Tehran_wikibook

Description
#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago

1 year ago

▪️ژان-باپتیست اوژن ناپلئون فلاندن (زاده ۱۵ اوت ۱۸۰۹ ناپل - درگذشته ۲۹ سپتامبر ۱۸۸۹ تور) نقاش، معمار، شرق‌شناس و سیاستمدار فرانسوی بود.
▪️پاسکال کوست (۱۷۸۷ مارسی - ۱۸۷۹ مارسی) نقاش و معمار و خاورشناس فرانسوی بود.
▪️در سال ۱۸۳۹ فرهنگستان هنرهای فرانسه تصمیم گرفت دو نفر یکی نقاش و دیگری معمار را برای تهیه یاداشت و طرح و نقشه از آثار باستانی ایران به این کشور اعزام نماید. برای این منظور مسابقه‌ای برگزار شد و در نهایت اوژن فلاندن به همراه پاسکال کوست برنده مسابقه شده و در سال ۱۸۴۰ میلادی (۱۲۱۹ خورشیدی) در زمان محمدشاه قاجار پاریس را به مقصد ایران ترک کردند. آنان بخاطر «هماهنگی‌ها و سفارش‌های لازمه» که از سوی دربار صادر شده بود همه جا از حمایت حاکمان محلی برخوردار بوده‌اند. سفر فلاندن و کوست بیش از دو سال طول می‌کشد و محصول آن علاوه بر «گزارشی» دربارهٔ آثار باستانی ایران، کتابی چند جلدی به نام «سفر به ایران» است که در سال ۱۸۵۱ در پاریس منتشر می‌شود. فلاندن پیش از سفر به ایران به مأموریت الجزایر رفته بود تا از «افتخارات ارتش فرانسه» در آنجا تصویرهایی تهیه کند و پس از سفر به ایران نیز به شهر تازه کشف شده نینوا در بین‌النهرین می‌رود که حاصل آن انتشار کتابی دربارهٔ آثار تاریخی نینوا در پاریس بود.

آنها تقریباً تمامی آثار تاریخی و باستانی سراسر ایران (به جز خراسان و حاشیه دریای خزر) را مورد بازدید قرار دادند و از تمام بناهای ارزشمند طراحی و نقاشی خلق نمودند، از جمله: بوشهر، زنجان، قزوین، اصفهان، شیراز، تهران، آذربایجان، کرمانشاه، همدان و بروجرد و نیز ویرانه‌های تخت جمشید، بیشاپور، بیستون، کنگاور، نهاوند و فیروزآباد.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago
1 year, 1 month ago

دستنویس دفترچه جمع و خرج تعمیرات پل‌های مشهور اصفهان (سی و سه پل؛ خواجو؛ چوبی و ...). دفترچه فوق در سال 1301 ق به درخواست حاجی‌میرزا حبیب‌الله سررشته‌‌دار اصفهانی انجام شده است.@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

*آلبوم تاریخی رجال ایران*

▪️آلبوم تاریخی‌ای از تصاویر رجال ایران در دوره قاجار توسط «آرشیو اسمیتسون» منتشر شده است. براساس نوشته‌ها به نظر می‌رسید این آلبوم مربوط به خانواده «یارافشار» و به طور مشخص «پرویز یارافشار، سناتور و نماینده مجلس شورای ملی» باشد. با این‌حال اسمیتسون در انتشار این آلبوم به مالکیت آن اشاره‌ای نکرده است. این آلبوم تصاویر جالبی دارد که صاحب آن، نام رجال را با دست خط خود کنار آنها نوشته است.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

دستنویس منحصر به فرد جواهرالصنایع از دوران صفوی

▪️موضوعش در 24 باب زیر است:
1. مروارید. ۲. یاقوت سرخ ۳. مینا ۴. شنگرف و زنگارها ۵. سیم ۶. تلاویج ۷.كوته فرنگی ۸.رنگ كردن ظروف ۹. ساخت تیغ فرنگی ۱۰. تاك و تابنه ۱۱. طلق و سیماب و اجساد۱۲. در بستن كنكنه از سیماب ۱۳. در چسبانیدن پر تیر۱۴. در رنگ و حل كردن عاج ۱۵.در حل زر كه در ملمع نوشتن و نقاشی كار آید ۱۶.در رنگ كردن كاغذ ۱۷. آهار دادن كاغذ ۱۸.در صنعتی كه داغ بر جامه یا بر قماش و ... افتاده باشد به آسانی پاك شود ۱۹. در هفت رنگ ساختن كه عورات بدان دست و پا منقش كنند ۲۰. روغن اسكندری كه در قلع تعبیه داده بعد از آن آتش زنند ۲۱.در عجایبات ۲۲. نخل بندی ۲۳. دراز كردن موی سر و رویانیدن ۲۴. كمان و تفنگ و آتشبازی. رساله‌ای بسیار مهم است که تا کنون به صورت کامل منتشر نشده. استاد سید علی آل داود در نامه بهارستان ش 16 ص 27 آن را معرفی و بخشهایی از آن را که مربوط به حوزه رنگ‌سازی و نسخه‌پردازی بوده منتشر کرده‌اند ولی بخشهای دیگرش همچنان قابلیت تحقیق و بررسی و انتشار دارد.

@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

آلبوم زنان دربار قاجار از مجموعه فیروز فیروز
تاریخ اواسط قرن ۱۴ ق

#مظاهر_تمدنی_جدید
#تاثیرات_غرب
#مدرنیته_و_تهران
#زن_و_مسئله_حجاب

▪️آلبوم فوق تصاویری از زنان قاجاری دوران «احمد شاه» آخرین پادشاه قاجار و ولیعهدش «محمد حسن میرزا» را در برمی‌گیرد.
▪️صاحب آلبوم با نوشتن توضیحاتی در حواشی هر عکس، یک جور مستندنگاری از زنان و دخترانِ دربار در روزگار زوال قاجار ارائه داده است.

منبع: (آرشیو دیجیتالی وب‌سایت دنیای زنان در عصر قاجار)

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

سخنرانی‌ها و گزارش‌ها در نخستین سمینار برسی مسائل اجتماعی شهر تهران
▪️اردیبهشت ۱۳۴۱
▪️دانشکده ادبیات انتشارات موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی.

#تهران_در_گردش_ایام
#مظاهر_تمدنی_جدید
#مدرنیته_و_تهران

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

*آلبوم عکس‌های توصیفی علی خان والی*

▪️آلبوم عکس‌های توصیفی علی خان والی که شامل شرح سفرها، فعالیت‌ها و مأموریت‌های حکومتی‌اش در نواحی شمال غربی کشور، احوال مردم و افراد خانواده، مکان‌های شهری و روستایی،‌ و حوادث زمان خود است. آلبوم حاوی تعداد کثیری عکس‌های فردی و گروهی از اقشار مختلف مردم، مثل ایتام، راهبه‌ها، زنان روستایی، دانش آموزان، نظامیان، اشراف، ماموران دولتی، روحانیون، زنان صوفی، و دیگران است. این آلبوم در کتابخانه هاروارد است.

▪️علی خان در سال ۱۲۶۱ق در تهران متولد شد. در سال ۱۲۷۱ق همراه پدرش به سن پترزبورگ رفت و در آنجا همراه تحصیلات عکاسی را فراگرفت. از سال ۱۲۹۶ق که به حکومت مراغه منصوب شد تا حدود ۱۳۱۷ مناصب متعددی در آذربایجان داشت، از جمله فرمانداری تبریز. در این مأموریت‌ها، وی مشاهدات و گزارش‌های خود به مرکز را همراه با عکس، در این آلبوم بی‌نظیر ضبط کرده است. اندازه آلبوم ۳۰ در ۴۵ سانتیمتر است، ۴۴۸ صفحه و ۱۴۱۲ عکس دارد.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

1 year, 1 month ago

چه راه‌آهنی! چه کاری! چه وضع مغشوشی!
سال ۱۳۱۳ هجری قمری تهران
#تهران_در_گردش_ایام
#تهران_در_نگاه_دیگری
#تجدد_و_شهر
#مظاهر_تمدنی_جدید
#مدرنیته_و_تهران
#وضعیت_اجتماعی_شهر
#هرج_و_مرج_شهری
#عبدالعظیم

▪️مختصری از نظم و آسودگی راه‌آهن شرح دهم. مدتی بود نرفته بودیم و بکلی از وضع و قاعده عاری بودیم. چه راه‌آهنی! چه کاری! چه وضع مغشوشی! نصف دالان را دیوار کوتاهی کشیده قهوه‌خانه کرده‌اند و در نصف دیگر آجیل‌فروشی و سکنجبین فروشی، سیب‌زمینی‌فروشی، نان‌خشکی، سقا، هریک گوشه‌ای نشسته متصل به رسم و قاعده ایران فریاد و داد می‌کنند. گدا از زن و مرد، کور، عاجز متصل مشغول تکدی و اذیت می‌باشند. دو سه درویش هم در میان قهوه‌خانه و اطاق و دالان صداهای کریه خود را بلند کرده مداحی و نقالی می‌کنند. در و دیوار عمارت به یادگاری‌ها و اشکال بی‌معنی که با زغال کشیده و نوشته‌اند مملو است. اگر انسان بخواهد ملاحظه مطالب و عبارات رکیک و سخیف آنها را بکند دو روز کار دارد. خصوصا سمت زن‌ها و مطالبی که به آنها نوشته‌اند خیلی بامزه است. درست مثل کاروانسراهای بین راه بلکه چندین درجه بدتر. دو اطاق دارد. اولا اطاق‌ها به دالان در ندارند. در هر اطاقی دو نیمکت گذاشته‌اند. چیزی که از نیمکت به آن اطلاق می‌شود همان پایه و تکیه‌گاه است. رویه و آستر و رنگ هیچ ندارد و شکسته و خراب [است]. صدای «قال‌مقال» قهوه‌خانه و دراویش و نقال و سایر چیز فروش‌ها و مردم بی‌تربیت گوش را کر می‌کرد.
خاکروبه و پوست تخمه و سایر میوه‌جات در دالان و اطاق ریخته. هرکس به خیال خود مشغول است. ابدا جای نشستن نیست. با این وضع که تفصیل دادیم یک ساعت ایستاده بودیم. یک نفر آدم معقول هم نیست که مردمان محترم را شناخته اقلا به ایوان شرقی ببرد که از این جنجال و صدمه خلاص شوند. در باز شد، خواه یک نفر باشد و صد ماشین. خواه صد نفر باشد و یک ماشین. بدون ملاحظه مثل گله گوسفند که از گرگ رمیده باشند به حالت اجماع می‌دوند و در این دویدن کلاه‌ها می‌افتد، زمین‌ها می‌خورند، کفش‌ها از پا خارج می‌شود که خیلی بیشتر اسباب معطلی آنها می‌شود. در وقت رفتن به اطاق‌های ماشین هم ابدا ملاحظه بلیت که گرفته و در دست دارند نمی‌کنند. به هرکجا شده داخل می‌شوند. بعد اجزاء راه‌آهن یا سؤال می‌کنند یا می‌گویند اطاق فلان است. آن وقت اختیارا یا جبرا به جای خود می‌روند. اطاق‌های ماشین کثیف‌تر از گار بود. خدا شاهد است روی نیمکت‌های مخمل بشدتی خاک نشسته بود که رنگ قرمز مخمل پیدا نبود. رنگ خاک شده بود. شیشه‌های پنجره‌ها را برداشته در عوض حلبی گذاشته‌اند. آن هم نه حلبی سفید، از حلبی سیاه که نفت در آن از روسیه می‌آوردند.
راه خرابی پیدا کرده متصل اطاق‌ها کج و راست می‌شد. به زحمتی حضرت #عبدالعظیم رسیدیم و غصه این را داشتیم که در مراجعت هم گرفتار و مبتلی خواهیم بود. باری زیارت کرده نماز را خواندیم. یک ساعت و نیم به غروب مانده از حرم بیرون آمده بین راه #تاج_الدین_میرزا و #شعاع_الدین_میرزا رسیدند. گفتند ماشین رفته. هرقسم بود مراجعت کرده نیم‌ساعت صحبت کردیم. بعد به سمت گار آمدیم. قدری قرقره، نخ و چاقوی قزوینی و سوزن و سنجاق و دستمال سوغات خریده شد. ماشین تازه رفته بود.
نیم‌ساعت در بیرون گار کنار خیابان قدم زدیم. به همان کثافت و صدمه مغرب به شهر رسیدیم. سوار شده خیلی دیر منزل رسیدم. سرم به شدت درد می‌کرد و تا صبح باقی بود. حقیقت من‌بعد نباید با راه‌آهن رفت. مدتها بود نرفته بودیم و از وضع و قاعده بی‌خبر بودیم و الا هرگز این مرتبه هم نمی‌رفتیم. تقصیر خود اهل مملکت است و الا روز اول خیلی نظم داشت. از بس الواطی و شرارت و هرزگی کردند به این شکل شد. در حقیقت این هم زیادی است. قابلیت این را هم نداریم. (سالور، ۱۳۷۴: ج۱، ۸۳۹)

منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 1 week ago