𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago
شعر #طنز
#دکتر_هلاکویی
@Me_and_therapist | من و تراپیست ام
🎈 گورستان زنان خیانتکار
نوشتۀ آرتور کریستن سن
ترجمۀ صادق هدایت
@Gshahvat | گلخانهی شهوت
@Nviolence2 | تحلیل و قصه
☄روانشناسی علیه زندگی
آرش حیدری
پت: یکی باین آدمنما نمیگه:
چی میگی؟
رو چه حساب؟
کي؟ کِی؟ کجا؟
کی کیو سرکوب کرده؟!
کدوم حرفِ کدوم روانشناس علیه زندگیه؟!
خب حالا گیریم #مسئولیت فردی مساوی گناهکاری باشه که نیس، راه حل چیه ؟!
بیایم تقصیر ها رو بندازیم گردن اجتماع و نظام سرمایه داری و صهیونیسم و اومانیسم؟ #خب_بعدش؟
همین جوری ادعاهای کلی و مبهم مطرح میکنه و میبافه و تکرار میکنه !
فقط یه وزیر شعار کم داره وسطش تکبیر بگه .
#دیگری_بزرگ --ه؟
نتیجه: ملاهای دکتر کت و شلواری زیاد داریم.
ما مثه عوام گوسفندی که پای صحبت این ملاهای شعار-بده که خودشونم نمیفهمن چی میگن نباشیم
چند و چون کنیم
رو جمله به جملهی هر سخنرانی فکر کنیم.
اگر درست بود بهتر میفهمیم ش
اگر نفهیمدیم/درک نکردیم و ندونستیم بپرسیم، منظورش چیه؟
بپرسیم یعنی چی؟
#مثال_زنده #مغالطه #کلی_گویی (شرح)
#مغالطات_خطابه (شرح)
#جماعت_گرایی #فردیت
#تجدد_ستیزی
#لیبرالیسم_ستیزی
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
@Tnaghad | شیادان بیشرم
▪️ فلسفهی علوم اجتماعی
▪️ سنت و مدرنیته
▪️فلسفه های روانگردان
▫️سخنرانی ی احمق دیگر:
t.me/Me_and_therapist/334
پونصد تایی شدن مون مبارک 🎉🎉🎉❤️🍃🌺🍃❤️
اهمیت مکالمه شفاف و به دور از ابهام در اجتماع
ابهام چگونه باعث ایجاد بیماری جسمی و روانی ( درماندگی بدترین حالت روانی ای که انسان میتواند تجربه کند ) میشود.
توضیح #درماندگی_خود_آموخته توسط #دکتر_سرگلزایی
با انتشار پست ها همراه با ذکر منابع مشوق ما در انتشار مطالب عمیق ، جدید و کاربردی علمی فلسفی روانشناسی باشید...
#فلسفه_زبان
#فلسفه_های_روانگردان
#فلسفه_تحلیلی
#هگل
#هایدگر
#لکان
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
@ZIRsigari_kohn | فلسفههای روانگردان
مغالطات مربوط به ابهام :
t.me/moghaletat2/229
🎈 روانشناسی، در بحران دائمی؟
رضا کاظم زاده
امانوئل شکریان
➖ #وونت ، #ویلیام_جیمز #فروید #جان_واتسون ، #کارل_راجرز #مزلو
#علوم_انسانی
#تاریخ_علم #تاریخ_روانشناسی #تاریخ_فلسفه
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
@tahlile_roya | روانشناسی و روانکاوی
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
در باب فرهنگ :
t.me/ZIRsigari_kohn/434
بیرون از آفریقا
حدود ۱۰۰/۰۰۰ سال پیش برخی از اجداد ما شروع به مهاجرت از آفریقا نمودند و در نهایت سراسر عالم تحت را نفوذ خود گرفتند اما ١٠٠/٠٠٠ سال فقط حدود ۵۰۰۰ نسل است که برای ایجاد تغییرات عمده در مسیر تکامل بسیار کوتاه است انسان ها طی این مدت کوتاه تغییر بسیار نداشته اند بنابراین میتوانیم هنگام بحث از تکامل ،ذهن این مدت کوتاه را نادیده بگیریم این بدان معناست که تمام تاریخ فرهنگ و تمدن انسان از تولد کشاورزی حدود ۱۰/۰۰۰ سال پیش تاکنون بر ذهن انسان اثری ندارد
اذهان ما در دنیای شهرها و ماشینها و علی در دنیای خیشها و کشاورزی تکامل نیافته است.
ما همه از عصر حجریم که در مسیری پرشتاب
زندگی میکنیم.
#روانشناسی_تکاملی ?
#دیلان_اوانس و #اسکار_زارات ✍
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
بخش قبل
t.me/Me_and_therapist/146
t.me/Me_and_therapist/150
t.me/Me_and_therapist/151
t.me/Me_and_therapist/152
t.me/Me_and_therapist/178
t.me/Me_and_therapist/185
t.me/Me_and_therapist/187
?درمان های عجیب میلتون اریکسون “قصه درمانی اریکسون
هنگامی که یک بیمار روحی و روانی پیش میلتون اریکسون می آمد، در اکثر مواقع ابتدا بیمار را در خلسه ای سبک (همان آرامش و ریلکس معمولی) فرو می برد و بعد یک قصه برای بیمار تعریف می کرد و بعد از قصه بیمار را مرخص می کرد و بیمار هنگامی که از در خارج می شد در بهت و حیرت زیر لب غرغر می کرد که : “مردک لعنتی! فقط یه قصه؟! همین؟! این دیگر چجور کلاهبرداری است؟ حیف پولی که برای ویزیت داده ام. لعنت به من که به همین سادگی فریب این شیاد لعنتی را خوردم …” اما همان بیمار بعد از چند روز حضوراً و یا طی نامه ای در کمال سپاسگزاری و شگفتی به میلتون اریکسون اظهار می داشت : ” آقای اریکسون انگار که معجزه ای روی داده است. از آن روز که از نزد شما آمده ام اتفاقات شگرفی برای من رخ داده است. نمی دانم چگونه ولی روش شما کاملاً جواب داده است آقای اریکسون واقعا متشکرم احساس خیلی خوبی دارم…”
داستانهای میلتون اریکسون گاه پر مفهوم و گاه ساده و گاه نیز به عمد گیج کننده، نامفهوم و بی سر و ته بود و گاهی نیز هرگز پایانی نداشتند. هدف میلتون اریکسون از داستان گویی، کار کردن بر روی ذهن ناخودآگاه بیمار بود. او پیامها و اهداف خود را در قالب یک داستان به بیمار تلقین می کرد و برای اینکه ذهن هشیار بیمار را دور بزند و از دخالت و مقاومت آن در برابر تلقین جلوگیری کند، گاه به عمد روش بی سر و ته گویی و یا گیج کنندگی و یا استعاره گویی را در پیش می گرفت تا به این ترتیب ذهن هشیار را موقتاً گمراه کند و بتواند مستقیماً با ذهن ناخوداگاه بیمار در ارتباط قرار گیرد (به قول ریچارد بندلر یکی از بنیانگذاران NLP تا گیج نشوید قادر به یادگیری نخواهید بود).
اکنون چند نمونه از داستانهای دکتر اریکسون را برای شما می نویسم و برای اختصار تنها داستانهای بسیار کوتاه را انتخاب کرده ام:
« دخترم از مدرسه آمد و گفت: بابا همه بچه های مدرسه ناخن می جوند. من هم می خواهم مثل بقیه بشوم.
گفتم: بله تو هم می خواهی مثل بقیه باشی. برای دخترها مثل بقیه بودن مهم است. تو از آنها خیلی عقب هستی. آنها خیلی تمرین کرده اند، برای رسیدن به آنها باید همه روزه تمرین کنی. اگر روزی سه بار و هر بار پانزده دقیقه در ساعات معین ناخن بجوی به آنها می رسی. برای اینکار ساعتی به تو می دهم که بتوانی وقت را دقیقاً رعایت کنی. ابتدا برایش جالب بود اما پس از مدتی از خیر اینکار گذشت. پیش من آمد و گفت: بابا می خواهم مد جدیدی در مدرسه درست کنم. ناخن های بلند بهتر هستند. »
« در روستای لاول ویسکانسین در 12 نوامبر قبل از ساعت چهار بعد از ظهر برای نخستین بار برف بارید. پسری که روی سومین صندلی در ردیف سوم کنار پنجره نشسته بود نمی دانست که تا کی این حادثه را در خاطر نگه خواهد داشت. نمی دانستم که … دقیقاً می دانستم… 12 نوامبر 1912 بود. برف سبکی باریده بود. »
« خیلی ها نگران بودند که چرا در سن چهار سالگی هنوز حرف نمی زنم. خواهرم که دو سال از من کوچکتر بود حرف می زد. هنوز هم حرف می زند اما مطلبی را بروز نداده است. خیلی ها ناراحت بودند که من چهار ساله شده ام و هنوز حرف نمی زنم. اما مادرم خیلی راحت می گفت: وقتی زمانش برسد حرف می زند. »
« یکی از روزها گاوچرانی سوار بر اسب به کوهی رسید. کوه به اندازه ای بلند بود که با یک نگاه نمی توانست همه آن را ببیند. باید دوباره نگاه می کرد. تا جایی که توانست به بالا نگاه کرد و بعد از نقطه ای که چشمش تا آنجا را دیده بود به بالاتر نگاه کرد. »
« بومیان تاراهومارا در جنوب غربی چی هوا هوا می توانند بدون اینکه فشار خونشان افزایش یابد و یا نبضشان تندتر بزند یکصد مایل بدوند. در المپیک 1928 آمستردام چند تن از این بومیان در مسابقه دو ماراتن شرکت کردند اما هیچکدام برنده نشدند. آنها فکر می کردند 25 مایل اول برای گرم کردن بدن است. کسی به آنها نگفته بود که مسابقه دو ماراتن تنها 25 مایل است. »
میلتون اریکسون تنها داستان خود را تعریف می کند و بر عهده ذهن ناخودآگاه فرد می گذارد که راز و پیام این داستانها را کشف کند. پیام این داستانها بعضی ساده و بعضی پیچیده و بعضی نیز به عمد گنگ است و این وظیفه ضمیر ناخوداگاه است که پیام داستان را به تدریج جذب کند. اینگونه ضمیر هشیار نیز خلع سلاح می شود چرا که چیزی به او تحمیل نشده است که بخواهد در برابر آن از خود مقاومت نشان بدهد. برگرفته از کتاب میلتون اریکسون ” قصه درمانی “
@Me_and_therapist | روانشناسی و روان درمانی
? #آلن_دوباتن
بدبینی راه رسیدن به جامعهای خوب
#فلسفه_زندگی
#برهان_شر
#فلسفه_زندگی
@Me_and_therapist | ماجراهای من و تراپیستم
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
@SHARRomid | برهان شر
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago