رامين پرهام

Description
نویسنده مشروطه نوین
twitter: @parhamramin
instagram: raminparhamofficial
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago

7 months, 3 weeks ago

گفتگوي محمدحسين واحدي با دکتر رامین پرهام

1- چرا اپوزیسیون ایران به سمت اسرائیل گرایش پیدا کرده‌اند؟

مُدرن بودن یعنی فکر کردن. "من فکر می‌کنم پس هستم". فکر یعنی نقد، و نه تقلید. آنچه در ایران نهاد داشته و نهادهای بسیار گسترده‌ای هم داشته، چه پیش از انقلاب و چه البته پس از آن، نقد نبوده، تقلید بوده. تقلید از امام یا از اعلیحضرت. نهاد گستردۀ مسجد یا نهاد حکومتی حزب رستاخیر بعنوان نهاد تقلید، و نه نهاد نقد و فکر مستقل و نقّاد. فقدانِ سنّت و فرهنگِ استقلالِ فکری و تشکل‌سازیِ مدنی، یعنی مستقل از قدرت، بستر بسیاری از کژروی‌هایِ فکری و سیاسی در کشور بوده و هست. بقول همایون کاتوزیان، جامعۀ ما جامعه‌ای است کلنگی. هم حکومتش کلنگی است هم اپوزیسیونش.
در رابطه با مسئلۀ مهم اعراب و اسرائیل، اپوزیسیونِ ایرانی بطور کلی هرگز رویکردی ملی به این موضوع نداشته. اگر زمان شاه در اردوگاه‌هایِ فلسطینی تعلیم چریکی می‌دیدند، امروز با پرچم اسرائیل سِلفی می‌گیرند! دیروز مُقلّد بودند، امروز هم مُقلّدند.
چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، از حاکمان گرفته تا اپوزیسیون‌ها، ما رویکردی معقول و مبتنی بر منافع ملی به این مسئله نداشته‌ایم. هر بار هم نتیجۀ رویکرد ایدئولوژیکِ ما به این مسئله، شکستِ ملی در این حوزه بوده است: از یورشِ مسلحانۀ چریک‌ها و مجاهدین، با همکاریِ نیروی 17 یاسر عرفات، به پادگان‌هایِ نیروهای مسلح ایران در 21 و 22 بهمن 57 گرفته، تا سقوط بشار اسد در 403.
اگر دیروز عرفات نخستین شخصیتِ خارجی بود که به ایران آمد تا "پیروزی انقلاب فلسطین" را در تهران جشن بگیرد؛ امروز، درباریان با ستاره داوود سِلفی می‌گیرند!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه نیروهای مسلح ایران را "نوکر" می‌خواند؛ امروز، بخشی قابل‌توجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً "تروریست" می‌نامد!
اگر دیروز بخشی از اپوزیسیونِ شاه در شامات تعلیم چریکی می‌دید تا در ایران به نیروی‌های مسلح کشور حمله کند؛ امروز، بخشی از اپوزیسیون به اسرائیل و آمریکا در فضایِ عمومی و رسانه‌ای عریضه می‌نویسد که چرا به فلان پادگان و فلان مرکز نظامی و صنعتیِ ایران حمله نمی‌کنید و چرا فرصت را غنمیت نشمرده و ایران را بمباران نمی‌کنید!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه نیروهای مسلح ایران را "نوکر" می‌خواند؛ امروز، بخشی قابل‌توجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً "تروریست" می‌نامد!
اگر دیروز بخشی از اپوزیسیونِ شاه در شامات تعلیم چریکی می‌دید تا در ایران به نیروی‌های مسلح کشور حمله کند؛ امروز، بخشی از اپوزیسیون به اسرائیل و آمریکا در فضایِ عمومی و رسانه‌ای عریضه می‌نویسد که چرا به فلان پادگان و فلان مرکز نظامی و صنعتیِ ایران حمله نمی‌کنید و چرا فرصت را غنمیت نشمرده و ایران را بمباران نمی‌کنید!

2 - چرا از حمله به ایران نیز حمایت می‌کنند؟

بخشی از اپوزیسیونِ ایرانی‌تبارِ مقیمِ خارج، در بحران‌هایِ ملی و منطقه‌ای اخیر، همسو با دشمنانی که عملاً خلع‌سلاح ایران را می‌خواهند، بطور علنی خواهانِ بمبارانِ زیرساخت‌هایِ نظامی، هسته‌ای و صنعتیِ کشور شده‌اند. این جماعت حتی به این نیز فکر نکرده‌اند که اولاً نابودیِ توانِ دفاعی و انتظامیِ کشور زمینه‌ساز آشوب‌هایِ غیرقابل‌کنترلِ داخلی و سپس تجزیۀ کشور خواهد شد؛ ثانیاً، بمبارانِ مراکز هسته‌ای پیامدهایِ گسترده و ویران‌کنندۀ زیست‌محیطیِ درازمدت بهمراه خواهد داشت. این گونه همصدایی با دشمنان نام دیگری جز سرسپردگی ندارد. سرسپردگانِ امروزی یا برای منافع شخصیِ آنی و کوتاه‌مدّت تن به چنین خفّتی داده‌اند؛ یا بقولِ داخلی‌ها نفوذی‌اند؛ یا فقر فکری‌شان به حدّی است که باید از حماقت بمعنای کلینیکِ و پزشکیِ کلمه سخن گفت: عدم برخورداری از هوش، فهم، و عقلِ سلیم!
نزدیک به پنجاه سال از انقلاب می‌گذرد و این جماعتِ بی‌بضاعت حتی این درس ابتدایی را هم نه از 57، نه از مشروطه و نه از تحولاتِ اجتماعی بطور کلی، چه در ایران چه در دیگر جوامع، نیآموخته‌اند که تحوّلِ اجتماعی بدونِ همکاریِ لااقل بخشی از نخبگان و اِلیت‌هایِ مستقر، غیرممکن است. این جماعتِ بی‌بضاعت، با توجه به فقر فکری خیره‌کننده‌شان، چون کمترین بختی برای تعامل با نخبگانِ تحول‌خواه داخلی را ندارند، سرسپردگی‌شان به دشمنانِ خارجی بیشتر هم می‌شود.

3 - جمهوری اسلامی در برابر این اپوزیسیون ایران که طرفدار اسرائیل هستنند چه کار باید کند؟
اگر منظورتان از جمهوری اسلامی همان هسته سخت و تصمیم‌گیر در نظام دینی حاکم بر کشور است، این اپوزیسیون به نفع جمهوری اسلامی است! این اپوزیسیون چنان در جهت منافع حکومتِ دینی ایران حرکت می‌کند که می‌توان، بدون اغراق، از آن بعنوان واپسین خاکریز نظام سخن گفت. من اگر جای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران نظام می‌بودم، نه‌تنها کوچک‌ترین اقدامی علیه این اپوزیسیون نمی‌کردم، که از تمام راه‌های موجود به آن یاری هم می‌رساندم!
@Political_Quarterly

8 months, 3 weeks ago

فریدون شهبازیان در گفتگوي اختصاصي با خاطرات سياسي:

شجریان
یک استثناء در تاریخ ایران

https://t.me/Political_Quarterly

10 months, 2 weeks ago

فرازهایی از مصاحبه محمد رسول اف
با
فصلنامه خاطرات سیاسی

∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆

*خلاصه‌‌ مدرنیته یعنی خردباوری!

*دانشجو‌های زن، فعّالان محیط‌زیست، کارگرها، معلم‌ها، پزشک‌ها، پرستارها، حتی دامنه‌ای وسیع از بانوان که در خانه‌شان مشغول کارند، در تلاش هستند تا زندگی بهتری برای خود و خانواده‌هایشان فراهم‌کنند؛ محدودیت‌ها را کنار بزنند و نقش بیشتری در تعیین سرنوشت‌شان داشته‌‌باشند.

*دولت مدرن، دولتی است که قبل از هرچیز ارکان آن از یک انتخابات آزاد و سالم، بدون مداخله و دست‌کاری‌ نهادهای ایدئولوژیک و بر اساس آرای مردم برآمده باشد.

*روزگاری، مواد اولیه‌ تولید سینمایی و ابزار کار سینماگران به‌طور انحصاری در اختیار نهادهای دولتی بود؛ ولی با وجود این انحصارها هنوز روزنه‌هایی از عقلانیّت در لایه‌هایی از نهادهای نظارتی و اجرایی وجودداشت؛ اما سیاست‌های انقباضی، این روزنه‌ها را خاموش‌کرد.

*نگاه به این جمعیّت دور از وطن ایرانی(دیاسپورا)، با مفهومی که من به آن ایران فرهنگی می‌گویم، برایم جالب است و به‌احتمال زیاد در داستان‌های آینده من تأثیر خودش را خواهدگذاشت.

*ما به فیلمسازان جسور که داستان‌های تلخ تاریخ‌مان را پیش چشم‌هایمان بگذارند، نیازداریم.

http://www.khsmag.ir

https://t.me/Political_Quarterly

10 months, 3 weeks ago

قدرتِ بی‌قدرتان در دنیایِ میلیاردرها
هموطنی که رشته‌کامنتش در ریتوئیت آمده، کاملا درست میگوید: باید "یک ایده ملی" ایجاد کرد که بتواند هم در قدرت "شکاف ایجاد کند" و هم بخشی از اِلیت‌های داخل و خارج و سپس "توجه جامعه" را بخود جلب کند. در پاسخ و توضیح، به چند نکته اشاره کنم:
ایده‌ای که در این شش سال اخیر دنبال کردم دقیقاً همین بود، با محوریت "مشروطه نوین" بعنوان "ایده ملی".
ولی چرا شکست خورد؟
واقعیت این بود که یک جریانِ ذاتاً ارتجاعی، ولی با یک توانِ رسانه‌ایِ سازمان‌یافته و بالا، مشروطه نوین و نوپا را به مزخرفی بی‌سر و ته بنام "پیمان نوین" تبدیل کرد، آنهم در بزنگاهی بحرانی در مستعدترین بازه تاریخیِ معاصر (دی 96 تا مهسا). مزخرفی که هیچ نتیجه‌ای جز بر باد دادن تمام فرصت‌ها در این مدت نداشت و در اوج خود به مضحکه مبتذلی انجامید تحت عنوان "نشست جرج تآون".
واقعیت این بود که نمیتوان هم مدعی شکاف انداختن در قدرت بود، هم یک نیروی مسلح رسمی و چندصدهزارنفری را تماماً تروریست نامید!
واقعیت این بود که نمیتوان هم مدعی جین شارپ و واتسلاو هاول و ماندلا بود، هم همنشین و حامی و تحت‌الحمایه نتانیاهو!
واقعیت این بود که این جریان، جریانی که تمام فرصت‌ها را یکی پس از دیگری به باد داد، از حمایتِ تمام‌قد لابیِ دولت اسرائیل برخوردار بوده، دولتی که برخی رسانه‌ها و ناظرانِ همان کشور آن را حلقه‌ای "مافیایی" میدانند و همکنون متهم به جعلِ اسناد، جنایتِ جنگی، نسل‌کشی و پاکسازیِ قومی است.
واقعیت این بود که این جریان ترکیبی بود مبتذل از مُشتی مُطرب و مجری تلویزیونی، با عاملیتِ محوریِ ارتجاعی بنام سلطنت و دربار، و با حمایتِ آنچه هاینریش بُل، نویسنده آلمانی، آن را "هرزگیِ رسانه‌ای" نامیده. مستهجن‌ترین شکلِ این هرزگی را هم میتوانید در حمایتِ بسیاری از رسانه‌ها و فعالینِ رسانه‌ای، حتی در اروپا، از پاکسازیِ قومیِ لایو و غیرقابل‌انکار ببینید.
واقعیت این بود که جنبش و تغییر سیاسی - اجتماعی بدون یک تئوری ممکن نیست. حاکمیت، بخاطر ذاتِ آخوندی و تجربه‌اش در انقلاب، بخوبی از این واقعیت آگاه است و هرآنچه در توان داشته برای جلوگیری از شکل‌گرفتن یک چارچوبِ تئوریکِ بدیل انجام داده: ساده‌ترین راه برای مشروعه، برای مبتذل‌کردنِ ایده مشروطه، یعنی پادشاهیِ قانون، مترادف کردنِ آن با "جاوید شاه" است.
واقعیت این است که درافتادن با اختاپوسی که بازویِ اصلی‌اش تحت‌الحمایه‌ای است در واشنگتن و سرش در تهران، علیرغم شعارهایش، تماماً در جهت منافع دولت نتانیاهو و دیگر دشمنانِ ایران اقدام می‌کند، کار ساده‌ای نبوده و نیست.
در عصر ترامپ و در دنیایِ میلیاردرها، در دنیایِ جفری اِپستین و ایلان ماسک، در دنیایِ هرزه‌ها و داده‌ها، سازماندهیِ آنچه هاول در 1978 "قدرتِ بی‌قدرتان" نامید، کار ساده‌ای نخواهد بود.

11 months ago

پایان ایدئالیسم: دنیای ترامپ و قضیه ایران

عنوان برنامه زنده امشب ( چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳)فصلنامه خاطرات سیاسی در اینستاگرام

با حضور
حسن اکبری بیرق
رامین پرهام
و....
ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تهران

https://www.instagram.com/khateratesiyasi/profilecard/?igsh=MWltMWNqZ3V6dHZ3Mg==

https://t.me/Political_Quarterly

1 year, 1 month ago

و اتفاقا قضیه درست عکسِ آن چیزی است که مدعی‌اش شده‌اید: در طولِ سال‌ها، این شخصِ ایشان بوده که یا مستقیما تماس گرفته‌اند و یا خواهان تماس‌گرفتنِ من با خودشان شده‌اند. آخرین بار، تاجایی‌که بخاطر دارم، درارتباط با مشروطه نوین بود... که به گفتگویی سه‌ساعته (و ضبط شده) میان ایشان و من انجامید، به‌درخواست مستقیم و صریح خود ایشان، و فایلش به واشنگتن ارسال شد... و پس از یک سکوت سه‌ماهه به پیمان نوین تغیر نام و ماهیت داد! با "دستآوردهایی" که می‌دانیم!
‏دوّم اینکه گفته‌اید "مشاور و فلان‌کاره پادشاه"!!
‏پرسش: فلان‌کاره یعنی چی؟ ایشان پادشاه کدام اقلیم اند؟

‏و حال که حضرتعالی گویا فلان‌‌کاره ایشان شده‌اید، لطف فرموده، شرفیاب شده، پرسش‌های زیر را در حضور همایونی قرائت کرده، پاسخ‌های اعلیحضرت را با عموم اذهانِ ایرانیان به‌اشتراک بگذارید:
‏- کارزارِ "من وکالت می‌دهم" را به‌خاطر دارید؟ به‌کجا رسید؟ "خیابان دستِ شماست، نگهش دارید" را چطور؟ یادتان هست؟
‏- فراخوان‌تان به "اعتصاباتِ سراسری" را به‌یاد دارید؟ "صندوقِ کمک‌هایِ مالی" را چطور؟
‏- آیا به‌یاد دارید که قرار بود "کشتیِ انقلابِ دلاورانه ملت" را "به ساحل" برسانید؟ به ساحل رسیدید؟ یا هنوز مشغولِ دریانوردی هستید؟
‏- "کارگر و کارمند و بازنشسته و دانشجو و دانشگاهی و نظامی و نویسنده و هنرمند و ... میلیون‌ها ایرانیِ دغدغه‌مند" که قراربود در سالگرد مهسا و با فراخوانِ شما، "موج نوینی از انقلابِ ملی" را کلید بزنند را به‌خاطر دارید؟ موج چه شد؟
‏- به‌خاطر دارید این گوشزدِ خیرخواهانه را که موج‌سواری، توهین به شعور موج است؟
‏- به‌یاد دارید که قرار بود "هر خانه، هر کوچه، هر خیابان، هر محله، هر روستا، هر شهر، هر استان [و] تمام ایران" با فراخوانِ شما و پوششِ گسترده‌یِ رسانه‌ایِ آن، "به محل سازماندهی و مرکز مبارزه برای به‌زیرکشیدن رژیم ضحاک" بدل بشود؟ آیا به‌‌خاطر دارید که 48 ساعت پس از این فراخوان، در سالروز زنده‌یاد مهسا، از "حضور گسترده و کم‌نظیری" قدردانی کردید که در هیچ‌کجا بوقوع نپیوسته بود؟ درهیچ‌کجا!
‏- آیا به‌خاطر می‌آورید که درکنارِ تکرارِ مکرّرِ واژه‌یِ دموکراسی، در تریبون‌هایِ متعددِ جهانی، همواره از اعمالِ تحریم‌هایِ حداکثری علیه کشورتان سخن گفته‌اید؟ آیا می‌دانید که "حمایتِ حداکثری از مردم، بدونِ سازماندهی، وعده‌ای است توخالی؟ آیا می‌دانید که میانِ شعار و شعور، تفاوت‌ها جدّی است؟
‏- آیا در علوم سیاسی این اصل ساده و مفهوم پایه را آموخته‌اید که دموکراسی را با فقر نمی‌سازند؟
‏- آیا در علوم سیاسی این درسِ ابتدایی را یادگرفته‌اید که دموکراسی را با اقتصاد، معیشت، طبقه متوسط و با جامعه‌ مدنی می‌سازند، نه با جامعه‌ای که تمام ارکانِ آن با "فشار حداکثری" موردحمایتِ شما نابود شده؟
‏- آیا می‌دانید که "فشار حداکثری" موردِحمایتِ شما، فقرِ حداکثریِ مردم و فسادِ حداکثری و "جاافتاده و مافیاییِ" کاسبانِ تحریم و آقازاده‌ها را موجب شده؟ آیا می‌دانید که "فساد جاافتاده مافیایی"، برخلافِ آنچه ادعا کرده‌اید، "به‌محض اینکه این رژیم برود"، کنار گذاشته نخواهد شد، چون چنین چیزی اصلاً ممکن نیست؟ آیا می‌دانید که "کنارگذاشتنِ فساد جاافتاده مافیایی" به زمان نیاز دارد؟ آیا می‌دانید که کشوری توسعه‌یافته، اروپایی، و صنعتی مانند ایتالیا هم در "کنارگذاشتنِ فساد جاافتاده مافیایی" ناتوان بوده؟
‏- آیا می‌دانید که "وعده‌هایِ توخالی" در سیاست، مرگِ سیاسیِ وعده‌دهنده را درپی دارد؟
‏- آیا به‌خاطر داريد که یک‌سالی پیش از اکتبر خونین 2023، از هر تریبونی که دراختیار داشتید، نهادی چندصدهزارنفره از نیروهایِ مسلح کشور را تروریست خواندید؟
‏- آیا به عواقبِ چنین اقدامی فکر کرده بودید؟
‏- "چشمِ اختاپوس" را به‌یاد دارید؟ "سرِ اختاپوس" را چطور؟
‏- آیا حضرتعالی در علومِ سیاسی این اصلِ اولیه را آموخته‌اید که اندیشیدن یعنی اندیشه‌کردن در پیامدها، در عواقبِ یک ایده، و نه‌تنها در خودِ آن ایده در خلاء و در انتزاع و در انقطاع از واقعیت. آیا به عواقبِ نطق‌هایِ مکرّر و لبریز از خطاهایِ سیاسیِ آشکارِ خود، اندیشیده‌اید؟
‏- بعنوان نمونه، آیا پیش از جنگِ غزّه و در جریانِ این جنگ، به پیامدها و عواقبِ سخنان‌تان و همراهی و همزبانی‌ با مذهبی‌ترین و آخرالزمانی‌ترین دولتِ تاریخِ اسرائیل، اندیشیده بودید؟

‏بانو مهاجر،

‏روزی روزگاری، در جایی، آقازاده‌ای از اشرافیتِ فرانسه، چهره‌ای شناخته‌شده درمیانِ چاکرانِ خانه‌زاد و درباریانِ لوئی، به وُلتر، فیلسوف و نمایش‌نامه‌نویسِ شهیر، برخورده، با طعنه‌ای ناشیانه به نام او، تبارِ نویسنده بزرگِ قرنِ هجدهم را به‌سخره می‌گیرد. وُلتر در پاسخ به زبان‌درازیِ آقازاده اشرافی و درباری، پاسخ می‌دهد: "حضرتعالی آخرین نام از تبار خود هستید. من، نخستین نام از نامِ خودم."

‏بانو مهاجر،

X (formerly Twitter)

Ramin Parham (@ParhamRamin) on X

سخنی با "فلان‌کاره" دربار بانو مهاجر، با سلام، آیا می‌دانید که میان شعار و شعور، تفاوت‌ بسیار است و بسیار جدّی؟ از صرف و نحو انشاء حضرتعالی که اندکی بگذریم، ورنه کار بیش از حدّ به‌درازا می‌کشد، نکاتی چند را دراینجا و هر بار با نقل‌قولِ مستقیم از مرقومات،…

و اتفاقا قضیه درست عکسِ آن چیزی است که مدعی‌اش شده‌اید: در طولِ سال‌ها، این شخصِ ایشان بوده که یا …
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago