مفهوم شهید ووسعت آن دراحادیث :
بخش ششم :
آیا فوت تاجر نیز شهادت است ؟
بلی شهادت است
این بحث را ادامه می‌دهیم ومی ببینیم که امتیازات شهید علاوه بر موارد گذشته ، دیگر بر چه کسانی وعده داده شده است .
تاجر شهید چه کسی است ؟
قال رسول الله - صلى الله عليه وسلم - : " ما من جالب يجلب طعاما من بلد إلى بلد فيبيعه بسعر يومه إلا كانت منزلته عند الله منزلة الشهداء .
منابع :
۱- (رواه الدیلمی فی مسند الفردوس) حدیث مرسل . ۲- تفسیر قرطبی ذیل آیه ۲۰ سوره مزمل
رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - فرمودند: "هر آنکس که مواد خوراکی را از شهری به شهر دیگر ببرد و آن را به قیمت روز بفروشد، مقام او نزد خداوند مانند مقام شهدا خواهد بود."
سپس پیامبر علیه السلام به این آیه استدلال نموده اند :
وآخرون يضربون في الأرض يبتغون من فضل الله وآخرون يقاتلون في سبيل الله . سوره مزمل آیه (۲۰)
«عده برای کسب رزق روزی در روی زمین سفر میکنند ، وبرخی دیگر در راه الله پیکار میکنند ».
علاوه براین روایت ، روایت دیگری نیز داریم که جایگاه تاجر رادر آخرت تثبیت مینماید .
( التاجر الصدوق الأمين مع النبيين والصديقين والشهداء ) رواه الترمذي
تاجر صادق وامین در روز قیامت درکنار انبیاء شهداء وصدیقین قرار دارد .
اگر به تفسیر این آیه و روایات ، دقت بیشتری داشته باشیم ، نکته ارزشمند را متوجه خواهیم شد ؛ وآن اینکه جایگاه تاجر را خداوند از مقام مجاهد مقدم شمرده است ، چون جهاد یک امر مقطعی است ، اما تأمین نیازهای جامعه یک امر دائمی است . هیچ لحظه نیست مگر اینکه افراد جامعه ضرورت به غذا ، پوشاک والبسه دارند .
وازجانب دیگر ، ذكر سفرهاى تجارى و اقتصادى در كنار سفرهاى جهادى و جنگ، نشانه اهميّت تجارت از ديدگاه اسلام است.
در اين آيه، سفر به قصد تجارت با سفر به قصد جهاد در كنار هم آمده است، باوجود اینکه اوّلى امرى دنيوى است و دوّمى امرى اخروى. براساس روایتی که قبلاً بیان شد ، اگر تاجر در تجارتش خدا را درنظر بگیرد و از كم فروشى ، گران فروشى ، احتكار و كلاهبردارى دورى كند ، معيشت مردم را تامين كرده ودرنظر بگیرد ، همانند مجاهدى است كه در ميدان نبرد قدم مى‌گذارد .
آخرت خوب همراه با پاداشهای ارزشمند ، آرزوی هرمومن و مسلمان است ، بناءا تاجر صادق وامین درمیدان محشر به چنین آرزوی خواهد رسید وازچنین امتیازات برخوردار خواهد شد .
استاد خلیل الله محمدی ۲۷/۱۱/۱۴۰۳

مفهوم شهید ووسعت آن دراحادیث :
بخش پنجم :
آیا آموزگاران مکاتب ومدارس ، محصلین دانشگاه ها در زمره شهداء قرار دارند ؟
بلی در زمره شهداء قرار دارند .
به ادامه مباحث قبلی پیرامون شهید در اسلام ، درین بخش به نقش آموزگاران ومحصلینِ میپردازیم که درصدد به دست آوردن علم ودانش هستند و قسمت از عمرشان را برای بدست آوردن آن سپری می نمایند ، مرگ شان درین مسیر ، سبب شهادت شان میگردد.
بیرون شدن به طلب علم ودانش نظر به روایات صحیح وثابت از پیامبر گرامی اسلام - صلی الله علیه وسلم - درنقش مجاهد فی سبیل الله است . به هرطریقه که فوت شود در زمره شهداء محسوب میشود .
علمِ را که خداوند درکلامش مطلق بیان نموده ، هیچ کس نمی تواند آنرا محدود به علوم دینی نماید ، بلکه تمام علوم را شامل میشود که اکثریت افراد جامعه مشغول فراگیری آن هستند است .
واین طلب علم ، عام است که شامل رفتن به مکاتب ، مدارس ، مساجد ، پوهنتون ها ، علوم دینی علوم عصری ، داخل کشور ، خارج ازکشور ، دانش آموزان ومحصلین مرد وز ن همه را دربر میگیرد .
به این حدیث گهربار پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم توجه فرمایید :
عَنْ أَنَسٍ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ خَرَجَ في طَلَبِ العِلْمِ فَهُوَ في سَبيلِ اللَّهِ حَتَّى يَرْجِعَ». رَوَاهُ التِّرْمِذِيُّ، وَقَالَ: حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ.
ازانس - رضی الله عنه - روایت است که پیامبرگرامی اسلام - صلی الله علیه وسلم - فرمودند : کسیکه به طلب علم بیرون میشود ، تامادامیکه برگردد وی در راه خداوند است .
دراین حدیث کلمه ( طلب العلم )مطلق آمده است ، و دربرگیرنده همه علوم است ، هیچ کس نمی‌تواند آنرا محدود و محصور به علوم دینی نماید ، همانگونه که جامعه انسانی به عالم دین نیازمند است به همان پیمانه به انجینر ، مهندس ، حقوق دان ، اقتصاد دان داکتر ، جنرال نظامی ، پیلوت ، انجینر استخراج معادن ، انجینر بند ها ی آبی ، متخصصین رشته برق ، کامپیوتر ساینس ، ساینس دان ، فیزیک دان ، انجینر ساخت سرک ها وسایر دانشمندان وعلماء که جامعه بشری به آن نیاز مند است .
بناءا هر آن طفل ، نوجوان ، جوان پسر ودختر که در مسیر علم قدم میگذارد ، در راه الله بسیج شده وازامتیازات مجاهد برخوردار است ، همانگونه که فوت شدن در مسیر جهاد ، شهادت محسوب میشود ، فوت آموزگاران نیز شهادت است ،
ودراین فراگیری علوم هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد .
چرا برای دانش آموزان پاداش شهید است ؟
مقوله مشهوریست که میگویند : سرزمین ها به شمشیر فتح میشود ، اما با قلم اداره وساخته میشود .
جهاد قلم کمتر ازجهاد تفنگ نیست ، جهاد زبانی وجهاد فرهنگی دربرخی موارد اثرش ازجهاد نظامی بیشتر است ، خصوصا در شرایط که دشمن تهاجم فرهنگی را برعلیه ارزشهای اسلامی راه اندازی مینماید ، هر دو درمعرض خطر است هم مجاهد تفنگ وهم مجاهد قلم ، دریک جامعه هردولازم وملزوم یکدیگر است ،
همانگونه که خالد ابن ولید با شمشیر مبارزه می‌کرد حسان ابن ثابت صحابه مشهور پیامبر علیه السلام نیز با سرودن اشعار حماسی دربرابر افکار و اندیشه های جاهلیت مبارزه می‌نمود ، هیچگاه پیامبر علیه السلام ازعدم حضور آن درنبرد های نظامی شکایت نکردند این یعنی ضرورت بر جهاد زبانی ، قلمی و فرهنگی دریک جامعه اسلامی .
ادامه دارد ....
استاد خلیل الله ( محمدی ) ۲۳/۱۱/۱۴۰۳

مفهوم شهید ووسعت آن دراحادیث :
بخش چهارم
آیافوت شدن انسان مومن درجریان کار ، اجر وپاداش شهید برایش داده میشود ؟
بلی ! اگر کسی درجریان کار فوت میشود ، درحکم مجاهد فی سبیل الله است ومزد شهید برایش داده میشود ، چنانچه در برخی از روایات آمده که هرنوع مرگ و میر مجاهد ، شهادت تلقی میشود ، پس کسیکه درجریان کار فوت میشود ، نیزنظر به روایت صحیح از پیامبر گرامی اسلام چنین فردی در راه الله است ، هرنوع فوتش شهادت محسوب میشود .
به این حدیث گهربار رسول گرامی اسلام توجه کنید .
۱ - وقد مر على النبي صلى الله عليه وسلم رجل فرأى أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم من جلده ونشاطه فقالوا: يا رسول الله لو كان هذا في سبيل الله؟! فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: "إن كان خرج يسعى على ولده صغارا فهو في سبيل الله وإن كان خرج يسعى على أبوين شيخين كبيرين فهو في سبيل الله وإن كان خرج يسعى على نفسه يعفها فهو في سبيل الله وإن كان خرج يسعى رياء ومفاخرة فهو في سبيل الشيطان" رواه الطبراني.
پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم ازکنار شخص گذر نمودند که مشغول کار بود ، یاران رسول خدا از تلاش های خستگی ناپذیر این شخص متعجب شدند ، فرمودند : ای کاش تلاشهای این شخص در راه الله می‌بود . رسول خدا فرمودند : اگر به خاطر تامین نفقه فرزندان کوچک خویش کار میکند در راه الله است ، اگر به خاطر تامین نفقه پدر و مادر ناتوانش کارمی‌کند در راه الله است ، اگر به خاطر حفظ عفت خویش کارمی‌کند در راه الله است ، اگر به خاطر ریا وخودنمائی بیرون شده وتلاش میکند در راه شیطان است . روایت طبرانی .
۲- وقال صلى الله عليه وسلم: " الساعي على الأرملة والمسكين، كالمجاهد في سبيل الله، أو القائم الليل، الصائم النهار"متفق عليه.
کسیکه برای تامین نیازهای بیوه زنان ومساکین تلاش میکند ، مانند مجاهد است که در راه الله جهاد میکند ، یا مثالش مانند : عابد شب زنده دار است که شب را عبادت وشخص روزه داراست که روز را روزه میگیرد .
تلاش به خاطرامرارمعاش وتامین نیازهای ضروری فامیل و خانواده ، درکل به سه محور تقسیم میشود :
محور اول : شامل انواع تجارت ، دوکان داری وکار دربازاراست ، که روزانه مجموعه ای زیادی از انسانها در بخش های مختلف ازبازار مشغول چنین کار های هستند .
محور دوم : شامل کسب ها ، حرفه ها وهنرها ی مشروع است ، که درین بخش نیز مجموعه زیادی ازانسان ها روزانه مصروف تهیه لقمه نان هستند تا ازاین طریق امرار معاش نمایند .
مانند : نجاری ، فلز کاری ، زرگری ، بزازی کارهای ساختمان سازی ، برق کشی وغیره .
محور سوم : شامل تمام کارهای اداری وتدریسی است که مجموعه زیادی از مامورین واساتید ، درادارات دولتی وغیردولتی ، مکاتب ومدارس ، دانشگاه ها و مراکز آموزشی توسط قلم وزبان همه روزه درآن مشغول کار می‌باشند ، تاازاین طریق نیازهای فامیل وخانواده های شانرا بدست بیاورند و اکثریت عمر شان ،درمحل کارسپری می شود .
بناءا کسانیکه درهرسه محور درامرار معاش شب وروز تلاش می کنند ، تا نیازهای های فامیل و خانواده شانرا تامین کنند ، درحقیقت همه شان درمیدان جهاد بوده ، واگردرجریان این کار ، فوت می شوند درلست شهداء قرارمی گیرند .
بهمین خاطر است که سیدنا عمر فاروق -رضی الله عنه - مرگ در بازار را ، ازمرگ درمیدان نبرد ترجیح میدهد . شاید هدف شان ازاین سخن این بوده که کار و تجارت در بازار ارزش آن ازجهاد فی سبیل الله کمترنیست .
درکتاب ( تلبیس ابلیس ) ابن جوزی پیرامون سیدنا عمر -رضی الله عنه چنین آمده است :
( لَاَن امُوت من سَعیٍ علی رجلیّ اطلب کفاف وجهی احب الَیّ من ان اموت غازیا فی سبیل الله )
برای حفظ آبرویم ، دراثنای کار وتلاش بمیرم بهتراست برایم ازاینکه ، درمیدان معرکه به عنوان غازی بمیرم .
ودر کتاب صیدالخاطر ص ۱۶۶ ابن قیم جوزی این چنین آمده است:
وقال عمر بن الخطاب رضي الله عنه: "لأن أموت بين شعبتي جبل، أطلب كفاف وجهي؛ أحب إلي من أن أموت غازيًا في سبيل الله.
سیدنا عمربن الخطاب فرمودند : مُردَنم دربین دو دَرَه کوه ، که درصدد حفظ آبروی خود باشم بهتر است از اینکه درمیدان معرکه به عنوان غازی بمیرم .
از مجموعه دوحدیث ودواثر وارد شده پیرامون کار وتلاش ، به این نتیجه میرسیم که ، میدان شهادت بسیار وسیع و گسترده بوده ، حتی اگر مسلمانِ درجریان هرنوع کار مشروع ، بمیرد درلست شهداء قرار میگیرد .
ادامه دارد...
استاد خلیل الله (محمدی) ۲۰/۱۱/۱۴۰۳

گاهی ازبعد اقتصادی نیز قضیه معکوس میشود ، بگونه که زن ازلحاظ ثروت درحدی قرار دارد که برای شوهر وتمام اعضای فامیل مصرف می نماید ، بسا اوقات شده که برای زن میراث فراوان از پدرش مانده و شوهرش نیز فقیر است ، زن ازثروت دست داشته خود ، برای شوهر وتمام اعضای فامیل وخانواده خود مصرف می نماید . آیادرچنین حالتی سرپرستی وقوامیت برای زن قلم داد نمیشود ؟
بناءا بگونه مطلق حکم نمودن که مرد برزن همیشه قوامیت دارد خلاف نص صریح قرآنیست .
تفاوت بین این دو واژه ( مذکر ورجل )را در زبان عربی فراموش نکنید .
که هر (رجل) (مذکر) است ولی هر(مذکری) رجل نیست گاهی زن در خانه ، سرپرستی چندین فرزندی را دارد که همه مذکر وپسر هستند ، همواره ایشان را امر و نهی می کند .
برخی ازعلماء استدلال شان اینست که : درصورتیکه مرد مهریه همسرش را می پردازد ، حق قوامیت و سرپرستی خانمش را نیز دارد ، درحالیکه قرآن کریم چیز دیگری را پیرامون مهریه بیان میکند.
(وَءَاتُوا۟ ٱلنِّسَآءَ صَدُقَـٰتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَىْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيٓـًٔا مَّرِيٓـًٔا) ۴/ نساء
و مَهر زنان را با رغبت ومیل ، به عنوان هدیه به ایشان بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزی از آن را به شما بخشیدند، بخورید که حلال و گواراست.
خداوند درین آیه (مهر) زن را « نحلة» گفته است ، ونحلة به معنی هدیه وبخشش است .
هربخشش وهدیه ای برای یک شخص ، الزام آور نیست ، بگونه که بخشش کننده در مقابل بخشش خود ازجانب مقابل عمل را دریافت کند ، به همین خاطر هیچ نوع التزام از زن برای مرد ، در مقابل (مهر) که مرد برایش میدهد دانسته نمی شود .
اگر قضیه مهر را به خرید و فروش مقایسه نماییم ، چنین چیزی در اسلام به هیچ عنوان اساس ندارد واز عرفهای ناپسند قلم داد میشود .
ادامه دارد....
استاد خلیل الله محمدی ۲۸/۸/۱۴۰۳

علاقه خانوادگی بین زن و شوهر :
علاقه و رابطه بین زن و شوهر به دوبخش مهم و عمده تقسیم میشود : عاطفی واقتصادی
الف - علاقه عاطفی که از محبت و دوستی آغاز ، تارعایت پیمان که بین زن و شوهر هنگام عقد نکاح بسته میشود ، همه را دربر میگیرد .
قرآن کریم این رابطه محبت آمیز را ، درسوره بقره چه قدر زیبا ودل پسند معرفی نموده است . « هن لباس لکم وانتم لباس لهن » ۱۸۷ / بقره .
زنان برای شما مردان لباس هستند وشما برای زنان لباس هستید .
کلمه « لباس » که از ریشه لبس گرفته شده اختلاط وتداخل را معنی میدهد ، همانگونه که لباس بوجود انسان ، خلطیت و وابستگی دارد ، زن و مرد نیز باهمدیگر خلطیت و وابستگی دارند .
(وثیابک فطهر) ۴/ مدثر .
جامه ات را پاک کن .
برای خانمی که یک بار ازدواج کرده ، شوهرش فوت ویاطلاق داده باشد نیز ثیب میگویند .
به این معنی که برای مدتی در نقش ثوب ولباس درکنار یک مرد قرار گرفته است .
هرچند این آیه مبارکه را ، مفسرین برپاکی لباس دروقت ادای نماز تفسیر می نمایند ، اما آلودگی های غیر اخلاقی در سرزمین مکه درآن زمان ، ایجاب می‌نمود که چنین دستورات اخلاقی بیشتری نازل شود .
همانگونه که مرد وزن موظف به حفظ وپاکی لباس ظاهری خویش می‌باشند به مصداق این دو آیه مبارکه ، مکلف به حفظ همدیگر بوده ، تا ازآلودگی های غیراخلاقی همیشه مصئون ومحفوظ بمانند.
علاقه دوستی و محبت ، درطول زندگی بین زن و شوهر یک نوع رابطه دوجانبه است . واین علاقه باید مملو از احساس ، درگ وعاطفه باشد ، و هیچ نوع برتری یکی بردیگری ازاین ناحیه نمی توانند داشته باشند . وازجانب دیگر هیچگاه زن برای مرد ویا مرد برای زن کالا شده نمی تواند بوده باشد .
ب - علاقه اقتصادی :
ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُوا۟ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ ۚ فَٱلصَّـٰلِحَـٰتُ قَـٰنِتَـٰتٌ حَـٰفِظَـٰتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ ۚ وَٱلَّـٰتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهْجُرُوهُنَّ فِى ٱلْمَضَاجِعِ وَٱضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا۟ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا. النساء, آیه 34
مردان، سرپرست زنانند؛ بدان سبب که الله برخی از ایشان را ( مرد را برزن وزن را برمرد ) برتری داده است و از آن روی که مردان از اموال خویش (برای زنان) هزینه می کنند.بنابراین زنانِ شایسته، فرمانبردارند و به پاس حقوقی که الله برایشان حفظ کرده است، در غیاب شوهرانشان خویشتن و اموال آنان را محافظت میکنند . و زنانی را که از نافرمانیشان بیم دارید، ابتدا نصیحت نمایید و آن گاه از هم خوابی با آنها دوری کنید و (اگر مطیع نشدند) تنبیهشان نمایید؛ آن گاه اگر از شما اطاعت کردند، برای ستم به آنان در پی بهانه نباشید.همانا الله بلندمرتبه ی بزرگ است.
درین آیه مبارکه چند نکته قابل تأمل وجود دارد:
نکته اول :
این دستور الهی به صیغه خبر بیان شده است ، نه باصیغه امر . به این معنی که گاهی امکان دارد قضیه برعکس شود یعنی زن برمرد تفوق وبرتری داشته باشد ، مانند مرد مفلوج ونابینای که خانمش همواره درخدمتش قرار داشته ، و وی را امر و نهی می نماید وازجیب خود برایش مصرف می نماید .
واگر این دستور الهی، به صیغه امر بیان میشد . چنین مصداق درمثال فوق بکلی ازبین میرفت ومعاندین دین برقرآن کریم انگشت انتقاد می گذاشتند .
نکته دوم:
خداوند قوامیت و سرپرستی بین زن و مرد را بصورت عموم ، قطع نظر از اینکه طرفین کافر باشد ویا مسلمان ، بیان کرده است .
بناءا این خبر الهی درکل عالم دنیا صدق میکند ، وشمولیت وجامعیت قرآن کریم را نمایان می سازد .
نکته سوم :
خداوند علت قوامیت و سرپرستی را بیان میکند ، درصورتیکه این علت ازبین برود معلول نیز برداشته میشود .
مانند رابطه که بین شخص مریض و تیمم وجود دارد، درصورتیکه مریضی شخص برطرف شود ، تیمم نیز برطرف میشود . باید شخص عوض تیمم به آب وضوء بگیرد ، مانند رابطه سفر و خوردن روزه برای مسافر .
عناصر که قوامیت و سرپرستی را درین آیه مبارکه تشکیل میدهد عبارت اند از :
الف : قوة فیزیکی « بما فضل الله بعضهم علی بعض»
ب: قوة مالی و اقتصادی « وبما انفقوا من اموالهم »
ازاین جمله « بعضهم علی بعض » دانسته میشود که گاهی اوقات قضیه به عکس میشود ، یعنی ازلحاظ فزیکی مرد توان جسمی ندارد که به همسرش رسیدگی کند، نفقه همسر وسایر اعضای فامیل را تأمین نماید ، مثلاً مریضی مزمن دارد که وی را خانه نشین کرده است . در چنین حالتی زن سرپرستی خانه را به عهده می گیرد تمام مایحتاج زندگی را تأمین می‌نماید و چنین عملی هیچگاه برای مرد عیب شمرده نمی شود وحتی باعث افتخار برای خانمش بوده که در چنین شرایط ازوی جدا نمی شود .

جمعه ، مملوء از ایمان وبرکت ، عاطفه ومحبت ، سلامتی و رحمت ، در مسیر دین باثبات و استقامت ، زیر سایه حکومت پرتلاش وعدالت ، دنیای سرشار از فیض بدون زحمت . ازالله حکیم و توانا برای تک تک تان آرزومندم .

تفسیر جدید از کلمه ،« او نسآئهن» آیه ۳۱ نور
....وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَ‌ٰنِهِنَّ أَوْ بَنِىٓ إِخْوَ‌ٰنِهِنَّ أَوْ بَنِىٓ أَخَوَ‌ٰتِهِنَّ أَوْ نِسَآئِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَـٰنُهُنَّ ...
...و زیورشان را ظاهر نسازند جز برای شوهر یا پدر یا پسر یا پدرشوهر یا برادر یا برادرزاده ها یا خواهرزاده ها و یا زنان هم کیش خویش( بنا بر تفسیر جدید نوه واحفاد مجموعه های چهارگانه فوق ) یا غلامانشان ...
این کلمه دراین آیه مبارکه چه معنی و مفهوم می تواند داشته باشد ؟
برخی ازمفسرین قایل براین هستند که مراد به « نسآئهن» زنان مومنه است یعنی برای زن جایز نیست که زینت مخفی خودرا ظاهر کند مگر دربرابر زنان مومنه و اظهار آن دربرابر زنان کافره جایز نیست .
این تفسیر ، تفسیر درست نیست اگر چنین می بود عوض «اونسآئهن » این جمله « اوالمومنات من النسآء» می آمد . چون کلمه « نسآئهن » عام است شامل کافر و مسلمان را میشود .
ونون نسوة دراین کلمه برای تابعیت است نه برای جنس ، زیرا اگر برای جنس باشد ، معنی چنین میشود « نسآء النسآء» چنین چیزی معقول نیست که زنها زن داشته باشند.
اگر منظور این کلمه همسران مردان باشد که قبلا دراین آیه ذکر شده ازقبیل برادر وبرادر زاده و...
باید عوض نون نسوة ، میم جماعت می آمد « اونسآئهم » یعنی زنان این مردان اما نون نسوة آمده است ، نه نون جماعة .
این چنین هم صحیح نیست که بگوییم نون نسوة عوض نون جماعة برای تغلیب است ، صرف به خاطر ضرورت صوتی آیه مبارکه آمده است ، درقرآن کریم چنین چیزی بنام ضرورت نغمه ویالحن وجود ندارد .
فقط یک راه وجود دارد که ضرورة معنی را درآیه درنظر بگیریم .
کلمه «نسآء» در زبان عربی دومعنی می تواند داشته باشد .
معنی اول یعنی إمرأة ، زن ، ضد مرد موجود مونث ازبشر .
معنی دوم ؛ کلمه نسآء ازکلمه نسیئ گرفته شده باشد که به معنی تاخیر ، چیزیکه به تاخیر می آید و نسبت به ماقبل خود جدید قلم داد میشود ، یعنی مستجدات ، چیزهای جدید.
چنانچه درقرآن کریم آمده است « انما النسیئ زیادة فی الکفر » منظور به تاخیر انداختن ماه های حرام است .
پس کلمه نسآئهن ، یعنی تمام نواسه ها ونوه های که ازبرادر ، خواهر بوجود می آیند . درآیه مبارکه از ابن الابن ، ابن ابن الاخ ، ابن ابن الاخت ، ابن ابن الزوج خبرنیست . این مجموعه ها ، هرچند فعلا موجود نیستند امادرآینده به دنیا می آیند ، که شامل مذکر ومونث را میشود ، وعلاقه تنگاتنگی هم به این زن دارند . بناءا این نون « اونسآئهن» برای تبعیت است نه برای جنس که دیدن زن برای زن دیگر ممنوع بوده باشد .
چنین حالتی درمورد همسران پیامبر علیه السلام نیز آمده است .
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِىٓ ءَابَآئِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآئِهِنَّ وَلَآ إِخْوَ‌ٰنِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآءِ إِخْوَ‌ٰنِهِنَّ وَلَآ أَبْنَآءِ أَخَوَ‌ٰتِهِنَّ وَلَا نِسَآئِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَـٰنُهُنَّ ۗ وَٱتَّقِينَ ٱللَّهَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ شَهِيدًا
بر آنان گناهی در (ترک حجاب، نزد) پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسرانِ برادرانشان، و پسران خواهرانشان و زنان هم کیش آنان
بنا بر تفسیر جدید ( نوه ها واحفاد شان) و (نیز) غلامانشان نیست.و (ای بانوان!) تقوای الله را پیشه کنید.به راستی الله بر همه چیز گواه است . احزاب ۵۵
وقتی برای شان اجازه ظهور نه دربرابر همه محارم بلکه دربرابر مجموعه که در آیه فوق از آنها ذکر شده ، داده شده است ، سه فرد استثنآء شده است :
۱- شوهر
۲- بچه شوهر
۳- پدر شوهر
برای همسران پیامبر غیر از پیامبر علیه السلام ، درحیات وبعد ازحیات پیامبر علیه السلام دیگر شوهری نیست ، پیامبر علیه السلام فرزند پسر بزرگ که به حد بلوغ رسیده باشد نداشتند ، وازپدر قبل از تولد خویش یتیم شدند ، اما موارد دیگری که درین آیه آمده همه مصداق خارجی دارند . وکلمه نسآء همانگونه که درآیه قبلی به نوه ها تفسیر شده درین آیه هم نیز به احفاد ونوه ها تفسیر شده است ، نه سایر زنان . چون همسران پیامبر نسبت به همه امت حکم مادر را دارند ، خواه مرد باشد ویاهم زن .
استاد خلیل الله محمدی ۳۰/۴/۱۴۰۳

پیام تبریکی بمناسبت عید سعید قربان : ?????

پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید قربان ، عید ایثار و فداکاری برای اهل ایمان . عید برگذاری کنکره امت اسلامی در سرزمین نزول قرآن ، عید احیاء وزنده نگهداشتن یادگار ابراهیم خلیل الرحمن را ، برهمه پیروان راستین ملت ابراهیمی در تمام نقاط جهان تبریک عرض نموده ، درین ایام پرمیمنت صفا و صمیمیت ، قلب‌های مملو از محبت ، دوری از عقده ها ونفرت ، دعای حفظ و سلامت را ، برای همه شما آرزومندم . والسلام . ??
استاد خلیل الله «محمدی»

روز عرفه را غنیمت بشمار:
نزول بلا کیف الله هرشب درثلث اخیر صورت می گیرد« طبق روایات وارد شده » اما روز عرفه نزول بلا کیف الله درتمام روز صورت می گیرد.
بزرگان وسلف صالح بیشترین دعاهای خودرا به روز عرفه جمع می کردند ودعا می کردند.
چه قدر دعاهای بین عصر وشام عرفه استجابت میشود.
درماه رمضان شب قدر پوشیده است اما درماه ذی الحجة روز عرفه مشخص است
یکی ازصالحین میگوید قسم است به الله که درروزعرفه هردعای که کردم تاقبل از تکمیل شدن سال اجابت شد خصوصا بین عصر وشام
برای خود، فرزندان، اقارب، خویشاوندان وهمه دوستان ودرکل برای امت مسلمه دعا فراموش نشود.
روز شنبه ، روزعرفه است