Cosmology

Description
I want to know God's thoughts; the rest are details

ارتباط با ادمین ?
@cosmologists
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 1 day ago

2 weeks ago
من سعی می کنم از کار …

من سعی می کنم از کار سخت اجتناب کنم. وقتی همه چیز پیچیده به نظر می رسد، اغلب نشانه‌ی این است که راه بهتری برای انجام آن وجود دارد.

فرانک ویلچک، نوبل فیزیک ۲۰۰۴

@cosmos_physics

2 weeks, 6 days ago

? بزرگترین مشکل نظریه بیگ بنگ

در نظریه استاندارد کیهانشناسی شاید بزرگترین مشکل همان حالت تکینگی نخستین است که با فیزیک شناخته شده‌ی امروز  قابل توصیف نیست.
پروفسور شاون کرول در گفتگویی با راجر پنروز درباره این تکینگی نخستین و حالت اولیه کیهان بحث می‌کند و نظر خود را درباره اینکه حالت آغازین عالم چگونه بوده است را بیان می‌کند.

@cosmos_physics

1 month ago

? اینکه فیزیک برای تبیین هویات و رویدادهای سطح بنیادین ذرات بکار گرفته می‌شود و اینکه شیمی برای تبیین سطح مولکولی کاربرد دارد و اینکه زیست شناسی در سطح سلولی جواب می‌دهد، برخی فیلسوفان را واداشته تا درباره علم آگاهی بیندیشند و اینکه آیا نوروساینس می‌تواند به علمی تجربی برای تبیین تجربه‌های آگاهانه منجر شود؟

چالمرز  از یک خلاء متدولوژیک در نوروساینس صحبت می‌کند که اساسا به تبیین آگاهی نمی‌انجامد. کشف ساختارها و کارکردهای مغز از آنجا که تمام قابلیت علم تجربی است (که از منظر سوم‌شخص و آبجکتیو به مطالعه سوژه می‌پردازد)، در نهایت شکاف تبیینی آگاهی را (که پدیده‌ای اول‌شخص و سابجکتیو است) باقی می‌گذارد.

در نتیجه گویی تغییر روش‌شناسی نوروساینس برای تبیین آگاهی بدلیل محدوده قابلیت علم تجربی ممکن نیست، اما آیا دستیابی به برخی اصول تبیینی هم از این طریق امکان ندارد؟ و آیا افزودن برخی اصول و فرضیه‌های فلسفی به یافته‌های آزمایشگاهی نمی‌تواند به شکل‌گیری چارچوبی برای علم آگاهی بینجامد؟
این‌ها پرسش‌هایی اساسی است که علوم مختلف از کوانتوم تا بیولوژی و نوروساینس را با فلسف ذهن درگیر می‌کند.

@cosmos_physics

2 months ago

? به مناسبت ۲۹ نوامبر، روز چاپ مقاله "گربه شرودینگر"
با وجود دقت بی‌نظیر مکانیک کوانتوم، این نظریه با مشاهدات روزمره در جهان ماکروسکوپیک در تضاد است.
در مکانیک کوانتوم یک ذره می‌تواند در حالت برهم‌نهی کوانتومی باشد یعنی در آن واحد در حالت‌های مختلف باشد.  وقتی ذرات با جهان ماکروسکوپیک تعامل داشته باشند  (مشاهده شوند) فقط یکی از این حالات مشاهده خواهد شد. طبق نظر بسیاری از فیزیک‌دانها، مشاهده یک ذره باعث کلاپس تابع موج آن می‌شود!
اروین شرودینگر با نارضایتی از این تفسیر، آزمایش ذهنی معروفش را طراحی کرد.
گربه ای با یک بمب در حالت برهم‌نهی کوانتومی "سالم - منفجر شده" است در یک جعبه است. تا قبل از باز کردن در جعبه‌ و مشاهده گربه، گربه در برهم‌نهی "زنده - مرده" است. یعنی در آن واحد هم زنده است و هم مرده! که یک پارادکس است.
پارادوکس گربه شرودینگر نشان دهنده مشکل حل نشده اندازه‌گیری در مکانیک کوانتوم است: هنگام مشاهده یک سیستم کوانتومی چه اتفاقی می‌افتد؟

@cosmos_physics

3 months, 2 weeks ago
[‍](http://axnegar.fahares.com/axnegar/8e16403ad4cb4e9a6cead2ef29dc62b5AgACAgQAAxkBCLkSu2bnGAPQOwpB8sGoOLH1UJiVcoNrAAKLwzEbbwk5U4BkeGwqCYUzAQADAgADeQADNgQ.jpg) **مدل‌های فریدمن**

مدل‌های فریدمن

فریدمن، کیهان‌شناسی را بر مبنای نسبیت عام بنا نهاد. آنچه که اون انجام داد انتخاب های درست بود. وی فرض انیشتین و دوسیتر مبنی بر اینکه جهان ایستا است را کنار گذاشت و به درستی فرض کرد که هیچ گواهی در دست نیست که این پیش داوری را تأیید کند. اما او به همگن و همسانگرد بودن جهان وفادار ماند.

فریدمن دریافت که جواب های معادلات بدون ثابت کیهانشناختی به سه دسته تقسیم می‌شوند. یک دسته به مدلهای جهان بسته مربوط میشوند. این جواب ها مدلهای ریاضیاتی هستند که جهان در حال انبساطی را توصیف می‌کنند که در آن چگالی آنقدر زیاد است که دست اخر میدان گرانشی انبساط را متوقف می‌کند. آنگونه که شکل۱ نشان می‌دهد، هرگاه دو نقطه یا دو کهکشان را انتخاب و آنها را دنبال کنیم، خواهیم دید که فاصله میان آنها به مقدار بیشینه‌ای می‌رسد و سپس دوباره به صفر میل می‌کند. چگالی جرم سبب می‌شود که فضا به روی خودش خمیده شود. بنابراین فریدمن پی برد که اگر جهان در زمان بسته باشد (یعنی اگر جهان باز رُمبش کند) آنگاه در فضا نیز بسته خواهد بود (یعنی حجم معینی خواهد داشت). مثل فاصله بین دو کهکشان دلخواه، پیرامون جهان از صفر شروع می‌شود، به مقدار بیشینه می‌رسد و دوباره به صفر کاهش می‌یابد.
دسته‌ی دوم جواب که فریدمن در دومین مقاله خود (که در سال ۱۹۲۴ به چاپ رسید) آنها را شرح داده است، مدل‌های جهان باز نام دارند. این جواب ها مدل‌های در حال انبساطی هستند که چگالی جرم کم است به طوری که میدان گرانشی آنقدر ضعیف است که نمی‌تواند از انبساط جلوگیری کند. آنگونه که شکل ۱ نشان می‌دهد ، فاصله بین دو کهکشانی که به دلخواه انتخاب شده‌اند از صفر شروع می‌شود و سپس مدام افزایش می‌یابد. با گذشت زمان، سرعت فاصله گرفتن دو کهکشان از هم در مقدار ثابتی پایدا می‌ماند.
فضای جهان بسته روی خودش خمیده می‌شود و فضایی متناهی به وجود می‌آورد، حال آنکه خمیدگی جهان باز از خودش دور می‌شود و فضایی نامتناهی ایجاد می‌کند. شکل۲(a) نشان می‌دهد که فضای بسته را می‌توان با سطح کره نمایش داد و شکل ۲(b) نشان می‌دهد که فضای باز را می‌توان به شکل زین نمایش داد. با این حال کره و زین شرایط یکسانی ندارند. سطح کره نمایش دقیقی از فضای بسته است در صورتی که زین تقریبی از فضای باز است که تنها در مرکز زین معتبر است. بنابراین اگر مدل کیهانشناختی در زمان باز باشد (یعنی باز رُمبش نکند) معادلات فریدمن حکایت از این خواهد داشت که در فضا نیز باز هست (یعنی حجم نامتناهی دارد).

سرانجام حالتی است که درست مرز بین مدل‌های بسته و باز جهان است. فریدمن این حالت را به صراحت شرح نداد اما می‌توان آنرا به عنوان حالت حدی جواب‌های جهان بسته یا باز بدست آورد. یعنی این حالت مرزی را می‌توان با به حداقل رساندن چگالی جرم جهان بسته یا به حداکثر رساندن چگالی جرم جهان باز تعیین کرد. چگالی جرمی که جهان را در مرز بین انبساط ابدی و رُمبش نهایی قرار می‌دهد، چگالی بحرانی نام دارد. در این حالت فضا نه بسته و نه باز بلکه اقلیدسی است. به همین دلیل چنین جهانی تخت نامیده می‌شود و مثل جهان باز حجم نامتناهی است. در جهان تخت تحول زمانی مانند مدل‌های باز است، از این نظر که جهان از اندازه صفر آغاز می‌شود و بدون محدودیت رشد می‌کند. با وجود این، اختلاف بین این دو در رفتار سرعت جدایی بین دو کهکشان با گذشت زمان است. در مورد باز، سرعت در مقدار غیرصفری ثابت می‌ماند در حالی که در مورد تخت، سرعت به سمت صفر میل می‌کند اما با گذشت زمان هرگز به آن نمی‌رسد. شکل۱ تحول زمانی مدلهای تخت را نشان میدهد. در همه‌ی مدل‌هایی که ثابت کیهان شناختی ندارند فاصله ی بین دو کهکشانی که به دلخواه انتخاب شده اند از صفر آغاز می‌شود و سپس افزایش می یابد. فریدمن پیامدهای این کنجکاوی ریاضیاتی را شرح نداد که به این معنی بود که همه ی ماده ی موجود در جهان از حالت تراکمی بی نهایت آغاز شده است. در دهه‌ی ۱۹۴۰ فرد هویل عبارت انفجار بزرگ را بر سر زبانها انداخت. با وجود این خود فرید من هیچ عنوانی به این فرضیه ی شگرف درباره ی منشأ جهان هستی نداد.

@cosmos_physics

3 months, 3 weeks ago
Cosmology
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 1 day ago