بیا باهم بخوانیم...غالباً گمان می‌کنیم سبب غیبت شمس، تنها آزارهای اطرافیان مولانا بود.
اما شمس می‌گوید اگر رفتم، برای خاطر تو رفتم.
برای اینکه دوستت داشتم.
برای من قونیه و مکه و شام که فرقی ندارند.
من در قونیه همان‌قدر غریبم که در شام یا هر جای دیگر.
اما اقتضای دوست داشتن، همیشه ماندن نیست.
تو را ترک می‌کنم تا در عشق، پخته‌تر باشی.
بی‌غبارتر، مهذب‌تر، خالص‌تر.

آنچه مولانا را مولانا کرد، تنها دیدار شمس نبود.
رفتن شمس هم بود: تو را ترک می‌کنم و این آخرین کاری است که برای دوست داشتن‌ات انجام می‌دهم.

صدیق قطبی

@Ba_ManBekhan

چه ناگهان همه‌چیز تغییر کرد

تازه چراغ خانه‌مان روشن شده بود،

تازه چشمان‌مان در روشنای دل‌انگیز ماه غرق شده بود.

تازه صدای زندگی در گوش‌مان نغمه‌سرایی می‌کرد.

تازه مسافرمان از سفر برگشته بود،

تازه لبخند او، خستگی را از تن‌مان زدوده بود.

تازه چشمانت به تماشای او دل بسته بود.

ولی
چه ناگهان همه‌چیز تغییر کرد

راستی!
یادم باشد وقتی برگشتی، با هم در سکوت شب، ماه را به تماشا بنشینیم.

وحید کاظمی

@Ba_ManBekhan

شهد شیرین شعر

مسلمانان مسلمانان، مسلمانی ز سر گیرید
که کفر از شرم یار من، مسلمان‌وار می‌آیدمولانا

@Ba_ManBekhan

به کجا چنین شتابان؟
محمدرضا شفیعی کدکنی

مگر چند سال دیگر ما زنده و سلامت خواهیم بود؟
مگر به کجا قرار است ما برسیم؟
مگر عمرمان با سرعت در حال سپری‌شدن نیست؟

مگر پدر و مادرمان را نمی‌بینیم که هر روز پیر و پیرتر می‌شوند؟
مگر چیزهایی که داشتن‌شان روزی برای‌مان خیلی مهم بود امروز در اختیار ما نیست؟
مگر کسی در این دنیا تا ابد ماندنی است؟

راستی!
من که راضی به رضای خداوند هستم.
تو هم غصه نخور خدا با ماست.

وحید کاظمی@Ba_ManBekhan

بیاییم باهم بخوانیم...
برون شو ای غم از سینه، که لطف یار می‌آید
مولانا
چرا غمگین باشم؟!
در حالی‌که هر دقیقه و هر لحظه از سوی پروردگار آسمان گشایش نازل می‌شود.

چرا غمگین باشم؟!
در حالیکه رزق و روزی من نوشته شده،
عمرم حساب شده
و نمی‌دانم چه وقت چشم از دنیا می‌بندم!

چرا غمگین باشم؟!
در حالی‌که پروردگارم نسبت به من مهربان‌تر از مادر نسبت به نوزادش می‌باشد.
چرا غمگین باشم؟!
در حالی‌که اگر استغفار کنم، پروردگارم مرا می آمرزد و در زندگی‌ام برکت می‌دهد و همه‌ی نگرانی‌هایم را برطرف می کند.

چرا غمگین باشم؟!
در حالی‌که اعتماد من به خدای بی‌مثال است و او هرگز مرا تنها نمی‌گذارد.

چرا غمگین باشم؟!
در حالی‌که می‌دانم خوش‌بینی و لبخند از همه‌ی غم‌ها زیباتر و دل‌نشین‌تر است.

ترجمه: سیدمسلم لبیب

@Ba_ManBekhan

تو بخوان شب همه شب برایم...

دکتر راغب سرجانی نویسنده‌ی کتاب ارزش مطالعه در زندگی می‌نویسد:
هیچ روز ما نباید بدون مطالعه بگذرد.
هر روز باید مطالعه داشته باشیم آن هم مطالعه‌ی مفید و سودمند، نه ویرانگر و تباه کننده.

از تکرار و اصرار حضرت جبرئیل بر پیامبر تا که بخواند و پیامبر را در سختی قراردادن، می‌آموزیم که باید برای مطالعه و خواندن، کمی سختی را تحمل کنیم.
قرآن از ما می‌خواهد که مطالعه‌ی خوب و مفید داشته باشیم تا از پرتو انوار خواندن به سعادت دنیا و آخرت نایل شویم.
اگر مطالعه‌ی مفید و سودمند نداشته باشیم شاید دچار سرنوشت کسانی بشویم که خواندن صدها کتاب آنان را نه تنها به خداوند نزدیک نکرد بلکه آنان را از خداوند دور نیز کرد.
خواندن زیاد اگر مفید نباشد انسان را مهربان و دلسوز نمی‌کند.
مطالعه مفید هر چند کم باشد باعث سعادت انسان می‌شود.

انسان فقط با مطالعه، انسان خوبی نمی‌شود.
چقدر انسان‌هایی بودند و هستند که شاید بیش از هزار کتاب مطالعه کرده بودند اما وجودشان برای انسان‌ها نه تنها مفید نبود و نیست بلکه به ضرر انسان‌ها تمام شده است.
چقدر انسان‌های سیاست‌مدار هستند که هر کدام‌شان شاید بیش از هزار کتاب را مطالعه کردند اما در نزد ما بدترین آدم‌ها هستند.
چقدر عالمان بی‌عملی هستند که تمام عمرشان به خواندن و نوشتن گذشته اما در نزد مردم منفورترین آدم‌ها هستند.

خلاصه ضمن مطالعه مطالب گوناگونی در زمینه‌های مختلف، باید برنامه‌ی دقیقی برای مطالعه کتب مفید نیز باید داشته باشیم.

راستی!
یادت هست برایم گفتی: زیاد‌خواندن مهم نیست خوب‌خواندن مهم است.

وحید کاظمی@Ba_ManBekhan

بیاییم باهم بخوانیم...تنها در عشقی بی‌غرض و پاکبازانه است که می‌توانیم شبیه خدا شویم.
با این توضیح بهتر می‌توان دریافت چرا حافظ می‌گفت:
نشان اهل خدا عاشقی است، با خود دار

و ابوالحسن خرقانی می‌گفت: هر که عاشق شد خدای را یافت.

آیا خدای قرآن، چنین خدایی است؟ مهربان بی‌غرض؟ رحیم محض؟ خطاپوش و توبه‌پذیر بی‌حساب؟

می‌گوید رحمت او همه چیز را فراگرفته است، چیزی از شعاع رحمت او بیرون نیست.

صدیق قطبی

@Ba_ManBekhan