حسین جمالی پور

Description
♦️نویسنده و پژوهشگر
ارتباط با من؛
@Existential_psychotherapist
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago

3 months, 4 weeks ago

بخشی از گفتگوی من با استاد #مصطفی_ملکیان در باب مرگ در قسمت سوم "#مستند_معنا**"

?️**@philosophy_thinking

3 months, 4 weeks ago

?مرگ آگاهی و معنای زندگی
(در پی انتشار مصاحبه با هادی عامل و اهدای کفن در برنامه تلویزیونی این متن از گفتگو با دکتر اکبر جباری را بازنشر می کنم.)

?️گاهی ما به پایان ‌می‌اندیشیم چنان‌که به پایان یک رقابت و یا مسابقه دو؛ وقتی که دونده‌ای در یک مسابقه دو دارد می‌دود و بسیار هم خسته شده و تمام امیدش رسیدن به نقطه پایان است، این پایان برای او به مثابه رسیدن به تن آسایی و یک نوع در واقع آرامش است. پایان اینجا به معنای آرامش است. اما پایان یک جشن و سرور لزوماً به معنای آرامش نیست. وقتی یک جشن پایان پیدا می‌کند گویی که ما قرار است برگردیم به روال عادی و روزمره گی که چندان هم خوشایند نیست. پایان تعطیلات هم به همین معناست. وقتی تعطیلات به پایان می‌رسد به این معنی است که زندگی روزمره و تلخی‌ها و مصائبش دوباره شروع می‌شود. لذا پایان معانی مختلفی دارد. وقتی به مرگ به مثابه‌ی پایان فکر می‌کنیم باید مشخص کنیم که این پایان دقیقا به چه معنایی است. اگر به معنای رسیدن به یک تن آسایی است، آن گونه که سقراط ‌می‌اندیشید؛ سقراط در مواجهه با حکم دادگاهی که او را محکوم به مرگ کرد، نپذیرفت که از مرگ رهایی پیدا کند؛ چون استدلال می‌کرد که مرگ پایان این زندگی مشقت بار و رسیدن به یک زندگی جاودان است و یک زندگی که در آنجا توام با آرامش و در واقع تن آسایی است. لذا برای سقراط مرگ چنین معنایی دارد. یا به طور کلی برای تفکر تئولوژیک مرگ هم چنین معنایی دارد؛ یعنی پایان به مثابه‌ی تن آسایی است.
?️اما برای کسانی که پایان را تئولوژیک نمی‌فهمند، یعنی برای بعد از مرگ چیزی قائل نیستند؛ چون به هرحال در تفکر افلاطونی و سقراطی یا در تفکر تئولوژیک حیات بعد از مرگ امری مفروض است و این حیاتِ بعد از مرگ است که معنایِ پایان را روشن می‌کند. اما اگر ما از این تفکر تئولوژیک خارج بشویم و به حیات بعد از مرگ حداقل کاری نداشته باشیم، اگر انکارش هم نکنیم، آن وقت ما با خود مرگ مواجه می‌شویم؛ اینجا پایان به مثابه‌ی رسیدن به یک آغاز نیست. در چنین وضعی پایان، خودش پایان همه چیز است؛ گویی پایانِ بودن است یا به عبارت دیگر پایان هستی است و این هستی قرار نیست ادامه پیدا کند. در این اندیشه ما وجودِ انسانی را و بودنِ انسان را در این سرحداتش می‌توانیم ببینیم. کسی مانند هایدگر مرگ را به مثابه‌ی یک امکانی که به سایر امکان‌ها پایان می‌دهد، معنا می‌کند.
?️مرگ یک رخدادی در پایان زندگی نیست، بلکه خودش یک پروسه است؛ پروسه‌‌ای که از لحظه‌ی به دنیا آمدن ما شروع می‌شود. یعنی از وقتی که ما به دنیا ‌می‌آییم، هر لحظه داریم به سمت مرگ حرکت می‌کنیم. یعنی این پروسه‌ای که نامش زندگیست و از لحظه‌ی تولد شروع می‌شود، نام دیگرش هم می‌تواند مرگ باشد و اینجا ما آن مصراع معروف از شاهنامه که فردوسی می‌گوید «ز مادر همه مرگ را زاده‌ایم» را می‌توانیم با همین معنا بفهیم؛ از این رو مرگ یک پروسه است، مرگ یک رخداد در پایان زندگی نیست، بلکه یک پروسه‌‌ایست که از لحظه‌ی تولد ما در این عالم شروع می‌شود. خب به این معنا مرگ نام دیگر زندگی است و مرگ نام دیگر این پروسه‌‌ایست که ما اسم دیگرش را زندگی می‌گذاریم. تصور و تحلیل ما از زندگی منوط به فهم ما از مرگ است؛ آن وقت مرگ اندیشی به معنای اندیشیدن به پایان یا به پوچی نیست، بلکه مستقیما اندیشیدن به خودِ زندگی است. لذا مرگ اندیشی به یک اعتبار اندیشیدن به زندگی و حیات انسانی است.

?از کتاب "#مسئله_معنا"
بخش پنجم: گفتگو با دکتر اکبر جباری
?مولف: حسین جمالی‌پور
?انتشارات: بنیاد سهروردی تورنتو_کانادا

تهیه ی کتاب ?
?️@Existential_psychotherapist
09199602940
کانال تلگرام حسین جمالی پور ?
?️@philosophy_thinking

4 months ago
همه شب در این **امیدم** که …

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

#حافظ

امیدوار باشیم، شعر بخوانیم، همدیگر را دوست داشته باشیم تا این روزها با رنج کمتری بگذرد...
حافظ بخوانیم...❤️

https://t.me/philosophy_thinking

4 months ago
مذهب در خود همه چيز دارد: …

مذهب در خود همه چيز دارد: افشاگری، پيشگويی، حمايت حکومت، بالاترين شأن و شهرت ... و بيش از همه‌ی اين‌ها امتياز ارزشمندی که اجازه دارد آموزه‌هايش را در سنين حساس کودکی در ذهن حک کند تا تقريبا به عقايدی مادرزادی بدل شوند.

? #آرتور_شوپنهاور

?در باب طبیعت انسان

https://t.me/philosophy_thinking

4 months ago
4 months ago
من به عنوان یک شهروند ایرانی …

من به عنوان یک شهروند ایرانی رضایت ندارم مالیاتی که پرداخت می کنم در کشوری جز ایران هزینه بشود!
نه برای غزه، نه برای نیروهای نیابتی، نه برای دخالت در کشورهای دیگر به هر بهانه ای...

من کودکان #سیستان و #خراسان و #کرمان و #کردستان و دیگر شهرهای کشورم را بر هر جای دیگری ارجح می دانم.

به خوبی هم می دانم برای امنیت کشورم نیاز نیست در جای دیگری هزینه کنیم! چرا که امنیت حاصل ایستادن آن سرباز ارتش است که در سرما جانش را از دست داد.
اگر امنیت می خواهید سربازان تان را تجهیز کنید نه سربازان کشورهای دیگر را...
#من_راضی_نیستم

✍️حسین جمالی پور
https://t.me/philosophy_thinking

4 months ago

?️قطعه "ضربان خسته سه تار" #تصویری

بشنوید هنر ناب ایرانی را...

ببینید بهداد بابایی چگونه ابوعطا می نوازد...

?#سه_تار
?#ابوعطا

?️@philosophy_thinking

4 months ago
***?*****گفتگو و سیاست!**

?گفتگو و سیاست!
دلیل اصلی بالا بودن خشونت در جامعه، عدم گفتگو است!
وقتی مردم نمی توانند باهم گفتگو کنند، خود اظهاری در جامعه بسیار کم رنگ خواهد بود و شنیده شدن توسط دیگران به ندرت اتفاق می افتد.
در نتیجه وقتی فضا بسته باشد مردم سرخورده می شوند و این سرخوردگی به صورت سکته، فشارهای عصبی، خشونت خیابانی و... ظاهر می شود.

بهترین جاهایی که می شود گفتگو کردن را آموزش داد یکی خانواده است و دوم مدرسه!

آموزش و پرورش به این مسئله توجهی نمی کند و از قضا عمدا توجه نمی کند. چون گفتگو آغاز تحولات سیاسی است! کودکان با گفتگو متوجه می شوند می توانند به اشتراک فکری برسند و برای یک هدف مشخص تلاش کنند. از این جهت آموزش و پرورش اجازه گفتگو نمی دهد و ترجیح می دهد کودکانی بدون اندیشه و فاقد توان گفتگو وارد جامعه بشوند!

اما خانواده ها می تواند مهارت گفتگو را به کودکان آموزش بدهند! آنها با ترتیب دادن جلسات هفتگی در مورد مشکلات خانه و خانواده می توانند زمینه ای فراهم کنند که کودکان گفتگو را بیاموزند!

با این روش هم مهارت گفتگو و پیش گیری از آسیب روانی را فراهم کردید و هم به کودکان تان می آموزید در سیاست چگونه عمل کنند!
چراکه گفتگو یک کنش سیاسی است. در گفتگو است که تحقق دموکراسی و حقوق بشری امکان پذیر می شود.

البته که در گفتگو است که انسان ها خودشان را روایت می کنند و ما به جهان یکدیگر پل می زنیم و انسان بودن خودمان را هم تجربه می کنیم.

استبداد زمانی آغاز می شود که گفتگو بین افراد جامعه منتفی می شود و دیواری از تنهایی کشیده می شود و در آن تنهایی، قصه ی آدم ها در اتمیزه ترین حالت می میرد و به پایان می رسد.
اگر قرار است ما یک قصه ی جمعی داشته باشیم، باید قصه های فردی مان شنیده بشود. و این امر در خانواده و مدرسه باید آغاز بشود.
فراموش نکنیم استبداد، بیش از آنکه یک بحران یا یک ساختار سیاسی باشد یک معضل فرهنگی است.
اگر در جامعه ی ما خشونت بالاست، به دلیل فرهنگ استبدادی است که به آن توجه نداشته ایم!

✍️حسین جمالی پور
https://t.me/philosophy_thinking

4 months ago
*****?***آیا دهه هشتادی ها "بچه های …

*?آیا دهه هشتادی ها "بچه های نسبتا بد"هستند!؟*
"بچه های نسبتا بد" مستندی ۲۰ دقیقه ای است که درباره نسل دهه ی ۸۰ ساخته شده است. تهیه کننده و کارگردان این مستند الناز قاسمی است که گویا حداقل مهارت و آشنایی با ساخت مستند را نداشته است!
بعد از دیدن مستند چند نکته لازم دانستم به مخاطبان بگویم؛
۱. مستند بدون پرسش مشخص پیش می رود! یعنی یک سناریوی مشخص ندارد که دنبال یک پدیده ی اجتماعی خاص و تحلیل آن برود!
۲. راوی و کارگردان(خانم الناز قاسمی) بسیاری از اصطلاحات رایج در بین دهه هشتادی ها را نمی داند و در طی مصاحبه با نوجوانان به گوشش می خورد. یعنی حداقل مطالعه در این خصوص را نداشته است و حتی نمی دانست ازدواج سفید و همجنسگرایی چیست یا معنای بنفیت، رل، تریسام و دیگر اصطلاحات رایج در بین نوجوانان چه معنایی دارد!
۳. مستند زمان کمی داشت و صرفا گزارشی بود از معدود مسائل نوجوانان، بدون نگاه پدیدارشناسانه! یعنی یکی دو موضوع( ۱؛ نوع روابط عاطفی و جنسی حاکم در بین آنها و ۲؛ اعتقادات مذهبی نوجوانان ) مد نظرش بود که حتی همین دو موضوع را هم در سطح و بسیار دم دستی به تصویر کشیده بود!
۴. تناقضات در محتوا کم نبود! در قسمتی از مستند دختر نوجوانی می گوید عکس خمینی را در دوران ابتدایی پاره می کردم و بعد در قسمتی دیگر راوی مستند از اعتقادات مذهبی آنها سخن می گوید! اصطلاح "بچه های نسبتا بد " نیز برای مستند، به همین دلیل انتخاب شده است!
۵. قرار دادن این مسائل در کنار قدرت نظامی ایران و اینکه نوجوانان علی رغم مشکلات کشور باز هم حاضر نیستند قدرت برتر اسرائیل را قبول کنند و ایران را قدرت برتر می دانند. فارغ از اینکه این موضوعات چه ربطی به هم دارند و چطور تصمیم گرفته است در ۲۰ دقیقه همه را بهم ربط بدهد، جای پرسش اینجاست که بلاخره می خواستید در مورد چه موضوعی در این مستند سخن بگویید!؟

  1. این مستند توسط سایت "۱ فیلم" که متعلق به حسین شمقدری می باشد منتشر شده است و ایشان مدیر تیم رسانه ای اصول گرایان خصوصا در تیم تبلیغاتی سعید جلیلی بوده اند!

در آخر توصیه می کنم واقعیت اجتماعی را تحریف نکنید! نگاه پدیدارشناسی به مسائل داشته باشید و با دانش کافی سراغ مسئله بروید. سعی نکنید وضع را طوری روایت کنید که خواست و میل شماست! حقیقت را تحریف نکنیم!

✍️حسین جمالی پور

?️https://t.me/philosophy_thinking

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 8 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 months ago