اصغری گفته بود به فاطمه دختره فازی یه روز چادر میپوشه یه روز نه
فاطمه هم حضوری که دیدش گفت حالا کی فازیه؟
یکی این می‌گفته یکی اون و لاس میزدن باهم میخندیدن
بعدم رفتن فلافلی
اصغری و خالق جلو پای اینا وایستاده
زینب نداشته فاطمه چیزی بگه بهش
گفته لاس زدنای تو باعث شده اصغری از حدش بگذره
بعد گفتم راست میگه
هانی گفت ما که کاری نکردیم
گفتم ربطی نداره وقتی ما یه اکیپیم یکیمون یه کار کنه بقیه اون کارو از چشم هممون میبینن چون همیشه باهمیم همه چیمون باهمه
خداروشکر نبودم ندیدم این کارای فاطمه رووو
آخه اصغری ادمه با اون حرف میزنی?

نگار خیلییی کوچولوعه 2سالشه ولی خیلی زرنگ پستونکش همیشه از گردنش آویزون زود با کسی گرم نمیگیره بهش یکم غذا دادم بعد گفت کولمو می‌خوام در بیارم سنگینه خیلی بامزه حرف میزنه?? بعد شیش رو میز بود گفتم مال توعه گفت آره شیشمو بذار تو کولم کولشو باز کردم اخییییی…

غذا خیلی خوبه خیلی خوبه

همچنان نظرم رو اینه?‍?

فک کنین بازارررر ب اون بزرگییی یکیشون کرم پودر گابرینی نداشت?
فقط ی مغازه داشت ک اونم تک میداد عمده نمیداد و شیشه ایشو داشت تیوپی نداشت?‍♀
رژ گونه شیگلمم فقط ی جا داشت ک ۴۰۰و خورده ای میداد فیکشو
اصن برگام از قیمتا

??

هیچییی پیدا نمیشد از چیزایی ک میخواستم یا بود ولی خدا تومن بود
دعوا هم افتادم با چند نفر ?‍♀
ولی ریمل اوریفیلم پیدا کردم در عوض

ادمینتون امروز رفت خرید و از صبح رفته الان برگشته
در بی اعصاب ترین حالت ممکن هستم?‍?