?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
نمیتواند پشت کلمه شیوه سنگربگیرد وقتی اجزای یک شیوه متاسفانه نافی اصول اولیه زیبانگاری هستند دیگرچه توجیهی وجود دارد مثلاً اینکه یک کلیت زیبا دارد آیا انکار اشکالهای اجرایی در مفردات یا اتصالات میباشد طبیعتاً خیر این غیر مقدس پنداری حتا میتواند دامن سبک ومکتب رانیز بگیرد اصولاً هر سیستمی قابل نقد و بررسی است فقط بدلیل اینکه کسی در دوره خاصی از زمان چیزی را ابداع کرده نمیشود انرادربست پذیرفت وصدالبته که نقد بمعنای بی احترامی به او وزحماتش نیست بلکه رفع معایب و تبدیل آن به مجموعه ای کم عیبتر است تا بتدریج رشد شکل بگیرد در هنرهای رزمی برای اینکه کسی به مقام استادی برسد سبکی نوبندیان میگذارد بابهره گیری از دانش پیشین ورفع نقایص حرکتی آن و ایجاد فنون جدید این کلیتی است که درعین احترام به سبکهای قدیمی باید لحاظ شود و اما یکی از دلایل موجود برای اینکه. جامعه خوشنویسی مقاومت میکند همان تربیت مریدی مرادی وتقدس گرایی است که متاسفانه تقریبا به جمود وتعصب فکری تبدیل شده است وبناچار برای توجیه این حالت از کلماتی استفاده میشود مانند سنت شیوه وغیره که هرکدام ازین کلمات اگرپویایی نداشته باشند بناچارمحکوم به سکون وتخریبند سنت هیچگاه ساکن نبوده سنت تیموری با صفوی وقاجاری متفاوت است و هرکدام دارای نقاط قوت وضعفند که باید به نقد آن پرداخت وسره راازناسره جدا کرد چراکه هرحرکتی خواسته یا ناخواسته محکوم به داشتن ضعف وقوت است واین نهاد بشریست عوامل رشد و بالندگی مورد دیگری که متاسفانه درنقد بنظر گرفته نمیشود استناد اشتباه افراد به نظرات اساتید است چرا اشتباه است؟
فی المثل من از استاد فلانی درباب استاد بهمانی میپرسم ایشان بنابه هزاردلیل که یکی ازان مودت دوستی است بسیار تعریف میکند ایشان در مقام نقد حرفی نزده در مقام همکار دوست هنرمند ووو یک اظهارنظر کرده استناد به این جمله که مثلاً درسی سال پیش گفته شده آیا شامل کیفیت فعلی این هنرمند نیز میشود ؟طبیعتا خیر
افت دیگری که بواسطه چندین عامل دامنگیر افراد و اساتید میشود خویش استادیست که ریشه در مریدی مرادی تملق عدم تفکر وفقدان نقددرجامعه خوشنویسی دارد فرد متاسفانه ازجایی ببعد خودش رابین نیاز میبیند ونقش شاگردان و اطرافیان متملق وفقدان جامعه منتقد رانیزدرنظر بگیرید و اصطلاحا دستش شروع به هرز نویسی میکند وچون استاد است خب متاسفانه خط راهم بکسی نشان نمیدهد هرکس هم ببیند به به میکند پس هرچه مینویسد قطعا بی عیب است چون سیستم خود انتقادی نه در جامعه نه درفرد رشد نکرده است اینجاست که متاسفانه معنای کلمه استاد مترادف بابی عیب وقدیس میشود وسینه چاکان حضرتش حاضرند بقیه راسلاخی کنند چراکه بمقام اقدس همایونی توهین شده است
موضوع آخر خود منتقد است دوستان منتقد لزوما نباید استاد کار باشد اومطلع است توان درست دیدن وقوع تجزیه و تحلیل دارید نه به سن مربوط میشود نه توانایی تکنیکی این یک انحراف ذهنی است که متاسفانه درقشر خوشنویس نهادینه شده است در واقع منتقد یکی ازواجب تمرین اجزای یک جامعه هنریست که باعث حرکت ورشد است
درنهایت ازاطناب کلام پوزش میطلبم و امیدوارم با مشارکت مفید همه دوستان سطح رشد خرد ورزی رو به تزاید بگذارد
م علوی. ۱۴۰۳
یک مقاله وچند موضوع مرتبط
مقدمتا باید عرض کنم که ازنظر من تضارب آرا نه تنها خوب است بلکه ازلازمترین اسباب رشد تفکروخردورزی است پس نه این مقاله نه هیچ نوشتار دیگری را بصورت مطلق نباید پذیرفت بلکه بایدانرابعنوان یک زاویه دید متفاوت به یک موضوع قبول کرد وباتجمیع ارا درمسیررشد و شکوفایی ازان بهره برد وصدالبته که گاها این نظرات باهم متناقض خواهند بود. نکته دیگر که متاسفانه بکرات دیده ام که نادیده گرفته میشود این است که نفی و مخالفت با نظرات یک شخص لزوما یک توهین به فرد روبرو نیست بلکه فقط یک تفاوت در زاویه دید اشخاص است وصدالبته که افراد میتوانند جدای ازاین نظرات باهم نقاط بی نهایت مشترکی رانی داشته باشند شاید برندارید که این موضوعات امری بدیهی است لیکن باتجربه بسیار دیده ام که اینگونه نبوده واین تفاوتهای عادی برای افراد به سوتفاهمهای بزرگی تبدیل شده است مگر اینکه ما هدفمان از گفتگو رشد و ترقی نباشد بلکه بدنبال اثبات نظرخویش باشیم وتحمیل نظرشخصی که طبیعتاً یک گفتگو و بحث سالم را تبدیل به جدل خواهد کرد و آنرا به نتیجه نخواهد رساند
بصورت کلی هر سیستم تفکری یا آموزشی یاعلمی در جهان دارای نقایصی است هرچند جزئی واصولا سیستم کامل وجود ندارد بلکه تمامی دانشها وسیستمها درحال رشد هستند که پایه تمام این رشدها اصل خود انتقادی است
درمسیرپیدایش خطوط چنانچه همگان میدانند به دو دسته خطوط تصویری وهجایی برخورد میکنیم که طبیعتاً خطوط تصویری قدمت بیشتری دارند وبعدازان خطوط هجایی شکل میگیرند که الگوی بیرونی ندارند چون تصویری نیستند وبناچارباید با یک قرارداد ذهنی به آنها اطلاق معنی کرد درمسیر شکل گیری این خطوط بازهم بناچار از دوشاخصه خطوط صاف ومدورومنحنی استفاده شده است که دراینجامشترکات خط وطراحی یعنی استفاده ازاین دونوع خط کاملا مشهود است در این مسیر تنها چیزی که خط را متمایز میکند همین منتزع شدن از الگوی بیرونی ورواوردن به الگوهای ذهنی و قراردادهای مستقل فرمی است و بتدریج خوشنویسی بمعنای زیباشناختی به این محدوده ورود میکند وابزارهانیز شروع به تغییر میکنند وعلایم قراردادی خط برای بیان معانی بتدریج صیقلی زیبایی شناسانه نیز بخود میگیرند تمامی این اتفاقات هنوزدرمحدوده همین استفاده ازدونوع خط صاف و منحنی است وبا تغییر در نوع قلم گذاری ورانش وتفوق دوربرسطح یامعکوس آن خطوط مختلف شکل میگیرد که هرکدام براساس نوعی از نیازهای آن دوره چه ازنظر انتقال مفاهیم یا استفاده های دیگر به ظهور رسیده اند مثلاً کاربردهای معماری یاخطوط اسراری وقس علیهذا وبناچار برای این خطوط اصولی تدوین شد که برمبنای همین دواصل دوروسطح ورانش قلم درمحورهایی که منجر به ایجاد ریتم های مشترکی بین حروف و کلمات میشود تدوین شده که به مجموعه این اصول و البته عناوین دیگر مانند صعود و نزول وغیره اصول اولیه میگویند که لازم الاجرامیباشد یعنی ما نمیتوانیم در نستعلیق که اصولاً برمبنای تفوق نسبی دور طراحی شده حرف مدوری مانند نون رابیشترشبیه مربع بنویسیم اینجا اصل اولیه نفی شده است وطبیعتا درابتدای باید مفردات را آموخت سپس دوحرفیها بعد سه حرفیها و کلمات واتصالات بدنبال آن سطر وجمله بندی ودوسطری وچلیپا وکتابت چون نیک بنگرید ابزار تمامی این فرمهای کلی چیزی جز حروف نیست که حروف نیز مشتق از حرکت نقطه در محورهای متفاوتند اینجاست که آن اتحاد یاقلم گذاری شکل میگیرد و باعث ایجاد یک ریتم نواخت میشود درنهایت حروف در کامل بودن خود یک مجموعه درست رانیز میآفرینند اینجا یک نکته وجود دارد که طبیعتاً باتوجه به تقدم و تأخر گاهی حروف مجبور به تغییراتی میشوند تا مجموعه دچارمشگل نشود واین حدازنرمش اصلا به معنی اجرای نادرست حروف و کلمات یاشلخته نگاری نیست اگر از بدو ظهور خوشنویسی تابه امروز را مطالعه کنید غیراز دوره ای که هنوز خط نضج نیافته است تغییرات بین حروف تغییرات فاحش نبوده است یعنی مانند دیگر هنرها دستخوش انقلابات فرم و محتوایی نشده است نهایت تغییرات تبدیل نقطه شش دانگ به پنج دانگ وکمی کوتاهتر شدن کشیده ها وضخامت اتصالات است این توضیحات هرچند برای دوستان که کاملا بر موضوع اشراف دارند اطناب کلام است اما برای طرح موضوع لازم است حال میرسیم به معانی مکتب وسبک ووشیوه اگررجوع کنیم به معانی اصلی آن واقعا شاید غیرازمیر عماد نتوانیم برای کسی قائل به مکتب بشویم چراکه سیطره و فراگیری این فرد چندقرن دوام دارد سبک نیز شرایطی دارد که احرازان بازهم بااین قوانین سفت و سخت در نگارش شاید کمتر برای خوشنویسی اتفاق بیفتد واماشیوه های شخصی بسیارند وهرکدام دارای شاخصه ها ونقاط قوت وضعف اینجا معمولا یک انحراف درتفکروبحث پیدا میشود که وقتی به شیوه شخصی میرسیم گاها دوستان میپندارند شیوه قابل نقد نیست بنده فکر میکنم با داشتن اصولی که درابتداتوضیح داده شده وسیر تطور خطوط برمبنای آن شکل گرفته تمامی شیوه ها قابل نقدند خوشنویس
امروز شاهد انتشار متنی بودم که ظاهراازمون انجمن خوشنویسان ایران بود ومتعاقب آن نیز واکنشهای جامعه خوشنویسی نسبت به این متن جدای از اینکه بهیچوجه با سخنان مغرضانه وجهت دار درباره هیچ قومیتی موافق نبوده و نیستم اما بدنیست که اززوایای مختلف ودیدگاههای متفاوت بتوانیم به موضوعات بنگریم
این امرقطعی ومسلم است که تمام حکومتها درهمه اعصاردارای نقاط قوت وضعف بوده اند وطبیعتا نیز جزو قومی خاص بوده اند یا ترک بوده اند یافارس یالریاکرد یاعرب وبهمین دلیل نیز سوابق خاص قومی ورفتاری خود را درامورحکومتی بسط داده اند حال مامیتوانیم بانگاهی نقادانه عملکرد ونقاط ضعف وقوت هرسلسله ای رابسنجیم که طبیعتاً ریشه های قومیتی نیز یکی از بسیار دلیل های واکنشها واعمال آن دودمان است که صد البته نمیتواند عامل اصلی باشو ودرعین حال رفتار چند حاکم نیزنمیتواند شاخصه قضاوت بریک قوم باشد امااسیبهایی که آنان دردوره حکومت خود برپیکره جامعه وارد کرده اند نیز غیرقابل انکاراست بایک نگاه بیطرف وتاریخ مدار براحتی میتوان حکومتها وحاکمان رانقدکرد ازاسیبهایی که غزنویان به ساختارجامعه وارد کرده اند تارواج خرافه درصفویه ودست اخرحاتم بخشی ها وسست عنصری درقاجاریه مخلص کلام رعایت اعتدال ونقد بیغرض درکنارپرهیز از بزرگ نمایی یا اغماض های قومی میتواند راهگشای ادراکی باشد که مارا به نوردانش رهنمون کند
تاباد چنین بادا
م علوی بهمن ۱۴۰۳
https://uploadb.me/8ynlkd1r3zno/4000 Motifs de Fleurs et de Plants (McCallum G.L., De Hugo C.).rar.html
دانلود رایگان کتاب: 4000 Motifs de Fleurs et de Plants
این کتاب دارای نزدیک به 4000 طرح برای گل، گیاه، برگ، میوه و سبزیجات است.
#دانلود
#اختصاصی
https://uploadb.me/m25be8y2azd2/Islamic Art and Geometric Design Activities for Learning (Metropolitan Museum of Art Series) (Metropolitan Museum of Art).pdf.html
دانلود رایگان فایل پی دی اف کتاب انگلیسی:هنر اسلامی و طراحی هندسی: فعالیت هایی برای یادگیری (مجموعه موزه هنر متروپولیتن) به همراه مجموعه ای از فعالیت های الگوسازی
تعداد صفحات: ۴۶
#کتاب
#اختصاصی
#دانلود
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
رسمی از گذشته در قزوین (به نقل از حج نامه کیوان قزوینی)
در قزوین سابقاً رسم بود که بر کتیبه، در هر خانه حاجی یک تابلو از گچ ساخته نصب میکردند، و در آن «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیت» (آل عمران: 97) و یا آیه وإن یکاد (قلم: 51) یا إنّا فتحنا (فتح: 1) با گچ نوشته بودند، و آن را مهر مکّه «مهر حاجیان» مینامیدند. بناها قالب چوبی کنده داشتند، جزء آلات بنایی بود که حالا نیست، و اگر در یک خانه دو حاجی و یا بیشتر بود، به عدد حاجیها تابلو نصب میشد. نگارندهای خانه دیدم که چهار تابلو در کتیبه در بود، خیلی محکم ساخته شده بود، و در قزوین که 12 هزار خانه داشت، قرب دو هزار خانه تابلو حج داشت که نصف آنها تابلو متعدّد داشت، و اگر یک نفر دو بار به مکّه میرفت یا بیشتر، تابلو را مکرّر میکرد، و اگر غیر حاجی خانه تابلودار میخرید تابلو را خراب نمیکرد، امّا مورد ملامت و شرمنده بود و تلاش مینمود که به یک وسیله به حج رود.
و آن اوقات خیلی دشوار بود به حج رفتن و پرخرج و طولانی که غالباً یک سال طول میکشید، و کم حاجی بود که زنده برگردد، و به هر حال تابلو نصب میشد؛ و گاهی خبر مرگ حاجی میرسید مکرّر و بعد حاجی زنده میآمد با شادی بسیار و تماشاییان زیاد از کوچه نردبام میگذاردند که حاجی بالا رود، و از بام به خانهاش داخل شود نه از در؛ و فلسفه این کار معلوم نشد، و یک حاجی که زن و حامله بود از نردبام افتاد و مُرد، و حالا هم چنین است، برای هر مسافر در شهرها، امّا تابلوی حاجی را در غیر قزوین ندیدهایم، و گاهی به ندرت شخص غیر حاجی هوس و جرأت میکرد یا برای تفأل که تابلو بر در خانهاش نصب کند امّا حق نداشت که آن آیهها را بنویسد که مردم سخت مانع شدند، فقط بسم اللّه را مینوشت، و اگر بعدها به حج میرفت باز یک تابلوی دیگر پهلوی آن تابلو نصب میکرد، و سابقاً خانه حاجی عنوان بزرگی داشت و مردم به امید بزرگی و رشک به آنجا نظر میکردند، و نازش حاجی به خودش بیاندازه بود، هر چه نفسش ضعیفتر و عقلش کمتر بود «وهو الغالب»، نازش به خود بیشتر مینمود، واگر کسی نام خود را بر در خانهاش نصب کند نافعتر است و جای نازش هم ندارد و جوینده بیپرسش مییابد.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago