?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
از درون این متن که دارد از خودش میزند
من از خودم بیرون
تا با شما
اما هرچه میکنم میزنم به هرطرف
کلمه میخورم/خورَد توی سرم
در اطراف
هرچه کلمه ریخت و پاش تنم جمع میکنم
به هم میچسبانم نمیشود/شَوَم مثل اولم
اصلا از «اول» چیزی دستگیر کسی نمیشود
در کنیسه در مسجد
با قطعاتم بازیزی میشود
بازیزی میشوم در میدان
با خمپارهپاره بخش شدهام
بخشی ازم خارج از تصویر خودنمایی میکنم
بخشی ازم در تصویر غیر قابل پخش است.
بعضی جاهایم از محرمات است. یعنی هیچ
من هیچ چی از اول نمیدانستم بخدا
من حتی
نشسته مرده بودم
در گهواره
در مدرسه
در گور
حتی
در بیمارستان
حتی
بدون آب و برق
حتی
نشسته مرده بودم.
بخدا از اول این متن پای هیچ خاوری در میانه نبود
من...
در متن خودم نشسته مرده بودم
که شما در زدید
...
#امین_رجبیان
#غزه
#جنایت_جنگی
#فاشیسم
#استخر_ژنی
#لعنت
https://www.instagram.com/p/CyWsYMHq-9c/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
مرده بُدم زنده شدم گريه بُدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
ديده سير است مرا جان دلير است مرا
زهره شير است مرا زهره تابنده شدم
گفت که ديوانه نه اي لايق اين خانه نه اي
رفتم ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نه اي رو که از اين دست نه اي
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
گفت که تو کشته نه اي در طرب آغشته نه اي
پيش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم
گفت که تو زيرککي مست خيالي و شکي
گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدي قبله اين جمع شدي
جمع نيم شمع نيم دود پراکنده شدم
گفت که شيخي و سري پيش رو و راهبري
شيخ نيم پيش نيم امر تو را بنده شدم
گفت که با بال و پري من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش بي پر و پرکنده شدم
گفت مرا دولت نو راه مرو رنجه مشو
زانک من از لطف و کرم سوي تو آينده شدم
گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن
گفتم آري نکنم ساکن و باشنده شدم
چشمه خورشيد تويي سايه گه بيد منم
چونک زدي بر سر من پست و گدازنده شدم
تابش جان يافت دلم وا شد و بشکافت دلم
اطلس نو بافت دلم دشمن اين ژنده شدم
صورت جان وقت سحر لاف همي زد ز بطر
بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم
شکر کند کاغذ تو از شکر بي حد تو
کآمد او در بر من با وي ماننده شدم
شکر کند خاک دژم از فلک و چرخ به خم
کز نظر وگردش او نورپذيرنده شدم
شکر کند چرخ فلک از ملک و ملک و ملک
کز کرم و بخشش او روشن بخشنده شدم
شکر کند عارف حق کز همه برديم سبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم
زهره بدم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم
يوسف بودم ز کنون يوسف زاينده شدم
از توام اي شهره قمر در من و در خود بنگر
کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم
باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان
کز رخ آن شاه جهان فرخ و فرخنده شدم
*▫️ مرده بُدم زنده شدم
▫️ شعری از مولوی*@iranpoetryir
سکوت، دسته گلی بود
میان حنجرهی من
ترانهی ساحل،
نسیمِ بوسهی من بود،
و پلکِ باز تو بود..
بر آبها پرندهی باد،
میان لانهی صدها صدا پریشان بود..
بر آبها،
پرنده، بیطاقت بود..
صدای تندرِ خیس،
و نور، نورتر آذرخش،
در آب، آینهای ساخت
که قابِ روشنی از شعلههای دریا داشت..
نسیم بوسه و
پلک تو و
پرندهی باد،
شدند آتش و دود..
میانِ حنجرهی من،
سکوت،
دسته گلی بود....
◽️ شعری از یدالله رویایی
@iranpoetryir
⚫️ "سایه" به نـــور پیوست! ⚫️
.................................
گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
.................................
درگذشت استاد هوشنگ ابتهاج را به همهی همراهان گرامی، بهویژه خانوادهی محترم این استادِ مسلّمِ شعرِ پارسی تسلیّت عرض مینماییم.
???
■از اهالیِ زنده بادها
برای علیاصغر شیرزادی
چرا همپیالهی همیشهی دیروز
حتا سکوتام را هم میپاید تا
بر آخرین شعلههای این لیوان بیعکس یار
سایه بپاشد.
مگر چگونه چرخیده این چرخ
که تو در روزِ روشن حرام گشتهیی؟!
مگر چگونه میچرخد این چرخ
که من این لیوان را
جز به سایهاش نمیزنم.
چهات بکنم تنهایی
مگر آن کلید را
که هرگز نفهمیدم
روی گیجی کدام میز
و کنارِ پلکِ بیستونِ کدام لحظه
از حواسام پرید
کجا قاپیده شد
که گیج قفل وُ بندِ روزگارم.
مگر نمیبینی برخی شاعران
تا تاریکتر بمانند
چگونه بیفعل مینویسند
که همه کاری کرده باشند پشتِ کارستان
و چه مهربان
پرِ کلاغ وُ موی بز را
سپیدخوانی میکنند؛
و من
همیشههای هنوز را باز
در سپیدخوانی سپید یاسها
در حصارهای بیآسمان
همچنان ول معطلام که بودم.
نکند گورزاد بودهام
که این خاطرهی ازلی
سایه به سایهام میساید
تا تاریکام کند چنان
که سطری گنگ از ترانهیی
در ذهنام کورسو نزند که
شاید پس از هزارهیی دربهدری
در خاکسترِ میزی گیجتر
با ضربِ نازنینِ شش–هشت
در کافهیی هفت–هشت سکندری
بالاتر از روزهای مرده باد وُ زنده باد
با چهرهیی در شعلهی انار بگویم: cheer you Lady
و او که از مینیاتورِ کتابی عتیقه
به خیابان پیچیده
Thanks
را چنان به لب بکشاند
که «من»ی جدا از من را
در تجربهی درختهایی هم آغوش
لاینحل بگذارد.
آه تنهاییِ تک بر میزهای خاک گرفته تا زانو
جهان کی یله میشود
آنسوی مرده بادها
تا بشوم طنینِ دشتی
در آغوشِ گرمِ ترانههای ناشنیده؟
مرا از همین فاصله دوست بدار
تا به امکان پرنده شدن نزدیک شوم
به تخیل دیدار
به تصور آشنای دیوانگی
کنون که ناگزیرِ فاصلهایم
و اگر نبودیم شاید روزی بیدار میشدیم
و از اسارت این عشق میمردیم
من به آرزوهای نرسیده مومنم
مرا از همین فاصله دوست بدار
کنون که ناگزیرِ فاصلهایم
▫️ ایرانشعر درگذشت شاعر پیشکسوت یارمحمد اسدپور را به جامعه ادبی و علاقهمندان شعر پارسی تسلیت میگوید.
@iranpoetryir
آرميده ميان دو پلك توام
كه اين حضور پنهانى
لهجهى غريبى دارد.
تا دور مىشوى
از گلوى يك ستاره
سُر مىخورم
تا نامت را
دوباره جار زنم.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago