چیست عشق؟
‏پرسشِ با چشم‌ها که «نترسیده‌ای؟»
‏و پاسخ چشم‌ها که «نه.»

‏یِوگنی یِفتوشِنکو

دری به زمستان باز کن
تا سپیدی برف‌ها
به ما امید زنده ماندن بدهد.

احمدرضا احمدی

از هر اشتباهی،
سکه‌ای ضرب کن.


فرهنگ و ارزش
ویتگنشتاین

بازگشت به شکم مادر و به پشت خوابیدن در تاریکی برای همیشه.

ساموئل بکت

چه خوب که آدم شخص دلخواهش را پیدا کند؛
اما اینکه آدم توسط شخص دلخواهش
پیدا بشود، معجزه است
معجزه‌ای دلنشین!

هاروکی موراکامی

و من یاد گرفته‌ام از مردان نوستالژیک فرار کنم. آن‌هایی که می‌خواهند آنچه را قبلاً باخته‌اند با تو تکرار کنند. انتظار دارند بخیه زخمی باشی که تو بازش نکرده‌ای.

‏دود
خوسه اوبخرو

من به اندازه‌ی یک ابر دلم می‌گیرد
باید امشب بروم
باید امشب چمدانی را
که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد
بردارم و به سمتی بروم...

سهراب سلامتی

به او گفتم که عشق را باید با تمام گستردگی‌اش پذیرفت، تنها در جسم نمی‌توان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن‌ها انگار به ریه می‌رود، و آدم مدام احساس می‌کند که دارد بزرگ می‌شود.

سمفونی مردگان
عباس معرافی

«همه را مدیون توام... زمانی که تو را ملاقات کردم ویران شده بودم... تو مرا ساختی، دستم را گرفتی و بلند کردی. من هم تو را مثل یک تکه نان بوسیدم، روی پیشانی‌ام گذاشتم و عزیز و مقدس دانستمت...
و عشق پدیدار شد، عشق...»

از خلال نامه‌ی جمال ثریا به زحل

به من سفارش کن گاهی از خانه بیرون بروم و بگو که این‌قدر خودم را اذیت نکنم. من فقط حرفِ تو را باور می‌کنم، می‌دانی که...

از خلال نامه‌های غلامحسین ساعدی به بدری لنکرانی