیِ «سرکوب‌ گزینشیِ حداکثری» است. اگرچه اَشکال و نمودهای قساوت‌بار این سرکوب‌های مستمر چنان عیان‌اند که کمتر کسی از آن‌ها بی‌خبر مانده، ولی شرایطی که این سرکوب‌ها را تسهیل کرده‌اند نیازمند نقادی‌ست. بر این اساس، این نوشتار ضمن تلاش برای برجسته‌سازی پتانسیل‌ رهایی‌بخش این پیکارها، می‌کوشد شرایط تسهیل‌گر سرکوب‌ آنها و نیز زمینه‌ها و سازوکارهای معطوف به تضعیف و دگردیسی جنبش دادخواهی را مورد واکاوی انتقادی قرار دهد. در همین راستا، متن حاضر (بخش نخست) را با بررسی انتقادی برخی شرایطی که مبارزان بالقوه را از فضای عمومیِ مبارزه بیگانه می‌کنند آغاز می‌کنیم؛ سپس، با مروری بر ستم‌ها و رنج‌های تحمیل‌شده بر مادران و خانواده‌های دادخواه، به چرایی و اهمیت سیاسی مبارزات بی‌وقفه و الهام‌بخش آنان می‌پردازیم، که همزمان توضیحی‌ست بر دلایل سرکوب‌ دولتیِ وحشیانه‌ی آنان. بخش بعدی این نوشتار با مرور خوانش‌ها و رویکردهای متعارض به (جنبش) دادخواهی، بر دشواری‌ها و شکنندگی‌های پیکارهای دادخواهی و مولفه‌های دادخواهی بدیل یا رهایی‌بخش تمرکز خواهد داشت.
سرفصل‌های مقاله:

  1. درباره‌ی شکاف مبارز–مشاهده‌گر
  2. چرا حاکمان از مادران و خانواده‌های دادخواه وحشت دارند؟
  3. درباره‌ی شکنندگی‌ جنبش دادخواهی و تعارض رویکردها
  4. برخی مولفه‌های دادخواهیِ رهایی‌بخش
    برای دسترسی به متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:👇
    https://kaargaah.net/?p=1391
1 week, 3 days ago

🟣‌‍ ادامه اعتصاب غذا در هفته چهل‌و‌سوم از کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۵ زندان مختلف اعدام‌های سبعانه در سالگرد قیام آبان ۱۳۹۸ همزمان با پنجمین سالگرد اعتراضات مردمی در قیام آبان ۱۳۹۸ شاهد افزایش اعدام‌های سبعانه و صدور این احکام ضدانسانی بویژه…

1 week, 3 days ago

🟣‌‍ ادامه اعتصاب غذا در هفته چهل‌و‌سوم از کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۵ زندان مختلف

اعدام‌های سبعانه در سالگرد قیام آبان ۱۳۹۸

همزمان با پنجمین سالگرد اعتراضات مردمی در قیام آبان ۱۳۹۸ شاهد افزایش اعدام‌های سبعانه و صدور این احکام ضدانسانی بویژه برای جوانانی هستیم که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده‌اند.

چنان‌که در هفته گذشته برای ۶ تن از متهمان پرونده "اکباتان" (#میلاد_آرمون ، #علیرضا_کفایی، #علیرضا_برمرزپورناک ، #حسین_نعمتی، #نوید_نجاران و #امیرمحمد_خوش‌اقبال ) در یک روند دادرسی سرتاپا تناقض، ناعادلانه و مبهم حکم اعدام صادر شد؛ همچنین یک زندانی سیاسی گمنام به اسم #محمدمهدی _س که او نیز در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به اعدام محکوم شده است.

حکومت مستبد دینی حاکم بر ایران از سه‌شنبه گذشته تا کنون ۲۸ تن و از ابتدای آبان تا کنون بیش از ۱۳۳ تن شامل ۳ زن و ۱۳ شهروند افغانستانی را اعدام کرده که تنها در ۱۶ آبان ۱۸ تن اعدام شده‌اند.

⚪️حکومت اعدامی در ادامه اعدام‌های جنایتکارانه و سبعانه خود هفته پیش یک زندانی را در ملاء عام و یک زندانی به اسم احمد علیزاده را در زندان قزلحصار در یک اقدام ضد انسانی دو بار اعدام کرد و یک زندانی به اسم غفار اکبری در بازداشتگاه آگاهی ملکان در استان آذربایجان شرقی را زیر شکنجه‌های شدید به قتل رساند تا کلکسیون اعمال شوم خود را تکمیل کند.

⚪️همچنین باخبر شدیم که سیدعلیرضا رضوی، جوانی که از سوی قاضی صلواتی به‌خاطر درگیری با نیروهای سرکوبگر به افساد و محاربه محکوم شده بود، مخفیانه و بدون اطلاع خانواده حدود بیست روز پیش در زندان قزلحصار اعدام شده ‌است.

در ایامی که حکومت، سرکوب و کشتار را علیه مردم در زنجیر به حد اعلا رسانده و ماشین اعدام را به‌پیش می‌راند، متقابلاً شاهد مقاومت زندانیان دربند هستیم به‌طوری که در ۲۵ زندان زندانیان عضو کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" با وجود تمام فشارها، ۴۳ هفته است که هر سه‌شنبه اعتصاب غذا می‌کنند و ندای نه به اعدام سر می‌دهند.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" ضمن محکوم نمودن تمامی اعدام‌‌ها در ایران از گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران خانم مای ساتو می‌خواهد جهت نجات جان زندانیان محکوم به اعدام که در این روزها در ایران بیش از حد افزایش یافته است اقدام جدی به عمل آورده و آمران و عاملان این عمل ضدانسانی را پاسخگو کند.
همچنین اعضای کارزار از مردم شریف می‌خواهد با اتحاد عمل و همبستگی به صورت فعالانه از کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" حمایت نمایند و صدای زندانیان گمنام و بی‌پناه در صف اعدام باشند.

اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در هفته چهل و سوم در ۲۵ زندان مختلف در اعتصاب غذا هستند.

زندانیان اعتصابی شامل زندانهای زیر است:

زندان اوین (بند زنان ،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان،زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان لاکان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani

3 months, 1 week ago

روزهای سربی

خاطرات اردوگاه سفیدسنگ

نوشته یونس حیدری

نشر آسو
@collective98

3 months, 1 week ago

? روزهای سربی؛ خاطرات اردوگاه سفیدسنگ
یونس حیدری

پیشگفتار از زهرا پورعزیزی:

روزهای سربی خاطرات یونس حیدری است، یکی از جان‌به‌دربردگان اردوگاه مهاجران آواره‌ی افغانستانی در اواخر دههی ۱۳۷۰ در ایران: «اردوگاه سفیدسنگ»، اردوگاهی که هنوز در شهرستان فریمان دایر است و گذرگاهی است برای اخراج افغانستانیهای ساکن ایران و راندن آنان به افغانستان.

روزهای سربی داستان اردوگاه سفیدسنگ است، اردوگاهی به وسعت زندان، بسته با درهای برقی گریزناپذیر و تهی از هوایی برای تنفس. زندگی در این اردوگاه سرشار از شکنجه و مرگ و تحقیر و گرسنگی است، بدون بهره‌مندی از حقوق حداقلیِ انسانی. نداشتن کارت اقامت موقت، شناسنامه یا گذرنامه، مُهرِ حکم نیستشدن و طردشد ن انسانهایی است که از حکومت طالبان و جنگهای داخلی طولانی‌مدت گریخته‌اند و به کشور همسایه و همزبان خود، ایران، پناه آورده اند؛ همان‌ها که از شهرهای مختلف، از خیابان، از سر کار بنّایی یا گچکاری یا نقاشی ساختمان، یا از صف کارگران روزمزد دستگیر می‌شوند و با اتوبوس به سفیدسنگ، آخرین ایستگاه اقامتگاه‌شان، برده می‌شوند. اما ایران هیچگاه مأمن و پناه نبوده است. پذیرش پناهجو در دیگری منطق استبدادیِ جمهوری اسلامی بی‌معناست. در این منطق خطرناک و محکوم به نبودن است.

روزهای سربی روزنوشتی است که یونس حیدری، از زمان ورودش به قرنطینه‌ی اردوگاه سفیدسنگ، نوشتن آن ر ا روی برگه‌های پاکت سیگار آغاز کرد ؛ بعد از انتقال به کمپ ۲ و خریدن دفترچه‌ای چهل‌برگ آن را بازنویسی کرد؛ و تا زمان خروجش از اردوگاه به نوشتن آ ن ادامه داد. این برگهای سیاه بعدها تایپ شد و در ۱۳۷۹ ، لابلای کتابهای کهنه و دست‌دوم در گوشه‌ای از خیابانی در قم، در قالبی جزوه‌مانند به دست رهگذرانی رسید که تا آن روز حتی نام سفیدسنگ را هم نشنیده بودند. واقعیت چنان سخت و سرد و به طرزی غریب آشناست که نیازی به بازیه‌ای ادبی برای ایجاد تأثیرگذاری نیست. روزهای سربی یادآور تمام ستم‌های رفته بر مهاجران، بی‌کاغذان و نادیده‌گرفته‌شدگان افغانستانیاست که سالها نیروی کاری ارزان و استثمارشده بوده‌اند و هستند و در چشم برهمزدنی از حق حیات در این خاک محروم شده‌اند و می‌شوند.
کتاب از بیگاری ، نبود امکانات بهداشتی، توهین و تحقیر و شکنجه و ناامنی، سرمازدگی، بیماری، مرگ و ناپدیدشدگی جانه‌ای بیجان زندانیان اردوگاه می‌گوید. در اینجا آزادی را فقط تبعیض طبقاتی تضمین میکند. بعضی با پول و پارتی قادر به فرار میشوند، اما برخی از بیماری و تنهایی جان به در نمی‌برند. در طول سالها هزاران آواره‌ی افغانستانی نه فقط به سفیدسنگ بلکه به اردوگاه ورامین، اردوگاه خانوادگی محمد رسولالله، نیاتکِ زابل و تل سیاه زاهدان انتقال داده شده‌اند و از سرنوشت مرگ و زندگی بسیاری از آنان دیگر خبری در دست نیست.

مهاجران افغانستانی دهشت سفیدسنگ را به قیمت جان زیسته‌اند و هنوز می‌زیند. اما روایت آنان هنوز، چنانکه باید، به بیرون رخنه نکرده است. درد را تنها با نوشتن می‌توان به نسلهای بعد شهادت داد. بیست واندی سال از نوشتن این خاطرات می‌گذرد و اتفاقی ناگهان مرا در زمان و مکانی دور به این کتاب پیوند می‌دهد. با نویسنده تماس می‌گیرم و قبول می‌کند که کتاب منتشر شود. برایم می‌نویسد: «مهم این است که تصاویر پر از رنج برای نسل‌های بعدی ماندگار شود و آ نها به آنچه ما کشیدیم آشنا باشند؛ نسلی که هیچ وطنی ندارد و هنوز هم نداریم».

خواندن روزهای سربی برای فارسی‌زبانان ایرانی‌تبار نه وظیف‌های اخلاقی و انسانی بلکه وظیفه‌ای سیاسی و اجتماعی است، چراکه نه زندگان بلکه مردگان ما هم در امان نبوده و نیستند.

پی دی اف کتاب را می‌توانید در پست بعدی رایگان دانلود کنید ??

@collective98

3 months, 1 week ago

?‌ ۳۰ هفته مقاومت علیه اعدام؛ تداوم کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۱۸ زندان کشور

متن: «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که اکنون با پیوستن صدها زندانی در ۱۸ زندان سراسر کشور همراه شده، بنا بر بیانیه‌ها و مواضع کنشگران زندانی همراه با آن، از ابتدا مخالفت و اعتراض به نفس اعدام به عنوان یک مجازات غیرانسانی و بدون بازگشت را مستقل از نوع اتهام و یا انگیزه و اعتقادات محکومانِ به اعدام، و لغو این مجازات غیرانسانی را هدف خود قرار داده است.

تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامات قضائی و امنیتی "جمهوری اسلامی" از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته و اعدام کرده‌اند، در میان این تعداد قربانی اعدام در چند ماه اخیر، ۱۶ نفر از زنان زندانی نیز اعدام شده‌اند و حکومت با سرعت بخشیدن به ماشین اعدام خود در هفته‌های اخیر، ۱۱۸ نفر را فقط در مردادماه اعدام کرده است.

گستردگی استفاده حاکمیت استبداد دینی در چند وقت اخیر از مجازات اعدام، به گونه‌ای بوده است که گویی کارگزاران استبداد به شکل سیستماتیک راه‌حل همه بحران‌ها را در پای چوبه طناب دار یافته و به تعبیری "انتقام سخت" خود را با "اعدام" از فرزندان این آب و خاک می‌گیرند.

در این بین جامعه زنان که می‌تواند نیروی محرکه تغییرات بنیادین در ایران باشد، هدف سرکوب بیشتر در خیابان و در زندان توسط حکومت بوده است؛ آمار ۱۶ اعدام زنان زندانی در ۵ ماه اخیر، دستگیری‌ها و خشونت علیه زنان در جامعه به بهانه "حکومت ساخته" حجاب، که در مواردی به مرگ یا نقض حق سلامت دختران و زنان این سرزمین نیز انجامیده، مصداق بارزی از این رویارویی خشونت‌بار حاکمیت با زنان به عنوان نیروی پیشرو در تغیرات بنیادین به حساب می‌آید.

روشن است که "جمهوری اسلامی" در این اعدام‌ها مجموعه‌ای ۱۰۰ یا ۱۲۰ نفره را اعدام نمی‌کند، بلکه ۱۲۰ "تک نفر" را در تنهایی خودشان اعدام می‌کند و همه دیگرانی که شامل هزاران زندانی هستند هم کماکان تنها و بی‌پناه در انتظار آخرین روز زندگی و اجرای حکم اعدام‌شان باقی می‌مانند؛ به همین دلیل  چنان‌که زندانیان زندان اوین و لاکان رشت به درستی اشاره کرده بودند؛ مقابله و متوقف کردن این ماشین کشتار و اعدام در اقدامات و اعتراضات دسته جمعی و سراسری ممکن خواهد بود، یعنی مستقل از انگیزه‌ها، اعتقادات و...از آنجا که اعدام مقوله‌ای اجتماعی است و توسط حکومت اجرا می‌شود، مقابله با آن نیز یک امر اجتماعی بوده که تنها به صورت دسته‌جمعی و با اتحاد امکان‌پذیر خواهد شد.

همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" بارها مطرح کرده و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدام‌ها از همگان خواسته‌اند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و  زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.

بنا بر اطلاع منابع موثق که به دست ما رسیده، زندانیان اعتصابی "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" امروز نیز برای سی امین هفته پیاپی در زندان‌های مختلف کشور از جمله زندان‌ اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزاحصار ( واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان قائم‌شهر، زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان)، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان خوی، زندان نقده، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زده‌اند؛ و از همه هم‌وطنان، بویژه زندانیان زندانهای دیگر خواستار پیوستن به این کارزار و حمایت از آن شده‌اند. و از گزارشگر ویژه حقوق بشر خانم مای ساتو، خواستار توجه ویژه به اقدامات ضدانسانی بویژه اعدام در ایران و تلاش بی‌قفه در راستای توقف اعدام‌ها و پایان پذیرفتن این وضعیت غیرانسانی در ایران شده‌اند.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

۳۰مرداد۱۴۰۳»

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani

6 months ago

? ۷۴ درصد از اعدام‌های ثبت‌شده سال ۲۰۲۳ تنها در ایران صورت گرفته
و
بلوچ ها (۵ درصد جمعیت کشور) بیشترین اعدام (۲۹ درصد اعدام‌ها) را داشته‌اند

روز چهارشنبه ٩ خرداد ماه ١۴٠٣، سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود درباره اعدام‌ها در جهان گفته افزایش شمار اعدام‌ها در ایران موجب شده است که تعداد اعدام‌ها در سال ۲۰۲۳ به بالاترین میزان خود در یک دهه اخیر برسد و بیشترین اعدام در ایران نیز متعلق به شهروندان بلوچ بوده است.

مقامات جمهوری اسلامی جنایت «استفاده از مجازات اعدام را برای القای ترس در مردم و کنترل بیشتر خود بر قدرت تشدید کردند». در سال ۲۰۲۳ دست‌کم ۸۵۳ نفر در ایران اعدام شدند که نشان‌دهنده افزایش ۴۸ درصدی نسبت به ۵۷۶ نفر در سال ۲۰۲۲ است.

سهم بلوچ ها از اعدام بیشتر از همه بوده:  آنها ۳۰ درصد اعدام‌های ثبت شده را تشکیل می‌دهند در حالی‌که حدود پنج درصد از جمعیت ایران اند.

حداقل ۲۴ #زن و حداقل پنج نفر که در زمان جنایت #کودک بودند در ایران اعدام شدند.

اعدام‌ها، به ویژه در مناطق پیرامونی کشور، همزمان نوعی سیاست #فقیرکشی نیز هست

کارزارِ #سه‌شنبه‌_های_نه_به_اعدام از #زندان_قزلحصار آغاز شد و اکنون ۱۸ هفته است که زندانیان سیاسی در چندین زندان ایران، علیه احکام اعدام دست به اعتصاب غذا می‌زنند تا افکار عمومی را متوجهِ کشتار روزمره‌ی زندانیان توسط ماشین اعدام جمهوری اسلامی کنند، در حالیکه توسط رسانه‌های جریان اصلی بایکوت شده اند.

در ویدئویی که توسط زندانیان #قزلحصار به بیرون ارسال شده، آن‌ها _با علم به خطرات ناشی از این اقدام_ از افکار عمومی درخواست دارند تا نسبت به شرایط آن‌ها بی‌تفاوت نباشد.

#لغو_مجازات_اعدام
#جمهوری_اعدام

@collective98

6 months ago

ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»
@ManjanighCollective

6 months ago

*? فلاخن شماره‌ی دویست و پنجاه و هشتم. ابتلا به ویروس بی‌ساختاری در «استبداد بی‌ساختاری»*
در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم از منظر منطق موجود در متن «استبداد بی‌ساختاری» جو فریمن تلاش می‌کنیم نگاهی به خود آن متن بیندازیم، متنی که بیش از پنج دهه از ارائه‌ی اولیه‌ی آن گذشته است اما هم‌چنان بداعت و تازگی خود را حفظ کرده است. در این فلاخن به این می‌پردازیم که آن «بداعت و تازگی» لزومن فقط به محتوای متن جو فریمن مربوط نیست بلکه هم‌چنین به این ربط دارد که گرایشی که فریمن متن خودش را در گسست از آن ارائه کرده است در دهه‌های اخیر به گرایشی ایدئولوژیک تبدیل شده که از «افسانه‌های» بی‌ساختاری و افقی‌گرایی نه به واسطه‌ی جمع‌بندی تجارب انضمامی، بلکه بر بنیاد پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک دفاع می‌کند؛ هرچند تمامی تجارب عملی‌اش نیز در تضاد با این پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک قرار بگیرد. به همین دلیل به متن جو فریمن به مثابه متنی «بنیان‌گذار» بازمی‌گردیم تا نشان دهیم خود این متن نیز از ابتلا به ویروس پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک مدافعان بی‌ساختاری و افقی‌گرایی در امان نمانده و نظر به زمان ارائه‌ی آن البته چنین ابتلایی طبیعی و بدیهی است. در فلاخن دویست و پنجاه و هشتم به این می‌پردازیم که متن فریمن ضمن دفاع از لزوم ساختاریابی علنی گروه‌های فعال در جنبش زنان هم‌چنان رو به گروه‌های زنانی از پیش ساختار یافته‌اند و این ساختاریابی را پنهان نکرده‌اند بسته و مسدود است و همین بسته و مسدود بودن افق پیشنهادهای ایجابی او را محدود و آمیخته با ویروس بی‌ساختاری می‌کند؛ آنجا که روش‌هایی برای گردش آزاد اطلاعات و شفافیت درون این گروه‌ها پیشنهاد می‌دهد اما نمی‌تواند محدودیت‌ها، الزامات و ضروریات این گردش آزاد اطلاعات و شفافیت را روشن کند. در دویست و پنجاه و هشتمین فلاخن به چیزهایی می‌پردازیم که جو فریمن به‌طور طبیعی در ماه مِه ۱۹۷۰ امکان دیدن آن را نداشت اما ما در آستانه‌ی ماه مِه ۲۰۲۴ می‌توانیم ببینیم و اگر نمی‌بینیم حتمن مشکلی در «ما» وجود دارد.
فروردین ۱۴۰۳
فلاخن دویست و پنجاه و هشتم را بخوانید:

#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 1 day ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago