𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 days, 19 hours ago
یعنی همه چیز سراب بود...
این روزها سینه ام از جهل و ناکارامدی و کتمان واقعیت که جامعه ما را در نوردیده، سنگین است.
یکی از اشعارم رو دکلمه کردم؛ امیدوارم که گوش خراش نباشه؛حکایت شبی بود که از نوشتن خسته شده بودم گوش شنوایی پیدا نکرده بودم شروع کردم به درد و دل با "قلم"
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوامفریبی"
نابودی اعتماد مردم نیاز به تبلیغات دشمن ندارد؟!
دیروز ریاست محترم جمهوری از بابت گم شدن روزانه ۲٠ میلیون لیتر سوخت در کشور اتتقاد کرد یعنی روزانه ۱٠٠٠ تانکر بیست هزار لیتری سوخت گم می شود؟!؟!؟ لطفا درست نگاه کنید روزانه ۱٠٠٠ تانکر؟! سالی ۳۶۶ هزار تانکر؟!؟
اما چندی پیش اقای قالیباف ریاست محترم مجلس این عدد را بین ۲۵ الی ۳٠ میلیون لیتر یعنی روزانه بین ۱۲۵٠ الی ۱۵٠٠ تانکر بیست هزار لیتری دانست یعنی سالیانه حدود نیم میلیون تانکر سوخت مفقود می شود؟!؟
یعنی اگر فقط سود هر لیتر را تنها ۳۵ هزار تومان (حدود نصف قیمت سوخت در ترکیه یا پاکستان) حساب کنیم سالیانه نزدیک به ۳۵٠ همت سود گیر قاجاقچیان می آید یا عددی نزدیک پنج میلیارد دلار که اگر این عدد بین ۶ میلیون بازنشسته تقسیم شود ماهیانه حدود پنج میلیون تومان به حقوق بازنشستگان اضافه می شود. یا تقریبا مشکلات مردم در حوزه درمان حل می شود و ریشه تمام مشکلات مربوط به زیر میزی و.. در می آید چون کل اعتبارات نظام بیمه ای ایران عددی نزدیک به همین مبلغ است.
حالا پرسش این است که مردم برای حل مشکلات طبق نظر نظام سیاسی ایران در انتخابات شرکت می کنند حالا اگر متتخبان هم به جای حلال بودن و حل کردن مشکل به متتقدان اضافه شوند چه می شود؟!؟
ببینید اینکه مشکل را بیان می کنند و به آن اقرار می کنند قطعا ارزشمند است و نشان از دغدغه دارد اما حل نشدن آن نیز چیزی حز ییان استیصال و ناتوانی و غم و غصه نمی تواند باشد. همین مساله قطعا باعث کاهش اعتماد عمومی می شود. این اخبار و این سخنان برای اناتکه عمر و جوانی خود را در راه اعتلای نظام و مملکت دادند بسیار تاسف بار و اندوهناک است؛ مگر غده ای سرطانی تر از این در اقتصاد کشور داریم مگر دشمنی بزرگتر از این برای نظام داریم؟! چه الویتی بالاتر از این برای تمام مسئولان نظام وجود دارد؟! من به عنوان یک کوچک اهل قلم متعلق به دهه پنجاه؛ چگونه می توانم با این دست اتفاقات جوانان و نوجوانان پرسشگر دهه هشتادی را متقاعد کنم که ما کارامدیم؟! فرضا که متقاعد کنم به نظر می رسد چیزی از عوارض واقعیت کم نمی شود؟! از فردا مثلا اگر به عنوان یک کارشناس در سیمای جمهوری اسلامی حضور پبدا کنم چگونه می توانم از مصرف بالای انرژی یا فرار مالیات پزشکان صحبت کنم؟!
تعقلوا
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
پزشکیان را برکنار کنید
من از اواخر سال ۱۳۹۸ که فاجعه بیماری کووید آمد به شدت نسبت به سطح تدبیر و درایت و تحلیل در اداره کشور نگران شدم؛ اپیدمی بیماری کووید این فرصت را به من داد که تخصصی به مسئله حکمرانی در ایران نگاه کنم؛ موازی کاری؛ فقدان مدیریت متمرکز و فاصله ها از ادعا تا عمل و آنچه رخ داد شدیدا موجب نگرانی بنده شد.
اکنون نظام اسلامی در جبهه داخلی از سه سو مورد هجمه واقع شده است
۱_جریانی که کار نظام را با توجه به تحولات سوریه تمام می دانند
۲_جریانی که دنبال اصلاحات اساسی در نحوه اداره کشور هستند.
۳_جریانی که معتقد است باید همان سیاست های قبلی را در اداره کشور ادامه داد.
بحث ما جریان نخست نیست بلکه دو جریان دیگر است. معتقدم که اصلاحات و تغییر رویکرد در شرایطی که مثل روز روشن، شرایط آب و برق و گاز و تورم و جمعیت و مسکن و بحران صندوق های بازنشستگی پیش روی ماست، امری لازم و بسیار حیاتی است و از همه مهمتر صرف نظر از اینکه چه کسی سکان دار اداره کشور باشد و یا چه جریانی؛ دادن اختیارات و یا فضای بیشتر به کسی که مسئولیت معاش یک جامعه ۸۵ میلیونی که با اتباع به نزدیک صد میلیون رسیده است را برعهده دارد، کاری بسیار واجب و عاقلانه است.
من گمان می کنم، نباید از تهدید و تمسخر و•••• و تخریب جریانی که جمهوری اسلامی را در نقطه پایان ماجرا می داند ترسید ولو اینکه دائما القا کنند که نظام در حال عقب نشینی است؛ زیرا اصلاح ساختارها به نفع رفاه عمومی و افزایش رضایتمندی و امید مردم، نه عقب نشینی، بلکه موجب اقتدار نظام است.
متاسفانه عده ای به نام انقلاب و انقلابی گری دقیقا در حال بازی کردن به سود ضد انقلاب بوده و سعی دارند نظام را از وسط بازی بکشانند به همان جایی و نقطه ای که کمترین حمایت عمومی از آن صورت گیرد یعنی جایی که نقشه شیطانی دشمن برای تجزیه ایران ما رقم بخورد.
تضعیف و تخریب و مخالفت با رئیس جمهوری که در طوفانی ترین شرایط تاریخ معاصر عهده دار مسئولیت کشوری که دچار مشکلات عدیده است شده، نتیجه ای جز تزلزل بنیان حکمرانی در کشور ندارد. به دوستان اصولگرا توصیه می کنم اگر نگران بقا و استحکام نظام و مردم نیستند، لااقل به بقای خودشان هم شده فکر کنند.
چه پزشکیان یا هرکس دیگری سر کار بیاید برای حفظ مملکت چاره ای جز تن دادن به اصلاحات نیست؛ ادم ها و شیوه های قبلی پاسخگوی نیازهای این مملکت در قرن حاضر نیست؛ آسمان و زمین را هم از دست خواهیم داد. این کشور را مثل روستا نمی شود اداره کرد تکنولوژی و صنعت و ارتباطات و.. می خواهد؛ اگر از پزشکیان خوشتان نمی آید او را برکنار کنید اما واقعیات را بیشتر از این قربانی ظهور سوفیانی و یمانی و خراسانی و.. در چند ماه اینده نکنید برای کشور زشت است که سیصد سال بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوی؛ با القائات ظهور (که حسب روایات تاریخ آن نامشخص و مدعیان دانستن تاریخ ظهور کذاب هستند) سرنوشت این آب و خاک را با تاریکی همسان کنیم.
تعقلوا
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
کسی هست؟!
وقتی بچه بودیم خصوصا توی دوران ۱۲ تا ۱۷ سال خیلی دوست داشتیم که مثلا با چهارتا سوال و.. یه معلم یا یه استاد رو بایکوت کنیم و بگیم یه چیزی پرسیدیم که نمی دونست یا بالاخره تایید کرد که آهان تو راست میگی؟!
این روزها با برخی مخاطبان مواجهم که انها هم می دانند که از ناترازی ها گرفته تا صندوق های بازنشستگی و مهاجرت نخبگان و حمل و نقل و خودرو و محیط زیست و فرونشست زمین و مرتع خواری و... تا تورم و کاهش ارزش پول ملی دچار مشکلات بی سابقه ای هستیم اما خیلی تمایل دارند تا بگویند همه چیز عالی است.
حالا امروز درست در زمانیکه ما بیش از حد نیازمند وحدت ملی و ارایش ملی در برابر تهدیدات داخلی و خارجی هستیم. کارهایی از جمله قانون عفاف و حجاب که تحت هیچ شرایطی قابل اجرا نیست و تنها منجر به تولید نارضایتی عمومی می شود در دستور کار قرار می گیرد و رئیس جمهوری که باید مساله اصلی او معیشت مردم و رفع عناصر مزاحم وحدت ملی باشد را درگیر کارهایی کرده که هیچ اولویتی برای کشور ندارد.
برای مسائل عمومی در همه جای دنیا خرد بشری راهکار اندیشیده شده و اینقدر مسائل پیچیده نیست؛ رجوع به افکار سنجی برای اجرای سیاست ها کاری بسیار ساده است وقتی ادعا می کنیم ۹٠ درصد مردم دنبال و پیگیر قانون عفاف و حجاب و اجرای فیلترینگ و... هستند خوب چه وحشتی یا ترسی از این بابت داریم که نظرسنجی کنیم و به خواست مردم تن بدهیم و دهان مخالفان و یا حتی مجامع بین المللی را ببندیم؟!
افسوس که واقعیت چیز دیگری است و همه می دانیم که موضوع مورد پذیرش عمومی نیست.
نکته اینجاست که چه شده و سیاست ها چگونه پیش می رود که نه در حوزه سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد و تورم و ارزش پول ملی که احدی از مسئولین کشور حتی توان یک پیش بینی ساده از نتایج سیاست های پیش رو و یا حتی تعهد ساده برای حل یک مشکل از ازدواج تا مسکن یا خودرو را ندارند؟!
من می پرسم که واقعا چگونه می توان و با چه ابزاری و چه پشتوانه از سوابق وفا به عهد به جامعه امید داد؟!
خیلی مشتاقم که به جای این عباراتی که سینه ادمی را به درد می اورد امروز به نقل از یک مسئول بنویسم
"مشکل مسکن حل می شود حتی تا بیست سال آینده"
مشکل تورم حل می شود حتی تا ده سال آینده؟!؟
کسی هست؟!؟
این مملکت درست شدنی است بلاشک
اگر بپذیریم خواست مردم اولویت دارد اگر بپذیریم اجرای سیاست های عمومی فقط با حمایت قاطع مردم محقق می شود اگر بپذیریم ما هم مثل همه جای دنیا نیاز به یک سیستم کنترل و ارزیابی داریم اگر بپذیریم که هر نهاد عمومی که نتواند نیازی از نیازهای عمومی را رفع کند خودش بخشی از مشکل است؛ اگر بپذیریم رقابت هسته مرکزی موتور پیشرفت و انحصار (به هر اسمی) سرطان اقتصاد هر کشوری است. اگر بپذیریم علاج واقعه را باید قبل وقوع گرفت اگر بپذیریم؛اگر بپذیریم این جامعه شناسان و این اقتصاددانان و... که با پول و امنیت و امکاناتی که همین مملکت فراهم کرده تا تربیت شوند باید به کار بیایند. اگر بپذیریم فرهنگ را با ابزار فرهنگی و اقتصاد را با ابزار اقتصادی و جامعه را با علوم اجتماعی باید سامان داد؛ اگر بپذیریم و بفهمیم که وقتی مشکلات حل نمی شوند احیانا ساختارها و سیاست ها مشکل دارد وگرنه تا ثریا می رود دیوار کج...
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی "
@nabeavamfaribi
بالاخره انجام شد...
در سال های اخیر سیاست نادرست دولت در گذاشتن سقف دریافتی در بیمارستان های دولتی؛ ضربه بسیار بزرگی به مردم وارد کرده است زیرا با تعدادی مشخص عمل جراحی سقف پرداختی پزشکان پر شده و این امر موجب شد که بیماران به بخش خصوصی ارجاع داده شوند.
اوج این مصیبت انجایی قابل درک است که یک عمل جراحی در بخش دولتی امروز یک دهم اعمال جراحی بخش خصوصی که زیرمیزی در آن بیداد می کند بوده و حالا برای همین دست مزد اندک هم سقف و مالیات پله کانی گذاشتند که نتیجه آن ضربات سخت و غیرقابل جبران برای بیماران و بدون استفاده ماندن ظرفیت بیمارستان های دولتی و عمومی غیردولتی بوده است. برخی از متخصصان متعهد و ایثارگر کشور با این وجود کنار مردم ایستادند و بر اساس گزارشات مستندی که به کانال واصل شده ماهانه تا صد میلیون تومان دچار سوخت پرکیس شدند و برخی دیگر به انجام تعهد خود وفادار و برخی ها هم عطای کار را به لقایش بخشیدند حالا اصلاح دیرهنگام این بخشنامه در سازمان تامین اجتماعی صورت گرفته و می تواند کمک زیادی به مردمی کند که زیربار تورم و زیرمیزی و.. له شده اند.
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی "
حکومت اسد باید سقوط می کرد
بلاتشبیه اگر آتش زیر کتاب خدا هم بگیرید قطعا بخاطر فراهم شدن اسباب ؛ وقوع امر حتمی است. حکومت ها به هر درجه از اطمینان محق بودن یا خدمت گزار بودن هم برسند اما اسباب حکومت داری را رعایت نکنند بلاشک سقوط خواهند کرد؛ طبق ویدیویی گزارش خبرگزاری فارس پنج دلیل برای سقوط حکومت اسد شمرده شده که دو بند اول آن عدم حمایت مردم بخاطر ناامیدی از حل مشکلات و عدم گشایش سیاسی و وفاق ملی بوده است این گزارش در حالی نشر داده شد که بر اساس انتخابات سال ۱۴٠٠ سوریه اعلام شد که ۷۸ درصد مردم شرکت کردند و ۹۵ درصد به اسد رای دادند؟!
اما انچه دیده می شود رقص و پایکوبی مردم و سجده شکر انها از رفتن اسد در تلویزیون های دنیا است.
اسد تنها بازیگر این سیرک مزخرف نبود و بشکند قلم ها و خفه باد و لعنت بر آنانکه می دیدند و می دانستند و جور دیگر بیان کردند.
اما تاریخ کلاس درس برای عبرت اموزی همه اقوام و همه افراد است و اکنون پرسش اساسی این است که آیا ماجرای اسد برای ما هیچ درس اموزی ندارد و همه مشق هایمان را خوب نوشتیم؟!
اگر بخردانه نگاه کنیم و بپذیریم که فلسفه شکل گیری نهاد حاکمیت و دولت در تمام اقصی نقاط دنیای متمدن پاسخگویی و رفع نیاز عامه است امروز در کشور ما اولویت ها چگونه شکل گرفته است که مسکن_سلامت_قدرت خرید_اشتغال_محیط زیست و منابع طبیعی _آب_هوا به این روز در امده و فیلترینگ و لایحه حجاب و ممیزی و... اولویت پیدا کرده است؟!
نظام سیاسی ما قطعا از نظامات سیاسی کشورهای حاشیه خلیج فارس به لحاظ دموکراسی و انتخابات و.. بسیار با سابقه تر است اما می ببینیم که بخش قابل ملاحظه ای از جوانان ما برای مهاجرت به کشورهای حاشیه خلیج فارس اقدام می کنند نه تنها انها که صاحبان کسب و کار و تولید هم راهی این کشورها می شوند.
با این حساب باید گفت که مجموع سیاست های ما به گونه ای بوده است که حتی افرادی که مساله انها نوع حکومت و سیاست و دین و.. نبوده از کشور فراری شدند.
من خیرخواهانه و به عنوان کارگزار کوچک و وفادار نظام عرض می کنم که تا دیر نشده باید اولویت های خودمان را پیدا کنیم و کشور را از این خودی و غیرخودی مخرب نجات بدهیم و دستبوس هر کسی باشیم که گره از کار مملکت باز کند. شان و شئونات این کشور با این ذخایر غنی و تمام نشدنی تحریم کردن است نه تحریم شدن؛ تعیین کننده بودن آرایش در مجامع بین المللی است نه تعیین شدن؛ اقتصاد بعد از سال ۱۹۹٠؛اقتصاد رقابتی و سرعت تصمیم گیری است نه اقتصاد انحصارات و اسثنائات؛ حکمرانی بعد از ۱۹۹٠ و بعد از فروپاشی شوروی حکمرانی تکیه بر تکثر است نه متکی بر اقلیت؛ برای بحث پوشش که این روزها با قانون جدید بهت برانگیز شده است راهکار این حقیر تمرکز دولت بر شئائر اسلامی در دستگاه های دولتی و واگذاری بعد اجتماعی به استان ها و اقوام است؛ مثل ایالات متحده امریکا که بسیاری از ایالات قوانین خود را دارند در حالیکه از نظر تصمیمات کلان تابع و متعهد به دولت فدرال هستند.
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی "
قدرت پنهان و موثر زیر دستان در سازمان های دولتی ایران
یکی از چالش های بزرگ مدیریت در ایران؛ عدم درک قدرت زیر دستان است.
گاها یک کارمند یا یک نیروی خدماتی به چنان قدرتی در سیستم تبدیل می شود که بخشی از قدرت مدیران ارشد را تصاحب می کند. اما این قدرت چگونه به دست می آید:
۱_در فقدان یک سیستم گزارش دهی چابک (در زمینه نظارتی یا اجرایی) زیر دستان اطلاعات را گاها سریعتر و حتی دقیق تر و جامع تر منتقل می کنتد و مدیران فاقد نگرش سیستمیک به جای تمرکز بر اصلاح سیستم فکر می کنند که زیر دستان در حال پنهان کاری یا خیانت هستند لذا از نظر روانی به این افراد وابسته می شوند و آنها را در تصمیمات خود شریک می کنند.
۲_به دلیل فقدان یک سیستم کنترل و ارزیابی علمی و دقیق؛ بقای مدیران بیش از هر چیزی به پروپاگاندا و جوسازی ها و... وابسته بوده لذا افراد دارای سر و صدا و.. میدان دار می شوند و مدیران به جای تمرکز بر عملکرد به حفظ و بها دادن به چنین افرادی بیشتر بها می دهند.
۳_به دلیل عدم فرهنک سازی مناسب در سازمان ها و ادارات دولتی ما؛ کارکنان و افکار عمومی داخلی هم به واقع تحت تاثیر اخبار ناصحیح قرار می گیرند؛ لذا خبر بیارها و خبر ببرها واقعا می توانند در داخل سازمان ها موج ایجاد کنند و مدیران توان لازم و حتی سیستم های درست برای مقابله ندارند؛ در حالیکه ورود کارکنان به مسائلی چون بقا یا عزل مدیران جز در بحث نظرسنجی علمی و دقیق و گزارش فساد و ناکارامدی باید جزو خطوط قرمز سازمان ها باشد.
۴_سطح و شان مدیریت در ایران به دلیل تولید قدرت های موازی و بیرونی_عدم وجود یک سیستم رتبه دهی درست_تنزل امینیت شغلی_عدم تناسب امکانات و اختیارات با وظایف_تمرکز گرایی در ستادها و.. به شدت تنزل یافته و این مساله باعث ایجاد فضا برای نقش آفرینی مخرب پرسنل زیر دست می شود.
۵_فقدان آموزش مهارت های ارتباطی در پروتکل های اموزشی مدیران نیز آنها را در درک این نقش افرینی مخرب ناتوان می کند.
اما اینکه چگونه مدیران به پرسنل جز قدرت می دهند و چگونه آنها به اهداف مسموم دست می یابند و حتی مدیران سالم را جزیی از جریان فساد و چرخ دنده جریان باندی می کنند؛ مساله ای است که در نوشتار بعدی به استحضار می رسد.
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
اشتباهات مهلک فعالان مبارزه با فساد در ایران( ۲)
در یادداشت اول به این مطلب اشاره کردیم که شناخت جریان فساد مهم تر از شناخت مفسده است.
در طول سال هایی که در نظارت و اجرا بودم نکاتی در مورد مشخصات اختصاصی جریان فساد باید تذکر بدهم که شناخت افراد فاسد را از دل این جریان راحت تر می کند و می بایست روی آن نکات دقت کرد مهم ترین ویژگی هایی که در جریان فساد می توان دید:
۱_حرکت اتوبوسی یا اصطلاحا گله ای به سمت سازمان ها و وزارت خانه ها
۲_فرار از رسانه ها و پرسش و پاسخ با آنها یا تمایل به پاسخگویی به سوالات از پیش گزیده شده
۳_عدم تمایل به بازنشستگی و مقاومت در برابر آن
۴_مدیریت گعده ای (فارغ التحصیلان یک دانشگاه یا همشهری ها یا مدیریت فامیلی)
۵_مقاومت در انتشار اسناد اداری و مالی یا همان دسترسی آزاد به اطلاعات
۶_اسنثنا پذیری قوانین در مورد افراد مختلف
۷_افراط و تفریط در انجام امور
۸_بسط بساط، تملق: بدون هیچ تردیدی جایی که تملق رواج می یابد فساد حتما متولد می شود
۹_استاندارد دوگانه یا چندگانه در انتصابات
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
مهلک ترین اشتباه فعالین مبارزه با فساد در ایران چیست؟
مهلک ترین کار در مسیر مبارزه با فساد عدم تشخیص مسیر و جریان فساد است که متاسفانه ببشتر فعالان مبارزه با فساد در ایران در این جریان شناسی مشکل دارند و دیر به آن پی می برند و عمر خود را صرف اثبات موارد فساد میکنند .
برای فهم این مساله یک مثال می زنم:
وقتی می بینید که یک مقام ارشد مثلا یک وزیر؛ گزینه ای برای پست معاونت از بین ده ها نفر انتخاب می کند که فساد این گزینه محرز است؛ و با افشای اسناد از انتصاب آن فرد منصرف می شود و گزینه دوم را معرفی می کند که او هم دارای پرونده فساد مالی است و با افشای فساد انتصاب این فرد هم منتفی می شود و حالا گزینه سوم و به همین منوال گزینه سوم هم منتفی می شود.. اینجا دو تفسر وجود که
۱_ عجیب وزیر شنونده ای و ضد فسادی داریم که اگر یک فرد فسادی داشته باشد را نصب نمی کتد
۲_عجب وزیر فاسدی داریم که بین این همه آدم پاک و حسابی؛ هر گزینه ای را که او نشانه می رود و اتتخاب می کتد؛ دارای فساد مالی است.
در دنیای امروز با این سطح از اشراف اطلاعاتی و داده ها و.. گزینه دوم معقول تر و کاملا با عقل منطبق است.
در واقع باید در نخستین گام رفتار افراد و جریانات فاسد تحلیل گردد و نه موارد فساد؛ زیرا بالاخره ممکن است گزینه فاسدی انتخاب شود که اطلاعاتی از او تا کنون نشر داده نشده باشد.
در جهت نشر و تبادل آرا پیرامون جریان فساد و ویژگیهای مدیران فاسد مطالبی با توجه به تجربیاتم در حوزه نظارتی نشر خواهم که امیدوارم به کار صاحب نظران و قشر تحصیل کرده و صاحب تحلیل جامعه بیاید و مثال هایی از این باب در کانال "نه به عوام فریبی" خواهم داشت.
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
ده شاخص و قرائن مدیران فساد ستیز
یکی از چالش های بزرگ سوت زنان در ایران بحث مبارزه با فساد و شناسایی مدیران فساد ستیز است که در تعریف آنها نمی توان به نقطه واحدی رسید؛ زیرا علاوه بر پیچیدگی های انسان امروزی و جریان های سیاسی که شناخت هویت انها به غایت دشوار است؛ تعریف فساد نیز در ذهن همه ما یک شکل نیست اما در حوزه رفتار می توان به قرائنی روشن رسید که نشان دهد مدیران فساد ستیز هستند یا خیر:
۱_شنونده های خوبی هستند و مشتاقانه به طرف سوت زنان حرکت می کنند؛ تو گویی که طفلی برای شیر مادر بی قرار است.
۲_امنیت شغلی سوت زنان و گزارش دهندگان برای آنها مهم است.
۳_سرشناس ترین و قوی ترین افراد را از منظر پاک دستی و برخورد با فساد به عنوان بازوهای نظارتی به کار می گیرند.
۴_سیستماتیک و فرایندی نگاه می کنند و به قواعد اولیه چون منع تعارض منافع؛ منع دوشغله گرایی؛ مدیران تمام وقت؛ شایسته سالاری و جدایی سیاست از اداره و از کجا آورده ای و... پایبند هستند.
۵_فاقد استاندارد دوگانه و استثنا در مبارزه با فساد هستند.
۶_دارای ارزیابی کمی و کیفی و سیستم ارزیابی و کنترل هستند.
۷_بروکراسی ستیز هستند و به سازمان های غیرعمودی و افقی تر و پویا اعتقاد دارند.
۸_دارای سبک درهای باز و اندیشه دسترسی آزاد به اطلاعات هستند.
۹_ فاقد آدم های مادامالعمر بوده و به گردش نخبگان معتقدند.
۱٠_به سرمایه های اجتماعی و آرای نخبگان اهمیت می دهند و به آنها پاسخگو هستند.
این ده خصیصه را از مهمترین و بارزترین وجوه مدیران شفاف می دانم و معتقدم؛ اینها پارامترهای اصلی بوده که اگر در مدیرانی یافت شود باید به آنها کمک کرد در غیر اینصورت تلاش برای اثبات سلامت یا بی گناهی و گناهکار بودن افراد با پیچیدگی های رفتاری انسان امروزی کاری بسیار دشوار است.
مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 days, 19 hours ago