اما عزيز من، وقتی کسی در حال غرق شدن است، آن موقعیت، زمان مناسبی برای یاد دادن شنا به او ‌نیست.

با کلی بدبختی و مصیبت تصمیم میگیریم، اخرشم غلط در میاد.

گاهی یک نفر می‌تواند تو را به گونه‌ای شعله‌ور کند که هزاران نفر قادر به خاموش کردن تو نباشند.
و گاهی یک نفر می‌تواند تو را به گونه‌ای خاموش کند که هزاران نفر قادر به شعله‌ور کردن تو نباشند.

به تو احتیاج دارم.
زیرا تو تنها کسی هستی که می‌توانم در موردِ رنگ یک ابر با او صحبت کنم.

نه توانایی متوقف کردن افکارم رو دارم، نه توانایی حرف زدن دربارشون رو.
فقط تو سرم می‌چرخن و حتی نمی‌تونم اشک بریزم‌‌. انگار فکر کردن و زجر کشیدن تنها کاریه که می‌تونم انجام بدم.

سر خود را تکان ندهید، درباره ی من قضاوت نکنید،
من خودم درباره ی خودم قضاوت کرده ام و الان
مدت هاست که خودم را محکوم کرده ام ، مدت هاست!...
- داستایوفسکی

من از تو چیزی به کسی نگفته‌ام، اما تو را دیده‌اند که ناگهان میان خنده‌هایم بغض می‌شوی.

شادی را به گور خواهند برد، آنان که رنج را در ما آفریدند.

من واقعا زندگیم به فاک رفته، استرسم چندین برابر شده، قهوه خوردنم هزار برابر شده از اونور لرزش دستام شونصدهزار برابر شده، پرخاشگر"تر" شدم، بی حوصله شدم، با هر چیزی گریه میکنم و مثل سگ نگران آشناها و حتی غریبه هام.
در حالیکه من الان باید مثل سگ به سمت آرزوهام میدوییدم.

ادم های عمیق، صحبت های عمیق، رابطه های عمیق، نگاه های عمیق، دوست داشتن های عمیق، فکر های عمیق، من همه چیز های عمیق رو می‌پرستم.