?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
چون میترسند، دیگران طردشان کنند، پیشقدم شده و انها را طرد میکنند، تا خود را از طرد شدن احتمالی از سوی دیگران مصون نگه دارند. در نتیجه این رفتار، دیگران از آنها دوری می جویند. آنها بی توجه به دلیل این اجتناب دیگران، آن را نشانه ای در تأیید این نظر خود میدانند، که از طرف دیگران طرد میشوند و اینگونه است که توجیهی برای خشم علیه دیگران مییابند.
این خشم قابل تحمل تر از آن ترس از طردشدن زیربنایی است و روی آن را میپوشاند. تازه آنها دیگران را به خاطر مشکلات خود نیز سرزنش میکنند.
و اما آن دیگران: آنها نمیتوانند بفهمند در مشکلاتی که این گونه افراد برای خود ایجاد میکنند چه نقشی دارند؟ از نظر دیگران اینها افرادی بی میل به رابطه، پرخاشگر و متخاصم هستند.
فقط تصور کنید فهم و یافتن مکانیسم این رابطه چقدر دشوار است، و بعد از فهمیدن و یافتنش، آشکارسازی و تبیینش برای او تا....
فقط تصور کنید فهم و یافتن مکانیسم این رابطه چقدر دشوار است، و بعد از فهمیدن و یافتنش، آشکارسازی و تبیینش برای او تا....
این شمه ای از احوال اشخاص پارانویید است. پارانویا خیلی پیچیده تر از آن است که میپنداریم چون هرگز تنها نیست و معمولا با اختلال دیگری همراه است و این ترکیبات شکلهای بسیار متنوعی به آن می بخشد.
اینجا من با چکار میتوانم بکنم اکر فقط بدگمانی و سوظنش را ببینم، اکر ان ترس را در نیابم و نفهمم و با آن همدلی نداشته باشم و افسردگی آغشته به آن را؟
داستان، زبان و درمان
ظاهرا یکی از فعالیتهای اصلی انسان ساختن یک داستان منسجم است. بسیاری از رواندرمانیها را میتوان یک فرایند تعاملی دانست که به مراجع کمک میکنند تا داستان زندگیاش را به گونه ای که با آن راحتتر ارتباط برقرار میکند بازتعریف کنند؛ بنابراین داستان میتواند هم بازتاب وضعیت کنونی فرد باشد و هم به عنوان ابزار ایجاد تغییر تلقی شود.تقابل خود با تجارب بیرونی وقتی به صورت الگوهای مشخص و منسجم داستان بازتاب مییابد با نتایج درمانی بهتر همراه میشوند. همچنین تحقیقات نشان داده اند که الگوهای واژگان که مردم در طول زمان به کار میبرند، بی اساس نبوده و نه تنها کیفیت سازمان دهی شناختی دنیای فرد را نشان میدهند، بلکه ابعاد شخصیت فرد را نیز آشکار میکنند. همچنین افرادی که حالات هیجانی خود را به صورت داستان مینویسند بیماری کمتری دارند، از سیستم دفاعی بهتری برخوردار هستند و درد کمتری را گزارش میکنند. همچنین به نظر میرسد که بعد از اینکه افراد توانستند کیفیت و چگونگی رخدادن حوادث را در قالب یک داستان درک کنند، بیشتر قادرند با آنها مواجه شوند و یهتر میتوانند از آن حوادث عبور کنند.
#رواندرمانی_اگزیستانسیال #رواندرمانی_پویشی #رواندرمانی_تحلیلی #روانکاوی #رواندرمانی #روانشناسی_و_ادبیات #روانشناسی_با_ادبیات #استعاره_درمانی #داستان #رمان
رشدنایافتگی عاطفی:
مشکل در تنظیم هیجانها،
ناتوانی در گذر از شکستها
وابستگی عاطفی،
نیاز مداوم به تضمیمن ایمنی از جانب دیگری
تلقین پذیری بالا
انسانیت مقهور
اشتفان تسوایک، نویسنده بزرگ، متوجه شباهت جالبی در زندگی دو نویسنده بزرگ دیگر، داستایفسکی و اسکار وایلد شده است. هر دوی آنها نویسنده و نجیب زاده ای والا مقام اند که به قعر زندان سقوط میکنند. حالا سوال اینجاست واکنش این دو به زندان چیست و زندان با شخصیت و سرنوشت آنها چه کار میکند: وایلد که جایگاه اجتماعیاش مایه فخر او بر دیگران است احساس میکند آبرو و اعتبارش از بین رفته است. برای او بدترین تحقیر زمانی است که در حمام زندان مجبور میشود با پیکر تر و تمیز و اشرافی اش به داخل آبی برود که قبلاً با بدن ده زندانی دیگر آلوده شده بود. اشرافزاده با فرهنگ متعلق به طبقه ممتاز از آمیزش فیزیکی با فرومایگان بیزار است و از فرط نفرت به لرزه می افتد؛اما داستایفسکی در آتش چنین اشتراکی می سوزد و همان حمام کثیف برای غرور او به صورت برزخی در می آید و او با کمک متواضعانه یک تاتار کثیف و در حالت خلسه راز پاشویه مسیحیان را در می یابد.
تسوایک مینویسد « وایلد که در وجودش لردبودن انسان بودن را مقهور کرده است از آن رو در مجاورت با زندانیان رنج میبرد که که بیم دارد مبادا زندانیان او را از خودشان بدانند؛ اما داستایفسکی تنها تا زمانی رنج میبرد که دزدان و قاتلین او را به برادری قبول نکرده باشند، زیرا حس میکند هر فاصله و هر نابرابری مساوی با ننگ و قصور در انسانیت است، همچنان که زغال سنگ و الماس از یک عنصرند سرنوشت این دو سخن پرداز نیز در عین یکسانی متفاوت میشود». وایلد هنگامی که از زندان خارج میشود کارش دیگر تمام شده است، ولی خلاقیت و عظمت داستایفسکی با نوشتن اثر بی مانند خاطرات خانه مردگان تازه آغاز میشود. اگر داستایفسکی زندان نمیرفت، چنین اثر درخشانی خلق میشد؟ اگر داستایفسکی آن قدر انسان نبود و به دیگر انسانهای فراموش شدهای که در پستترین موقعیت اجتماعی افتاده بودند شفقت نداشت و به آنها نزدیک نمیشد روایتش چنان تاثرانگیز میشد که اشک تزار روس را هم در آورد و باعث تغییر در قوانین زندان شود؟ تسوایک مینویسد «وایلد در همان آتشی که داستایفسکی را شکل میدهد و سخت و درخشنده میکند می سوزد و به صورت سربارهای بیمقدار درمیآید.» وایلد در این آزمون انگار که درون هاونی له می شود، اما داستایفسکی همچون فلزی در بوته آتشین تازه شکل میگیرد.
راستی آیا در وجود ما انسانیت، منزلت،صفات و هویتهای دیگر را مقهور کرده یا صفات و هویتهای دیگرمان انسانیتمان را مقهور میکند؟
منبع سخنان تسوایک: کتاب سه استاد سخن
بیش از یک سال از زمان تحویل متن نهایی ترجمه راهنمای رواندرمانی اگزیستانسیال به ناشر میگذرد، متن همان است اما فهم من از رواندرمانی و به طور خاص رواندرمانی اگزیستانسیال همان نیست که بود، چون در این مدت منابع جدیدی دیده و خواندهام و مدام به آن اندیشیدهام. پس در این جلسه نه مطالب کتاب را تکرار میکنم و نه خلاصه. چون چنین کاری به درد کسی نخواهد خورد:نه من، نه کسی که به این موضوع علاقه دارد و کتاب را خواهد خواند، نه کسی که دغدغه و علاقهای به آن ندارد. بنابراین اگر قرار بر سخن من باشد، به اختصار و در حد توان به روشنی، فهم کنونی خود را از روان درمانی اگزیستانسیال بیان خواهم کرد تا مجالی برای روشنتر شدن و نقد آن فراهم شود. من همواره باید بتوانم این کار را برای مراجعان گرامیای که انتظار ندارم مطلب چندانی درباره رواندرمانی اگزیستانسیال بدانند، انجام دهم. پس امید دارم بیان آن برای دوستانی که قطعا یا در فضای روانشناسی کار و مطالعه میکنند یا اهل مطالعه و کتاب بوده و از این رهگذر با اگزیستانسیالیسم و تفکر وجودنگر آشنا هستند، تجربهای جذاب و هیجانانگیز باشد.
در هرجامعهای، هر شهروندی که دغدغه زیستن آگاهانه و اصیل دارد باید نقش خود را در عرصه فرهنگ برای خود روشن کند. من تمام نشستهای مرتبط با کتابها و کتابخوانی را ارزشمندترین کنش فرهنگی میدانم. مشارکت من در این جلسات هرگز محدود به کتابهای خودم و در مقام سخنران یا میهمان نبوده و نخواهد بود. مهم حضوری است که شاهدی بر دغدغه و پویایی ماست، چه در مقام نویسنده یا مترجم، چه در مقام منتقد یا سخنران، یا در مقام مخاطب و خواننده دغدغهمند، اتفاقا بخش اعظم پویایی و شکوه این برنامهها با خوانندگان دغدغهمند و مشتاقان کتاب، فهم و فرهنگ است و تمام فعالیت چهار گروه نخست در خدمت گروه اخیر و به امید استقبال از جانب ایشان است. پس هر جا نشستی درباره کتابی بوده که به باورم ارزش خواندن داشته است، از خود نپرسیدهام که کار دارم یا خیر یا نقش من چیست؟ به علت تمرکز افراطی اینگونه فعالیت ها در تهران، برای نشستهای شهرهای دیگر، بویژه شهر محبوبم گرگان، بسیار ارزشمندتر هستند. حضور هر عزیزی در هر یک از این جلسات برای من مایه مباهات و خوشحالی است.
به امید شکوفایی روزافزون فرهنگ ایران زمین
ارسطو میرانی
آبان ۱۴۰۳
@sarzamin_ketab_gorgan
@ketabesarv.gorgan
@ketabeparseh
@realhiwakader
@marivan_halabchayi
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago