?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
سرزمینی که نادانی برای همیشه شاهراه همواری در برابر مرگ میگشاید! – 1310 ه.ق. اجساد، حتی پس از تدفین هم نمیتوانند در آرامش باقی بمانند. خانوادههای ثروتمند یکی از نشانههای تشخص را این میدانند که استخوانهای بستگانشان را در مکانی مقدسی دفن کنند: کربلا محل…
✍دفتر خاطرات پاین
▪️سه ماه پیاده روی پاین در ایران در سال ۱۲۶۳ خورشیدی جان کامپتون پاین.
واردات اداری _ نان طهران – احساسات یک پیره زن
آقای روزنامهنویس این حرفهای مرا که دادهام یک آقا نوشته خواهش میکنم در روزنامهات بنویس.
مَنِ پیرزن از زمان ناصرالدین شاه تا به حال یادم نیست که کسی بیاید و در فکر فقرا باشد.
در عهد ناصرالدین شاه که من شوهر داشتم و در طرف سرچمبک قهوهچی بود. شب که دیزی آبگوشت را با نانهای سنگک منزل میآورد با وجود این که مرد سلیقهدار و گذشته از آن از پاتوقهای محل بود هر جا یک گوشتپرواری بود به او میدادند و با یک سلیقهٔ مخصوصی آن را بار میکرد که از دور بوی دیزی ما مردم را واله میکرد. ولیکن همیشه عطر نان بر آن دیزی غلبه داشت.
وقتی که ناصرالدین شاه مُرد ما فقرا دیگر روی آن نانها را ندیدیم. مظفرالدین شاه هم اصلاً گویا هیچ نان نمیخورد که مزهٔ آن را بداند. خلاصه روزبهروز امر نان بدتر شده و حتی میتوانم قسم بخورم که دندانهای مرا تزاب (!) آن نانها ریخته است.
بعد طهران شلوغ شد گفتند مشروطه دارد می.آید و بما گفتند که مشروطه نان را خوب میکند. دیگر نانوائیها نمیتوانند از ترس مشروطه این همه تلخه و نمک را قاتی نانها بکنند و به مردم بخورانند.
ما همین که این را شنیدیم آقای مشروطه را دعا کردیم و از او طرفداری نمودیم تا این که مظفرالدین شاه - خدا بیامرزد خیلی آدم فقیری بود ـ مُرد. محمدعلی شاه آمد گفتند که اگر محمدشاه مشروطه را بیرون کند خودش نان را اصلاح خواهد کرد.
راستی راستی ما هم آن قدر از مشروطه خوبی ندیده بودیم، این بود که دیگر طرفداریش نکردیم و دعاش هم ننمودیم. یک وقت گفتند مشروطه را توپ بستند.
اما مشروطه چیز غریبی است. دوباره با این که توپش بستند آمد. محمدعلی شاه را فرار داد. خلاصه این همه غوغا و شیون در این طهران برپا شده این همه جوانها کشته شدند. من که نمیدانم اما گفتند که در تبریز چندین هزار نفر را به خونش سر این مشروطه آغشته کردند. اینها هیچکدام نان را اصلاح نکرد.
فرنگیهای اول که بلجیگی به آنها میگفتند آمدند طهران. شوهرم خدا بیامرز آمد آن قدر از اینها تعریف کرد که نمیدانم اینها فرنگیند مزهٔ دهانشان را خوب میفهمند. البته نان را مثل زمان ناصرالدین شاه خوب خواهند کرد. اما هی گوش دادیم چندین سال هم گذشت دیدیم خبری نشد.
در زمان فرنگی.های دوم که اسم رئیسشان شوشتر بود (گویا شوشتر یکی از شهرهای ماست نمیدانم چرا اسمشان را به این فرنگی داده بودند) خیلی ما را خاطرجمع کرده بودند که نانها خوب میشود. راستی راستی میخواست خوب بشود گفتند آنها را روسها بیرون کردند.
این فرنگیهای سوم (ملیسپو) که تازه از پارسال آمدهاند با وجود این که همشهری آن شوشتر هستند نان را بدتر کردند.
حالا آقای سردار سپه آمده رئیسالوزراء شده معقول، چند روز است یک خورده نانها خوب شده. میدانید چرا خوب شده برای این که خود آقای سردار سپه مثل ما نان خورده و میداند آنها که در این مدت 17 سال به ما خورانیدهاند نه ما بلکه حیوانات هم آنها را نمیخورد. من با این پیرزنی عقلم میرسد که آقای سردار سپه نان را خوب خواهد کرد چرا که او مسلمان است و به دعای ما پیرزنها اعتقاد دارد. به خدا به خدا آقای روزنامهنویس از آن روزی که نانها یک خورده خوب شده سر هر نمازی ما پیرزنها آقای رئیسالوزرائ را دعا میکنیم. ماها که غیر از نان غذای دیگر نداریم. هرکس آن را خوب کند مثل اینست که ما را زنده کرده. البته اگر زندهکنندهٔ خود را دعا نکنیم خدا را خوش نمیآید. آقای روزنامهنویس چون گفتند که این کاغذ مرا بیمهر چاپ نمیکنی اینست انگشتم را پای این میزنم.
محل انگشت ننه زهرا
مأخذ: روزنامه ستاره ایران. شماره 64. سال نهم. یکشنبه 16 ربیعالثانی 1342 مطابق با 3 قوس 1302 و 25 نوامبر 1923.
@Shsyari
.
بدینسان بهوسیلهٔ آدم دزدان شکار میگردند!
سراسر این بیابان از شاهرود تا مزینان، در قلمرو هجوم ترکمنها میباشد. با وجود این خطر، همچنان زمینهای کوچکی در حومهٔ این روستا کشت میگردد؛ زراعتهایی که آبیاری آنها به وسیلهٔ جوی آب کوچکی که داخل دیوارهای روستا وجود داشته و تنها در بهار جریان پیدا میکند، صورت میگیرد. ساکنان روستا اغلب مجبورند بیابان را به منظور خرید و فروش توشه و آذوقه، جهت مصارف شخصی و فروش به کاروانها بپیمایند، بدینسان بهوسیلهٔ آدم دزدان شکار میگردند. بر این اساس در این روستا، رعیت و دهقانان اندکی میباشند که داستانی غمانگیز جهت بازگو کردن نداشته باشند؛ داستان فردی از خانوادههایشان که از این اسارتها در عین ناامیدی، خلاص شده است. (گیبونز، 1401: 212)
مأخذ: گیبونز، ریچارد. 1401. سفرنامه ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی. ترجمه و اضافات. امید شریفی. تهران: انتشارات ایرانشناسی.
@Shsyari
.
کاروانسرای فرخآباد
کاروانهایی که شاهرود را ترک میکنند، معمولاً در روزِ اولِ سفر، در اینجا اتراق میکنند. اینجا همچنین مأمن رهگذران سرگردان بوده که دور سر هم جمع میشوند. (گیبونز، 1401: 209)
مأخذ: گیبونز، ریچارد. 1401. سفرنامه ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی. ترجمه و اضافات. امید شریفی. تهران: انتشارات ایرانشناسی.
@Shsyari
.
لاسجرد
لاسجرد، روستایی که در دره واقع گریدده است و این قلعه بر روی قسمت فوقانی تپهٔ دستساز بزرگی ساخته شده است. ساخت آن بسیار عالی و با برنامه بوده، طوریکه اهالی بتوانند هرگونه یورش و حملهٔ ترکمنها را دفع نمایند. (گیبونز، 1401: 4/203)
مأخذ: گیبونز، ریچارد. 1401. سفرنامه ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی. ترجمه و اضافات. امید شریفی. تهران: انتشارات ایرانشناسی.
@Shsyari
.
منزل بیست و یکم، قریهٔ خانه سرخ مسافت [این] منزل نه فرسخ است. از دلفارد تا یک فرسخی خانه سرخ همه جا کوه و كُتل و دره و جنگل و چمن و چشمهسار و برف بود، بسیار باصفا و ییلاقات خیلی خوبی است. از اینجا تا شهر کرمان شش منزل است. اگرچه در بلوک بردسیر مثل قريتالعرب…
منزل بیست و یکم، قریهٔ خانه سرخ
مسافت [این] منزل نه فرسخ است. از دلفارد تا یک فرسخی خانه سرخ همه جا کوه و كُتل و دره و جنگل و چمن و چشمهسار و برف بود، بسیار باصفا و ییلاقات خیلی خوبی است. از اینجا تا شهر کرمان شش منزل است. اگرچه در بلوک بردسیر مثل قريتالعرب و بهرامجرد دیده شد، اما بعد از دلفارد دیگر قلم به توصیف هیچ چیز یاری نمیدهد.
چنانچه آدم بعد از سفر فرنگستان این شهرهای ایران و عمارات و کوچههای آن را ملاحظه مینماید، دلتنگی میآورد. بعد از مشاهدهٔ دلفارد، هر جا را که میدیدم دلتنگی حاصل میکردم، خاصه این شهر خراب را که نه نان دارند و نه آب، مملو است از گدای لات و لوط عور بیبضاعت که قادر به خریدن نان یومیه و قوت خود نیستند. آنهایی که اسم خود را اغنیا گذاشته، صورت ظاهری دارند، باطناً از این گداها بدتراند. (فرمانفرما، 1401: 149)
مأخذ: فرمانفرما، فیروز بن عباس. 1401. سفرنامه فیروزمیرزا فرمانفرما (روزنامهی سفر جیرفت). تصحیح و تحشیه امید شریفی. تهران: انتشارات ایرانشناسی.
@Shsyari
.
مالکی که از ملک خودآگاه نباشد را نمیتوان صاحب و مالک آن مال دانست!
امتیازات طبیعیه چندان باعث و ضامن خوشبختی یک ملت نخواهد بود، و باید اول خلق و ملت را تربیت نمود که از اوضاع خود بصیرت یافته و کمکم غنایم و خزاین مستورهٔ ملک خود را کشف و تمتع لازمهٔ آن را درک نماید و بعلاوه مالکی که از ملک خودآگاه نباشد و از محصولات آن بهره نبرد سهل است، شناسائی بر آنها هم نداشته باشد، چنان شخصی را نمیتوان صاحب و مالک آن مال دانست. و هر خوشبخت و زیرکی از گوشه و کنار به هر حیله دست تطاول و تصرف به آن خزاین مستوره دراز کرده روز به روز انکشاف گنج تازهای در آن سرزمین نموده و رفته رفته خود را متصرّف حقیقی آنجا [خواهد] ساخت. (کاشف، 1373: 80)
مأخذ: کاشف، محمد. 1373. تغییرات و ترقیات در وضع و حرکت و مسافرت و حمل اشیا و فواید راه آهن. به کوشش محمدجواد صاحبی. تهران: دفتر نشر میراث مکتوب.
@Shsyari
.
شیخ عبدالرزاق خائف قمی، یک دوره تاریخی عمومی ایران برای مدرسه جدیده ای که در سال 1329 ق در قم ایجاد شده بود نوشت. اینجا، تحلیلی از این کتاب را با متن آن مشاهده خواهید کرد.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago