𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
💭
چشمان روشنم را ،
نه عسلی
و نه به رنگ قهوه ای ناب بنامید
به حرمت برگهای عاشق پاییز
رنگ چشمهایم را
پاییزی بخوانید 🧡🍁🍂👁
💭
آنهایی که مرا میشناسند
میدانند
آخرین ها در امید، پناه و اشک برای من نوشتن است
من همیشه اسمافرشی نیستم
یک وقت هایی زبانِ کلمات را هرس میکنم کتاب شعر هایم را قایم میکنم ؛
اجازه میدهم کتابخانه خاکی شود تا هر کس از کنار کتاب های شعر نو رد شد فکر کند لای کتاب ها هرگز گشوده نشده است
بگذار مردم هرطور که دوست میدارند اندیشه کنند، چرا که هرگز برای حرف زدن پولی پرداخت نمیکنند برای همین است مفت مفت فکر میکنند و کیلو کیلو حرف میزنند و نگران بهایشان نیستند!
آنها فکر میکنند غم آدمی که کم شد با غولِ قلم عشق بازی میکند
حال آنکه کلمات همچون نامه های هفتاد و چند ساله ی خاک خورده در زیرزمین خانه ی قدیمی به قلبم میچسبد؛
و من در حالی که لکه های قطرات اشک مادربزرگ را در انتهای کاغذ ها میبینم نوشتن را آغاز میکنم
درست مثل یک ابرازِ قهوه سازی در نیمه ی شب است که به داد بی خوابی پدر میرسد.
کلمات برای اغلب اوقات توده ای از نگرانی وغم را لای پارچه ای میگدازانند و بیمنت به مصاف نامه های بی جواب ِزن دایی میروند
آخر سربازِ عاشقی که در جنگ کشته شد شوهرِ زن دایی بود
و زندایی حلقه ی ازدواجش را هرگز از انگشتش رها نکرد
بلکه یک تکه سنگ سنگین از زمینِ حیاط برداشت و به انگشترش کوبید
چهل سال است بر خلاف چشمان ضعیف و قلب رنجدیده اش یک تک تاشِ آبی رنگ شکسته در انگشتش میدرخشد!
آخر مگر غمِ کارکشته بهاین سادگیها شانه خالی می کند؟
غم سر میرسد که بماند
رشد کند
زاد و ولد کند
و هر چند وقت یکبار طغیان کند و به ریش شادی بخندد
غم هیچ گاه از بین نمیرود
فقط گاهی کمی آن طرف تر میرود تا شادی به زور خودش را در کنار اندوه جا کند
برای همین است جای شادی همیشه تنگ است.
?
دست من اگر بود،
بویت را به باد میسپردم، تا ببرد،تا هر جا در خاطری، خاطره ای دل انگیز، زیر بار عبور ممتد زمان، مدفون مانده ،بیدار شود و لبی به عشق باز شود...
بارِ این فراق چند ساله را از دوشِ شب تاریک بر می داشتم و به آسمان روشن روز می بخشیدم...
دستِ من اگر بود،
چشمان منتظر را از نظاره ی ماه و آسمان ، به وصال تازه ای روشن می کردم،
دست من اگربود؛
عزیزم
کاش دستِ من بودی...
?
هر جا که از عشق سخن به میان آمد،
تو را به یاد آوردم
هر چه شنیدم تو بودی.
هر چه خواندهام تو.
یاد تو ادبیات را زنده میکند
یاد تو، میآید در کلاس درس. در شعر مینشیند، از زبان استاد جاری میشود و بعد بیآنکه بدانم کجایم مرا به آغوش میکشد و میبوسد .
من سالها عشقت را همنشین اشکها و کاغذهایم کردم
از ناممکنترین خواهش قلبم یعنی «از تو»گفتهام.
از مسافری که حتی خداحافظیاش هم نصیب من نشد.
از چَشمهای چشمانتظارم که حتی نمیتوانست تو را بدرقهی هجرت کند.
از خدایمان خواستم رنجهای غربت تو را بر من بی افزاید، به گمانم این خواستهام را خدای بزرگمان بر من برآورده کرد، بی تو من در شهر خودم هم غریبترینم.
غریب و دلتنگ!
شبها رو به آسمانها از تو گفتهام، یادِ تو خورشید را نیز زنده میکند.
تو را به خدایمان سپردهام، به نور، به عشق.
?
شاید شبی بیاید
ازپنجره ی نمیه باز
یا شاید سربرآورد از گلدان کنج اتاقم
یا شاید در جیب پیراهن قدیمی چهارخانه ایم یافتمش
یا که شاید عزمشرا جزم کرده که دیگر برنگردد
اما من همیشه به دنبالش میگردم
در بیداری
یک قدمی خواب با پلک های سنگین
افکارم را سبک سنگین میکنم
که ببینم کجاست
کجاست شادی؟
به قلمِ #سحرفکور
?
بگذار در آغوش تو ،
آرام بگیرم ...
دلچسب ترین ،
شیوه
جان باختن است
این ...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago