?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago
**تصویری از حضور پدر و مادر پروین اعتصامی در یک میهمانی خانوادگی در محله ششگلان تبریز در خانه مرحوم عدل الملک؛
افسوس که خود پروین و البته هیچ کودک دیگری در عکس دیده نمی شود.
بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی**
سخنرانان نشست تخصصی بررسی آرای استاد کریم مجتهدی:
دکتر محمود صوفیانی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
دکتر جلال پیکانی استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه پیامنور
دکتر عزیز جوانپور استادیار و دکترای فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
حسن اسدی تبریزی سردبیر مجله فلسفی آفاق اشراق
فرا رسیدن اعیاد مبارک شعبانیه و به ویژه سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن و آغاز دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی ایران را به همه هموطنان ارجمند تبریک عرض می نمائیم 🇮🇷**
روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی**
روایت مرحوم داریوش شایگان از تجربه ای روحانی در کنار علامه طباطبایی
ارتعاشهای عجیبی مرا تسخیر کردهبود...
من از محضر چهار تن فیض بردهام، که هر یک از آنها برایم ارزش خاص خود را دارد.
بیهیچ تردیدی، علامه طباطبایی را بیش از همه ستوده و دوست داشتهام. به او احساس ارادت و احترامی سرشار از عشق و تفاهم داشتم. سوای احاطهٔ وسیع او بر تمامی گسترهٔ فرهنگ اسلامی آن خصلت او که مرا سخت تکان داده، گشادگی و آمادگی او برای پذیرش بود. به همه حرفی گوش میداد، کنجکاو بود، و نسبت به جهانهای دیگرِ معرفت حساسیت و هشیاری بسیار داشت. من از محضر او بی نهایت توشه برداشتم. هیچ یک از سؤالات مرا دربارهٔ مجموعه طیف فلسفه اسلامی بیپاسخ نمیگذاشت. با شکیبایی و حوصله و روشنی بسیار به توضیح و تشریح همه چیز میپرداخت. فرزانگیاش را جرعه جرعه به انسان منتقل میکرد. چنانکه در درازمدت نوعی استحاله در درون شخص به وجود میآورد. ما با او تجربهای را گذراندیم که احتمالاً در جهان اسلام یگانه است: پژوهش تطبیقی مذاهب جهان به هدایت و ارشاد مرشد و علامهای ایرانی. ترجمههای انجیل، ترجمهٔ فارسی اوپانیشادها، سوتراهای بودایی، و تائوتهچنگ را بررسی میکردیم. استاد با چنان حالت کشف و شهودی به تفسیر متون میپرداخت که گویی خود در نوشتن این متون شرکت داشتهاست. هرگز در آنها تضادی با روح عرفان اسلامی نمیدید- با فلسفهٔ هند همانقدر اُخت و آمُخته بود که با جهان چینی و مسیحی.
یک بار او را به ویلایی در ساحل خزر که به دریا مشرف بود، دعوت کردم. مثل همیشه بحث فلسفه و رابطه میان «دیدن» و «دانستن» در میان بود. از نظر او، تمامی معرفت، اگر به سطح تجربهای آنی و شهودی اعتلا نمییافت، هیچ ارزش و اعتباری نداشت. من آن ایام نوشتههای یونگ را زیاد میخواندم و در آن زمان در کتاب انسان در جستجوی روان غرق بودم. استاد خواست بداند که کتاب دربارهٔ چه است، در دو کلام برایش لُبّ مطلب کتاب را شرح دادم. اصل مطلب این بود که در حالی که قرون وسطا روح جوهری و جهانی را موعظه میکرد، قرن نوزدهم توانست روانشناسی فارغ از روح را به وجود آورد. استاد چنان از این نکته به وجد آمده بود که خواست کتاب حتماً به فارسی ترجمه شود و افزود: زیرا باید جهان را شناخت. ما نمیتوانیم خود را در برجهای عاجمان محصور و منزوی کنیم.
تجربه شگفت دیگری که با او داشتم، ملاقات دو به دویی بود که زمانی در خانهای در شمیران بین ما دست داد.
قرار بود که همه اهل محفل آن شب در آنجا گرد آیند. من به آنجا رفتم اما بقیه غایب بودند. احتمالاً تاریخ جلسه را اشتباه کردهبودند. ما تنها بودیم. شب فرامیرسید و از گردسوزهایی که در طاقچهها گذاشته بودند نوری صافی میتراوید. مانند همیشه روی زمین بر مخدّه نشسته بودیم.
من از استاد دربارهٔ وضعیت اخروی و اینکه چگونه روح نماد ملکاتی است که در خود انباشته و پس از مرگ آنها را در جهان برزخ متمثل میکند سؤال کردم. ناگهان استاد، که معمولاً بسیار فکور و خاموش بود، از هم شکفت. از جا کنده شد و مرا نیز با خود برد. دقیقاً به خاطر ندارم که از چه میگفت، اما آن فوران حالهای دمادم را که در من میدمید خوب به یاد دارم. احساس میکردم که عروج میکنم. گویی از نردبان هستی بالا میرفتیم و فضاهایی هردم لطیفتر را باز میگشودیم. چیزها از ما دور میشدند. هوای رقیق اوجها را و حالی را که تا آن زمان از وجودش بیخبر بودم، حس میکردم. سخنان استاد با حس سبکی و بیوزنی همراه بود. دیگر از زمان غافل بودم. هنگامی که به حال عادی باز آمدم ساعتها گذشته بود. سپس سکوت مستولی شد. ارتعاشهای عجیبی مرا تسخیر کردهبود؛ رها و مجذوب در خلسهٔ صلحی وصفناپذیر بودم. استاد از گفتن ایستاد و سپس چشمانش را به زیر انداخت. دریافتم که بایست تنهایش بگذارم. نه تنها به سؤالم پاسخ گفته بود، بلکه نَفَس تجربه را در من دمیده بود. این تجربه را دیگر برایم تکرار نکرد..
زیر آسمانهای جهان
(گفتگوی داریوش شایگان با رامین جهانبگلو)، ترجمهٔ نازی عظیما، چاپ دوم، تهران: فرزان روز
نشست تخصصی "علامه طباطبایی در وادی شعر و ادب" در بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی
نشست تخصصی "علامه طباطبایی در وادی شعر و ادب" در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار می شود.
دکتر طاهری خسروشاهی، رئیس بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی با اعلام این خبر افزود: همزمان با هفتۀ کتاب و در روزهای منتسب به ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و در سالروز وفات علامه طباطبایی رحمه الله علیه؛ بنیاد ایرانشناسی نشست تخصصی "علامه طباطبایی در وادی شعر و ادب" را برگزار می کند.
وی اظهار داشت: در این نشست تخصصی، محققان برجسته ای از جمله سندپژوه و مورخ برجسته آذربایجان؛ دکتر صمد اسماعیلزاده با عنوان ناگفتههایی از علامه و دکتر یحیی نورالدینی مولف کتاب حافظ شناسی در آذربایجان با موضوع مجالس حافظخوانی علامه طباطبایی و نگاهی به شرح ایشان بر دیوان حافظ سخنرانی می کنند و اینجانب نیز در کنار استادان محترم، نکاتی درباره سرنوشت اشعار و دیوان شعر علامه طباطبایی بیان خواهم نمود.
رئیس بنیاد ایرانشناسی استان گفت: این پرسش در اذهان بسیاری از علاقه مندان علامه طباطبایی هست که چرا حضرت علامه، در اواخر عمر مبارک خویش، سرودههای خود را از اطرافیان بازخواستند و همه را یکجا از میان بردند؟ اگر چه در این میان دوستان و نزدیکان ایشان، بعضی از اشعار باقیمانده علامه را که بعدها منتشر شد، حفظ کردند.
طاهری خسروشاهی افزود: سالهای بعد توسط دوستان و نزدیکان ایشان، اشعاری در کتابها و مجلات گوناگون به صورت پراکنده چاپ میشد که بعضی منتسب به ایشان خوانده میشد و بعضی به صورت قطعی، از ایشان نقل میشد. این رویه ادامه داشت تا آنکه بازماندههای اشعار علامه که در دست خانواده و شاگردان نزدیک و مریدان ایشان بود، به همت یکی از طلاب پژوهشگر، آقای «سید علی تهرانی» جمعآوری گردید.
وی اظهار داشت: مجموعه گردآوری شده با عنوان «ز مهر افروخته» که به تأیید علمای بزرگ و نزدیکان حضرت استاد رسیده بود، ناگفتههای نغزی همراه با کاملترین مجموعه اشعار علامه طباطبایی بود که در سال 81 توسط انتشارات سروش و با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی منتشر و با استقبال فراوانی در بازار نشر روبرو شد.
پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز گفت: شعرهای اندکی هم که از علامه باقی مانده، اشعار روان و پرمحتوایی است که میتوان روزها و ماهها با آنها زیست و با اندیشه در آن، در حاصل یک عمر دانشاندوزی، تفکر، عبادت و ریاضتهای سخت و سوزان آن فرزانه دوران شریک شد. اشعار علامه طباطبایی حاکی از روانی طبع و صداقت بیان است.
شایان ذکر است این نشست روز پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ از ساعت ۱۷ عصر در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی به آدرس کوی سرخاب، خانه تاریخی شربت اوغلی برگزار خواهد شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
زد ز دارُالملک تبریزِ سَنی
برامیدش روشنی بر روشنی
جانش خندان شد از آن روضهی رجال
از نسیم یوسُف و مصر وصال
ساربانا! بار بگشا ز اشتران
شهر تبریز است و کوی گلستان
عليکمالسلام و رحمةالله!
تبریز شما با عارفان و اولیای بزرگ خدا در ذهن بنده گره خورده است؛ آیةالله قاضی که بزرگترین عارفیست که میشناسیم و جعفرآقا مجتهدی که نزدیکترین کس به خاندان عصمت و پاکی بود. ( رضواناللهعلیهما ).
و اکنون که نمیتوانم اِحرام بسته و به زیارت خاستگاهِ این عارفان بیایم، برای گردهمآئی شما که با عنوان "مرحوم علامه طباطبائی در وادی شعر و ادب" برپا میشود، به همان دو نکتهای که پیشتر در مقدمهی "زمهرافروخته" اشاره شد، تاکید میکنم.
نخست "روانبودنِ اشعارِ ایشان، بویژه اشعاری که به فارسی سره سرودهاند."
با این توضیح که اشعارِ دیگرانی که به فارسی خالص چیزی سرودهاند، نوعاً دچار تکلّف و تصنّع و دستانداز است اما به گواهی هر خوانندهای، اشعار علامه طباطبائی - رضواناللهعلیه - گره و تعقید و تکلف ندارد و اصلاً حس نمیشود که سرایندهی آنها، با سختی آنها را سروده است!
و این از کسی مانند ایشان، شگفت است؛ با این که زبان مادریشان فارسی نبود و تا پایانِ عمر، فارسی را بالهجه صحبت میکردند!
حتی به گمانم در شعر ایشان، نتوان ردّ پای زبان مادریشان را نیز پیدا کرد؛ برخلاف مرحوم شهریار؛ با اینکه کار اصلیاش شعر بود اما کاملاً پیداست که اشعار وی، پس از "یافتن" هر واژه و "تامل" در معنای آن و "سبک - سنگینکردن"، "انتخاب" شده است و حتی گاهی اثری از زبان مادریاش در اشعار وی دیده میشود؛ مثلاً در آن دو بیت عالی ( که به تنهائی برای آمرزش امتی کافیست، ) چیزی از زبان مادریاش میتواند دید؛ آنجا که سروده است:
جز یک نسَب که از تو به خود بسته، چیستم؟
من آنچنان که آلِعلی هست، نیستم
اما مرا هم ای علی از خود مَران که من،
تا چشم داشتم، به حسینت گریستم
تعبیر "به حسینت گریستم"، از زبان مادری او وارد شعر فارسیاش شده است.
همچنان که علامه طباطبائی در "اصول فلسفه و روش رئالیسم" - که نثر است - نوشته بودند: "مثلاً ما به اسب سوار میشویم" و دکتر بهشتی به ایشان عرض کرد: "اینکه ترکی شد!" و علامه فرمود: "شما فارسها چه میگوئید؟" و او پاسخ داده بود: "میگوئیم: 'مثلاً ما بر اسب سوار میشویم.' "
غرض این است که مرحوم علامه حقیقتاً شاعر بودند و همچنان که حضرت آیةالله بهجت - رضواناللهعلیه - فرمودند: "علامه طباطبائی در هر زمینه که وارد میشدند، خوب وارد میشدند."
یعنی آن را سرسری نمیگرفتند و به همهی پیچ و خمها و ظرافتهای آن عرصه آگاه میشدند و در پایان که از آن وادی سر برمیآوردند، در قامت یک "استاد" دیده میشدند.
و نکتهی دوم که پیشتر بدان اشاره شده بود، "محتوای" اشعار ایشان بود که انشاءالله نشستی هم دربارهی آن، روزی شود.
درودِ مدام دادار بر آن دُردانهی پردیسدیار که از دیروزِ درگذشت تا این دَم، بر مائدهی خودِ خدا نشسته است ...
و درود بر جمع شما که به یاد ایشان گِرد هم آمدهاید.
گر چه دوریم از بِساط قُرب، همّت دور نیست
بندهی شاه شمائیم و ثناخوان شما
سیدعلی تهرانی (حسینی)
قم - ۱۰ جمادیالاولی ۱۴۴۶
*?*گزارش روز چهارم از نشستهای «هفته بزرگداشت مشروطه» در تبریز
در محل بنیاد ایران شناسی آذربایجانشرقی
?خبرگزاریِ «خبرِصبح»
نویسنده: نیما عظیمی**https://khabaresobh.ir/?p=68877
نشست تخصصی زنان در نهضت عاشورا در بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی
نشست تخصصی زنان در نهضت عاشورا در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار می شود.
دکتر طاهری خسروشاهی، رئیس بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با اعلام این خبر افزود: همزمان با ایام حزن انگیز ماه صفر، نشست زنان در نهضت عاشورا به منظور واکاوی و بررسی نقش زنان در قیام امام حسین علیه السلام توسط بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی برگزار خواهد شد.
وی گفت: در این نشست دکتر مرضیه محمدزاده، پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه مذاهب اسلامی و از چهره های شنماخته شده عاشورا پژوهی سخنرانی خواهد کرد.
رئیس بنیاد ایرانشناسی استان افزود: بر اساس منابع تاریخی، زنان در حادثه کربلا وظایف متعدد و بسیار مهمی بر عهده داشتند. آنها علاوه بر محافظت از کودکان و تشویق مردان جهت مبارزه با دشمن، مهمترین رسالتی که بر عهده داشتند، این بود که حوادث کربلا را برای دیگران بازگو کنند و پیام آن حضرت را به همگان برسانند و تلاش کنند که حادثه کربلا برای همیشه زنده بماند.
دکتر طاهری خسروشاهی اظهار داشت: حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در این حادثه وظیفه پرستاری از امام سجاد (علیهالسّلام) را نیز بر عهده داشت. علاوه براین سرپرستی کاروان اسرای کربلا نیز با ایشان بود. وظیفه جهادگری و مبارزه با دشمن هر چند از دوش زنان برداشته شده بود؛ اما بعضا زنان حاضر در صحنه کربلا با حضور در میدان نبرد و مبارزه با دشمن، نام خویش را برای همیشه در تاریخ ثبت کردند.
رئیس بنیاد ایرانشناسی در پایان گفت: این نشست روز چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ از ساعت ۶ عصر در محل عمارت تاریخی بنیاد ایرانشناسی استان واقع در خیابان ثقهالاسلام، درب سرخاب، پلاک ۶۲ (خانه تاریخی شربت اوغلی ) برگزار خواهد شد.
«مسألهشناسی الاهیات سلبی با تأکید بر رویکرد ملارجبعلی تبریزی و شاگردانش»
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago