?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months, 1 week ago
زمانی که در کومهله فعالیت میکردم کمتر روزی بود که یک نفر به کومهله مراجعه نکند و سراغ من را نگیرد. در فاصلهی یک سال به اندازهی یک حزب نیروی جوان و انقلابی از دانشجو گرفته تا کولبهر، کارگر، چوپان و دستفروش به خاطر ارتباط با من جذب کومهله شدند. این قضیه تا جایی پیش رفته بود، که رهبری کومهله دچار نوعی پارانویا شده بود، که گویا من میخواهم به نفع حزب حکمتیست کومهله را از درون فتح کنم. من علاوه بر جذب پیشمرگ برای تشکیلات علنی کومهله صدها نفر را در داخل کشور سازمان داده بودم و چندین نفر از رابطانم به صورت مخفی به کردستان عراق آمدند. یکی از ماجراهای واقعا خندهدار از این فعالین را اینجا تعریف میکنم. یکی از این رابطان که چند ماهی پیش ما ماند، رفیق خیلی باحالی بود ولی در عین حال تمام وقت به غذا فکر میکرد. آن موقع در کومهله تقریبا هر هفته سه بار فاصولیا (خورشت لوبیا) میدادند و این رفیق ما دیگر از دست فاصولیا بالا آورده بود و هر چی پسانداز داشت برای کرایهی تاکسی و رفتن داخل شهر برای کباب خوردن خرج کردیم. بعد از اینکه دیگر پول همهی ما تمام شد و پولی باقی نماند برای کوبیده خوردن به خوردن چیپس و ماستموسیر روی آوردیم. وقتی بدهیهای ناشی از خرید چیپس و ماستموسیر سر به فلک کشید به دبیرخانهی کومهله مراجعه کردیم و از ملاعثمان درخواست کردیم که هزینهی چیپس و ماستموسیر این رفیق "تشکیلات""مخفی" ما را تشکیلات باید متقبل شود، چون همه زیر بار قرض کومهله بودیم. ملاعثمان گفت به سر کاک فواد تشکیلات پول چیپس و ماستموسیر نمیدهد ولی خودم صد دلار از جیب خودم بهش میدم برای هزینهی این خرتوپرتها. بعد از اینکه چند بار دیگر رفقای دیگر برای وام گرفتن و پرداخت چیپس و ماستموسیر به دبیرخانه مراجعه کرده بودند، کومهله تصمیم گرفت یک جوری همهی ما را جواب کند. ظاهرا بدهیهای ناشی از هزینهی چیپس و ماستموسیر همان موقع بالای چند صد دلار شده بود. دیشب وقتی یکی از کسانی که در گرفتن وام از دبیرخانه اکتیو بود را دیدم و یاد این ماجرا افتادم از خنده ترکیدم. اگر کومهله چند تا "تشکیلات""مخفی" مثل این رفیق چیپسو ماستموسیر خور ما را داشت، الان مدتها بود در کومهله را تخته کرده بودند.
دوستان گرامی، رفقا و علاقمندان به کلاسهای بازخوانی کاپیتال، بدینوسیله به اطلاع میرسانیم، که کلاسهای کاپیتال تا پایان تعطیلات سالنو میلادی برگزار نمیشوند. از همراهی تمامی شما ممنونم. بازخوانیهایی که تاکنون صورت گرفته شدهاند به صورت نوشتاری در قالبهای مختلف در اختیار شما قرار میگیرند. سال جدید پر از موفقیت و شادمانی را برایتان آرزو دارم. حسن معارفیپور
انقلابیحرفهیی در تقابل با مشاغلکارمندی (به زودی یک مقالهی مفصل در این زمینه منتشر میکنم)
مفهوم "انقلابی حرفه یی" برای اولین بار از جانب لنین در "چه باید کرد؟" مطرح می شود. مسالهی انقلابی حرفهیی نزد لنین در ارتباط با تشکل انقلابی مفهوم پیدا میکند. در بین سالهای 1890 تا 1902 لنین یک سری مقالات علیه جریانات پوپولیست، اکونومیست و اتحادیهگرا منتشر میکند که در نهایت در نهایت این مجموعه مقالات در چارچوب کتاب چه باید کرد؟ جمعآوری و منتشر میشوند. کتاب چه باید کرد را بسیاری از جایگاه اهمیت نظری و سیاسی با کتاب شهریار ماکیاولی مقایسه میکنند(vgl. Lenin, 1958, p. 386ff).
انقلابیحرفهیی برای لنین برخلاف سیاستمداران پارلمانتاریست بورژوا از راست افراطی گرفته تا سوسیالدمکرات و لیبرال هیچ ربطی به انقلابی حرفهیی ندارند. چون انقلابی حرفهیی شخصی است که پیشبرد امر انقلاب را به هدف جوهری تبدیل میکند(vgl. Lenin, 1958, p. 455ff; Mackenbach, 1995, p. 167ff).
بحث لنین در مورد انقلابی حرفهیی بحث نوعی بازاندیشی دیالکتیک سازمان و تودهی مردم است. لنین در راستای تز کائوتسکی در مورد وارد کردن آگاهی از بیرون طبقهی کارگر به درون طبقهی کارگر به این نتیجه میرسد که باید گروهی از انقلابیون حرفهی را در قالب یک سازمان انقلابی متشکل کرد، که هدفشان گسترش آگاهی طبقاتی و سوسیالیستی به مثابهی شکلی از آگاهی طبقاتی انضمامی در میان توده هاست، چون او مینویسد که آگاهی "سوسیالدمکراتیک" . این گروه از فعالین حرفهیی برخلاف اتحادیههایی کارگری که به مبارزات روزمرهی کارگران برای بهبود وضع معیشت و دسمتزد میپردازند به عنوان یک پشت جبههی طبقهی کارگر مشغول آژیتاسیون، آگاهگری، روشنگری ایدئولوژیک و کار مخفی و نیمه علنی علیه بورژوازی و استبداد هستند و به دنبال آن هستند که مبارزات طبقهی کارگر از مبارزات روزمره برای بهبود وضع زندگی در چارچوب سرمایهداری به مبارزاتی سیاسی و انقلابی برای تسخیر قدرت سیاسی از جانب طبقهی کارگر بیانجامد. بنابراین باید گفت که هدف لنین شکل دادن به یک تشکیلات و سازمان انقلابی است که همچون موتوری کوچک موتور بزرگتر را به حرکت در میآورد و مبارزات خودبخودی و اتحادیهیی را از میکشد و به سمت انقلاب هدایت میکند. برای لنین سازمان انقلابی در ارتباط با کانسپت او از حزب کمونیستی که در واقع حزبی که با لنین زاییده شد معنی پیدا میکند، حزبی که لوکاچ بعدها آن را حزب کادرها خواند(vgl. Lukács, 1970, p. 452ff).
اولاً جهان هرگز یکپارچه نبوده است. جهان حداقل از دورهی شکلگیری طبقات در یک جنگ بیامان طبقاتی بین طبقات مسلط و زیردست بودهاست. دوم این که لیبرالیسم و جهانیسازی غربی چیزی جز تلاشی امپریالیستی برای یک دست کردن مردمان جهان و پروسهای برای دیسپلینزه کردن طبقهی کارگر جهان به عنوان ارتشی از بردگان مدرن در خدمت سرمایهداری نبوده و نیست. لیبرالیسم همانطور که لوسوردو تاریخش را از زاویهی دید ستمکشان و سیاهان مینویسد، سیستمی جز امتداد بردهداری نبوده و نیست. لیبرالیسم به قول ایشای لاندا نویسندهی اسراییلی مارکسیست، استاد و پدر معنوی فاشیسم است؛ بنابراین وقتی کسی از ارزشهای جهانیسازی لیبرالی صحبت میکند، باید اینقدر جرات داشته باشد که جنایات فاشیسم و عقلستیزی فاشیسم را به عنوان روی دیگر لیبرالیسم را هم بپذیرد.
"فراتر" رفتن از مارکس!
بدون اغراق میتوان گفت تمام کسانی که ادعا دارند از مارکس فراتر رفتهاند دارند به شکلی لمپنمائابانه از خودشان تعریف میکنند. وقتی آثار و ترهات این هارت و نگری و حتی آثار متفکرینی همچون مزاروش را میخوانی و همهی این پستمدرنهای چپنمای نیچهگرا، متوجه میشوی که آنان نه تنها از مارکس فراتر نرفته، بلکه اصلا مارکس را کامل نخوانده و اگر هم خوانده نفهمیده و به همین خاطر در بهترین حالت به سوسیالیسم فئودالی، سوسیالیسم خیالی، سوسیالیسم مسیحی، عرفانی و درویشگرایی که توسط خود مارکس به شدت نقد شده بر میگردند. این مدعیان فراتر رفتن از مارکس از لحاظ منطقی، هستیشناختی، معرفتشناختی و غیره راست هستند و از لحاظ احساسی و عاطفی چپ. نتیجهگیری سیاسیایی که از آثار اینها میتوان بیرون کشید یا پاسیفیسم است، یا سازش با وضع موجود و یا رمانتیسیسم. تمام این مسائل زیر نام فرارفتن از مارکس مطرح میشود. این واقعا شارلاتانیسم نیست؟ پس چیست؟
تنها متفکری که میتوان ادعا کرد در حوزهی مربوط به زیباییشناسی مارکسیستی و بنا نهادن هستیشناسی مارکسیستی از مارکس فراتر رفته است، جٌرج لوکاچ است، اگرچه لوکاچ هرگز ادعای فراتر رفتن از مارکس را نداشت. بی دلیل نیست، که پیتر لودز یکی از شاگردان لوکاچ به لوکاچ به درست عنوان "مارکس زیباییشناس" میدهد. مزخرفترین و خندهدارترین چیزی که در این میان باهاش برخورد کردم، دادن عنوان مارکس زمانه به منصور حکمت از جانب دراویش وابسته به طیف کمونیسم کارگری است. دادن چنین عنوانی به منصور حکمت به همان اندازه احمقانه است، که فرشید فریدونی خودش به خودش عنوان "دٌکتر" میدهد.
به قول ولفگانگ فریتز هاوگ این دوستان مدعی فراتر رفتن از مارکس باید هر روز صد بار این جملهی مشهور گوته در فاوست (فقط لمپنها متواضع اند) را پیش خود تکرار کنند، که اینگونه گستاخانه با کمترین دانش در مورد مارکس ادعای فراتر رفتن از مارکس را طرح میکنند.
من از مارکس بت نمیسازم، برخلاف این مذهبیانی که از آنتیمارکسیسم ایدئولوژی و مذهب میسازند، اما این را میدانم که هرگز هیچ محققی در کل تاریخ جهان پیدا نشده، که یک اثر جامع و همه جانبه مثل داس کاپیتال را تولید کرده باشد و تا زمانی که کسی این کار را نکرده است، طرح مسالهی فراتررفتن از مارکس چیزی جز یک شیادی و بیاخلاقی سیاسی نیست.
یادمانی برای رفیق سیامک ستوده
برای پاسداشت و گرامیداشت یاد رفیق رفته سیامک ستوده نویسنده، متفکر و فعال سیاسی مارکسیست یادمانی به صورت آنلاین برگزار میشود.
از رفقا، دوستان و کسانی که مایل به شرکت در این جلسه هستند دعوت میکنیم ما را همراهی کنند.
زمان: یکشنبه 25.02.2024 ساعت 17:00 به وقت اروپای مرکزی
ایران: یکشنبه ۶ اسفندماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۳۰ به وقت ایران
Beitreten Zoom Meeting
https://us06web.zoom.us/j/88483707515?pwd=tq35Y9ayfJUiaquSFiCMFvAVPa7ln2.1
Zoom Video
Join our Cloud HD Video Meeting
Zoom is the leader in modern enterprise video communications, with an easy, reliable cloud platform for video and audio conferencing, chat, and webinars across mobile, desktop, and room systems. Zoom Rooms is the original software-based conference room solution…
سیامک به حق از معدود مارکسیستهای ایرانی است که دریایی از ادبیات برای انسانها با سطوح مختلف تحصیلی و حتی کارگرانی که هرگز امکان دسترسی به تحصیلات آکادمیک نداشتهاند، تولید کردهاست، ادبیاتی که شما در هیچ دانشگاهی، در هیچ مدرسه، آکادمی و در محیط به اصطلاح "روشنفکری"ایی با آن سر و کار ندارید و نخواهی داشت، چون این ادبیات نه در راستای تفکرات اروپامحورانهی حاکم بر دانشگاههای نئولیبرال هستند و نه از زاویهی"چپ" اورینالیست و "شرقگرا"ی مدافع مطالعات پسااستعماری به نقد "فرهنگی" سرمایهداری و امپریالیسم پرداختهاند، بلکه از زاویهی دید مارکسیستی و نقد اقتصاد سیاسی به بررسی مناسبات طبقاتی سرمایهدارانه و از زاویهی مارکسیستی به نقد زنستیزی، ناسیونالیسم و تفکرات ارتجاعی پرداختهاند.
گفت و گوی سیامک ستوده و من در مورد کارگران و انقلاب در کلاب هاوس. جنبش کمونیستی ایران با رفتن سیامک ستوده یکی از پرکارترین و وفادارترین یاران خود را از دست دارد. یاد و راه سیامک ستوده گرامی.
کلکیتو سوسیالیستی مراجعان
در اواخر دههی شصت میلادی یک مرکز بیماران روانی در شهر هایدلبرگ توسط جریان انقلابی و سوسیالیستی که متشکل از چندین استاد دانشگاه و روانشناس برجستهی کمونیست و در مجموع پانصد عضو این مرکز بود، با اشغال یکی از ساختمانهای دانشگاه دست به کار میشود. این مرکز ترکیبی از یک مرکز مشاوره، مرکز بازخوانی آثار کلاسیک مارکسیستی، مرکزی برای حمایت از دانشجویان و مشاورهی خانوادگی و غیره بود. تمرکز مرکز بر روی استفاده از بیماری به عنوان ابزاری برای سازماندهی انقلابی و آژیتاسیون علیه وضع موجود و لغو کالایی بودن بیماری و همچنین پایان دادن به رابطهی سوژگی و ابژگی بین پزشک و بیمار بود. در این مرکز که تمام امکانات به صورت مجانی در اختیار افراد قرار داده میشد، نه پول نسخه از کسی گرفته میشد و نه پول دارو. مرکز علاوه بر آن به خانوادهها در حوزهی مسائل خانوادگی مشاوره میداد. از دانشآموزان و دانشجویانی که از پس درسهایشان بر نمیآمدند به اشکال مختلف از طریق دادن درسهای تقویتی و مجانی حمایت بیدریغ میکرد. در سال 1971 بعد از شکایتهای پیاپی و تبدیل کردن زندگی اساتید و پزشکان و روانپزشکان و مراجعین به این مرکز به جهنم و حملهی وحشیانهی پلیس و دستگیری دهها مراجع و کارمند این مرکز با ادعای همکاری این مرکز با فراکسیون ارتش سرخ، این مرکز روانشناسی و رواندرمانی که یکی از موفقترین نمونههای اجرایی مراکز روانشناختی سوسیالیستی در کل تاریخ است، برای همیشه بسته شد. دولت پسافاشیستی آلمان حتی یک مرکز مثل این را تحمل نکرد. حالا احمقهای مدافع فتشیسم کالایی از رعایت "حقوقبشر" در سرمایهداری امپریالیستی دم میزنند و ادعا میکنند، که اگر ایران به وضعیت امروز آلمان برسد، انسانها رها میشوند.
این مرکز که بر مبنای روانشناسی مارکسیستی کار میکرد، معقتد بود که رهایی از بیماریهایی که محصول نظام نکبت سرمایهداری هستند، فقط از طریق در هم کوبیدن مالکیتخصوصی بر ابزار تولید و شکل دادن به یک جامعهی سوسیالیستی ممکن است. ژان پل سارتر هم از این مرکز بازدید کرد و برای کتابی که توسط فعالین این مرکز منتشر شد، یک مقدمه نوشت و حمایت خود را از آنان آشکارا اعلام کرد و کارشان را ستایش کرد.
راه تمام کسانی که در ساختن این مرکز نقش داشتند، مقاومت کردند و زندان رفتند گرامی باد
زنده باد سوسیالیسم
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months, 1 week ago