‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سویَم میا و روحِ پریشانِ من مخوان
اوراق کهنه‌ای، ز کتابی مشوّشم..

خیلی وقته که می‌خوام اتاقمو مرتب کنم، می‌خوام پلی‌لیستمو مرتب کنم، می‌خوام کمدمو مرتب کنم، می‌خوام عکسای تو گوشیم و مرتب کنم ولی نمی‌کنم. عین کل زندگیم که هر روز میگم فردا دیگه درستش می‌کنم ولی فردا دیگه حوصله‌شو ندارم.
می‌دونم به هم ریخته‌ها ولی حوصله‌شو ندارم.

"لکنّه قلبی
لا زال یألفك
أكثر من أىَّ شیء..."

ولیکن هنوز قلبم،
با تو بیشتر از هرچیزی خو گرفته است.

تو دل‌انگیزترین شعر منی می‌دانی؟
مثل یک خواب پس از خستگی‌ام می‌مانی.

موقوف نسیمی است ز هم ریختن ما
آمادهٔ پرواز چو اوراق خزانیم

#صائب_تبريزی

یکی از نویسنده های معروفه میگه:
ما مثل یک آیینه بودیم اگر تمیزمان میکردند میدرخشیدم ولی به ما ضربه زدند و ما بریدیم?

خیلی وقتا هم افسرده نیستی
فقط دلت یه رابطه‌ی خوب می‌خواد، یه اکیپ پایه پر از دوستای باحال، مسافرت یا فعالیت بدنی خوب..
تا از این کلافگی خلاصت کنه

‏نمیدونم چطور بگم اما
عربی
یکی از قشنگترین زبوناس
چه در بیان مردم معمولیشون
چه در آهنگ و اشعارشون
غم توی این زبون خیلی غمه
شادیش خیلی شادیه
عشقش خیلی عشقه
انگار بیان احساسات به این زبون خیلی واقعی و عمیقه

• چیزیت نشد که؟
  - نه بابا، خوبم :))  ❤️‍?

اونجا که فروغ فرخزاد میگه:

تنم
به پیله‌ی تنهایی‌ام
نمی‌گنجد ...