?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 Monate, 1 Woche her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 Monate, 1 Woche her
**جمهوریخواهی که بیپیرایه با جمهوریخواهان سخن میگوید!
بابک خطی**
انتشار مقاله "رضا پهلوی یک گام به پیش؛ توپ در زمین سایر گروهها
https://t.me/basedonatruestory/1830
باعث ایجاد جنب و جوشی شد که باید آن را به فال نیک گرفت.
هرچند عمدهی نقدها بدان صرفا تکرار مواضع قدیمی و اغلب سلبی بود و از اشاره به محتوای متن و نقد آن اثری نبود.
به همین دلیل سعی میکنم کمی صحنه را شفافتر کنم و در مورد حال و آینده از همقطاران جمهوریخواهم سوالات روشنی
بپرسم.
مگر نه اینکه سیاست عرصه داد و ستدی است که قرار است در آن با حفظ اصول و ارزشهای دمکراتیک به آزادی و دمکراسی در ایران برسیم و پیش نیاز چنین خواستهای تحقق گذاری دمکراتیک است.
در سخنان اخیر رضا پهلوی نیز من صرفا یک قدم به جلوی موثر و بدون لکنت برای اتحاد را دیده و بدان "اشاره" نمودهام.
وقتی قبلتر در یادداشت "چراغ به دست بر گسل اختلافان میان جمهوری و پادشاهی خواهان" به امکان حضور موثر افراد خاندان سلطنتی گذشته در فرایند گذار دمکراتیک در صورت وجود شرایط مساعد و رعایت اصولی از طرف آنان اشاره کرده با مخاطب قرار دادن رضا پهلوی در مورد رعایت این اصول برای تحقق"شرایط مساعد" به طور شفاف سوال کردهام
حال وقتی که او در این سخنرانی اخیر به برخی از مهمترین این سوالات ورود و در مورد آن اعلام موضع کرده است؛ مثلا اینکه او برای نقش خود بین گذار و پس از گذار فرق میگذارد و میخواهد به گذار کمک کند، بر طبل اتحاد میکوبد با تندروها صف بندی میکند، از توسعه جامعه مدنی میگوید و ...
چه باید بکنم؟!
چون جمهوریخواهم آن را ندیده بگیرم؟!
خوب پس چرا اصلا آن سوالات را مطرح کرده بودم؟!
الان هم به نظر من فقط توپ برای پاسخ متقابل به این عملکرد در زمین سایر گروهها است؛ همینقدر پرکتیکال و منطق پرور!
نه قرار است اعتماد مطلق به فرد یا گروهی شود، نه عهد اخوتی ناگسستنی بسته شود، نه مسوولیت غیرمشروطی به کسی تفویض شود و …
معیار هم در همه جا رعایت اصول حقوق بشری و دمکراتیک است.
اگر هم میگویید که این کارها قبلا انجام شده و در ادامه به اجلاس کیپتاون و امثال ذلک استناد میکنید باید دقت نمایید که وجه دیگر این سخن این است که نماینده کل جریانهای جمهوریخواهان را علینژاد و اسماعیلیون فرض کردهاید و اگر هم منظورتان از سطح جمهوریخواهی این است، تازه باید توضیح بدهید چه کسانی، در کجا و بر اساس چه معیارهایی چنین نمایندگی را از طرف جمهوریخواهان به آنها سپردهاند؟
شاید هم مذاکراتی مستقل دیگری بین جمهوری و پادشاهی خواهان انجام شده و به بن بست رسیده که ما از آن خبری نداریم و لطفا آن را اطلاع رسانی کنید.
وانگهی! رضا پهلوی در این حد خواسته یا توانسته برای اتحاد قدم بردارد و بیایید بدبینانه فرض کنیم این گام را "فقط" در جهت منافع خود برداشته است.
نظر جمهوریخواهان در مورد اتحاد و ائتلاف با سایرین چیست؟!
آیا برای تحقق گذار به آن باور دارند، یا خود را برای تحقق یک گذار دمکراتیک کافی میدانند؟!
و اگر باور دارند برنامهشان برای آ چیست؟!
ضمنا اگر نظر اکثریت مردم در رفراندوم تعیین نوع حکومت، "مشروطه پادشاهی" باشد، برنامه آنان چیست؟!
مشارکت در قدرت یا قهر و تحریم و هل دادن یک مشروطه بالقوه دیگر به سمت سلطنت مطلقه؟!
اگر رای اکثریت مردم در رفراندوم "جمهوری" باشد چطور؟
چه تصمیم و برنامهای برای پادشاهیخواهان دارند؟
و مورد آخر؛ بالاخره این یک واقعیت است که برخی از مردم ایران پادشاهیخواه و اصلا سلطنت طلب هستند و رضا پهلوی را شاه میخواهند و مینامند.
حال اینکه او گفته مرا شاه نخوانید چون خدشه در انتخاب تمام مردم است و نقش من فعلا فقط برای گذار و تا زمان رفراندوم است"
کار صواب یا ناصوابی بوده است؟!
اگر کار درستی نبوده و فریبکارانه بوده. پس مصداق کار درست برای رضا پهلوی از نظر جمهوریخواهان چیست؟!
اگر وقتی میگوید مرا شاه نخوانید نادرست است! پس اگر بگوید "من شاه بلامنازع ایران و به دنبال ایجاد حکومت سلطنتی هستم"، درست است؟!
شاید هم جمهوریخواهان اساسا منکر وجود یک جریان طرفدار سلطنت در ایران هستند؟!
هرچه که باشد بالاخره باید انتخابی داشته باشند و آن را به روشنی در محضر جامعه اعلام نمایند تا برای مردم نیز فرصت برای آشنایی هر چه بیشتر برای شناخت آنان نسبتشان با گذار پدید آید!
در یادداشت "چراغ به دست.." نوشتم که نمیشود پشت مواضع دوپهلو پنهان شد و به تحقق گذار امید بست؛
آنجا پادشاهی خواهان و رضا پهلوی را در این مورد مخاطب قرار دادم.
حالا هم از جمهوری خواهان برای پاسخگویی در این موارد خواهش میکنم.
سوالاتی که پاسخ به آنها فضا را شفاف نموده، پیشنیاز رنگ حقیقت گرفتن یک گذار دمکراتیک است.
https://news.gooya.com/2025/02/post-95525.php
بابک خطی
گام بعدی جمهوریخواهی؛ مونولوگ یا دیالوگ
جیران مقدم
سخنرانی اخیر رضا پهلوی و پاسخگویی به سوالات مطرح شده در حاشیهی کنفرانس مونیخ، الزامی برای سایر گروهها پدید میآورد تا در این بزنگاه که تمامی تحلیلها بر احتمال وقوع تغییری نزدیک در شرایط ایران گواهی میدهند به برآورد نیروها و امکانات خود بپردازند و فعالانه در بحث گذار و شرایط خود برای شرکت در کمیتهی گذار به صورت مشخص و واضح اقدام نمایند چرا که سکوت امروز شرایط فردا برای عدم تحقق دموکراسی را هموار میکند و به تکرار پنجاه و هفتی دیگر میانجامد. در این میان نگاهی به آنچه رضا پهلوی روی میز گذاشته و لزوم کنشگری در قبال آن را مرور میکنیم.
متن یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
گفتگوی ویژه من با بابک خطی پزشک و خبرنگار
جمهوری اسلامی، برنده بازی "لمپن-اپوزیسیون" ها
بابک خطی
۰۳/۱۰/۱۰
https://www.asre-nou.net/php/view.php?objnr=64099
توهین اخیر جمعی از منسوبین به سلطنتطلبان به مزار غلامحسین ساعدی معروف به گوهر مراد (نویسنده و نمایشنامه نویس معروف ایرانی) اقدامی تاسف برتگیز و سخیف بود که زخم کهنهی چند دهه توهین و تکفیر "دوسویه" را بازگشود.
این یادداشت قصد دارد در دو سطح به تعمیق و موشکافی این مساله بپردازد و به راهحلی برای حل ریشهای مساله برسد.
سطح اولیه و سطحی تر:
این سوال مطرح است که آیا این توهین برای اولین بار و ابتدا به ساکن و به صورت یکسویه انجام شده یا قدمت و عقبهای دارد و دانهای در یک رشته اقدامات توهین آمیز است.
با دقت در محتوای این توهین مبتذل، در مییابیم هدف اصلی محتوای این توهین رخ داده به سمت توکا نیستانی نشانه رفته و اظهار نفرت نسبت به او بوده است. کسی که پیشتر از داشتن روابط خانوادگی با گوهر مراد سخن گفته بود.
حال اگر کمی عقبتر برویم میبینیم که توکا نیستانی در یک سری طولانی کاریکاتورهای توهین آمیز به رضا پهلوی پرداخته او و طرفدارانش را با مفاهیمی سخیف و مبتذل (بازی زبانی سلطنت طلب به سطل ...طلب)-با محتوایی شبیه توهین اخیر- مورد خطاب قرار داده که طور قطع از جادهی طنز و حرفهای گری خارج و از سر بغض و مسائل شخصی بوده است.
دامنه این رشتهی تحقیر و توهینهای دوسویه تندروهای دو طرف به یکدیگر را همینطور میتوان به سمت گذشته دنبال کرد و پیگیریها در این مورد نهایتا به داستان تقدم وجودی تخممرغ و مرغ خواهد رسید.
حالا به سطح عمیقتر ماجرا میرویم:
در سالهای منتهی به ۵۷ طرفداران سلطنت درمقابل چپگرایان، اعضای جبهه ملی، نهضت آزادی و... قرار داشتند و در برهههایی بدترین نسبتها را در بستر زمانی اشاره شده نسبت به هم اعلام و اعمال کردند.
گروهههایی که از قضا بعد از انقلاب از جهت مغضوب شدن توسط جمهوری اسلامی و آسیب دیدن از این محمل تا حدی هم سرنوشت گردیدند.
اکنون و پس از چهار دهه، اکثریت اعضای این دو سوی ماجرا پس از زایشها و رویشها و بازنگریهای متعدد نقش دو گروه در مقابل جمهوری اسلامی را -در دو پلتفورم مختلف جمهوریخواه و مشروطهخواه- بازی میکنند که دیگر دشمن الزامی هم نیستند و در زمینههای مختلفی با هم همکاری میکنند؛ مسالهای مبارک که مایه تکثر و ایجاد فضای نقد است.
اما همواره و در تمام این چهار دهه یک بخش تندرو و فالانژ در هر دو طرف وجود داشته که فرای بحثهای تحلیلی و نقدهای استدلالی معمول، همواره کار را به فحاشی و لمپنیسم کشاندهاند و اقدام اخیر و قبل از آن اقدام توکا نیستانی را هم باید در همین قسمت طبقه بندی نمود.
سعدی ابیات جالبی در مورد این موضوع دارد چنانکه که گویی او در قرن هفتم این ابیات را در توصیف افراد معتدل و فالانژ گروههای سیاسی، برای اکنون سروده است:
دو دانا را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
اگر نادان به وحشت تند گوید
خردمندش به نرمی دل بجوید
دو صاحبدل نگه دارند مویی
همیدون سرکشی آزرم جویی
وگر بر هر دو جانب جاهلانند
اگر زنجیر باشد بگسلانند
...
نباید از یاد برد که تداوم هر از چندگاه چنین مسائلی و روشن شدن آتش کینه و قهری که تر و خشک نمی شناسد و عملا دو جبهه را -حتی قسمتهای اهل منطق و گفتگو- به ناچار در مقابل هم قرار میدهد یک برندهی مطلق دارد؛
جمهوری اسلامی که بدون حتی گفتن یک کلمه یا چکاندن یک ماشه پیروز ماجرا در تداوم وجود خویش است.
اما سوال این است که چرا علیرغم گذشت چهار دهه و وجود نیروهای منعطف و اهل اندیشه و گفتگو در هر دو طرف، هنوز این گروههای تندرو وجود دارند و به حیات خود ادامه میدهند.
شاید دلیل عمدهی این مساله را باید در این بستر جستجو کرد که هیچکدام از این دو گروه حتی در سطح عقلایی و منطق پذیر خود-به جز موارد نادر و در سطح فردی و آن هم اکثر دانشگاهی- هنوز به طور جدی به نقد انگارهها و شخصیتهای مورد نظر خود نپرداختهاند و اکثریت هر دو گروه هنوز بر مقدس داشتن برخی اصول و شخصیتهای گذشته خویش اصرار دارند و این یعنی در هر دو طرف افراد مقدسی وجود دارند که هیچگونه نقدی به ذات اقدسشان نمیتوان وارد کرد.
متن کامل یادداشت در در لینک بالای صفحه(عصرنو) و
https://www.tribunezamaneh.com/wp-admin/post.php?post=393824&action=edit
رفع فیلتر از واتساپ و گوگل پلی
(کوهی که سه دهه است موش میزاید)
بعد از ماهها تبلیغات پر سر و صدا درمورد رفع فیلتر، تنها از گوگل پلی و وااتساپ رفع فیلتر شد، چنانکه گویی ضربالمثل کوهی که موش میزاید را دقیقا برای چنین لحظه و اتفاقاتی ساخته باشند.
البته اصلاحطلبان حکومتی طی سه دهه اخیر آنقدر در فاز انفعال و بیعملی عامدانه در ازای نشستن بر سفره انقلاب پیش رفته بودند که سطح دستاوردها را به چیزهایی مثل پخش شدن صدای استاد شجریان در تلویزیون تقلیل داده بودند- که البته توان تحقق همان را هم نداشتهاند- اما کنار گذاشتن و گذر از آنان توسط مردم که مدتها بود آغاز شده بود، از سال ۹۶ به شکلی همگانی و عمومی رسید.
پیامی که خود اصلاحطلبان هم به خوبی دریافت کردند و به همین علت هم در جنبش" زن زندگی آزادی" حتی در سطح ارشد و رهبری ائتلاف اصلاحطلبی، تمام قد در کنار حکومت ایستاده، با معترضان اعلان دشمنی کرده، بر ضد مردم عمل کردند.
اما با وجود تمام اینها، از هسته قدرت انتظار میرفت به رئیس دولت مورد تاییدش، کسی که آشکارا خود را مرید و مجری اوامر رهبر مینامد ،کل کابینهاش را با هماهنگی بیت چیده است، اینقدر ارزش قائل باشد که بخواهد به او با رفع فیلتر و رد قانون حجاب و عفاف، در برابر آن همه تسلیم در امور و اظهار خاکساری، امتیازی بدهد تا او نیز بتواند برای خود و دولتش دستاوردی بسازد و آبرویی حداقلی بخرد.
اما مشخص شد که هسته قدرت، پزشکیان و اصلاحطلبان را از چنین حداقلهایی هم حقیرتر میداند، چنانکه قانون حجاب بعد از آن همه سر و صدا تنها به تعویق افتاد و در مورد رفع فیلتر هم بعد از آنهمه وعده و وعید، تنها به دو اپلیکیشن محدود شد.
خود انتخاب این دو اپلیکیشن برای رفع فیلتر هم خیلی عجیب و مضحک است.
از طرفی گویی اساسا فراموش شده است که فیلترینگ به جز زیر پا گذاشتن حقوق بشری، در زمینه اینستاگرام و تلگرام باعث چه آسیب اقتصادی بزرگی شده بود.
از سویی درمورد زیرمجموعههای یک پلتفورم مثل گوگل نیز معلوم نیست که چرا گوگل کروم از قبل آزاد بوده، گوگل پلی الان آزاد شده ولی یوتوب همچنان فیلتر است؟!
شاید هم قرار است با رفع فیلتر ماهانه از یک اپلیکیشن بساط دستاوردسازی آفای پزشکیان در زمینه رفع فیلترینگ تا آخر دوره چهارساله ایشان به راه باشد.
البته حکومت و زیرمجموعههای اصولگرا و اصلاحطلب آن باید بدانند که مردم ایران مدتها است که از آنها گذشتهاند و و با چنین امور سطحی فریب نمیخورند و در عمل آنان به دنبال خواستههای خود در مورد تحقق آزادی و تحقق دمکراسی هستند.
اما به طور خاص اصلاحطلبان و تبلیغاتچیهای آنان در داخل و خارج که از همین حالا شروع به آفرین و بارکالله گفتن کرده، پزشکیان را به خاطر این اقدام "تو" آنی که رستم بود پهلوان خوانده از چنین اقدامی در حد یک پیروزی بزرگ در حد "تحقق دمکراسی در ایران" بزرگنمایی افراطی خواهند نمود، باید بدانند که مخاطبان آنها آگاه بوده، برداشتشان از این پروپاگانداهای دروغین و پر از دستکاری، توهین به شعور مخاطب خواهد بود و این چیزی است که آنان را از آنچه اکنون هستند هم منفورتر خواهند نمود!
بابک خطی
۰۳/۱۰/۰۵
بررسی سیستماتیک تاریخی و جغرافیایی مناقشه اعراب و اسرائیل
با توجه به اتفاقات اخیر در منطقه خاورمیانه و تشدید مناقشه فلسطین-اسراییل، مجموعه برنامهای که در آن به سیر تغییرات منطقه غرب خاورمیانه از ابتدای قرن بیستم پرداخته شده، در آن مسائلی چون قرارداد سایکس-پیکو، چگونگی تشکیل کشورهای جدید عراق، سوریه، اردن، لبنان و...، قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل، علل ایجاد مناقشه اعراب و اسراییل و... برخی مواردی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، پرداخته شده است را در دو فرمت فایل تصویری یوتوب و فایل صوتی مجددا به اشتراک میگذارم، امیدوارم که مورد استقبال علاقمندان قرار گیرد.
بابک خطی
?قسمت اول و دوم
-جغرافیای غرب خاورمیانه
-قرار داد سایکس پیکو
-قرارداد بالفور
-چگونگی تشکیل کشورهای عراق، اردن، لبنان، سوریه ...
-قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل در مورد تعیین تکلیف منطقه
-تعیین تکلیف منطقه اسرائیل و فلسطین کنونی توسط سازمان ملل متحد
-تشکیل اولین دولت اسرائیل
-کمیته عرب(محمدامینالحسینی که و ارتش وافن اس اس چه بود)
-رویکرد متفاوت عربی-عبری نسبت به قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل
-تشکیل اسرائیل
-شروع جنگهای اعراب-اسرائیل
-بحران کانال سوئز
فایل تصویری یوتوب:
https://youtu.be/jR2qRpJbQJQ?si=w1EqVFkm7-7IDtYn
فایل صوتی:
https://t.me/basedonatruestory/1525
?**قسمت سوم
-جنگ شش روزه
-تشکیل سازمان آزادیلخش فلسطین**
فایل تصویری یوتوب:
https://youtu.be/fjATmtx-CFE?si=XLfSO6dHQ4oDTDRh
فایل صوتی:
https://t.me/basedonatruestory/1527
?**قسمت چهارم
-جنگ یوم گیپور (رمضان) نبرد انتقامی اعراب
-صلح کمپ دیوید اولین بارقههای صلح در منطقه
-قتل سادات توسط اخوان المسلمین
-جنگ داخلی لبنان**
فایل تصویری یوتوب:
https://youtu.be/6gTl3lvEtTE?si=NX2Sh02RumOt3-DA
فایل صوتی:
https://t.me/basedonatruestory/1532
?**قسمت پنجم(آخر)
-مجموعه پیمانهای صلح اسلو
'ترور اسحاق رابین
-مرگ یاسر عرفات
-حزبالله ،جهاد اسلامی و حماس**
فابل تصویری یوتوب:
https://youtu.be/1XJ3VxaM-n0?si=-sOzVkxyUxH0SVxV
فایل صوتی:
https://t.me/basedonatruestory/1533
آیا میرباقری از تخممرغ شانسی در آمده است؟!
میرباقری -رهبر معنوی جبهه پایداری و جلیلی- نامی است که طی یک ماه اخیر به صورت پرتکراری به استخدام رسانههای مختلف درآمده با تیراژ بالا در فضای مطبوعاتی استفاده میگردد.
سیلی از اخبار و اطلاعات سرّی! با منشا جلسات مخفی امنیتی و گعدههای دوستانه وصل به هسته قدرت که ناگهان به فاش گویی افتادهاند تا از فرقهی پایداری غولی مستقل از جمهوری اسلامی بسازند و سطح تندروی گریبانگیر کشور را به امثال جلیلی، میرباقری و پایداریچیها تقلیل دهند.
شاید سوال شود مگر میرباقری و دار و دستهاش خطرناک نیستند؟!
جواب این است که بله! قطعا افراط گرایی و مجریانی چون جلیلی و میرباقری که در افراطگرایی با طالبان به رقابتی پایاپای مشغول هستند،خطرناک اند، اما خطرناکتر از آنها، فراموش کردن نقش هستهی قدرت در این مورد است که این نیروها را در دامن خود پرورش و برای پیش بردن منویات و محکم کردن پایههای قدرتش به آنها با انواع رانتها میدان عمل داده، در ساختار مدیریتی کشور مصدر مهمترین امور نموده است.
بنابراین امثال میرباقری از تخم مرغ شانسی بیرون نیامده، محصول دیروز و امروز نبوده، فرزند مانوس و دست پرورده مالوف نظام برای اجرای پروژههای آن هستند.چنانکه مصباح یزدی و همین میرباقری سالها است که با تئوریزه کردن ولایت مطلقهی فقیه و سست کردن پایههای جمهوریت نصفه و نیمه کنونی، در حال خدمترسانی به هسته سخت قدرت میباشند.
پاسخ به سوالات زیر نیز میتواند در مورد رابطه نظام و فرقه پایداری کمک کننده باشد:
-آقای جلیلی به اشاره چه کسی یا نهادی سالها بر پست دبیر شورایعالی وقت تکیه زده، عملا مذاکرات هستهای را با هدف کش دادن حداکثری آن به پیش میبرد تا نهایتا کار کشور را به تحریمهای شورای امنیت کشیده شود؟!
-پس از به ثمر رسیدن برجام و گذشتن خطر تهدید بقاء از بیخ گوش نظام، جلیلی و دار و دستهاش با اجازه چه کسی یا چه نهادی وارد میدان شدند تا دولت را زیر فشار بگذارند؟!
- اداره شدن دولت ظاهری توسط دولت سایه جلیلی طی سه سال گذشته به دستور و ارادهی چه فرد یا نهادی بود؟!
بنابراین در کشوری که نقطه، ویرگول و حتی حروف ربط مذاکرات خارجی و ریزترین موارد امور داخلی با نظر هسته قدرت تنظیم، تصمیمگیری و اعمال میشود، نمیتوان باور کرد گروهی به طور خودسر و ناگهان از بته به عمل آمده، صاحب قدرت فائقه و میاندار تندروی در کشور شده باشند.
اما این روزها جوری از میرباقری، جلیلی و فرقه پایدای صحبت میشود که انگار آنان به عنوانی نیروهایی مستقل از نظام هستند و آمدهاند تا با تندروی و وحشیگری سیاسی، آن نظام دمکراتیک و آزادی که بیت با پیشوایی آیتالله خامنهای در حال اجرای آن هست را به چالش بکشند و نتایج سالها تجربه دمکراسی مردمی را، که رهبر و هسته قدرت موجد آن بودهاند، به تاراج ببرند!!
کمپینی هم که اخیرا بر علیه جلیلی و میرباقری به راه افتاده نیز در خدمت این هدف است تا انگشت اتهام تندروی و عوارض به جامانده از دههها تحریم، نابسامانی اقتصادی و انسداد سیاسی ناشی از این تندرویها به جای هسته قدرت، بیت و خامنهای متوجه جلیلی، میرباقری و فرقه پایداری گردد.
هدف مهم دیگر برجسته کردن وجه طالبانی میرباقری و فرقه پایداری این است که مجتبی یا هر گزینهای که برای جانشینی مد نظر هسته قدرت است در مقام مقایسه با این فرد و گروه، طناز و دمکرات مسلک نشان داده شود، در حالی در واقعیت همگی آنها ماهیتی یکسان و اتفاقا رابطه رئیس و مرئوسی دارند.
کارکرد دیگر این تقلیل، ویژه اصلاحطلبان صاحب دولت کنونی است تا انتظارات از دولت را به صفر برسانند و از همین حالا تقصیر تمام ناتوانیها و بدعملکردنهای آینده را به گردن این گروه تندرو بیندازند.
هرچند هیچکدام از اینها باعث انکار واقعیت نمیشود؛ اینکه ریشهی جریانهای تندرویی مثل پایداری، نه جلیلی و میرباقری و نه حتی مصباح یزدی که خود بیت و شخص رهبر و هسته قدرت هستند که برای تثبیت قدرت و سفت کردن پایههای ولایت مطلقه،آنها را ایجاد نموده، به آن پر و بال میدهند و روزی هم که تاریخ انقضاء آنان برسد به اشارهای با سپربلاهای جدید در صحنه سیاسی جایگزین و تا وقتی که بخواهند دوباره از آنها استفاده کنند، ضمن تداوم بازماندن شیر رانت اقتصادی به پشت صحنه هدایت میشوند.
بابک خطی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 Monate, 1 Woche her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 Monate, 1 Woche her