• @ArmoulinBot
ناشناس:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=92263839
Last updated 1 week, 2 days ago
онлайн библиотека Царское Село (book-olds.ru)
Last updated 1 year, 2 months ago
A Cool Guid of Dog's Feelings.
If I were a king I'd probably dream
Of bringing peace into the world
Noble deeds, heroic things
Until I'd seen the shining pearls
And all of the greed stored underneath
Could go and leak at anytime
I want him dead, they bring his head
An impulse ruins all their lives.
اما خسته شد، و سنگینی تنهایی عمیق وجودش را گرفت. آسمان خاموش بود. احساس میکرد زیر این گنبد بیزبان و زمزمه کاملاً تنهاست. خود را مثل جسمی حقیر اما زنده زیر این نعش سترگ و شفاف مییافت. ولی دیگر وحشت نکرد. تنهایی همچون دردی مزمن و مأنوس در این میان در همهی اندامهایش جا خوش کرده بود.
«اندوه» همهی آنچیزیست که دارم.
فقط مرگ جوابه.
زندگی کیریه دوستان.
فراموشی جانِ زبان است و همین فراموشیست که راه میدهد به تکرار، به یکیدانستن و یکیخواندنِ چیزهایی که ابداً با هم یکی نیستند. با به زبان راندنِ تکراریِ هر نام، تمام مصادیق گذشتهاش آب میروند تا جا برای یک اشارهی جدیدِ دیگر باز شود. ما، بهراحتی، بعدیها را با همان نامهای اولینها میخوانیم و با هر تکرار، این گذشتهی ماست که آب میرود. ما درست همانطور به معشوقی تازه میگوییم «دوستت دارم» که به پیشینی گفته بودیم؛ فقط در دلْ این وعده است که اینبار با تمامی بارهای قبل فرق میکند. و همین تفاوت کوچک، همین وعدهی پنهانی تکرار، دستکار فراموشیست ـــدفن مردگانِ جدید در گورستانی قدیمی که لودری قبرهای بیصاحبش را هم میزند و جا برای جدیدها باز میکند. ما تنِ «دوست داشتن» را در بارها گوربهگور کردن نام «معشوق» گم میکنیم، مدفون زیرِ تلنبارِ اطلاقها و دلالتها.
• حکایتِ نامِ اعظمِ آخرین معشوقِ من: «شاه»، عماد مرتضوی، از زخمهای نهانی
• @ArmoulinBot
ناشناس:
http://t.me/HidenChat_Bot?start=92263839
Last updated 1 week, 2 days ago
онлайн библиотека Царское Село (book-olds.ru)
Last updated 1 year, 2 months ago