تا روشنایی بنویس!

Description
کتاب‌هایی که می‌خوانم ?
@zahramahboubi
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago

8 months, 1 week ago

زندگیِ بی‌غافلگیری. تو در امن و امانی. می‌خوابی، می‌خوری، راه می‌روی و به زیستن ادامه می‌دهی، مثل موشی آزمایشگاهی که پژوهشگری بی‌مبالات از یاد برده باشدش و صبح و شب، بی‌که هیچ‌وقت اشتباه کند، بی‌که هیچ‌وقت تردیدی به خود راه بدهد، درون هزارتو راهِ خوردنگاهش را در پیش بگیرد، به چپ بپیچد، بعد به راست و پدال مدور قرمز را دو بار فشار بدهد تا جیرهٔ غذایی‌اش را که فرنی باشد دریافت کند.
سلسله‌مراتب بی سلسله‌مراتب، ترجیح بی ترجیح. بی‌اعتنایی‌ات بی‌تکان است: مردی خاکستری که خاکستری هیچ خاکستری‌ای را برایش تداعی نمی‌کند. نه بی‌احساس، خنثی. آب جذبت می‌کند مثل سنگ، تاریکی مثل نور، گرما مثل سرما. تنها قدمت هست و نگاهت که می‌نشیند و می‌سُرد، غافل از زیبا و زشت و مأنوس و شگفت‌انگیز، و فقط شامل ترکیبات شکل‌ها و نورهایی که ساخته و خراب می‌شوند، بی‌وقفه، همه‌جا، توی چشمت، روی سقف، روی پاهایت، در آسمان، در آینهٔ ترک‌خورده، در آب، در سنگ، میان جمعیت‌ها. میدان‌ها، خیابان‌ها، میدانچه‌ها و بولوارها، درخت‌ها و نرده‌ها، مردان و زنان، کودکان و سگ‌ها، انتظارها، ازدحام‌ها، خودروها و ویترین‌ها، ساختمان‌ها، نماها، ستون‌ها، سرستون‌ها، پیاده‌روها، جوی‌ها، کفپوش‌هایی از ماسه‌سنگ براق زیر باران ریز، خاکستری یا شاید قرمز یا شاید سفید یا شاید سیاه یا شاید آبی، سکوت‌ها، هیاهوها، قشقرق‌ها، جمعیت‌های ایستگاه‌های راه‌آهن و مغازه‌ها و بولوارها، خیابان‌های سیاه جهان، کناره‌های سیاه جهان، خیابان‌های خالی از رفت‌وآمد یکشنبه‌های ماه اوت، صبح‌ها، عصرها، شب‌ها، فلق‌ها و شفق‌ها.

#مردی_که_خواب_است
#ژرژ_پرک / ناصر نبوی

@abooklover

8 months, 1 week ago

سال‌های آغاز کودکی‌ام دیگر اکنون جزئی از خود من نیستند، از من بیرون‌اند، از آن‌ها تنها همانی را می‌توانیم دریابیم که از گفته‌های دیگران برمی‌آید، به همان‌گونه که دربارهٔ چیزهایی که پیش از زادن آدم رخ داده‌اند.

#طرف_گرمانت
#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست / مهدی سحابی

@abooklover

8 months, 1 week ago

در گذر زمان، سردی‌ات به افسانه‌ها پهلو می‌زند. چشم‌هایت هر آنچه را که مایهٔ فروغشان بود باخته‌اند، پرهیبت کاملاً افتان شده. آسودگی‌ای بی‌درماندگی و تلخ‌کامی گوشهٔ لب‌هایت می‌نشیند. می‌سُری به خیابان‌ها، لمس‌ناپذیر، در حفاظِ سایشِ متوازنِ لباس‌ها و خنثی بودنِ قدم‌هایت. فقط حرکاتی آموخته برایت مانده‌اند. فقط کلماتی را به زبان می‌آوری که ضروری باشند.

#مردی_که_خواب_است
#ژرژ_پرک / ناصر نبوی

@abooklover

8 months, 2 weeks ago

عزیز من، به «منم منم» گفتن‌های اخوان که می‌رسد، آدم دلش هزار پاره می‌شود:

«هوا بس ناجوانمردانه سرد است.
آی... دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!

منم من، میهمانِ هر شبت، لولی‌وشِ مغموم
منم من، سنگِ تیپاخوردهٔ رنجور
منم، دشنامِ پستِ آفرینش، نغمهٔ ناجور..»

گویی در آسمان‌ها گفتند: «نفس‌گیرتر از این باید!» پس، شجریان آواز برکشید، علیزاده زخمه بر تار زد، و کلهر کمانه بر کمانچه رساند.
و فلک‌نشینان، آرام گرفتند و گفتند: «سرای ماتم را، ساز و آوازی چنین درخور است.»

#موسیقی_شبانه

8 months, 2 weeks ago

باران. بچه. چاقو. رؤیای من. قارچ‌های قرمز بالای کمد. نشان دادنشان به بچه، و بهش گفتن، بخور. باز نکردن چشم‌ها. بلند نشدن. از هم پاشیدنم مثل کلبه. اجازه دادن که رویم را گیاه بگیرد، باران بگیرد، گل‌ولای بگیرد، برگ‌های پژمرده بگیرد، شاخه‌ها و پوسته‌ها، خاکستر، گردوخاکی که روی گوشتم را دلمه ببندد. تکه چوبی خواهم بود که در رطوبت تکه‌تکه می‌شود. فراموشی خواهم بود. حتی این هم نه. هرگز نبوده‌ام. اما، هنوز بی‌میلم. زنی هستم که نه می‌خوابد نه بیدار می‌ماند. صدایی هستم که تلفظ نمی‌شود. ایده‌ای هستم که از ذهن کسی نمی‌گذرد. من زبان خشک، لب‌های خشک، شکم خشکم. تشنه‌ام بدون اینکه دلم بخواهد بنوشم. فقط گاهی می‌دانم که زنده‌ام چون برقی از خشم از وجودم می‌گذرد، خشمی که بلافاصله خاموش می‌شود. همه‌چیز باید تمام شود. بچه هم همین‌طور. انتظارش هم. قارچ‌ها را بردار. بخور. این را بهش گفته‌ام یا این پژواکِ در جمجمهٔ پوسیده را بارها و بارها درون خودم می‌شنوم؟ بخور. بخواب. خودت را فراموش کن. من را فراموش کن.
خواب.
سكوت.
تاریک
كور.
عميق.

#دود
#خوسه_اوبخرو / آرمان امین

@abooklover

8 months, 2 weeks ago

ساند در نامه‌ای به فلوبر می‌نویسد:
من آن‌قدر زیاد رؤیا بافته‌ام و کم‌تر زیسته‌ام، که گاهی تنها سه ساله‌ام، اما روز بعد، اگر خوابی که دیده‌ام محزون باشد و تار، سیصد ساله‌ام. تو این‌طور نیستی؟

@Liszt0maniaa

8 months, 2 weeks ago

نه اینکه از آدم‌ها بیزار باشی؛ چرا از آن‌ها بیزار باشی؟ چرا از خودت بیزار باشی؟ فقط کاش انتساب به نوع بشر با این قشقرقِ تحمل‌ناپذیر همراه نبود، فقط کاش این چند گامِ ناچیزِ درنوردیده در مُلکِ حیوانی به بهای چنین سوءهاضمهٔ مزمنی در کلمات و برنامه‌ها و عزیمت‌های عظیم تمام نمی‌شد! اما این انتساب زیادی گران تمام شده برای شستِ دو دست، برای کارِ مداومِ سرپا، برای گردشِ ناقصِ سر روی شانه‌ها: این دیگ، این کوره، این گریل که نامش زندگی است، این میلیاردها اعلان و تحریک و اخطار و شور و نومیدی، این حمامِ الزامات که تمامی ندارد، این ماشین ابدی توليد و سایش و بلع و غلبه بر دامچاله‌ها و شروع مجدد و بی‌وقفه، این وحشت شیرین که می‌خواهد برای هر روز و هر ساعتِ هستیِ بی‌مقدارت تعیین تکلیف کند!

#مردی_که_خواب_است
#ژرژ_پرک / ناصر نبوی

@abooklover

8 months, 3 weeks ago

برای سفارش کتاب‌های چاپ روز، چاپ‌تمام، کمیاب و نایاب می‌تونین به آرمین پیام بدین
?

8 months, 3 weeks ago

من غذا پیدا کردم ولی نه عکسی بود، نه وسیلهٔ شخصی، نه چیزهای تزیینی، نه حتی گل خشکیده در گلدان. همیشه فکر می‌کردم یک مرد تنها، یک پناهنده یا کسی که در کارگاه چوب‌بری کار می‌کرده، بدون خانواده و بدون دوست، مقیم کلبه بوده. اما هیچ بطری مشروب یا ته‌سیگاری نبود. بعد به یک تارک دنیا فکر کردم، راهبی که آنجا بازنشسته شده، اما نه یک صلیب چوبی زهواردررفته بالای در بر فضای داخلی حاکم بود، نه شمایلی از قدیسان یا باکره‌ها روی دیوار آویزان. فقط غذا. البته که غذا بهتر از تزیینات یا یادگاری‌ها یا نمادهاست، ولی سخت بشود جایی که هیچ خاطره‌ای ندارد زندگی کرد. بی‌روایت.
وقتی ما برویم، چون مطمئنم که این کار را خواهیم کرد، دلم می‌خواهد یک یادداشت بگذارم روی میز، یک توضیح، یک عذرخواهی. متأسفم، نتوانستیم چیزی برایت بگذاریم. هیچ‌چیزی برای ارائه کردن به تو نداریم. ما یک زن، یک بچه، یک گربه و چند مهمان خوانده و ناخوانده بودیم. فقط زن و بچه ماندیم. وقتی تو وارد کلبه می‌شوی، همان هم نیست. باشد که خانه همان‌طور که از ما استقبال کرد از تو استقبال کند. باشد که جنگل با تو سخاوتمندتر و آب‌وهوا با تو مهربان‌تر باشد. باشد که اوقاتی بهتر از آنچه ما اینجا داشتیم داشته باشی.

#دود
#خوسه_اوبخرو / آرمان امین

@abooklover

8 months, 3 weeks ago

هیچ آدمی -هر چقدر هم عاقل- پیدا نمی‌شود که در دوره‌ای از جوانی‌اش چیزهایی گفته و حتی زندگی‌ای کرده باشد که خاطره‌شان آزارش ندهد و دلش نخواهد آن‌ها را از گذشته‌اش پاک کند. اما به‌هیچ‌وجه‌ نباید از آن‌ها متأسف باشد، چون تنها در صورتی می‌تواند مطمئن باشد که عاقل شده -البته تا آنجا که امکانش باشد- که همۀ آن مراحل مسخره یا نفرت‌انگیزی را که باید پیش از آن مرحلهٔ نهایی بیاید پشت‌سر گذاشته باشد. می‌دانم که جوان‌هایی هستند که پدر یا پدربزرگشان آدم‌های برجسته‌ای‌اند و للـه‌هایشان از همان سال‌های مدرسه به آن‌ها درس اعتلای روحی و نجابت اخلاقی داده‌اند. چنین کسانی شاید هیچ‌چیز پنهان‌کردنی در زندگی‌شان نداشته باشند، شاید بتوانند همهٔ آنچه را که گفته‌اند منتشر کنند و امضایشان را هم پایش بگذارند، اما آدم‌های بی‌مایه‌ای‌اند، بچه‌های کسانی‌اند که به اصولی معتقد بوده‌اند و از خودشان چیزی ندارند، و عقل و متانتشان منفی و سترون است. متانت را نمی‌شود از دیگران گرفت، باید خود آدم کشفش کند، آن هم بعد از گذراندن مراحلی که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند به‌جای آدم بگذراند و آدم را از آن معاف کند، چون متانت نقطهٔ دیدی است که آدم دربارهٔ چیزها پیدا می‌کند. زندگی‌هایی که ستایششان می‌کنید، رفتارهایی که به نظرتان برجسته می‌آیند، از پدر یا از للـه به آدم نمی‌رسند، بلکه سابقهٔ خیلی متفاوتی پشت سرشان است، از همهٔ چیزهای بد و ناشایست یا مبتذلی تأثیر گرفته‌اند که در پیرامونشان رواج داشته. نشان‌دهندهٔ مبارزه و پیروزی‌اند. می‌فهمم که شاید تصویر دوره‌های اولیهٔ زندگی ما دیگر شناختنی نباشد و در هرحال ناخوشایند باشد. با این‌همه نباید انکارش کرد، چون گواه این است که واقعاً زندگی کرده‌ایم و توانسته‌ایم بر اساس قوانینِ زندگی و ذهنِ انسان از عناصر مشترک و متداول زندگی، چیزی فراتر از آن‌ها بیرون بکشیم.

#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست / مهدی سحابی

@abooklover

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago