*🔺*همه ما تجربه حافظه بهتر بعد از یک خواب شبانه را داشته ایم. زمانی که به خواب می رویم، مغز ما به طور فعال تجربیاتی که در طول روز داشته ایم را تکرار می کند.

🔺هیپوکمپ نقش فعالی در تثبیت حافظه ما دارد.

🔺اکنون، مطالعات نشان می دهد که تنفس، امواج مغزی کوتاه در هیپوکمپ (spindles and ripples) را جهت تثبیت حافظه در طول خواب هماهنگ می کند.

🔺بنابراین باید در نظر داشت که اختلالات تنفسی در طول خواب ممکن است در فرایند تثبیت حافظه و عملکرد شناختی تاثیر منفی دارد.**

📚منبع:
http://dx.doi.org/10.1073/pnas.2405395121

🔴همدلی در دمانس فرونتوتمپورال

*🔺*از دست دادن همدلی (empathy) یکی از علائم اصلی نوع رفتاری دمانس فرونتوتمپورال (bvFTD) است.

🔺به نظر می رسد این جنبه از بیماری، از کاهش سایر توانایی های اجتماعی-عاطفی و شناختی در bvFTD مستقل است.

🔺در یک مطالعه، محققان با استفاده از تصویربرداری fMRI بررسی کردند که چگونه فعالیت مغزی افراد سالم و بیماران مبتلا به bvFTD هنگام مشاهده تصویر ورود سوزن به پوست تغییر می کند.

🔺پاسخ مغز به همدردی برای درد (EFP) از طریق تفریق سیگنال وابسته به سطح اکسیژن خون (BOLD) در شرایط کنترل از سیگنال در شرایط درد محاسبه شد.

📍در این مطالعه، EFP به حوزه عاطفی و شناختی تقسیم شد.

- حوزه عاطفی: به صورت "تجربه احساس وضعیت عاطفی یا حسی-حرکتی دیگران" تعریف می شود. یعنی فرد به صورت نیابتی/جانشین آن حس را تجربه می کند.

- حوزه شناختی: همدلی شناختی، تا حد زیادی مترادف با "نظریه ذهن" یا "ذهن سازی" است، و به صورت "توانایی درک دیدگاه دیگران در حالی که تمایز بین وضعیت ذهنی خود و فرد دیگر حفظ می شود" تعریف می شود.

📌در افراد عادی، افزایش چشم گیر سیگنال های BOLD در طول EFP مشاهده شد (دوازده منطقه مغز)، اما در بیماران bvFTD تنها در دو منطقه افزایش مشاهده گردید.

📌بیماران کاهش سیگنال BOLD در مناطق مغزی مرتبط با حوزه عاطفی نشان دادند. اما در مورد حوزه شناختی این کاهش مشاهده نشد.

🔺بیماران bvFTD پاسخ های مغزی کمتری در مناطق مربوط به پردازش همدلی نشان می دهند. این یک علامت کلیدی در بیماران است و بر رفتار اجتماعی او وهمچنین قضاوت دیگران از وی تأثیر می گذارد.**

blood oxygen level–dependent (BOLD)
empathy for pain (EFP)

📚منبع:
doi:10.1001/jamanetworkopen.2024.48601

سخنرانی دکتر مریم نوروزیان در کنگره نوروساینس: جایگاه زنان در علوم اعصاب

🔴سطح فلزات و عملکرد شناختی

*🔺*مطالعات قبلی نشان داده که سطوح بالای فلزات باعث آسیب های عصبی و نقص‌های حرکتی و شناختی می ‌شود.

🔺مطالعه ایی که اخیرا در ژورنال JAMA منتشر شده بیان می کند سطوح بالاتر فلزات در نمونه ادرار می تواند با عملکرد شناختی ضعیف تر و افزایش احتمال دمانس مرتبط باشد.

🔺آرسنیک، کادمیوم، کبالت، مس، تنگستن، اورانیوم و روی با افزایش خطر دمانس مرتبط بودند (افزایش خطر در دامنه ایی از 1.15 برابر برای تنگستن تا 1.46 برای اورانیوم).

🔺از آنجایی که قرار گرفتن در معرض فلزات و محیط در بدن قابل تغییر است، این یافته ها و بررسی نمونه ادراری می تواند در غربالگری زودهنگام و مداخلات دقیق برای پیشگیری از دمانس کمک کننده باشد.**

📚منبع:
doi:10.1001/jamanetworkopen.2024.48286

*🔵 آیا امواج موبایل خطر سرطان مغز را افزایش می دهد*؟

🔅 ارتباط بین امواج تلفن همراه و سرطان از دغدغه های قدیمی همه ما بوده است. آیا واقعا این امواج موجب افزایش خطر بدخیمی های مغز می شوند؟ اخیرا در یک مطالعه بین المللی که با حمایت سازمان بهداشت جهانی انجام شده است و در آن 11 متخصص از 10 کشور شرکت داشتند، سعی شده است به این پرسش پاسخی مستند بدهند.

🔅 این متخصصین نتیجه 5000 مطالعه را که در فاصله بین سالهای 1994 و 2022 انجام شده است انالیز کرده اند و مقاله مربوطه را در ژورنال Environmental International منتشر نموده اند.پیشتر در سال 2011 آژانس تحقیقاتی سرطان وابسته به سازمان بهداشت جهانی، احتمال کارسینوژن بودن تماس با امواج رادیویی را مطرح کرده بود.اما در مطالعه حاضر دیده شد که امواج رادیویی شامل امواج موبایل حتی در استفاده طولانی مدت ( ده سال وبیشتر) موجب افزایش خطر سرطان های مغزنمی شود و حتی در کودکان چنین خطری را در پی ندارد و شانس لوکمی را هم افزایش نمی دهد.

🔅 نکته جالب این است که یکی از محققین این مطالعه می گوید با افزایش تعداد برج های رادیویی،حتی از میزان Radiation دریافتی کاسته می شود و بنابراین از این نظر گسترش کاربرد موبایل جای نگرانی ندارد

🔅 البته محققین در دو مورد مخاطب را دعوت به احتیاط در تفسیر نتایج مطالعه کرده اند و دلیل آن هم کوچک بودن حجم نمونه در مطالعات مربوط به این دو مورد است که میزان اطمینان را کاهش می دهد:

1. در مورد احتمال بروز بدخیمی مغزی در کودکان متعاقب تماس با امواج رادیویی محیطی ساطع شده از سایت های ثابت

2. در مورد تماس شغلی با امواج رادیوفرکانس و خطر بدخیمی مغزی

🔅 در پست دیسکاشن ( کامنتها) نتایج به لاتین و با جزییات بیشتر آمده است.

دکترموسی عطازاده

🌿

https://doi.org/10.1016/j.envint.2024.108983

🔴مصرف اوپیوئیدها و بروز دمانس

*🔺*مصرف جهانی اوپیوئیدها (ترکیبات مخدر) در طول بیست سال گذشته بیش از دو برابر شده است.

🔺این ترکیبات در پزشکی اغلب برای درمان دردهای مزمن استفاده می ‌شوند.

🔺اگرچه به نظر می رسد که عوارض نورولوژیک این ترکیبات مانند تغییر شناخت، هذیان و... برگشت ‌پذیر باشد، اما اوپیوئیدها ممکن است عوارض ماندگارتری در مغز داشته باشند. تغییرات مغزی مرتبط با آلزایمر (رسوب بتا آمیلوئید و تاو) در نمونه های پس از مرگ در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد مخدر مشاهده شده است.

🔺یک مطالعه ملی بیست ساله در دانمارک به بررسی ارتباط مصرف اوپیوئیدها در شرایط غیر از سرطان و خطر ابتلا به دمانس پرداخته است.

🔺شرکت کنندگان سالمندانی بودند که به دلایلی غیر از سرطان و یا اعتیاد از اوپیوئیدها استفاده می کردند.

📍پرمصرفترین ترکیبات اوپیوئیدی شامل مورفین خوراکی، اکسی کدون و ترامادول خوراکی بود.

📌به طور کلی، مصرف تجمعی ۹۰ دوز تام استاندارد (TSD) یا مقادیر کمتر از آن با دمانس مرتبط نبود.

📌افزایش خطر دمانس در مصرف ۹۱ تا ۲۰۰ TSD:
افراد ۶۰ تا ۶۹ سال: ۱/۳ برابر افزایش
افراد ۷۰ تا ۷۹ سال: ۱/۲ برابر افزایش
افراد ۸۰ تا ۸۹ سال: ۱/۵ برابر افزایش

📌افزایش خطر دمانس در مصرف بیش از پانصد TSD :
افراد ۶۰ تا ۶۹ سال: ۱/۶ برابر افزایش
افراد ۷۰ تا ۷۹ سال: ۱/۱ برابر افزایش
افراد ۸۰ تا ۸۹ سال: ۱/۲ برابر افزایش

📌ارتباط آماری معنی داری بین مصرف اوپیوئید و دمانس در افراد نود ساله یا بالاتر مشاهده نشد.**

total standardized doses (TSDs)

📚منبع:
doi:10.1001/jamanetworkopen.2024.45904

فروید، هرگز مطالعات خود را در مورد زنانگی کامل یا قطعی ندانست و شاگردانش را تشویق کرد که به کاوش در این "قاره تاریک "ادامه دهند. جمله پایانی یکی از آخرین آثار او در ارتباط با زنانگی این است که: «اگر می‌خواهید درباره زنانگی بیشتر بدانید، از تجربه زندگی خود پرس و جو کنید، یا به شاعران مراجعه کنید، یا صبر کنید تا علم بتواند اطلاعات عمیق تر و منسجم تری ارائه دهد» .
زنان روانکاو ، هم با بهره گیری از پدر روانکاوی وهم با نگاه نقادانه به او ،از حاشیه به میدان وارد شدند و به بازشناسی دوباره " جنس دوم " پرداختند. آنها "بیگانگان هوشیار" سرزمین پدری شدند تا چراغی بر "تاریکی" این" قاره" بیفکنند و دوباره زن و زنانگی را در نگاهی کامل تر و بدون سرکوب همیشگی مردانه خلق کنند .به قول سیکسو آنها با نوشتار زنانه اشان طلسم مدوسا را شکستند و موهای او را از مارها نجات دادند و او را بخنده واداشتند.

در این سفری که باهم آغاز کردیم از زنانگی در دیدگاه فروید شروع می کنیم و در ادامه به کلاین ، هورنای و آبراهام و دویچ و دیگران..می پردازیم و در انتها، نگاه روانکاوانه و متفاوت کریستوا را در باب زنانگی، بررسی می کنیم و به گوشه و کنار ادبیات و سینمای زنانه هم نگاهی گذرا خواهیم داشت.