محافظ

Description
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

11 Monate, 1 Woche her

#پارت_دوم
jin's pov
تازه از خواب بیدار شده بودم. ساعت نزدیک یازده صبح بود. خب من اصولا آدمی نیستم که زیاد بخوابم اما بعضی وقتا واقعا میچسبه. از شدت گرسنگی حس میکردم معده م مچاله شده. از اتاق بیرون رفتم و سمت آشپزخونه رفتم و با دیدن صبحانه ای که جیمین واسم روی میز چیده بود چشمام برق زد. پنکیک هایی که توی ظرف چیده بود با سس شکلاتی که روش ریخته بود و تیکه های موز و ماگ پر از شیرکاکائو.
درست مثل قحطی زده ها به میز حمله کردم و اولین تیکه ی پنکیک رو تو دهنم گذاشتم.از شدت خوشمزه بودنش چشمامو بسته بودم و چنگال رو توی دستم فشار میدادم. بعد از اینکه همه ی اون لعنتی های خوشمزه رو خوردم گوشیمو برداشتم و تا به جیمین پیام بدم
_جیمیناااااااا ممنون از صبحانه ی معرکه ای برام درست کردی. نمیتونی تصور کنی که چقدر بهم چسبید.هم خونه بودن با موچی ای که انقد دستپختش خوبه، بهترین چیز تو دنیاست.

بعد از جمع کردن ظرف ها آماده شدم تا برم پاتوق همیشگیم.در واقع من زمان هایی که نیاز به تجدید انرژی دارم، دوست دارم توی فضای باز و طبیعت برقصم. و برای اینکار هر از گاهی میرم پارکی که تقریبا نزدیک خونمونه. اونجا برای خودم یه قسمت خلوت و دنج پیدا کردم و در واقع اونجا واقعا بهشت منه.وقتی انرژیم برای ارتباط با آدما تموم میشه فقط با یک ساعت رقصیدن تو پارک میتونم خودمو ریکاوری کنم. من اصولا یه ادم اجتماعی ام. اما خب هر آدمی نیاز به زمانی برای تنها بودن داره. و توی بهشت خودم میتونم هرچقدر که میخوام تنها و بدون مزاحمت برقصم. البته، نه کاملا تنها.
خب باید بگم یه مدته که یه نفر هست.
تقریبا دو ماهه که بیشتر روزایی که برای رقصیدن میرم پارک، یه مرد رو میبینم که روی نیمکت میشینه و کتاب میخونه و همراهش یا سیگار میشه یا الکل میخوره.
باید بگم بنظرم واقعا آدم عجیبیه. تمام مدتی که اونجا میشینه انگار هیچ ارتباطی با این دنیا و آدم هاش نداره. تاحالا با وجود اینکه تقریبا هر روز همدیگه رو میبینیم به جز چند جمله ی سلام و احوالپرسی روتین ، هیچ مکالمه ی خاص دیگه ای نداشتیم و من حتی اسمشو نمیدونم. دلم میخواد بیشتر باهاش آشنا بشم چون بنظرم آدم جالبی میاد، درواقع این فقط یه کنجکاوی ساده ست نه چیز دیگه ای. اما از اونجایی که اون حتی سلام های من رو هم زیاد گرم جواب نمیده، بنظر نمیاد هیچ تمایلی به آشنایی داشته باشه و منم نمیخوام برای کسی مزاحم باشم. برای همین هر روز بعد از چند تا جمله ی کوتاه، هر کدوم مشغول کار خودمون میشیم.

jimin's pov:
کلاس های امروزم تموم شده بود و حالا تقریبا نزدیک خونه بودم.
مغزم خسته بود و دلم میخواست تمام روز رو فقط بخوابم.
رسیدم خونه و کلید انداختم و در رو باز کردم و جین رو صدا کردم
_جییییین. من اومدم
کوله م رو روی کاناپه انداختم و سمت آشپزخونه رفتم تا یکم آب به دست و صورتم بزنم.
_ هی جیییین خونه ای؟
از اینکه هیچ جوابی نگرفتم فهمیدم بیرونه و واسه همین گوشیمو برداشتم تا بهش زنگ بزنم. بعد از چند تا بوق بالاخره جواب داد
_هی جیمینی، چطوری؟
_سلام جین کجایی؟
_نزدیک خونه ام اومدم تمرین دنس کنم، تو کجایی؟
_تازه رسیدم خونه
_اووو باشه اما لطفا برای امروز غذا درست نکن و استراحت کن. وقتی داشتم میومدم یچیزی میخرم
جیمین که در حد مرگ خسته بود، از خداخواسته قبول کرد و بعد از خداحافظی و قطع کردن تلفن، جیمین خودشو روی کاناپه ولو کرد و به دقیقه نکشید که خوابش برد
.
#Fake#Luna
════════════════
? @yongi_mini ༉ 」

11 Monate, 1 Woche her
11 Monate, 1 Woche her
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago