در سایه‌یِ‌گیسویِ‌ نگار؛

Description
آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
همه در سایه‌ی گیسوی نگار آخر شد
_ حافظ🌱

[خالق تمامی این نوشته‌های جسته گریخته، کسی نیست جز من.]
_انتشار فقط با ذکر نامِ نگار خوش‌خلق‌.

📬 http://t.me/HidenChat_Bot?start=1117897007
📬 @sandogh_post_bot
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago

11 months, 1 week ago

طبَس??

11 months, 1 week ago

لمس دست‌هایت، از حافظه‌ی دیوار پاک نمی‌شود.
از همانجا که تو لمسش کرده‌ای،
شروع به ترک خوردن کرده

و من نگرانم...

کمی برای دیوار
و بیشتر برای قلبم،
که روی تمام دیوارهایش رد دست‌های توست...

_نگار خوش‌خلق

11 months, 1 week ago

داستایوفسکی میگه:
«سخت ترین کار دنیا اینه که منطقی رفتار کنی؛ در حالی که احساسات داره خفه‌ات می‌کنه..!»

11 months, 1 week ago
11 months, 1 week ago

خواب دیدم مُرده بودم.

مراسمِ مختصر و آبرومندی بود...
پیکرم روی دست‌های زندگی تشییع شد
آرزوهایم، رختِ عزا به تن کرده بودند
و آهسته می‌گریستند...

تو نبودی اما دست‌هایت،
گل‌های سرخ را روی سنگ مزارم پر پر می‌کرد
و دست‌های من جوانه زدند و از زیرِ خاک روییدند...

_نگار خوش‌خلق

11 months, 2 weeks ago

علیرغم اینکه نویسنده‌ی خوبی نیستم، اما از نوشتن برای تو دست نمی‌کشم...
اهمیتی ندارد آدم‌های دیگر بخوانند یا نه...

مهم تو هستی، که دیگر از مقابل پنجره‌ی خانه‌امان نمی‌گذری، شکلک‌های عجیب در بیاری، من جلوی خنده‌هایم را که مثل کِشی از لب‌هایم در می‌روند بگیرم، به تو خیره شوم و بی‌صدا لب بزنم"دوستت دارم"
تو جمله ام را در هوا بقاپی
و مثل گنجی در سینه‌ات پنهانش کنی...

حالا من سیگار به دست پشت پنجره‌ می‌نشینم
و آخرین نفس‌هایم را حرام می‌کنم.

من حتی یک نویسنده‌ نیستم؛ تنها یک رزمنده‌ام.
رزمنده‌ای مجروح، که تا آخرین نفسش برای آزادی می‌جنگد، اما اسیر می‌میرد.

_نگار خوش‌خلق

11 months, 3 weeks ago

به راحتیِ آب خوردن!

راستی که فراموش کردنت چقدر کار راحتی بود عزیزم...

امروز پشت ترافیکِ چراغ قرمز، قبل از آنکه چشمم به آسمان بیفتد و یادم بیاید که آن آسمان بالای سر هر جفتمان است،
دقیقا یک ساعت و چهل و پنج دقیقه و بیست ثانیه بود، که به تو فکر نکرده‌ بودم.

خیلی راحت‌تر فراموشت می‌کردم؛
اگر آن آسمان لعنتی آن لحظه آنجا نبود...

_نگار خوش‌خلق

11 months, 3 weeks ago

If I knew it would be the last time
I would have broke my heart in two
Tryin’ to save a part of you.

1 year, 2 months ago

_کسی به یاد عشق نیست...
کسی به فکر ما شدن...
از آن تبار خود شکن...
تو مانده‌ای و بغض من...

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago