ذره بین ? " پاسخ به سوالات و شبهات تان پیرامون امارت اسلامی "

Description
ذرّه‌بین ?
اینجا شاهد مطالبی متفاوت از دیگر کانال ها ، خواهی بود ❤️
ارتباط با ادمین ? @Sarbaz1443
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago

1 year, 7 months ago

.

اینـستا گرام ندارے؟!

یہ ڪـانال آوردم ڪـه دیگـه به اینـستا نیاز ندارے??

@Story_Nice2023

.

1 year, 7 months ago

?️ او گفت : خیلی احمقی ، برو خونه !
?️ نعیم با گریه گفت : مادرجون کتکم می زنه ، من خونه نمی رم .
?️عبدالله تسلی داد : کتک نمی زنه .
?️ با حرف عبدالله اشک از چشمان نعیم خشک شد و به دنبالش براه افتاد . ?️ وقتی چوپان به خانه ی صابره رسید صابره خیلی پریشان شد .
?️ چند تا از زن های محله هم جمع شدند و پس از کوشش بسیار عذرا بهوش آمد .
?️ صابره رو به چوپان کرد و گفت : این کار نعیمه ، من همیشه از فرستادن عذرا با او به بیرون می ترسم ، دیروز هم سر کسی رو شکسته بود ، خیلی
خوب باشه امروز خونه بیاد .
?️ چوپان گفت :
?️ نعیم که مقصر نیست ، او طفلکی که کنار حوض داشت داد می زد ، وقتی صداشو که شنیدم دویدم ، پسر بزرگ شما موهای عذرا رو گرفته بود و او غوطه می خورد .
?️ صابره با تعجب گفت : عبدالله ! او که اینطوری نیست .
?️ چوپان گفت : امروز منم از کارش حیران شدم ، اگه به موقع نمی رسیدم این دختر معصوم غرق می شد .
?️ در این مدت عبدالله هم به خانه رسید ، نعیم پشت سر عبدالله سرش را پایین انداخته می آمد .
?️ وقتی عبدالله روبروی صابره رسید نعیم پشت سرش مخفی شد .
?️ صابره عصبانی شد و گفت : عبدالله ، برو از جلو چشمام دور شو ، فکر می کردم کمی شعور داری ، اما امروز چند قدم از نعیم هم جلو رفتی ،
عذرا رو برای غرق کردن با خودت برده بود ؟
?️ عبدالله که در تمام راه برای نجات نعیم فکر می کرد از این استقبال که انتظارش را نداشت خیلی متعجّب شد .
?️ او فهمید که به جای نعیم او مقصر شناخته شده ، به عقب نگاه کرد . ?️ چشمان برادر کوچک التماس می کرد که مرا نجات بده .
?️ عبدالله برای نجاتش فقط یک راه دید و او اینکه به این ناکرده گناه اعتراف کند ، برای همین جلوی مادرش ساکت ماند و چیزی نگفت .
?️ در شب عذرا مبتلا به سرماخوردگی و تب شد .
?️ صابره بالای سرش نشسته بود نعیم هم با چهره ای غمناک در کنارش
بود .
?️ عبدالله آهسته داخل اتاق آمد و نزدیک صابره ایستاد .
?️ صابره از آمدن عبدالله بی خبر بود و سر عذرا را می مالید ، نعیم با دست به عبدالله اشاره کرد که از اتاق خارج شود و کوشید تا با مشت به او بفهماند که برو وگرنه کتک آماده است.
?️ عبدالله بجای ترسیدن از اشاره ی نعیم ، با نفی سرش را تکان داد .
?️ صابره اشاره ی نعیم را دید و بطرف عبدالله نگاه کرد .
?️ عبدالله از چشمهای خشمگین مادرش ترسید و پرسید : حال عذرا چطوره ؟
?️ صابره که قبلاً ناراحت بود دیگر طاقت نیاورد : صبرکن بهت می گم ! این را گفت و از جا بلند شد .
?️ گوش عبدالله را گرفت و بیرون آورد .
?️ در گوشه ای از صحن حیاط اصطبلی بود .
?️ صابره عبدالله را تا دروازه ی اصطبل برد و گفت : برای دیدن عذرا اومدی که چرا نمرده ؟
?️ تو شب همین جا می مونی ، صابره بعد از این حکم برگشت و کنار عذرا نشست .
ادامه دارد . . . .
ذره‌بین?

1 year, 7 months ago
داستان مجاهد

داستان مجاهد
فصل سوم " کودکی "
قسمت دهم ???

1 year, 7 months ago

?️ برای روشن شدن هرچه بهتر این قضیه نخست باید چند سوال مطرح کرد ؛
?️ ۱ ؛ این پول از جانب کدام کشور ها فرستاده میشود ؟
?️ ۲ ؛ برای چه کسانی فرستاده میشود ؟
?️ ۳ ؛ به چه دلیلی فرستاده میشود ؟
?️ ۴ ؛ فرق میان این پول با پول هایی که زمان جمهوریت به کابل فرستاده میشد چیست ؟
?️ جواب ۱ ؛ این کمک ها از جانب سازمان ملل که متشکل از ۱۹۳ کشور میباشد جمع آوری و به کابل فرستاده میشود .
?️ جواب ۲ ؛ این پول ها همانطور که چندی قبل سازمان ملل هم پیرامون اش وضاحت داد برای فقرا و کسانی که نیازمندی شدید دارند توسط نهاد هایی که در افغانستان زیر نظر سازمان ملل کار میکنند توضیع میشود و طبق وضاحت سازمان ملل از ۴۰ ملیون دالر ۱۰ دالر هم به دست حکومت امارت اسلامی نمیرسد .
?️ جواب ۳ ؛ همانطور که در بالا ذکر کردیم هدف شان کمک به فقرا و نیازمندان هست ! اما همه میدانیم که هدف اصلی شان سرپوش گذاشتن به جرائم و وحشی گری هاییست که در طی ۲۰ سال گذشته در افغانستان مرتکب شدند و میخواهند با ارسال این پول ها به بهانه کمک به فقرا دنیای غرب و بخصوص شهروندان شان را فریب دهند تا چهره شیطانی شان در قالب فرشته های مهربان به نمایش گذاشته شود ، و یکی از دلایل مهم و اساسی ارسال این پول ها این بود که حکومت تازه تشکیل شده را وابسته به این کمک ها نمایند و زمانی که از حکومت داران انتظاری داشته باشند بوسیله قطع نمودن همین پول ها آنها را تحت فشار قرار دهند و درست بعد از مسدود شدن دانشگاه ها برای طبقه اناث آن ها بارها هشدار دادند که در صورت بازنشدن دانشگاه ها ارسال پول را متوقف میکنند و همین طور هم شد اما در مقابل این امارت اسلامی بود که پیروز میدان شد و تسلیم خواسته های شان نشد !
?️ جواب ۴ ؛ در میان این پول و پول های زمان جمهوریت ۲ فرق اساسی هست ؛
?️ ۱ : این پول مستقیما به نهاد های کمک رسان سپرده میشود و تحت نظر مستقیم نماینده های سازمان ملل هست اما پول های زمان جمهوریت به دست حکومت وقت سپرده میشد که در نتیجه از هر ۱۰۰۰ دالر شاید کم تر از ۱ دالر به فقرا یا به خدمات عام المنفعه مصرف میشد و باقی اش در جیب همان هایی رفت که اکنون در کشور های اروپایی دارند زندگی میکنند .
?️ ۲ : پول هایی که در زمان جمهوریت به کابل میرسید همه آنها بدون استثناء به همراه نامه هایی بود که در آن بعضی شرط ها درج شده بود که میبایست حکومت داران رعایت کنند از جمله ؛ ترویج فحشا و منکرات ، امری که سیاسیون حکومت قبلی به آن اقرار نمودند .
? نویسنده : سرباز امارت
ذره‌بین ?

1 year, 7 months ago
**آیا امارت اسلامی آمریکا را شکست …

آیا امارت اسلامی آمریکا را شکست نداد ؟
پس چرا آمریکا هفته ای ۴۰ ملیون دالر به امارت اسلامی کمک میکند ؟
پاسخ این شبهه
?*?*?**

1 year, 7 months ago

?️ سراج الدین حقانی !
?️ الله متعال چنان ابهتی برایش عطا نموده که با نگاهش لزره به اندام دشمن می افتد !
?️ فردی که با این همه قدرت و مقام در تمام جلسات رسمی و غیر رسمی بگونه ای کاملاً متواضعانه همیشه سر اش پایین است !

1 year, 7 months ago

? همه گفتند اسد باید برود !
?️ تمام دنیای کفر به جنایات اسد پی بردند !
?️ آنگاه که اهل سنت شام رو قتل عام کرد !
?️ نه به زن ها رحم کرد نه حرمت پیر مردان رو نگهداشت و نه زجّه‌ی اطفال معصوم وجدان اش را بیدار کرد !
?️ چراکه او و متحدانش اعم از ایران و روسیه و لشکر فاطمیون چیزی به نام وجدان نمیشناسند !
?️ اما این رو همه میدانند که :
چراغ ظلم ظالم تا دم محشر نمیسوزد !
اگر سوزد دمی سوزد دمی دیگر نمیسوزد !
?️ و إن‌شاءالله با اندک صبر ریشه‌ی اسد و خاندان اش را خواهیم خشکاند !
? بإذن الله ☝️

1 year, 7 months ago

? کودکی :
?️ از وسط نخلستان روستا نهر کوچکی می گذشت ، اهالی روستا برای آب دادن گوسفندان در کنار آن نهر حوض بزرگی ساخته بودند که هر وقت از آب آن نهر پر بود ، درختان خرما در اطراف آن حوض منظره ی بسیار جالبی را تشکیل می داد .
?️ بچه های روستا اکثر اوقات در آنجا مشغول بازی بودند .
?️ یک روز عبدالله ، نعیم و عذرا با بچه های دیگر در آنجا بازی می کردند ، عبدالله با چند پسر که هم سن او بودند در حوض شروع به آب تنی کرد .
?️ نعیم و عذرا در کناری ایستاده بودند و از شنا کردن و شیرجه رفتن بزرگترها لذّت می بردند .
?️ نعیم نمی خواست در هیچ کاری از برادرش عقب بماند .
?️ هنوز شنا بلد نبود اما عبدالله را در حال شنا دید و تحمل نکرد .
?️ رو به عذرا کرد و گفت :بیا عذرا ، ما هم آب تنی کنیم .
?️ عذرا جواب داد : مادرجون ناراحت می شه .
?️ چرا از عبدالله ناراحت نمی شه ؟
?️ او بزرگتره ، شنا هم بلده ، به همین خاطر مادرجون از او ناراحت نمی شه
?️ ما جاهای عمیق نمیریم ، بیا !
?️ عذرا در حالی که سرش را تکان می داد گفت : نه !
?️ تو می ترسی !
?️ نه چرا ؟
?️ پس بیا !
?️ همانطور که نعیم در هر کاری از عبدالله تقلید می کرد عذرا هم نمی خواست در هیچ کاری به نعیم ضعف نشان دهد .
?️ نعیم دستش را دراز کرد و عذرا دست او را گرفت و داخل آب رفت .
?️ عمق آب اول زیاد نبود اما آنها به طرف جاهای عمیق می رفتند .
?️ عبدالله و بچه های دیگر به نوبت خود بالای درخت خرما رفته و از آنجا به داخل آب شیرجه می رفتند .
?️ زمانی که عبدالله چشمش به نعیم و عذرا افتاد آب تا گردن آنها رسیده بود و آنها داشتند بطرف جلو پیش می رفتند .
?️ عبدالله با وحشت داد زد ولی قبل از رسیدن صدایش عذرا و نعیم در داخل آب دست و پا می زدند .
?️ عبدالله با شتاب به طرف آنها رفت قبل از رسیدنش نعیم به جایی تقریباً کم عمق رسیده بود و پاهایش به زمین رسید اما عذرا در داخل آب غوطه می خورد عبدالله به سرعت به طرف عذرا شنا کرد ، همین که به نزدیکش رسید عذرا دستهای خود را به گردنش حلقه نمود و به عبدالله چسبید .
?️ عبدالله با وزن عذرا نمی توانست خوب شنا کند و دستهایش بطور کامل
حرکت نمی کردند ، دو سه مرتبه در آب غوطه خورد نعیم حالا به کنار حوض رسیده بود و با بچه های دیگر فریاد کمک می زد ، چوپانی که شترهایش را برای آب دادن به کنار حوض می آورد فریاد بچه ها را شنید و به طرف آنها دوید، همینکه عبدالله را در آن حالت دید با لباسهایش داخل آب پرید .
?️ عذرا بیهوش شده بود و عبدالله از حلقه ی محکم دستهایش نجات یافت . ?️ با یک دست موهای عذرا را گرفته بود و سعی می کرد با دست دیگر شنا کند ، چوپان فوراً عذرا را روی دستهایش بلند کرد و به طرف خانه ی صابره دوید ، عبدالله هم شنا کنان به کنار حوض آمد ، نعیم بالفاصله بطرف دیگر حوض فرار کرد . عبدالله در حالی که لباس به تن می کرد نگاهی خشم آلود به نعیم کرد ، او تحمل قهر برادر را نداشت و به گریه افتاد .
?️ عبدالله خیلی کم نعیم را در حال گریه دیده بود .
?️ برای همین اشکهای نعیم دل عبدالله را نرم کرد .
? ادامه دارد . . . . .
ذره‌بین ?

1 year, 7 months ago
**داستان مجاهد

داستان مجاهد
فصل سوم " کودکی "
قسمت نهم
?*?*?**

1 year, 7 months ago

? بسم الله الرحمن الرحیم ?
?️ الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی من بعث بالسیف رحمت للعالمین
?️ اما بعد :
?️ در هفته های پسین شاهد حوادث و جریانات کم سابقه ای بودیم !
?️ از تنش میان امارت اسلامی و جمهوری ایران بر سر آب گرفته تا تهدید رئیس جمهور ایران و در اخیر هم درگیری در خطوط مرزی میان افغانستان و ایران !
?️ درگیری ای که با کشته شدن دو سرباز ایرانی و شهادت یک فرد ملکی و یک سرباز امارت اسلامی شامگاه قبل موقتاً متوقف شد !
?️ ناگفته نماند در این درگیری ها شیران خراسان توانستند تا چند کیلومتر داخل خاک های ایران پیشروی کرده و چند پاسگاه ایرانی را به تصرف خود در آورند !
?️ حال سؤالی که این روز ها ذهن خیلی‌ها رو درگیر خودش کرده اینست که ؛ اگر میان ایران و افغانستان جنگی آغاز شود پیروز میدان چه کسی خواهد بود ؟
?️ در این میان عده ای ایران را برنده‌ی جنگ و عده ای امارت اسلامی را فاتح جنگ میدانند و هرکدام نیز دلایل خود شان را دارند !
?️ اما اگر از واقعیت نگذریم و با چشم بصیرت به قضیه نگاه کنیم خواهیم دریافت که ایران ادوات نظامی و نیروهای جنگی اش به مراتب بیشتر از امارت اسلامی است !
?️ اگر امارت اسلامی قطعه بدری و قطعه‌‌ی سرخ را دارد ، ایران سپاه پاسداران و ارتش را دارد که به مراتب تعداد شان بیشتر از قطعات امارت اسلامی است !
?️ اگر امارت اسلامی هلیکوپتر های جنگی معدودی دارد ، ایران دارای انواع متعددی از بالگرد ها ، جنگنده ها و هواپیماهای باری است !
?️ اگر امارت اسلامی نیروهای استشهادی ای دارد که حاضر اند خودشانرا فدای دین شان کنند ، ایران پهباد های انتحاری دارد که هم انهدام آن مشکل تر است و هم نیروی انسانی رو از دست نمیدهد !
?️ اگر مقایسه‌ی مان اینجا تمام شود یقینا برنده‌ی جنگ میان افغانستان و ایران ، حکومت ایران خواهد بود !
?️ اما خوشبختانه برگ برنده‌ نزد امارت اسلامی است و آن چیزی نیست جزء قدرت ایمان و حقانیت آن !
?️ آری ! با اینکه تمام اسباب ظاهری دنیا در دستان ایران است اما این امارت اسلامی است که پیروز میدان خواهد شد ، چراکه خدای مان در قرآن فرموده : وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱﴾
ترجمه : و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است .
?️ و همین حقانیت و از خودگذری مردمان افغانستان است که آنها را در مقابل بزرگترین امپراطوری های دنیا پیروز گردانید !
?️ همین ملت در مقابل انگلیس ، شوروی و آمریکا پیروز شدند در حالیکه آنها به مراتب اقتدار نظامی شان از ایران بیشتر بود و در مقابل ، اینها نیز در آن زمان همین سلاح های ناچیز رو هم نداشتند !
?️ یقینا که احفاد حیدر کرار ، عمر بن الخطاب و خالد بن ولید نه از روی تعداد و آلات نظامی بلکه از روی ایمان و یقین میجنگند !
?️ اینجاست که بر تمام مقایسه ها و سنجش ها مهر بطلان زده میشود و نصرت الهی به یاری سربازان حق می شتابد !
?️ و ناگفته نماند ، إن شاء الله یک روز این جنگ شروع خواهد شد ، چراکه آتش جهاد تا قیامت برای از بین بردن فتنه بر پا بوده و در آن زمان است که قدرت ایمان رو با چشمان تان خواهی دید !
? بإذن الله☝️

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 weeks, 1 day ago