با خالق هستی

Description
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago

5 months, 2 weeks ago

✳️ زندگی آگاهانه

زندگی مدرسه‌ای برای آموختن حقیقت هستی است. ولی این فقط وقتی ممکن است که تو هشیار باشی.تو حتی وقتی که به‌نظر هشیار می‌آیی [یعنی حتی زمانی که الکل هم مصرف نکرده باشی] هشیار نیستی.

فقط خودت را تماشا کن: در خیابان راه می‌روی، با مردم صحبت می‌کنی، در بازار خرید می‌کنی…. به نظر آگاه هستی؛ اما چنین نیست.

وقتی که راه می‌روی تماشا کن:آیا این یک روند مکانیکی است، درست مانند یک آدم‌آهنی، و یا یک روند آگاهانه است؟ و تعجب خواهی کرد که تفاوت این دو روند را بدانی. حالا سعی کن چند قدم را آگاهانه برداری تا تفاوت را ببینی ـــ وقتی آگاهانه قدم می‌زنی تمام بدن با جهانِ هستی تنظیم است و یک احساس آسودگی و زیبایی و خوشی در راه رفتن آگاهانه وجود دارد.

«آگاهی» تو را به جهانِ هستی پیوند می‌زند.
«ناآگاهی» تو را در خودت بسته نگه می‌دارد.

در ناآگاهی، تو هیچ اتصالی با جهان هستی نداری. اما در آگاهی، با تمامی هستی مرتبط هستی ـــ از کوچکترین تیغه‌ی علف تا بزرگترین ستارگان در فاصله‌ی میلیون‌ها سال نوری. انسان آگاه درست مانند تو است، ولی درونش نوری وجود دارد؛ و درون تو تاریکی است.

تو بدون اینکه بدانی کیستی، پیوسته کارهایی را انجام می‌دهی. وقتی صحبت می‌کنی، هشیار باش و تعجب خواهی کرد که وقتی در ناهشیاری صحبت کرده‌ای چقدر مشکل درست کرده‌ای، چقدر مشاجره و مبارزه خلق کرده‌ای ـــ فقط با حرف زدن! فقط فکر کن: اگر حرف نمی‌زدی و فردی ساکت بودی، ۹۹٪ از مشکلات تو وجود نداشتند. این دردسرها از حرف‌زدن ناآگاهانه‌ی تو سرچشمه گرفته‌اند!

چیزی می‌گویی و همسرت فوراً آن را سوءتفاهم می‌کند. و هیچ راهی برای توضیح‌دادن تو وجود ندارد، او روش خودش را برای تفسیر سخنان تو دارد. زنان و شوهران آهسته‌آهسته دیگر باهم حرف نمی‌زنند زیرا هر دو فهمیده‌اند که این حرف‌ها به مشاجره ختم می‌شود و در نهایت به گریه و زاری و پرتاب کردن اشیاء منزل!

چه دنیای عجیبی! یک گفتگو به جیغ و فریاد و پرتاب بالش‌ها ختم می‌شود! ولی دلیلش حرف زدن نیست، دلیلش حرف‌زدنِ ناآگاهانه است.و در مورد سایر فعالیت‌ها هم همین صدق می‌کند. آنها رنج و درد بیشتری برایت می‌آورند، ولی تو بازهم همان کارها را دوباره و دوباره انجام می‌دهی. انسان ناآگاه محکوم است که بارها و بارها در همان چاله سقوط کند.

**انسان آگاه هم اشتباه می‌کند،
ولی یک اشتباه، یک بار!

انسان آگاه حتی از اشتباه خود نیز درس می‌گیرد. او چیزی بسیار ارزشمند را آموخته است ـــ که این کار او اشتباه بود و آن را دوباره تکرار نخواهد کرد. و اینگونه آهسته‌آهسته تمام اشتباهات رها می‌شوند؛ زندگی یک رقص ساکت و شاد می‌گردد.**

#اشو
?«از مرگ به جاودانگی»
آخرین سخنان اشو در آمریکا: از دوم آگوست تا ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۵
مترجم: م.خاتمی / اردیبهشت ۱۴۰۳ جلد سوم
@oshowords

7 months, 1 week ago

نمونه ای از ماتریکس

@bakhaleghehasti

9 months ago
***✳️*** **تفاوت عشق و شهوت**

✳️ تفاوت عشق و شهوت

?در عشق، دیگری مهمّ است؛
در شهوت تو مهمّ هستی.

?در شهوت تو فكر می‌كنی دیگری را وسیله‌ی خوشحالی خودت قرار دهی؛ در عشق تو فكر می‌كنی كه خودت چگونه وسیله شوی.  

?در شهوت تو دیگری را فدا می‌كنی؛ در عشق، خودت را فدا می‌كنی.

?عشق یعنی بخشیدن و دادن؛ شهوت یعنی گرفتن و به‌دست آوردن.

?عشق یك تسلیم است؛ شهوت یك تهاجم است.

?اشو
@oshowords

9 months, 3 weeks ago

...
به یاد داشته باش که همیشه اثبات چیزی بطور مثبت بسیار دشوار است. ولی بیان یک جمله‌ی منفی بسیار آسان است.برای نمونه، اگر بخواهی ثابت کنی که خدا وجود دارد، بسیار دشوار است. زندگی‌ات باید از آتش ریاضت‌ها گذر کند. حتی آنوقت هم مشخص نیست که گواه آن رخ بدهد ـــ در این زندگی، در زندگانی‌های بسیار؟!! ولی همین حالا می‌توان اثبات کرد که خدا وجود ندارد! این مشکلی ندارد. فقط قدری مهارت در مباحثه مورد نیاز است. لازمه‌ی خداناباوربودن، داشتن هوشمندی و کارآمدی زیاد نیست؛ احمق‌ترین احمق‌ها می‌تواند یک خداناباور باشد.

داستانی مشهور از ایوان تورگنیف وجود دارد با عنوان: “ابله بزرگ”
مرد حرّاف و ابلهی در یک روستا زندگی می‌کرد. او بسیار ناراحت بود زیرا هرچه که می‌گفت مردم او را مسخره می‌کردند. مردم عقیده داشتند که او فقط یک ابله پرگو و حرّاف است. حتی وقتی چیز درستی را بیان می‌کرد باز هم مردم به او می‌خندیدند. زندگی او با ترس آمیخته شده بود و شهامت حرف‌زدن نداشت. اگر حرف نمی‌زد مردم مسخره‌اش می‌کردند و اگر حرف می‌زد، باز هم مردم به او می‌خندیدند. اگر کاری می‌کرد مورد تمسخر دیگران واقع می‌شد، اگر هم کاری نمی‌کرد باز هم مردم او را مسخره می‌کردند.

روزی یک راهب به آن روستا آمد. آن شب این ابله به پای آن راهب افتاد و گفت: “برکتی به من ببخش. آیا تمام زندگی من باید با تسخر و ترس سپری شود؟ آیا من باید مانند یک ابله پرگو از دنیا بروم؟ آیا راهی هست که من قدری هوشمند شوم؟!”

راهب گفت: “راهی هست. به این کلام قصار عمل کن: «همه چیز را محکوم کن.»”
مرد گفت: “با این کار چه اتفاقی خواهد افتاد؟”
راهب گفت: “تو هفت روز این را انجام بده و دوباره برای دیدن من بیا.”
ابله گفت: “چگونه باید همه چیز را محکوم کنم؟”

راهب گفت: “هرگاه کسی چیزی گفت، یک جمله در نفی آن بگو. برای نمونه اگر کسی گفت: «چه خورشید زیبایی طلوع کرده،» تو بگو: «زیبایی آن در چیست؟ آن را ثابت کن. زیبایی کجاست؟ زیبایی یعنی چه؟ خورشید هر روز طلوع می‌کند، میلیاردها سال است که طلوع می‌کند. یک توپ آتشین است! زیبایی آن کجاست؟»
اگر کسی گفت که «سخنان مسیح بسیار عاشقانه هستند،» تو فوری روی او بپّر و بگو: «چه چیز عاشقانه‌ای در سخنان او هست؟ چه چیز مخصوصی دارد؟ چه حرف تازه‌ای زده است؟ امثال این حرف‌ها بسیار زده شده است؛ چیز تازه‌ای نیست و کهنه شده است؛ تمامش قرض گرفته شده از گذشتگان است.» تو فقط انکار کن و نفی کن.
اگر کسی گفت: «چه زن دلربایی، ‌زیبایی او را ببین!» تو فوری بگو: «کجایش زیباست؟ که چی که بینی او قدری ظریف‌تر است؟ که چی اگر پوست او قدری سفیدتر است؟ جذامی‌ها هم پوست سفیدی دارند! کدام زیبایی؟ آن را ثابت کن!»
تو باید از همه درخواست سند و گواه داشته باشی و یادت باشد که همیشه از موضع منفی صحبت کنی. بگذار آنان مثبت باشند و تو در جایگاه منفی بمان. پس از یک هفته برگرد.”

هفته‌ی بعد که او برگشت، تنها نیامد؛ بسیاری از مردم مرید او شده بودند! او را همراهی می‌کردند. حلقه‌های گل بر گردن او انداخته بودند. ارکستر موسیقی همراه داشتند. او به راهب گفت: “راهکار تو خوب عمل کرد. تمام روستا مجبور شدند ساکت شوند. هر کجا می‌روم جلوی من سرخم می‌کنند. در میان مردم شایع شده که من یک نابغه‌ی بزرگ هستم. هیچکس نتوانست در برابرم پیروز شود. حالا چه باید بکنم؟”

راهب گفت: “حالا هیچ کاری نکن، فقط با همین بمان. اگر می‌خواهی جایگاه خودت را حفظ کنی، هرگز وارد چیزهای مثبت نشو. اگر کسی از خدا سخن گفت، فوراً بی‌خدایی را به میان بیاور. هرچه که گفته می‌شود تو همیشه یک جمله‌ی منفی در نفی آن بگو. هیچکس قادر نیست تو را شکست بدهد زیرا ردکردن یک عبارت منفی بسیار دشوار است. اثبات یک جمله‌ی مثبت بسیار سخت است.”

برای اثبات وجود خدا نیاز به هوشمندی عظیمی هست، یک حساسیت بسیار ظریف مورد نیاز است. نیاز به بیداری کامل قلب هست. نیاز به یک وضعیت خالص و پاک از آگاهی هست. حداقل قدری نور در درون مورد نیاز است. ولی برای انکار الوهیت نیاز به هیچ‌چیز نیست. در انکار الوهیت هیچ تعهدی وجود ندارد. برای همین است که مردم دنیا بسیار سرزنشگر و منفی‌گرا شده‌اند.

?اشو
?«مرگ مقدس است»
تفسیری بر کتاب هندی “بمیر، ای یوگی! بمیر”
سخنان اشو از اول تا دهم اکتبر ۱۹۷۸
مترجم: ‌م.خاتمی / خردادماه ۱۴۰۲
@oshowords

11 months, 1 week ago

? بودا میگوید:
اگر با همسر مرد دیگری همبستر شوی
با دردسر همبستر شده ای
خواب تو منقطع میشود
شرافت خود را از دست میدهی،
به تاریکی سقوط میکنی..

این سخن بودا را نباید به شکلی سطحی نگاهش کرد.
باید به درک عمق این سخن رسید.

در مورد همسر مردی دیگر چه میتوان گفت؟
حتی زن و یا شوهر خودت کفایت میکند تا تمام زندگی ات آشفته شود.
اگر به آن‌ درک واقعی نرسیده باشی.

بودا میگوید:
آیا هنوز از این پدیده آگاه نشده ای؟
آیا زن خودت کافی نیست تا تو را هشیار سازد؟
آیا شوهر خودت کافی نبوده تا به این بازی توقعات و انتظارات احمقانه از یکدیگر پایان بدهید؟ ولی ذهن پیوسته ادامه میدهد.

ذهن میگوید: این زن خوب نیست، شاید زنی  دیگر خوب باشد. کسی چه میداند؟ اگر با این زن جور نیستم، شاید با زنی دیگر جور بشوم و خوشبختی را بچشم ...

اما بدان که تو نمیتوانی با هیچکس خوشبخت باشی، زیرا خوشبختی هیچ ربطی به دیگری ندارد، خوشبختی چیزی است که تو باید در درونت آن را خلق کنی.
تو میتوانی خوشبختی ات را با دیگری سهیم شوی، اما نمیتوانی آن را از دیگری طلب کنی.

بودا میخواهد بگوید اگر در دیگری به دنبال خوشبختی باشی همیشه به دنبال دردسر خواهی بود.
هرگاه که برای خوشبختی خودت به دیگری وابسته باشی، درخواست دردسر کرده ای، آنگاه تو تبدیل به موجودی وابسته خواهی شد. و وابستگی همان دردسر است.
آنگاه با دردسر همبستر شده ای
آنگاه دیگری تبدیل به جهنم میشود و با وابسته شدن به دیگری تو یک برده خواهی شد ... و اینگونه خواب تو منقطع میشود.
آرامش تو برهم میخورد.
استراحت تو از دست میرود.
زندگی ات یک اختلال دائمی میشود.
زیرا تو سعی داری از دیگری بهره کشی کنی و دیگری نیز میکوشد از تو بهره کشی کند.
آنگاه شرافت خود را از دست میدهی.
وقارت، زیبایی ات و صداقت تو از دست خواهد رفت ...

?اشو
@oshowords

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago