𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago
بیا یک قبر بکنیم و هر دو لخت بشویم و برویم توی قبر. توی قبر بغل هم دراز بکشیم و خاکها را روی خودمان بریزیم و ساکت بخوابیم. تا آخر دنیا ساکت بخوابیم تا بپوسیم و جدا نشدنی بشویم. وگرنه، وگرنه میبینی که چه چیزهایی دلم میخواهد... مرا ببخش؛ امّا راستی دلم میخواهد که اینطوری تمام بشود یا اینطوری ادامه بدهم...
-از نامهی فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان.
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان میروم و انگشتانم را
بر پوست کشیدهی شب میکشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنیست...
-فروغ فرخزاد.
تاریکیِ مطلقی چرا زندگیام؟
دندانِ کج و لقی چرا زندگیام؟
در مرگ، معلّقی چرا زندگیام؟
از شانهی خونمُردهی من دست بکش!
تبعیدیام میان جهنّمها
وصل است زندگیم به ماتمها
راهی به تیغ و قرصتر از سمها
لبخندِ در محاصرهی غمها
دست مرا بگیر که میترسم
میترسم از تمامی آدمها...
-مهدی موسوی.
«بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود...»
تمام شد کلماتم، برای از تو نوشتن
به قول بهمنی اینجا، هوای از تو نوشتن_
(کم است)
کم است هر چه که هذیان، سرودم از تو پساز تو
اگرچه زندگیام را، به پای از تو نوشتن_
(گذاشتم)
گذاشتم که برایت، فروغ از ته گورش
چهارپاره بگوید... ادای از تو نوشتن_
(درآوَرَد!)
درآورد پدرم را، سرودن از تو ولیکن
چه میشود که بگویی، خدای از تو نوشتن_
(منم!)
منم کسی که خودش را، همیشه گول زده با
دو شعر آبکی و لحظههای از تو نوشتن...
تمام شد کلماتم... ببخش هر چه که هذیان
به جای شعر سرودم «بهجای از تو نوشتن...»
گفت: مرا یادت هست؟ دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همهی تاریخ است؟ و چرا آدمها در یاد من زندگی میکنند و من در یاد هیچکس نیستم؟
-عباس معروفی.
پرواز را تکاندهام از کولم
پر بستهام؛ سقوط کنم با تو
لببسته بر لبان تو میخواهم
شب تا سحر سکوت کنم با تو
میخواهم آسمان بشوم گاهی
تا تن کنم حریرِ هوایت را
هماشکِ چشمهای تَرَت باشم
وقتی که خواب برده خدایت را
میخواهم آشیانهترین باشم
وقتی که خسته از وزشِ دردی
هرجا کشاند جسم تو را طوفان
سویم دوباره سرزده برگردی
هر روز روی تکهای از رویا
آرام با خیال تو میرقصم
تکرار میکنم که چه میخواهم
میخوانمت به گریه و میرقصم...
میبارد از دریچهی شب انگار
اندوه روی سینهی سنگینم
خالیست جای همهمهی دستت
در دستهای ساکتِ غمگینم...
•
تا لحظهلحظه در بغلت باشم
میخواستم که پیرهنت باشم
میخواستم فرار کنم از خود
یک شب فقط به جای زنت باشم...
•
ای بودنت چکیدهی خوشبختی!
آرامشِ لطیفِ پس از سختی!
دیرم برای داشتنت، امّا
گاهی ببار روی سرم لَختی...
گاهی میان غرق شدن در او
یادی کن از تباهیِ این مرداب
نیلوفرِ نشسته به دریاچه!
میبوسمت دوباره تو را در خواب...
میبوسمت دوباره تو را در خواب...
در اين خاک
دیگر گلی نمیروید که لگدمالش کنند
پنجرهای که با ما برادر بود، مُرده
و مَردم
با نگاه
با حرف
با خنده
حتی با نوازش
غمگينمان میكنند
ما دونفر
خام و كوچک بوديم
و بايد سخت میگذشت به ما
تا بالغ شويم و به هم برسيم
از میان ما دو نفر
تنها تويی که هر روز
به حمل تابوت من میآيی
و زيبابودن
تنها به تو میآيد
وقتی برای گلهای زندانی
و برای خاورميانه
دعا میكنی
زيبا!
وثيقه برايم دستمالی بياور
كه زندان من گريه است
به پهنای صورت...
-حسین صفا.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago