برای تمامِ کسانی که این پیام را
میخوانند:💌

خداوند قرضت را ادا کند، دلت را شاد کند، غم و اندوهت را برطرف کند، آبروی تو را حفظ کند، راهت را روشن کند و از جایی که انتظارش را نداری به تو روزی بدهد.!

???

تنگه دلم واسه کوچه‌مون

تظاهر به نفهمیدن، در جای مناسب اوج فهم است..

روز‌هایی که قوی نیستم با خودم می‌گویم کاش مادرم از همه اتفاقاتی که بین‌مان افتاده بود خبر داشت.

?: ما تمامش می‌کنیم
✍?: #کالین_هوور

«أقع في حبك كل صباح وهذه معجزة عينيك...»

«هر صُبح عاشِقت میشَوم
و این معجزه‌ی چشمان توست...»

من جز برای تو نمیخواهم خودم را
ای از همه من‌هایِ من بهتر، منِ تو ...

- قیصر امین پور

کتاب مغازه‌ی جادویی

کتاب مغازه‌ی جادویی اثر جیمز آر دوتی جراح مغز و اعصاب می‌باشد.
آغاز این کتاب لحظه‌ی پرتنش و پراضطراب جراحی مغز یک کودک توسط جیمز نویسنده‌ی این کتاب است. او درگیر جراحی مغز یک کودک است که تا توموری سرطانی را از مغز او خارج کند. و در حین همین عمل است که ذهن جیمز به دوران کودکی پرفراز و نیشب خودش برمی‌گردد. دوران فقر شدید خانواده، دروان بسیار سخت برای او بوده است. اما یک ملاقات غیرمنتظره و آشنایی با یک مغازه‌ی عجیب، تمام داستان زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.
او در مغازه با روث، که با چیز‌های عجیب و غریب گویی جادویی روبرو می‌شود. و درمان ترس‌ها و افسرده‌گی‌اش را میان لوازم این مغازه پیدا می‌کند، جیمز بزرگ می‌شود، اما خاطره‌ی آن مغازه از او دور نمی‌شود.
و این مغازه باعث تمام موفقیت‌های او می‌شود.

چکیده‌های کتاب
۱. فقط به این دلیل که چیزی شکسته است، به این معنی نیست که همه‌چیز خراب است.
۲. عشق و شفقت یک ضرورت است
۳. ⁠هیچ ترفند جادویی برای همیشه ماندگار نیست.
۴. ما از طریق درد رشد می‌کنیم. ما در شرایط سخت رشد می‌کنیم. به همین دلیل است که باید تک‌تک چیزهای دشوار زندگی خود را بپذیرید.
۵. ⁠⁠زندگی نقطه‌های عطف زیادی وجود داردکه می‌خواهید آنها را به خاطر بسپارید؛ مثل اولین کوتاهی مو، اولین دندان که افتاد، اولین روز مدرسه، اولین دوچرخه‌سواری و...
۶. ⁠عاقل‌ترین بیماران و آدم‌های که تا به الان ملاقات کرده‌ام، کودکان بوده‌اند. آنها صادق هستند. آنها به شما خواهند گفت که چه چیزی آنها را می‌ترساند، چه چیزی آنها را خوشحال می‌کند، و چه چیزی را در مورد شما دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند. هیچ دستور کار مخفی وجود ندارد، و شما مجبور نیستید حدس بزنید که عمیقا چه حسی دارند.

تهیه‌کننده: رقیبه عرب

یه روح نارام به جسم خسته
یک مغز پر از فکرو خیال های بیش از حد..!

یه قسمت از من داره برای
از هم نپاشیدن به شدت تلاش می‌کند..!