آموزه های سازمانی

Description
مجله تلگرامی آموزه های سازمانی:

هر آنچه که برای مدیران، کارکنان و ذینفعان سازمان می تواند آموزنده باشد.
@Mj1187
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago

hace 1 mes, 2 semanas

غلت‌زدن روی کاکتوس‌ها!

🔸يك مرد جوان در پارک بزرگ كاكتوس مشغول قدم‌زدن بود، ناگهان تمام لباس‌هايش را در آورده و به وسط كاكتوس‌ها مى‌پرد و غلت مى‌زند، افرادى كه اطراف بودند او را با زحمت بيرون مى‌آورند و از او مى‌پرسند: چرا اين‌كار را كردى؟! و او پاسخ مى‌دهد كه: در آن لحظه به‌نظرم كار خوبى مى‌آمد.

🔸اغلب ماها انتخاب‌هاى اين چنينى داريم كه در لحظه به‌نظرمان كار درستى مى‌آمده است؛ زمانی كه از ترس تنهايى با كسى ارتباط داشتيم كه ما را به بيراهه كشانده، در زمان درماندگى از كسى درخواست كمك كرديم كه صلاح ما را نمى‌خواسته، تلاش براى نگه‌داشتن فردى كرديم كه روح و شخصيت ما را پايمال كرده، در این شرایط همه ما احتمالا در ميان كاكتوس‌ها غلت زده‌ايم.
*◀️ ما در آن لحظه اين رفتارهاى آسيب‌زا را انتخاب مى‌كنيم، اما چرا؟!
🔸*استفاده از يك‌سرى الگوها كه ممكن است از والدين يا اطرافيان آموخته شده باشد، يا انتخاب آسان‌ترى است نسبت به فكركردن و پيداكردن انتخاب‌هاى بهتر. اين است كه ما را بر آن مى‌دارد كه رنج‌بردن و تحمل درد را انتخاب كنيم.

🔸باور اين كه موقعيتى نااميدكننده است و شما نمى‌توانيد هيچ كارى بكنيد باعث اين همه رنج شده است. باور افسرده‌شدن بسيار راحت‌تر از تلاش براى گرفتن حق است؛ باور نااميدى و اندوه راحت‌تر از تغيير مسير و شروع مجدد است؛ ما به اين علت است كه در شرايط خاص روى كاكتوس‌ها غلت مى‌زنیم.

📖 تئوری انتخاب
👤 ويليام گلاسر

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 1 mes, 2 semanas

۴ توصیه برای اینکه در محل کار فرد ارزشمندی دیده شویم

🔸برخی از افراد همواره تلاش می‌کنند انرژی زیادی در محیط کار از خود نشان دهند. برای این منظور، ممکن است حتی در هر کاری داوطلب شوند. با این‌حال، به آن چیزی که انتظار دارند دست نمی‌یابند.
شاید بارها در جلسات مختلف، ایده‌پردازی کنیم یا با همکارانمان ارتباط مناسبی برقرار کرده و تمام کارها را به موقع انجام دهیم؛ اما باز می‌بینیم آنطور که باید در شغلمان پیشرفت نمی‌کنیم و مدیران توجهی به ما ندارند.

🔸در این مواقع حتماً اشتباهی در کارمان وجود دارد که اجازه نمی‌دهد پیشرفت کنیم. ممکن است برخی موانع خارج از کنترل ما باشد اما با به کارگیری چند ترفند ساده می‌توانیم از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کرده و به ارزش خود در محیط کار بیفزاییم.

*1️⃣ با هیچ‌کسی کینه‌توزی نکنید*

کارشناسان می‌گویند داشتن احساس منفی به یک همکار بیش از اینکه به طرف مقابل آسیب بزند، به خود فرد صدمه می‌رساند. اگر بتوانید ارتباط‌هایتان را کنترل کنید، قادر خواهید بود مشکلات را حل کنید و یاد می‌گیرید همه‌چیز را شخصی برداشت نکنید. این مسئله توانایی مدیریتی ارزشمندی برایتان به حساب می‌آید و می‌تواند به شما در مذاکرات و گفتگوهای حساس کمک کند.

*2️⃣ مسئولیت‌های کمتری به عهده بگیرید*

گاهی برای اینکه می‌خواهیم ارزش خود را در محیط کاری به مدیرانمان ثابت کنیم، بی هیچ دلیلی مسئولیت‌های زیادی برعهده می‌گیریم. این مساله سبب می‌شود نتوانیم تمام وظایف را به بهترین نحو ممکن انجام دهیم. در این مواقع باید ببینید کدام یک از مسئولیت‌ها ارزش بیشتری دارند و به سراغ انجام آنها بروید. در این صورت می‌توانید در زمان کافی آنها را به درستی انجام دهید.

*3️⃣ تنها کارمند نباشید، بلکه عضو تیم شوید*

شاید توجه کمتری به اتفاقات پیرامون خود داشته باشید و در نهایت تبدیل به کارمندی شوید که تنها به دنبال انجام وظایف ناچیز خود است. در این مواقع باید تفکر تیمی را جایگزین تفکر کارمندی کنید و فعالیت خود را به عنوان عضوی از گروه به نحو احسن انجام داده و شرکت را در راستای رسیدن به اهدافش یاری کنید.

*4️⃣ مدیریت در محیط کار را از یاد نبرید*

باید بدانید مدیریت هیچ ربطی به جایگاه افراد ندارد و ما هم می‌توانیم با درخواست‌های به‌موقع و حرف‌های منطقی، رابطه خود را با مدیرمان مدیریت کنیم. یکی از ترفندهای مدیریت ارتباط با مدیر این است که اهداف شغلی و حرفه‌ای خود را تعریف کرده و درباره نحوه‌ انجام وظایف بارها با او صحبت کنیم.

منبع: fastcompany
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 1 mes, 3 semanas

۵ نوع سندرم ایمپاستر و نحوه شناسایی آنها

🔸سندرم ایمپاستر حالتی است که افراد با وجود دستاوردها و موفقیت‌هایشان، احساس می‌کنند شایستگی لازم را ندارند و دیگران به زودی به عدم صلاحیت آنها پی خواهند برد. این سندرم می‌تواند به اعتماد به نفس و سلامت روان آسیب برساند و افراد را از دستیابی به پتانسیل واقعی‌شان بازدارد.
در ادامه، پنج نوع سندرم ایمپاستر به همراه نشانه‌ها و ویژگی‌های هرکدام تشریح شده است:

*1⃣ متخصص (Expert)*

"من همه چیز را نمی‌دانم؛ شاید دارم تظاهر می‌کنم که دانش و تخصص کافی دارم."

افراد با این نوع سندرم باور دارند که باید تمام جزئیات حوزه کاری خود را بدانند و اگر هنوز چیزی برای یادگیری وجود داشته باشد، احساس می‌کنند ناکافی هستند و به نوعی در حال فریب دادن دیگران‌اند. این افراد دائماً در حال شک و تردید به دانش و تخصص خود هستند.

*2⃣ فردگرا (Soloist)*

"درخواست کمک از دیگران یعنی من برای این کار مناسب نیستم."

این افراد درخواست کمک را نشانه ضعف می‌دانند و احساس می‌کنند اگر نتوانند به تنهایی به سطح موردنظر برسند، توانایی و شایستگی لازم را ندارند. آنها می‌ترسند که اتکا به دیگران، دستاوردها و اصالت آنها را کاهش دهد و به همین دلیل تلاش می‌کنند همه چیز را خودشان به تنهایی انجام دهند.

*3⃣ ابر انسان (Superhuman)*
"باید در همه زمینه‌ها بهترین باشم وگرنه فقط دارم تظاهر می‌کنم."

این افراد تصور می کنند شخصی که در هر نوع موضوعی به موفقیت نرسد به احتمال زیاد آدم بی کفایتی است. از همین رو کوچکترین شکست در هر زمینه‌ای، آن ها را متزلزل کرده و احساس می‌کنند که فاقد کفایت و شایستگی هستند.

*4⃣ کمال‌گرا (Perfectionist)*
"اگر نتیجه کار عالی نیست، من به اندازه کافی خوب نیستم."

کمال‌گرایان استانداردهای بسیار بالایی برای خود در نظر می‌گیرند و اگر به سطح کمال نرسند، احساس می‌کنند کارشان ناکافی بوده است. آن‌ها به صورت مستمر از خود انتقاد می‌کنند و از ترس اینکه دیگران نقص‌هایشان را ببینند، دائماً به شک می‌افتند.

*5⃣ نابغه طبیعی (Natural Genius)*
"اگر نتوانم به راحتی انجامش دهم، احساس می‌کنم متقلب هستم."

این افراد اگر چیزی برایشان به سرعت و به راحتی قابل انجام نباشد، به توانایی‌های ذاتی خود شک می‌کنند و ترس از این دارند که دیگران آنها را بی‌کفایت تلقی کنند. در واقع، آنها به دلیل عدم موفقیت سریع، احساس می‌کنند که تقلب کرده‌اند.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 4 meses, 2 semanas

⭕️ همه ما به صورت روزانه با موانعی رو به‌رو هستیم (موانع فیزیکی، مالی، زمانی). برخی از این موانع بلاشک واقعی هستند، اما بقیه کاملا ساختگی و مصنوعی هستند. حتی ورزشکاران فوق حرفه‌ای هم موانع ذهنی دارند که عملکرد آن‌‌ها را محدود می‌‌کند.

⭕️ در یکی از جدیدترین آزمایش‌‌ها از تعدادی دوچرخه‌سوار خواسته شد تا با بالاترین توان خود روی دوچرخه ثابت به اندازه چهار هزار متر رکاب بزنند. بعد از این مرحله همین درخواست از آنان تکرار شد با این تفاوت که این بار کار را در حالی باید انجام می‌‌دادند که به آواتار (تصویر شبیه‌‌سازی شده) خودشان در حالی که رکاب می‌‌زدند نگاه می‌‌کردند. سپس بدون این که خودشان خبر داشته باشند سرعت حرکت تصویر متحرکشان را به وسیله رایانه بالاتر بردند.

◀️ رکاب‌‌زن‌ها قادر بودند که سرعت خود را با تصویرشان هماهنگ کنند حتی وقتی که سرعت تصویرشان بالاتر از آخرین سرعت ثبت شده آنها می‌ شد!

? شبیه یک خل و چل فکر کنید
استیون لویت

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 4 meses, 2 semanas

سیر تحول شرکت‌های بزرگ: از گاراژها تا امپراتوری‌های امروزی

?در این مقاله به مرور برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا می‌پردازیم که فعالیت خود را از مکان‌های کوچک مانند گاراژ یا خانه‌های کوچک آغاز کردند و به امپراتوری‌های تجاری امروزی تبدیل شدند.

*1⃣ اپل: از گاراژ استیو جابز تا اپل پارک*

استیو جابز در گاراژ خانه دوران کودکی خود در کالیفرنیا شروع به کار روی اپل کرد. امروزه، اپل یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان است و دفتر مرکزی آن اپل پارک، نماد پیشرفت تکنولوژی و طراحی پیشرفته است.

*2⃣ هارلی-دیویدسون: از یک انبارک چوبی تا موزه مدرن*

این شرکت در سال ۱۹۰۳ در یک انبار ۱۰ در ۱۵ اینچی در ویسکانسین شکل گرفت. امروز، نسخه‌ای از همان انبار کوچک در موزه هارلی-دیویدسون نمایش داده می‌شود تا یادآور تاریخچه این برند بزرگ موتورسیکلت باشد.

*3⃣ آمازون: از خانه اجاره‌ای جف بزوس تا غول تجارت الکترونیک*

جف بزوس در سال ۱۹۹۵، آمازون را از خانه اجاره‌ای خود در بلوو، واشنگتن با اجاره ماهیانه ۸۹۰ دلار شروع کرد. امروز، آمازون یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های خرده‌فروشی و فناوری جهان است.

*4⃣ فیس‌بوک: از اتاق خوابگاه مارک زاکربرگ تا شبکه اجتماعی جهانی*

مارک زاکربرگ کار خود را با ساخت فیس‌بوک در اتاق خوابگاه خود در دانشگاه هاروارد آغاز کرد. امروز، فیس‌بوک به یک پلتفرم جهانی تبدیل شده که میلیاردها کاربر را به هم متصل می‌کند.

*5⃣ این-اند-اوت: نوآوری از گاراژ هری اسنایدر*

در سال ۱۹۴۸، هری اسنایدر، بنیان‌گذار  این-اند-اوت (In-N-Out)، سیستم دوطرفه برای سرویس‌دهی رستوران‌های فست‌فود را از گاراژ خود اختراع کرد. امروز، این برند یکی از محبوب‌ترین رستوران‌های فست‌فود در آمریکا است.

*6⃣ گوگل: آغاز در گاراژ کوچک در منلو پارک*

لری پیج و سرگئی برین، بنیان‌گذاران گوگل، در سال ۱۹۹۸ گاراژی در منلو پارک را اجاره کردند و موتور جستجوی خود را ساختند. امروز، گوگل بخشی از غول تکنولوژی آلفابت (Alphabet) است.

*7⃣ اچ پی: از گاراژ به امپراتوری فناوری*

در دهه ۱۹۳۰، بیل هیولت و دیوید پاکارد شرکت HP را در گاراژ پاکارد در پالو آلتو تأسیس کردند. این گاراژ در سال ۱۹۸۷ به‌عنوان یک مکان تاریخی ثبت شد و HP در سال ۲۰۰۰ آن را با قیمت ۱.۷ میلیون دلار خرید.

*8⃣ دیزنی: از یک گاراژ کوچک در لس آنجلس تا امپراتوری سرگرمی*

والت دیزنی در دهه ۱۹۲۰ امپراتوری خود را از یک گاراژ کوچک در لس آنجلس آغاز کرد. دیزنی امروزه یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های سرگرمی در جهان است و تأثیر عمیقی بر فرهنگ جهانی دارد.

*9⃣ متل: از گاراژ تا غول اسباب‌بازی‌سازی*

متل (Mattel) به‌عنوان یک کارگاه کوچک در گاراژ در سال ۱۹۴۵ تأسیس شد. این شرکت با تولید اسباب‌بازی‌هایی مانند باربی، به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های اسباب‌بازی جهان تبدیل شده است.

*? آدیداس: از کارگاه کوچک تا برند جهانی*

در ۱۸ اوت ۱۹۴۹، آدی داسلر، شرکت آدیداس (Adidas) را در شهر کوچک هرتسوگن‌آوراخ آلمان تأسیس کرد. همان سال، او اولین کفش‌های برند آدیداس را ثبت کرد که به‌زودی به یکی از مشهورترین کفش‌های ورزشی در جهان تبدیل شد.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 4 meses, 2 semanas

زیر آب‌زنی از کجا آمده است؟!

?زیرآب در خانه‌های قدیمی ‌تا کمتر از صد سال پیش که لوله‌کشی آب تصفیه نشده بود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آبِ خانه‌ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می‌رفت و زیرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود.

?در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند، برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه‌اش را باز می‌کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب‌خانه وقتی خبردار می‌شد خیلی ناراحت می‌شد؛ چون بی‌آب می‌ماند. این فرد آزرده می‌گفت: «زیرآبم را زده‌اند.»
این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 7 meses, 1 semana

۳۷ رفتار و عادت اشتباه در محیط کار که همکارانتان را کلافه می‌کند!

?دزدیدن غذای دیگران از یخچال مشترک، بوی بد دهان یا بدن، و سخن‌چینی درباره همکاران از نمونه‌ رفتارهای آزاردهنده در محیط کارند. شاید هرکدام از ما نیز سهوا برخی از آنها را انجام دهیم، بدون آنکه به عواقبش فکر کنیم یا متوجه شویم سایر همکاران را می‌آزاریم.

?در اینجا، ۳۷ عادت ناپسند در محیط کار را معرفی می‌کنیم. باشد که هیچ‌کدام از‌ این عادت‌ها در ما نباشند!

*?***از بلندگوی گوشی در محیط کار استفاده می‌کنید!

?با صدای بلند با تلفن حرف می‌زنید!

?به تماس‌های تلفنتان پاسخ نمی‌دهید!

?صدای یاد‌آورها و پیام‌های گوشی‌تان قطع نمی‌شود!

?به حریم شخصی دیگران تجاوز می‌کنید. بیش‌ازحد نزدیک‌شدن، لمس‌کردن، شوخی‌های نامناسب و… از مصادیق تجاوز به حریم همکاران است.

?مکالمات دیگران را شنود، و یا در آن مداخله می‌کنید!

?شایعه‌پراکنی می‌کنید و آنچه را دیده و شنیده‌اید با چاشنی‌های اضافه برای دیگران تعریف می کنید.

?از پشت خنجر می‌زنید و رازهای دیگران را با دیگر همکاران در میان می‌گذارید.

?میزتان همیشه به‌هم‌ریخته است.

?غذایتان را پخش‌وپلا می‌کنید!

?آشپزخانه یا آبدارخانه محیط کار را به هم می‌ریزید!

?از سرویس‌بهداشتی، درست استفاده نمی‌کنید!

?دیر به جلسات می‌‌آیید.

?دیر به سر کار می‌‌آیید.

?زمان ناهار را کش می‌دهید!

?متلک می‌پرانید!

?ایمیل‌های حاوی بدگویی به رئیسریا همکاران‌تان ارسال می‌کنید!

?صدای موسیقی‌تان خیلی بلند است!

?هنگام گوش‌کردن به موزیک هم‌خوانی می‌کنید.

?مدام به دستان یا پایتان ضربه می‌زنید و حواس بقیه را پرت می‌کنید.

?صدای خنده‌هایتان آزاردهنده است.

?با صدای بلند غذا می‌خورید!

?فین‌فین می‌کنید!

?غذاهای بودار سر کار می‌آورید!

?لباستان بو می‌دهد و دوش‌نگرفته به سرکار می‌روید.

?در محیط کار از اسپری و عطر تند استفاده می‌کنید.

?خودسرانه و بدون پرسیدن نظر دیگران ،کولر را روشن یا خاموش می‌کنید.

?خوراکی‌های دیگران را از یخچال مشترک برمی‌دارید!

?مدام از همکاران پول قرض می‌کنید.

?هنگام بیماری سر کار حاضر می‌شوید!

?کفش‌تان را درمی‌آورید و پایتان بو می‌دهد!

?سؤالاتی می‌پرسید که جوابشان در اینترنت هست!

?مدام سؤال می‌پرسید!

?مدام درباره شغلتان غر می‌زنید!

?درباره مسیر هرروزه تا رسیدن به محل کار غر می‌زنید!

?راجع‌به اینکه خیلی سرتان شلوغ است غر می‌زنید!

?پیش رئیس خودشیرینی می‌کنید!

منبع: coburgbanks
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 7 meses, 1 semana

اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!

?«اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!» این یک ضرب‌‌المثل مجارستانی است که دوری کلارک آن را بر سر زبان‌ها انداخت. کلارک، نویسنده و مشاور بازاریابی استراتژیک است و البته «کارشناس برندسازی شخصی». او سال‌هاست که در زمینه وجهه حرفه‌‌ای و برداشت دیگران، تحقیق می‌کند. به اعتقاد او، راز موفقیت حرفه‌‌ای در عصر حاضر، متمایز بودن از دیگران و به زبان حرفه‌‌ای، برندسازی شخصی است.

?برند شخصی، وجهه شما در محیط حرفه‌‌ای است. شما سال‌ها تلاش کرده‌‌اید برای خودتان وجهه و اعتباری دست و پا کنید. وقتی اتاق را ترک می‌‌کنید، می‌‌دانید دیگران درباره‌‌ شما چه می‌‌گویند: «او یک بازاریاب خلاق است» یا «فلانی، یک وکیل کارکشته است». اما این تنها مزیت برند شخصی نیست.

?طبق نظر دوری کلارک، در دنیای شلوغ و پر همهمه امروز که رقابت در آن به شدت تنگاتنگ است، اگر کارشناس یک حوزه بخواهد از دیگران متمایز شود یا اصطلاحا «به چشم بیاید» تنها راهش این است مدیریت وجهه و برندسازی شخصی را یاد بگیرد. او می‌‌گوید: «برند شخصی شما مثل کارت ویزیتتان است.»

?او طی سال‌های اخیر، بارها ناچار شده به دلایل مختلفی مثل از دست دادن شغلش، برند شخصی خود را بازبینی و دوباره تعریف کند. از گزارشگر گرفته تا کارشناس کمپین‌‌های سیاسی، استاد دانشگاه و نویسنده مستقل. همین باعث شد او به حوزه برندسازی شخصی علاقه‌‌مند شود و نهایتا دو کتاب در این‌باره بنویسد.
او معتقد است که در بازار متغیر امروز، همه ما باید برندسازی شخصی را بلد باشیم و بتوانیم در صورت نیاز، آن را بازتعریف کنیم.

?او با اشاره به این ضرب‌‌المثل مجارستانی «اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید» تاکید می‌کند که اگر چند نفر، نظری یکسان درباره شما داشتند، باید لحظه‌‌ای مکث کنید. شاید میان تصویر شما از خودتان و تصویر دیگران از شما، شکاف عمیقی وجود داشته باشد. پس باید همواره، نظرات دیگران نسبت به خودمان را زیر نظر داشته باشیم.

?او می‌‌گوید: «بارها از خود بپرسید که من از بیرون چطور دیده می‌‌شوم؟ خودم دوست دارم از نگاه دیگران، چه شکلی دیده شوم؟ اگر بتوانید این دو را با یکدیگر همسو کنید، گام مهمی در راستای برندسازی شخصی برداشته‌اید.» او می‌‌گوید: «به برندسازی شخصی به چشم یک پروژه نگاه کنید.»

*◀️ برند شخصی، ضامن امنیت شغلی*

?امروز، اکثر افراد حرفه‌‌ای می‌‌دانند داشتن یک برند شخصی چقدر ارزشمند است. به هر حال، اگر نام شما در سازمان، با یکسری نقاط قوت یا ویژگی‌‌ها گره نخورده باشد، احتمالا در سازمان‌تان نامرئی هستید. شاید الان در این جایگاه با این مشکلی نداشته باشید اما برای پیشرفت، باید خود را به نوعی از دیگران متمایز کنید.

?اگر یک برند شخصی قدرتمند داشته باشید، مردم معمولا فرصت‌‌های جدید را به شما پیشنهاد می‌کنند یا دوست دارند با شما کار کنند. یک برند شخصی قدرتمند، مثل بیمه‌‌ای است که به شما امنیت شغلی می‌دهد.

منبع: hbr
کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 7 meses, 1 semana

راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه ها

تصور کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ احتمالا فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، باعث اضطرابتان می‌شود. در چنین شرایطی، حتی ممکن است به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید.

?جمعه‌شب زود بخوابید

جمعه‌شب زود خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما کمک کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید.

?جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر شروع کنید. بیشتر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. بنابراین بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

?روز جمعه، خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. نیازی نیست که روز جمعه وقت زیادی صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی وقت بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا احساس خواهید کرد.
*?به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید*

کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنای ترس یا احساسات منفی هستند. بعضی از چیزهایی که ممکن است باعث استرس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از: رئیس زورگو، محیط کار سمی، حجم کاری طاقت‌فرسا.
شاید با بررسی موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌وقت نباید احساس کنید که مجبور به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درباره مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای صحبت کنید.

?برنامه آخر هفته را متعادل کنید

برای اینکه روز جمعه برای استراحت وقت کافی داشته باشید، کارهایی را که معمولا به جمعه موکول می‌کنید، سایر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان اختصاص بدهید. این‌گونه روز جمعه را بیشتر صرف استراحت می‌کنید و مجبور نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.
*?جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید*

در تعطیلات آخر هفته، خود را گرفتار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها احساس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، احتمالا برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در اولویت بگذارید.

?به شنبه به‌عنوان شروعی دوباره نگاه کنید

به‌جای اینکه با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید،ک این روز را به‌عنوان شروعی دوباره در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای جدید و شروعی دوباره باشد.

?روز خود را با مدیتیشن شروع کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای شروع بهتر صبح شنبه است. طبق تحقیقات، مدیتیشن عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند.

?به سر و وضع خود برسید

روزهای شنبه سعی کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا کمی شادتر شوید. به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما احساس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد.

?صبحانه‌ای سالم بخورید

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. صبحانه‌ای خوب که موردعلاقه‌تان باشد، به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز کمک می‌کند.
*?برای یک کار جالب برنامه‌ریزی کنید*

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی بعد از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما احساس بهتری بدهد.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

hace 7 meses, 2 semanas

کاسبی های عجیب!

شرکتها روش های زیادی برای پول در آوردن دارند ولی برخی شرکتهای بزرگ با روشهای عجیب و غیرتصور همگانی کسب درآمد می کنند که تعدادی از آنها بشرح زیر است:

?مک دونالد: آنها بیشتر از اینکه از فروش همبرگر پول دربیاورند، از فروش «حق امتیاز» شعبه های خود کسب درآمد می کنند. امروزه مک دونالد، یکی از موفق ترین کمپانی های حوزه املاک به شمار می رود.

?تویوتا: زمانی بود که بخش فروش قطعات و تجاری تویوتا بیشتر از فروش خودروهایش درآمد عایدش می کرد. مثلا اتوموبیل های مسابقه ای MG، هزینه قطعاتشان از خود خودرو بیشتر بود.

?کمپانی Best Buy: که ظاهرا در حوزه فروش وسایل الکترونیکی فعالیت دارد، حاشیه سود بسیار کمی از این کار می برد. در عوض، عمده سود کمپانی از بخش مالی، گارانتی های طولانی مدت، بیمه، و تعمیرات حاصل می شود.

?شرکت های هواپیمایی ارزان قیمت: معمولاً از فروش بلیت، حتی زیان هم می کنند. ولی با استفاده از فروش غذا در هواپیما، هزینه حمل چمدان اضافه، و سیستم رزرو صندلی کسب درآمد می کنند.

?آمازون: از فروش کتابخوان های کیندل، سود بسیار کمی دارد. سود اصلی اش از فروش «محتوا» برای کیندل هاست که خود آمازون، اصلی ترین فروشنده ی آن است.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago