نقد پژوه

Description
ارتباط با من:
@Rock0n

آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/saeed.akbari_sh

آدرس لترباکسد:
https://boxd.it/69tZv
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago

6 months, 4 weeks ago
7 months ago

موسیقی زیبای فیلم مالهالند درایو اثر آنجلو بادالامنتی

7 months, 3 weeks ago
8 months, 2 weeks ago
9 months, 3 weeks ago

?️از آغاز تا پایان، فیلم در دام فقدان توسعه و تحول کاراکتر گرفتار است. روایت با مونتاژ نماهایی از زاویه اورهد، به شکلی سریع و شتاب‌زده، روند صعود و افول کاراکتر اصلی را با رشته نماهای طراحی ستاره‌ تالار مشاهیر به تصویر می‌کشد. این سیر صعود و افول در دراماتیزه…

9 months, 3 weeks ago

?️از آغاز تا پایان، فیلم در دام فقدان توسعه و تحول کاراکتر گرفتار است. روایت با مونتاژ نماهایی از زاویه اورهد، به شکلی سریع و شتاب‌زده، روند صعود و افول کاراکتر اصلی را با رشته نماهای طراحی ستاره‌ تالار مشاهیر به تصویر می‌کشد. این سیر صعود و افول در دراماتیزه کردن عمق جایگاه و محبوبیت وی در جامعه درون داستان نیز عاجز است. اثر شناخت تقریبا ناچیزی از هویت کاراکتر اصلی به ما می‌دهد. تنها موردی که در مورد کاراکتر الیزابت اسپارکل می دانیم این است که او برای حفظ جوانی‌اش به وسواس دچار می‌شود اما این رویداد بدون هیچ فرایند مشخصی_ بی‌آنکه مخاطب این سیر استیصال و درگیری درونی کاراکتر مبنی بر مواجه او با سالخوردگی را مشاهده کند_ ناگهان(صرفا با شنیدن حرف‌های تهیه‌کننده) رخ می‌دهد. حال آیا این تمایل بیمارگونه به جوانی چه تعریف واحدی در کاراکتر اصلی پیدا می‌کند؟ آیا دلیل آن به عشق او به حرفه‌اش بازمی‌گردد یا صرفاً برای جلب توجهات از جانب اجتماع مردان است؟ سپس نسخه خود جوانتر الیزابت یعنی سو وارد می‌شود کاراکتری که سوایی ظواهر تحریک آمیز، به همان اندازه فاقد شخصیت، شناسه و هویت است. هرکدام از کاراکترها در داستان به‌ جای آنکه نقش و جایگاه یک کاراکتر خودبسنده و متعین را در بطنِ بافت و متنِ جهان فیلم داشته باشند به‌ عنوان ابزاری روایی، ملعبه دست فیلم‌سازی که چنان مرعوب ایده و پیام خویش شده، طیف‌ها را از دنیای بیرون نمایندگی می‌کنند. پیشرفته‌ترین داروی پزشکی فرموله شده ضد پیری به ظاهر رایگان_مشخص نیست که تنها برای افراد متمول و یا کم بضاعت توزیع می‌گردد_ از یک دخمه در کوچه پشتی در محله‌ای نامشخص توزیع می‌شود؟! حال کاراکتر اصلی بی‌آنکه اطمینان حاصل کند یک داروی بازار سیاه را تحت هیچ فشار و اجباری بر بدن خود آزمایش می‌کند که صرفاً به صورت تصادفی به او پیشنهاد شده بود بدون آنکه هیچ پیش‌نیاز و پژوهش، اقدامات احتیاطی و مراحل اضافی انجام دهد. فرضیه اصلی داستان بر تقسیم هویت و تفکر الیزابت در دو کالبد مجزا بنا شده است. اما همانطور که روایت به پیش می‌رود، آشکار می شود که آنها در واقع یک اندیشه و زیست واحد را تجربه نمی‌کنند و به محض تعویض کالبد، پس از مدتی هر دو "آن‌دیگری" را بابت اعمال‌شان تخطئه می‌کنند. پرسش اینجاست که فیلم برای باورپذیر نمودن عدم این‌همانی و برابری یگانه‌هویت در دو کالبد متفاوت و طغیانِ انتهایی آن دو برعلیه یکدیگر چه زمینه و سلسله‌مراتبی طی می‌کند؟! چگونه این دو جسم از ابتدا می‌توانند یکی باشند در حالی که کاملاً آشکار است که دو هویت کاملا متفاوت هستند؟ چرا نسخه جوان‌تر با توجه به اعمال، تمایلات و احساسات نسخه قدیمی‌ترِ خود متحیر و پریشان شده است؟ همینطور بالعکس.

[2]

1 year ago

?️جدیدترین سریال انیمیشنی بتمن تلاش کرده است از برخی جهات به سریال کلاسیک و محبوب دهه نود خصوصا در گرافیک و طراحی استایلی مینیمال، خلق اتمسفر نوآر، مدل‌سازی لباس‌های شبه کلاسیک و همینطور تیتراژ ابتدایی آن وفادار باشد اما با این اوصاف نسخه‌ای بسیار مسطح‌تر، بی‌انگیزه‌تر و بی‌روح تر از آن را ارائه می‌دهد که در این مسیر دیدگاه‌ها و جریان‌های غالب اجتماعی و سیاسی مد روز را به بافت جهان اثر تحمیل می‌کند. برخی از کاراکترهای زن با نقش‌های خود به گونه‌ای عجیب و تحمیلی، پویایی و وزن مضاعفی را به روایت داستان بخشیده‌اند که دیگر عناصر اصلی آن از جمله نقش بروس وین/بتمن را تحت الشعاع خود قرار داده‌اند و او را به کاراکتری فرعی تبدیل کرده‌اند. همچنین انیمیشن مبلغ پیام‌های اجتماعی و سیاسی خاصی در مورد جنسیت، نژاد، رنگ پوست، وزن، گرایشات جنسی و ... متعدد است که منجر به تغییر طراحی شمایل برخی از کاراکترهای اصلی و قدیمی مانند پنگوئن، جیمز و باربارا گوردون و هارلی کوئین شده است که هیچ کارکردی در کلیت قصه ندارد. اگر قصه سریال در دهه چهل میلادی می‌گذرد، نمی‌توانیم وانمود کنیم که کاراکترهای این سریال در موقعیت‌های درستی قرار گرفته‌اند. دهه مذکور برای یک کمیسر پلیس سیاه‌پوست غیرعادی است یا همه‌کاره بودن مونتویا به عنوان یک پلیس زن و باربارا گوردون به عنوان یک وکیل کارکشته آفریقایی‌تبار، همجنسگرا بودن دو کاراکتر هارلی کوئین و مونتویا(با یک شیمی بسیار ضعیف) هم آشکارا در آن برهه زمان نیز یک تابو بوده است. جملگیِ موارد مذکور سویه‌های تبلیغاتی دارند که سریال به هیچکدام هم نمی‌پردازد. حتی دیالوگ‌ها، لحن صداها و نحوه صحبت‌ کاراکترهای زن، با توجه به آن دهه بیش از حد مدرن و امروزی به نظر می‌رسد. کاراکتر بروس‌وین/بتمن پرداخت مطلوبی نسبت به گذشته ندارد و سریال خوانش تازه‌ای از کاراکتر وی به نمایش نمی‌گذارد. او به عنوان یک ابرقهرمان الهام‌بخش نیست و تجربه کامل بتمن بودن را انتقال نمی‌دهد. او در هیئت بتمن در موقعیت های خاص چه در مواجه با انواع آنتاگونیست‌ها و چه آلفرد بسیار بی‌احساس است. چه چیزی او را به بتمن تبدیل کرد؟ از کجا مهارت‌ها و اندوخته‌های مبارزاتی و کارآگاهی/تحقیقاتی خود را کسب نموده است؟ انیمیشن به خصوص در ساختار پس زمینه گاتهام و وزن دادن به نبردهای تن‌به‌تن می‌توانست بسیار بهتر عمل کند. در کل احساس، عشق و روحی در فضای این انیمیشن وجود ندارد. هیچ کاراکتری به کسی یا چیزی اهمیت نمی‌دهد. حتی به نظر می رسد بتمن هیچ احساسی در مورد گالری و دیگر مسائل زندگی شخصی خود ندارد. درگیری بین بتمن و دیگر ویلن‌ها در کشمکش و هیاهوی بین پلیس‌ها، وکلا و سایر بخش‌های جهان گاتهام که چندان جذاب هم نیستند، مفقود شده است. هاروی دنت چه در کامیک‌ها و چه انیمیشن‌ها به عنوان دوست صمیمی بروس وین، مردی صادق و نیکوکار، به تصویر کشیده شده است. شوالیه سفیدی که در روز روشن برای اجرای عدالت اهتمام می‌ورزید و می‌جنگید در حالی که بتمن در تاریکی شب؛ که این مهم باعث می‌شد سقوط او به جهت خباثت و رذالت بیش از پیش جذاب‌تر و برجسته‌تر شود. هنگامی که او به دو چهره تبدیل می‌گردد، ما کوشش بروس وین/بتمن را به منظور کمک به او_در متقبل شدن هزینه‌های درمان پزشکی و توانبخشی و خروج او از این منجلاب_ را می‌بینیم در حالی که هاروی دنت میان دو هویت متفاوت درونی خود در نوسان است و با وجه شر خود در حال پیکار. انیمیشن کلاهک صلیبی این کنتراست را رعایت نمی‌کند. در اینجا مدام دنت را به عنوان کاراکتری زن ستیز مشاهده می‌کنیم که وجوه شرارت‌بار او به صورت برجسته‌تری حس می‌شود. همچنین انیمیشن خرده قصه رابطه بروس و دنت را مطرح می‌کند که پیش و پس از آن طرحی از رفاقت آن دو نمایش داده نشده و اکنون می‌خواهند مخاطب باور کند که آنها همیشه بهترین دوستان یک‌دیگر بوده‌اند. تا پیش از دگرگونی وی به دوچهره نه از حسن نیات او چیزی می‌بینیم نه می‌توانیم با او به عنوان یک انسان نیکوکار همذات‌پنداری کنیم. او همچنین هرگز از سکه مشهور خود برای تصمیم گیری در اوج لحظات حساس اعمال شرورانه‌ خود استفاده نمی‌کند. توانا‌یی‌ها، مکانیزم مبارزات و مکانیزم‌های دفاعی کاراکتر کلی‌فیس در این نسخه به روز شده رو به زوال رفته‌اند. در انیمیشن کلاسیک سریالی بتمن، بتمن با استفاده از نقاط ضعف کلی‌فیس مبنی بر احاطه کردن او با هویت‌های متعددی که پیش از آن به آنها تغییرشکل یافته بود یا چگونگی بهره از آب و آتش بر او فائق آمد. در اینجا چنین خلاقیت‌هایی در سیستم مبارزاتی آنها محلی از اعراب ندارد او با چند مشتِ بتمن ناک‌اوت می‌شود. کلی‌فیس حتی هرگز به شخص یا موجود یا چیز دیگری استحاله نمی‌یابد.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 4 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago